Tuesday, January 17, 2023

جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی و دخترانش در تورک اوجاغی استانبول به‌‌ روایت عارف قزوینی

 

جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی و دخترانش در تورک اوجاغی استانبول به‌‌ روایت عارف قزوینی

 

مئهران باهارلی

 

عارف قزوینی شاعر نژادپرست آریایی ضد تورک و رهبر معنوی فرقه‌ی دموکرات آزربایجان، در خاطرات خود[1] در چند جا با خشم و ناسزاگویی به‌‌ حضور عده‌‌ای از تورک‌ها از تورک‌ایلی در یک کونفرانس تورک اوجاغی در استانبول که‌‌ خود او هم در آن حضور داشته اشاره ‌‌کرده ‌‌است. عارف قزوینی نام تعدادی از این «جمع ننگین از تورک‌ها از ایران» را در کتاب خود آورده ‌‌است: امیر ناصر خلج، جمشیدخان مجدالسلطنه اورمیه‌ای ‌‌و دخترانش.

در باره‌ی کونفرانس تورک اوجاغی – استانبول:

عارف قزوینی می‌گوید در این کونفرانس محمدامین رسول‌زاده‌‌ با هئیتی از نماینده‌گان تورک‌های قفقاز هم شرکت داشت و در سخنانش نه ‌‌تنها آزربایجان، بلکه ‌‌سرتاسر ایران را با دلایلی تاریخی تورک ساخته است.

عارف قزوینی این روز را یکی از بدترین روزهای عمر خود می‌نامد. چرا که «جمعی ننگین از تورک‌ها از ایران که در این کونفرانس شرکت کرده بودند، با کمال سرفرازی از زیر بار شرافت ایرانیت شانه‌‌ خالی نموده و خود را تورک معرفی کردند‌‌، از ایرانیت نفرت به ‌‌خرج داده‌‌ و گفتند که‌‌ ما ننگ داریم از اینکه ‌‌کسی ما را ایرانی بداند». او که ‌‌به ‌‌شدت از این که تورک‌های ساکن در ایران، بعد از هزار سال هنوز رنگ و شکل و عادات و اخلاق خود را تغییر نداده‌اند ‌‌(یعنی فارس نشده‌‌اند) عصبانی است، این افراد واقف بر تورکیت خود را «خائن ملت و مملکت، جمعی ننگین، شانه‌‌ خالی کرده‌‌ از شرافت ایرانیت، ایرانی بدنام کن و متنفر از ایرانیت» می‌نامد.

در باره‌‌ی مجدالسلطنه:

عارف قزوینی به ‌‌طور مشخص به ‌‌ناسزاگویی از رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه که به شدت از او عصبانی است ‌‌پرداخته ‌‌و می‌گوید از ترس آن که‌‌ مبادا روزگار فرصتی برای افشای این افراد ندهد؛ نمی‌خواهد مخصوصا مورد جمشیدخان را ناگفته ‌‌واگذارد و به ‌‌موقع دیگری موکول کند. او سپس به ناسزاگویی و فحاشی به‌‌ جمشیدخان و دخترانش می‌پردازد، اما در این حین اطلاعات ذی‌قیمتی می‌دهد که ‌‌به ‌‌لحاظ تاریخی بکر و مهم هستند.

عارف قزوینی مجدالسلطنه‌‌ را خائن می‌نامد و با دروغ‌پردازی و وارونه‌‌نمایی ادعا می‌کند که‌‌ مجدالسلطنه ‌‌با همدستی قوشون عثمانلی، اورمیه‌‌ و اطراف آن را غارت و ویران کرده ‌‌است. این ادعا همان ادعای بی پایه‌ی دیپیلومات‌ها و میسیونرهای مسیحی دخیل در فاجعه‌ی قاراقیرقین و یا جیلولوق مانند دوکتور شید است که توسط پان‌ایرانیست‌ها و بعضی از خائنین منسوب به جریانات آزربایجان‌گرایی پان‌ایرانیستی، آزربایجان‌گرایی استالینیستی و چپ ایرانی مانند هما ناطق هم تکرار شده است. در حالی که حقیقت بر عکس آن است. رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه در ماجرای قاراقیرقین و جیلولوق با قوای نظامی و پارتیزانی تحت فرماندهی‌اش که به اوردوی آزادی‌بخش عثمانلی ملحق کرد موفق شد به کشت و کشتار مردم تورک و غارت و ویران کردن اورمیه و اطراف آن توسط اوردوهای روسیه و انگلیس و فرانسه و متفقین مسیحی آن‌ها قوای مسلحه و تروریست‌های ارمنی و آسوری خاتمه دهد.

