غرش شیر در قفس: اعتراض مجدالسلطنه به مظالم و ارمنیپرستی وزارت
عدلیه- دولت کودتای سوم اسفند و انگلستان
مئهران باهارلی
مجدالسلطنه: از وزارتِ عدلیه سوال میکنم!
در این مقاله یک سند بسیار مهم تاریخی، مکتوب – عریضهای از رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه خطاب به وزارت عدلیهی قوام السلطنه و دولت کودتای رضا خان را برای نخستین بار عرضه کردهام. اطلاعات داده شده و مسائل مطرحه در این عریضه و نامهی مستوره افشار اورومی به مجلس شورای ملی[1]، و عریضهی اهالی و بزرگان اورمیه به وزارت عدلیه[2] و دیگر نامههای جمشید خان، متمم و مکمل یکدیگرند و بر برههای مهم از تاریخ معاصر تورکایلی و حیات رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی پرتوافکنی میکنند (مجموعهی این مکاتیب و عریضهها با حواشی کامل به صورت یک کتاب جداگانه توسط سؤزوموز منتشر خواهند شد).
در این نامه رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه به مسائل بسیار مهم تاریخ معاصر ملت تورک و تورکایلی، از جمله ماجرای کشتار تورکان اورمیه و سالماس و حوالی آنها در غرب تورکایلی در سالهای جنگ جهانی اول «قارا قیرقین»، آمدن او از استانبول برای نجات مردم و موفقیت در این امر، انتصابش به مقام حاکمیت آزربایجان با اصرار مردم تبریز و امر شخصیت ملی تورک ولیعهد محمدحسن قاجار، زندانی شدن توسط انگلیسیها و در حبس بدون محاکمه نگاه داشته شدن، مبتلا شدن به بیماریهای مزمن ناشی از این حبس غیر قانونی، مصادره و غارت املاک و اموال وی مخصوصا تصاحب و فروش کولکسیون اشیاء آنتیک و کتابخانهی ذی قیمت او که به واقع یک گنجینهی ملی متعلق به ملت تورک بود توسط مقامات و کونسولگری ایران در تفلیس و باتوم (و اورمیه و ...)، .... اشاره کرده است.
جمشید
خان در نامهی خود به اقدامات غیر قانونی و ضالمانهی دولت ایران و وزارت عدلیهی
دولت کودتا و انگلستان و ارمنیپرستیشان و ظلم به او و خانوادهاش و مردم اورمیه
و اطراف آن و غضب اموال ایشان و .... اعتراض کرده است. وی همچنین با اعتراض
مکرر به اقدامات غیر قانونی انگلستان در عریضهی خود که خطاب به وزارت عدلیه و
مقامات دولت کودتای سوم اسفند است، من غیر مستقیم ماهیت انگلیسی و دست نشاندهی
انگلستان بودن حاکمیت جدید قوام السطنه – رضا خان سردار سپه را تاکید کرده است.
علاوه بر موضوعات مطرح شده در این عریضه، آن چه که آن را دارای اهمیت دو چندان میکند این واقعیت است که جمشید خان آن را به تاریخ ١٩ آوگوست ١٩٢٢، یعنی یک سال و پنج ماه بعد از کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ (٢١ فوریه ١٩٢١) و یک سال و سه ماه بعد از انتصاب رضاخان به وزارت جنگ از طرف سید ضیاءالدین طباطبائی[3]، و در دورهی حکومت قوامالسلطنه نوشته است. یعنی دوران اوج قدرت حاکمیت ضد تورک مشروطه – کودتایی وابسته به انگلستان در ایران که احدی را جرات و جسارت اعتراض به آن نبود. اساسا بسیاری از نخبهگان تورک مخصوصا در مرکز و شرق آزربایجان (تبریز - اردبیل)، که ممثل پدیدهی مانقورتیسم و گؤزقامانیسم آزربایجانی در آن دوره و مطلقا فاقد شعور ملی تورک بودند، در میان حامیان اصلی حرکت ضد تورک و انگلیسی مشروطه قرار داشتند، گروه بزرگی از ایشان در سالهای جنگ جهانی اول تحت نام فرقهی دموکرات آزربایجان، همسو و همبسته با قوای مسلحهی ارمنی و در صف دشمنان قوای ملی تورک (بومی و عوثمانلی) جای گرفته بودند، و در نهایت عدهی کثیری از آنها مانند رسولزاده و پیشهوری به دلائل متفاوت درکی از ماهیت ضد تورک حاکمیت رضا خان سردار سپه نداشته او را پرچمدار مودرنیته گمان میکردند. در چنین وضعیتی بود که جمشید خان با شجاعت و جسارت و روشنبینی و احاطهی کامل بر فعل و انفعالات سیاسی داخلی ایران و جهان و ماهیت انگلیسی و ضد تورک دولت کودتای رضا خان، و بدون خوف و ترس و با فرهیختهگیای که تنها در وی میتوان یافت به اقدامات عدلیه و دولت کودتای سوم اسفند و بر سر کار آورندهی آنها یعنی انگلستان اعتراض میکند و ظلم و جوری را که از طرف آنها بر او و خانوادهاش میرفت و فاجعهی کشتار مردم تورک در غرب تورکایلی توسط قوای مسلحهی ارمنی و آسوری را، برای ثبت این جنایات در تاریخ و جلوگیری از فراموش شدنشان توسط نسلهای آینده، با تاکید یادآوری مینماید.
مضمون عریضهی مجدالسلطنه:
مجدالسلطنه میگوید وی شش ماه پس از آغاز قتل عام مردم اورمیه، سالماس و حوالی آن توسط آسوریهای جیلو و ارمنیها که حین آن یک صد و سی هزار تن توسط آنها کشتار شدند[4] از این فجایع و وقایع جانسوز اطلاع حاصل کرده و برای نجات مردم از استانبول به منطقه آمده است. در حالی که ماموریت دیگری داشت و به دلائل شخصی هیچ تمایلی برای بازگشت به ایران نداشت. وی میگوید پس از بازگشت به منطقه او با آسوریها و ارمنیها جنگها و نبردهای سختی انجام داد تا بالاخره توانست بقیهالسیف آن بدبختها که هنوز توسط آسوریها و ارمنیها قتل عام نشده بودند را نجات دهد[5].
جمشید
خان میگوید پس از آن که اهالی تبریز با اصرار و قاطعیت و مصرانه از «بندهگان
حضرت اقدس والا» [شخصیت ملی تورک ولیعهد محمدحسن میرزا] تقاضا کردند که او را
والی آزربایجان نماید، به امر ولیعهد محمدحسن میرزا به مقام والیگری منصوب شد[6].
جمشید خان میگوید در دورهی حکومت او، اهالی روستای قولونجوی اورمیه، از یک فدائیباشی[7] (سرکردهی شورشیان و تروریستهای ارمنی) به اسم سدویراق[8] که از رهبران و روسا و آمران به قتل عام مردم بدبخت اورمیه بود، به وی شکایت بردند. سدویراق فداییباشی ارمنی هنگامی که بر اورمیه و اطراف آن مستولی بود، به زور دوازده هزار تومان از اهالی قولونجو باج گرفته بود اکنون مردم قولونجو خواستار آن بودند که این پول از وی اخذ و به ایشان بازگردانده شود. مجدالسلطنه میگوید در نتیجهی رسیدهگی او به تظلم خواهی مردم قولونجو در نهایت سدویراق فدائیباشی ارمنی رضایت داد که نصف این مبلغ را به اهالی قولونجو بازگرداند. مجدالسلطنه میگوید این نصفه که از سدویراق اخذ و تماما به مردم برگردانده شد هیچ ربطی به شخص او نداشته و وی در آن دخل و تصرف و تملکی نکرده است.