عارف قزوینی سپس می‌گوید جمشیدخان مجدالسلطنه‌‌ پیش از همه، حتی قبل از تاسیس تورک اوجاغی – ١٩١٢- در خط تورکیت و تبلیغ تورک‌گرایی بود و از این نظر بر دیگران مقام پیش‌کسوتی دارد و از همه محکم‌تر است، او در راه‌‌ تورک‌گرایی و تبلیغ آن در آزربایجان ریش خود را سفید و عمرش را با فداکاری صرف نموده‌‌ است. این‌ها اطلاعات بسیار مهمی هستند و یک بار دیگر ثبوت می‌کنند که ادعاهای آزربایجان‌گرایان برای توجیه خیانت مانقورت‌ها و گؤزقامان‌های خائن ایران‌گرا و پان‌ایرانیست ضد تورک تبریزی و اردبیلی در دوره‌ی مشروطیت و آزادی‌ سِتان مبنی بر آنکه در آن زمان شعور ملی تورک وجود نداشت و در نتیجه آن‌ها معذور هستند، کاملا بر هوا و بی پایه است. در آن زمان هم در میان نخبه‌گان تورک – نمونه‌ی عالی آن رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه - شعور ملی تورک وجود داشت و هم تحت رهبری او و دیگر شخصیت‌های ملی تورک دارای شعور ملی تورک، مجادله‌ی فرهنگی - سیاسی – نظامی ملی تورک وجود داشت. در نتیجه مانقورت‌ها و گؤزقامان‌های پیوسته به حرکات ضد تورک و پان‌ایرانیستی مشروطیت و آزادی ستان، در مقیاس و با استانداردهای آن دوره هم خائنین به ملت تورک بودند.

این مطالب عارف قزوینی – با صرف‌نظر از فحاشی‌ها و ناسزاگویی‌های مندرج در آن – یک بار دیگر نشان می‌دهند ‌‌جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه‌‌ در دهه‌‌ی اول قرن بیستم نه ‌‌تنها یک تورک‌گرا و معتقد به‌‌ ملت تورک و هویت ملی تورک بود، بلکه‌‌ در بُعد فرهنگی به منظور آگاه‌سازی مردم و برانگیختن شعور و حسیات ملی تورک در آن‌ها، این هویت ملی تورک و ایده‌‌‌های تورک‌گرایانه‌اش را فعالانه ‌‌تبلیغ و پروپاگاند می‌کرد.

عارف قزوینی می‌گوید ‌‌جمشیدخان – در سال ١٩١٥- وارد استانبول شد و از طرف ژؤن تورک‌ها مورد استقبال قرار گرفت. این نیز با دانسته های ما همخوان است که جمشید خان در آن دوره مخصوصا در جوامع نظامی و سیاسی و فرهنگی استانبول، از محافل تورک گرا گرفته تا مقامات عثمانلی و اتحاد و ترقی و یاران آتاتورک، شخصیتی بسیار مورد احترام بود و رهبر عملی تورکان ساکن در ایران شمرده می‌شد. عارف قزوینی می‌گوید جمشیدخان همراه با ژؤن تورک‌ها نقشه‌‌هایی برای بردن (بریدن؟، جدا کردن و مستقل نمودن) آزربایجان طراحی می‌کرده‌‌ است. حتی قرار بوده‌‌ که‌‌ دولت تورکیه ‌‌او را با هواپیما به‌‌ آزربایجان روانه‌‌ کند. البته درجه‌ی صحت و سقم این ادعاها می‌بایست جداگانه بررسی شوند. اما صرف بیان آن‌ها از طرف یک پان‌ایرانیست آزربایجان‌گرای نژادپرست و شدیدا ضد تورک مانند عارف قزوینی موید این واقعیت است که ‌‌جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه در بُعد سیاسی نیز در راه تورکیت فداکارانه مجادله می‌کرد و ‌‌در هماهنگی با ژؤن‌تورک‌ها و تورکیه‌‌ی عثمانلی در حال آماده ‌‌کردن طرح‌هایی برای ایجاد یک حاکمیت مستقل تورک در تورک‌ایلی بود.

در باره‌‌ی دختران جمشیدخان مجدالسلطنه:

عارف قزوینی در دو جا به ‌‌مساله‌‌ی حضور دختران جمشید خان در کونفرانس تورک اوجاغی اشاره‌‌ می‌کند، اما ذکر نمی‌کند کدام یک از چهار دختر مجدالسلطنه (مستوره افشار، توران افشار، اولجای افشار، آیدا افشار) در این کونفرانس حاضر شده‌اند. وی دختران جمشیدخان را «پدر بر پدر خائن» می‌نامد که‌‌ نشسته در ردیف اول صدرنشین محفل تورک اوجاغی بودند. عارف قزوینی ادعا می‌کند دختران جمشید خان عفیفه‌‌هایی بودند که ‌‌به ‌‌سبب خدمت در مطبخ تورک (کنایه از خود را تورک دانستن و تورک معرفی کردن و هواداری از تورکیت و اشتراک در تورک اوجاغی)، دارای صورت‌های سیاه ‌‌و روسیاه ‌‌(بدکار و صاحب جرم و فرومایه) شده‌‌اند. این بیانات عارف قزوینی داده‌ و سند و مدرکی بسیار مهم و جالب توجه در تائید تورک‌گرایی معلوم دختران جمشیدخان است و اضافتا نشان می‌دهد دختران جمشیدخان هم مانند پدرشان در ابعاد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و تشکیلاتی، فعالیت‌های ملی تورک‌گرایانه‌‌، مانند حضور در تورک اوجاغی داشته‌اند.

٢-تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرا و مانقورتیسم آزربایجانی، ترکیبی از تاریخ‌نگاری‌های ملی‌گرای فارس – ایران و صلیبی روسی – انگلیسی – فرانسوی – ارمنی را به‌‌ عنوان تاریخ ملی خود قبول کرده ‌‌است. بدین سبب در تاریخ‌نگاری ضد تورک آزربایجان‌گرا، تمام شخصیت‌های ملی تورک از چپ و راست و مذهبی حذف و سانسور و شیطان‌سازی شده‌‌اند، و به جای آن‌ها شخصیت‌ها و جنبش‌های ضد تورک، غیر ملی، پان‌ایرانیست و ماشه‌‌ و متفق دولت‌های صلیبی روسیه ‌‌و انگلستان و فرانسه‌‌ و پارسی‌ها و زرتوشتی‌ها و توسعه‌‌طلبان ارمنی و ... و حرکات سیاسی آن‌ها مانند حرکت مشروطه‌‌ و آزادی سِتان و حکومت ملی آزربایجان و .... به‌‌ عنوان شخصیت‌ها و حرکات ملی آزربایجانی قبول شده‌‌اند. در نتیجه‌‌ی این ماهیت و روی‌کرد ضد تورک، جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه و دخترانش مستوره‌‌ و آیدا و توران و اولجای هم که‌‌ از نخستین تورک‌گرایان در تاریخ معاصر تورک‌ایلی و تورک هستند، بالکل از تاریخ‌نگاری مانقورتی آزربایجانی حذف و سانسور شده‌‌اند.

پایان نوت مئهران باهارلی







نقل قول‌ها از خاطرات عارف قزوینی در باره ی جمشیدخان و اشتراک دخترانش در کونفرانس تورک اوجاغی استانبول:

شگفت‌آور است بعضی نژاد [تورک در ایران]، بعد از هزار سال باز هم هیچ تغییر رنگ و شکل و عادات و اخلاق نداده‌اند. همان خائنین به‌‌ ملت و مملکت [امیر ناصر خلج] که‌‌ در استانبول به ‌‌تورک اوجاغی رفته، خود را تورک معرفی کرده، از ایرانیت نفرت به ‌‌خرج داده، می‌گویند ما ننگ داریم از این که ‌‌کسی ما را ایرانی بداند، بعد از مراجعت به ‌‌ایران و همدست شدن با دزدان و راه‌زنانی مانند اسماعیل آقای سیمیتقو و آن همه‌‌ خرابی و قتل و غارت و بی ناموسی، بعد از گرفتاریشان با حقوق کافی داخل کار شدند. ص ٣٥١

همچنین خائن دیگر آزربایجانی [مجدالسلطنه] که‌‌ پس از هم‌دستی با قوشون عثمانی و غارت ارومیه‌‌ و ویرانی اطراف آن، جزء استقلال‌طلبان بی آبرو و مهاجرین ایران با کمال وقاحت وارد استانبول شده، با احترام تمام و حقوق مکفی با ژان تورک‌ها در بردن صفحه‌ی آزربایجان هم خیال و هر روزه‌‌ در نقشه ‌‌کشیدن تعقیب آمال خود که ‌‌با او به‌‌ گور خواهد برد رفته‌‌ بوده، دختران پدر بر پدر خائن او صدرنشین محفل تورک اوجاغی می‌شوند. بعد از این که‌‌ مایوس شدند با منتهای بی شرمی مراجعت به‌‌ این خاک کرده، با همه‌ی خیانت‌هایی که ‌‌هیچ کدام در پرده‌‌ نبود، باز در دوره‌ی خائن‌پرستی و اجنبی‌دوستی آن موقعِ شرمنده، حقوق مکفی برای خدمات آن‌ها نسبت به ‌‌عثمانی و خیانتشان به‌‌ مملکت خود برقرار گردید. ص ٣٥٢

وقتی تمام معایب سردار شجاع را جمع، مرا هم به‌‌ دست او کشته‌‌ تصور کرد[ه]، به ‌‌تمام اعمال بد او از روی دقت رسیده‌‌گی کنند، همه‌ی این‌ها به ‌‌قدر آن ننگی که ‌‌در استانبول با کمال سرافرازی زیر بار آن رفته ‌‌با جمعی ننگین‌تر از خود به ‌‌تورک اوجاغی رفته، از زیر بار شرافت ایرانیت شانه‌‌ خالی کرده، خود را تورک معرفی کردند، نخواهد شد. اگر چه ‌‌تمام این اسامی ایرانی بدنام کن را اومیدوارم در موقع خود از قلم نیانداخته، برای شرافت خانواده‌گی خاطرنشان کنم، ولی چند نفر از ایشان را که ‌‌تاکنون در هیچ موقعی فراموش نکرده، از آن می‌ترسم روزگار امان نداده‌‌ نگذارد به ‌‌اتمام خیالات خود نائل شوم، به‌‌ این واسطه ‌‌آن گذشت را در خود نمی‌بینم برای موقع دیگر گذاشته ‌‌بگذرم.

اول از همه‌‌ و پیش کسوت بر همه، مجدالسلطنه‌ی اورمیه‌ای است که‌‌ او کارش از این حرف‌ها گذشته، بلکه ‌‌بنای کار پروپاگاند او از تاسیس بنای تورک اوجاغی هم قدیم‌تر و محکم‌تر، ریش خود را در راه‌‌ افتخار این کار سفید و ساعات عمر خود را در راه ‌‌فداکاری پروپاگاند در صفحه‌ی آزربایجان در تمام عمر صرف کرده، وقتی هم قرار بود از طرف دولت تورکیه‌‌ او را با طیاره ‌‌به ایالت آزربایجان روانه‌‌ کنند، ندانستم چه ‌‌پیش آمد و سیاستی مانع شد.

هیچ وقت فراموش نخواهم کرد روزی را که ‌‌برای کونفرانس آقای رسول‌زاده‌‌ – که ‌‌با عده[ای] از نماینده‌گان قفقازیه ‌‌به استانبول آمده‌‌ و در تورک اوجاغی‌ی آن روز، نه ‌‌تنها آزربایجان بلکه‌‌ سرتاسر ایران را از روی دلایل تاریخی تورک ساخت، و آن روز از روزهای بد عمر من به‌‌ شمار می‌رفت – رفته ‌‌بودم، دخترهای عفیفه‌ی مجدالسلطنه ‌‌را در ردیف اول با صورت‌های سیاه ‌‌که‌‌ از کثرت خدمت در مطبخ تورک‌پزی ... [مطلب در این جا ناتمام مانده ‌‌است]. صص ١٠١-١٠٢

گؤروتون یازیسی:

عارف قزوینی شاعر نژادپرست آریایی ضد تورک و رهبر معنوی فرقه‌ی دموکرات آزربایجان، در خاطرات خود در چند جا با خشم و ناسزاگویی به‌‌ حضور دختران رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه (مستوره افشار، توران افشار، اولجای افشار، آیدا افشار) در یک کونفرانس تورک اوجاغی در استانبول که‌‌ خود او هم در آن حضور داشته اشاره ‌‌کرده ‌‌است. بنا به او در این کونفرانس محمدامین رسول‌زاده‌‌ با هئیتی از نماینده‌گان تورک‌های قفقاز هم شرکت داشت و در سخنانش نه ‌‌تنها آزربایجان، بلکه ‌‌سرتاسر ایران را با دلایلی تاریخی تورک ساخته است.

 عارف قزوینی این روز را یکی از بدترین روزهای عمر خود می‌نامد. چرا که «جمعی ننگین از تورک‌ها از ایران که در این کونفرانس شرکت کرده بودند، با کمال سرفرازی از زیر بار شرافت ایرانیت شانه‌‌ خالی نموده و خود را تورک معرفی کردند‌‌، از ایرانیت نفرت به ‌‌خرج داده‌‌ و گفتند که‌‌ ما ننگ داریم از اینکه ‌‌کسی ما را ایرانی بداند». او که ‌‌به ‌‌شدت از این که تورک‌های ساکن در ایران، بعد از هزار سال هنوز رنگ و شکل و عادات و اخلاق خود را تغییر نداده‌اند ‌‌(یعنی فارس نشده‌‌اند) عصبانی است، این افراد واقف بر تورکیت خود را «خائن ملت و مملکت، جمعی ننگین، شانه‌‌ خالی کرده‌‌ از شرافت ایرانیت، ایرانی بدنام کن و متنفر از ایرانیت» می‌نامد.

عارف قزوینی به ‌‌طور مشخص به ‌‌ناسزاگویی از ج. سوباتایلی افشار اورومی م. که به شدت از او عصبانی است می‌پردازد، وی را خائن نامیده می‌گوید جمشیدخان مجدالسلطنه‌‌ پیش از همه، حتی قبل از تاسیس تورک اوجاغی ١٩١٢- در خط تورکیت و تبلیغ تورک‌گرایی بود و از این نظر بر دیگران مقام پیش‌کسوتی دارد و از همه محکم‌تر است، او در راه‌‌ تورک‌گرایی و تبلیغ آن در آزربایجان ریش خود را سفید و عمرش را با فداکاری صرف نموده‌‌ است. عارف قزوینی دختران جمشیدخان را «پدر بر پدر خائن» می‌نامد که‌‌ نشسته در ردیف اول صدرنشین محفل تورک اوجاغی بودند.

 

در تورک‌گرایی جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی-مجدالسلطنه

 جمشیدخان افشار اورومی - مجدالسلطنه بیشتر از «اتحاد اسلام»، متمایل به «اتحاد تورک»، و متوجه به و ساعی در یک ناسیونالیسم افراط‌آمیز [تورک] است.

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/08/blog-post_91.html

حسین جاوید: مجدالسلطنه تنها شخصیت طرف‌دار تورک و ضد انگلیس؛ و خیانات فرقه‌ی دموکرات آزربایجان

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post.html

مجدالسلطنه در سال ١٩١٠، شدیدا تورک‌گرا و سخت تورکیست بود.

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_2.html

اعتراف رسمی به ‌وجود حکومت ملی تورک (دولت اتحاد تورک‌ایلی) به ‌صدارت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه ‌در ‌سال‌های آخر جنگ جهانی اول

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/07/blog-post_8.html

ویلیام ویگرام: مجدالسلطنه، یکی از روشن‌فکرترین و آزاداندیش‌ترین نجبای ایران، فرمانده‌ای سلحشور و دلاور و رهبر قوای بومی تورک بر علیه متجاوزین آسوری - ارمنی و متحدین صلیبی آن‌ها

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_20.html

جمشید سوباتای‌لی آوشار اورومی (جمشیدخان مجدالسلطنه افشار اورومی) والی آزربایجان نیمه‌مستقل - تحت الحمایه‌ی امپراتوری عثمانلی (٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اول اوکتوبر ۱۹۱۸)

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_29.html

پیوستن جمشیدخان افشار اورومی و نیروهای تحت فرماندهی‌اش به اوردوی اسلام - عثمانلی به فرماندهی خلیل پاشا

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html

دست‌گیری، تبعید و حبس جمشیدخان افشار اورومی توسط دولتین روسیه و بریتانیا

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_20.html

مستوره افشار اورومی، یک شخصیت ملی تورک و دفاع او از «تورک میللی موجادیله‌سی»، بر اساس عرض حال و شکایت وی به مجلس شورای ملی

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_8.html

انعکاس شعور ملی تورک در نام‌های اشخاص خانواده‌ی جمشیدخان افشار اورومی و نادرشاه افشار، و نبود آن در نام‌های اشخاص خانواده‌ی پیشه‌وری، خیابانی، ستارخان و شاه اسماعیل

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html

در تورک‌گرایی دختران جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی-مجدالسلطنه

مستوره افشار اورومی، يک شخصيت ملی تورک و دفاع او از «تورک ميللی موجاديله‌سی»، بر اساس عرض حال و شکايت وی به مجلس شورای ملی

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_8.html 

جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی و دخترانش در تورک اوجاغی استانبول به‌‌ روایت عارف قزوینی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/01/blog-post_17.html 

مقالات و آثار رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی-مجدالسلطنه 

جماعت ارامنه و آخرین نقشه‌ی آن‌ها برای تاسیس دولت ارمنی، به قلم جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی مجدالسلطنه- سال ١٨٩٤

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_28.html

ایران‌دا تورک صنایعِ نفیسه‌سی. مقاله‌ی تورکی جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی مجدالسلطنه در باره‌ی ادب و شعر تورکی در ایران- سال ١٩١٥

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_14.html

جمشیدخان افشار اورومی: ایران ادبیاتی‌نا بیر نظر. مقاله‌ی تورکی جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی مجدالسلطنه‌ در دفاع از تاریخ تمدّن و میراث مدنی تورک – ١٩١۶

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_12.html

مقاله‌ای از جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی: قتل عام سی هزار تورک توسط شیخ عبیدالله نهرینی به اسم ترویج شریعت در اورمیه، میاندوآب، بناب، مراغه، ملکان، ... مقدمه، تصحیح، ویرایش، زیرنویسی: مئهران باهارلی

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post.html

حکما و دانشمندان اوروپایی که از طرف روحانی‌ها تکفیر شده‌اند. مولف: جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی- ١٩١٣

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_30.html

جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی، تورک اولوسال اؤنده‌رین تورک‌جه و فارس‌جا قوشوق‌لاری‌ندان

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_23.html

مجدالسلطنه افشار اورومی: تورک‌ها، برجسته‌ترین و غیورترین ملت دنیا - دونیانین ان معظم و غیور ملتی اولان تورک‌له‌ر

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_73.html

جمشیدخان افشار اورومی: سلاطین تورک حامیان و مروجان علوم و فنون و هنرها بودند. زبان تورکی وسیع و بی‌نیاز است.

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_25.html

جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه ١٩٠٢: گئرچه‌ک رئفورم‌لارین اویقولانماسی اولاناق‌سیز، رئفورم‌دان قونوشماق یارارسیزدیر

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_23.html

روایت تورکی از قتل عامِ مردمِ ولایتِ اورمیه توسط آسوریان و ارمنیان و کوردان؛ و قدردانی مردم تورک از رهبر ملی مجدالسلطنه افشارِ نجات دهنده

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_9.html

اولوسال اؤنده‌ر جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه، دوغو تورکیستان باغیم‌سیزلیق موجادیله‌سی اوزه‌ره -١٩١٦

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_29.html

رهبر ملی تورک جمشیدخان افشار اورومی:  در ماهیت واقعی حرکت مشروطه و تخریبات و قساوت اوباش و اشرار موسوم به فدائی و مجاهد

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post.html

نادرشاه افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشیدخان افشار اورومی -١٩١٣

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_7.html

جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه، ١٨٩٨ میلادی -١٢٧٧ شمسی: «دولتِ عّلیه‌یِ عثمانیه امروز اسبابِ مفاخرتِ عمومِ اسلامیان می‌باشد.»

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_13.html 

در باره‌ی رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی-مجدالسلطنه 

پروفسور ویلیامز جکسون: مجدالسلطنه افشار اورومی، جامع سه شخصیت دانشمند، نظامی و درباری

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/saturdaydecember-17-2011-abraham_13.html

جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی-مجدالسلطنه (١٨٦٤-١٩٤٠)

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post.html

جمشیدخان سوباتای‌لی بکیشلو مجدالسلطنه افشار اورومی

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_20.html

جهالت است یا مانقورتیسم؟ بایکوت جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی و حاجی بیگ بلوری تبریزی و علی‌احسان پاشا و خلیل پاشا و یاران کرامشان

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html

اورمولو و افشار اولان «جمشیدخان افشار اورومی» (مجدالسلطنه) و آزه‌ربایجان‌چی‌لارین اونا قویدوغو بایکوت

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_15.html

جمشیدخان مجدالسلطنه و قیصرخانیم افشار در کتاب نیکیتین

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_24.html

برای مطالعه‌ی بیشتر (تورک قیرقینی - قارا قیرقین):

روایت تورکی از قتل عامِ مردمِ ولایتِ اورمیه توسط آسوریان و ارمنیان و کوردان؛ و قدردانی مردم تورک از رهبر ملی مجدالسلطنه افشارِ نجات دهنده

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_9.html

عریضه‌ی مردم اورمیه‌ در حمایت از رهبر ملی تورک جمشیدخان مجدالسلطنه، قتل عام بیش از دویست هزار تن از اهالی اورمیه ‌توسط آسوری‌ها و ارمنی‌ها و کوردها، و حمایت دولت سردار سپه ‌‌از آن قاتلین و اشرار

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/08/blog-post.html

غرش شیر در قفس: اعتراض مجدالسلطنه‌ به ‌مظالم و ارمنی‌پرستی وزارت عدلیه‌- دولت کودتای سوم اسفند و انگلستان

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/11/blog-post_5.html


[1] خاطرات عارف قزوینی به‌ همراه‌ اشعار چاپ نشده‌- با مقدمه‌ی ‌ایرج افشار

No comments:

Post a Comment