اما حالا (پس از کودتای ضد تورک سوم اسفند و حاکمیت انگلیسی قوامالسلطنه – رضا خان بر ایران) سدویراق فدائیباشی، که قاتل و آدمکشی معروف و مشهور و شریک یک قاتل دیگر ارمنی به اسم ابراهیم خان بود - این دو از عوامل قتل عام صد و سی هزار نفر از اهالی اورمیه و پایمال کردن ایل افشار که ناموس تمام اهالی ایران قاجاری است بودند – دوباره جسارت پیدا کرده و به انتقامجویی پرداخته، با شکایت به شعبهی جنایی دیوان محاکمات عظمی، آن مبلغ را که از آن مردم قولونجو و حق مشروع و قانونی اهالی اورمیه بود و این شخص شارلاتان و قاتل با رضایت خود به آنها بازگردانده بود، از شخص مجدالسلطنه مطالبه میکند.
مجدالسلطنه میگوید انگلیسیها وی را بدون محاکمه زندانی کرده بودند و این حبس (در اثر شرایط نامساعد زندان و شکنجه)، منجر به بیماری و علیلی او از جمله عوارض ماندگار چون امراض عصبی و نوبهی غش شده است. در نتیجه او قادر به حرکت نیست و به همین سبب تحت مداوا و مراقبت طبی دوکتورهایی که ذکر کرده قرار دارد[9]. با این همه شعبهی جنایی وی را به محکمه جلب کرده است تا حق مشروع و قانونی اهالی اورمیه را به سدویراق فداییباشی، این شخص شارلاتان و قاتل واگذار کند. در حالی که قانونا نه تنها این مبلغ نباید به سدویراق بازگردانده شود، بلکه دولت باید آن نصف دیگر را هم که او از مردم قولونجو و اورمیه به زور اخاذی کرده بود گرفته و به اهالی قولونجو و دیگر مظلومین اورمیه بدهد.
جمشید خان میگوید در حال حاضر اورمیه و حوالی آن (از قوای مسلحهی آسوری و ارمنی) تخلیه شده است. اما اکنون (با حاکمیت ضد تورک و انگلیسی دولت مشروطه - کودتای قوامالسلطنه – رضا خان) امکان دارد که ارمنیان و آسوریان (جسارت گرفته و مورد پشتیبانی دولت مشروطه - کودتا) دوباره به زور این مبلغ را از مردم قولونجو بازپس بگیرند و به سدویراق فدائیباشی بدهند. حال آن که محکمه و دولت میتوانند از همین تبریز، از تورک و ارمنی در بارهی سدویراق تحقیق نمایند تا معلوم و محرز شود که وی یک قاتل و شارلاتان است.
جمشید خان میگوید پولی برای پرداخت به وکیل ندارد، علاوتا به دلیل عوارض و بیماریهای ناشی از زندان انگلیسی، قادر به آمدن به عدلیه نیست. اما پس از صحت و بهبودی، خود را ملزم میداند که برای ادای دِین مردم اورمیه که بر گردن دارد به عدلیه آمده، و واقعیات را در محکمه بیان کند.
جمشید خان میگوید همه مطلع هستند که املاک و اموال وی در اورمیه توسط هئیت دولت ایران (یعنی حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند) ضبط و تخریب شده و برای او جز خاکی خرابه و غیر مسکون چیزی باقی نمانده است. وی به طعنه و کنایه میگوید ظاهرا قوانینی که عدلیهی ایران (حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند) طبق آن عمل میکند، با قوانین عدلیههای دیگر کشورهای جهان فرق دارد. با این وصف، هئیت دولت ایران (یعنی حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند) بعد از این هم میتواند هر چه میخواهد بکند و آن چه از ملک و مال برای او باقی مانده را هم مانند بقیهاش، ضبط و توقیف کرده به سدویراق ارمنی فدائیباشی قاتل و شارلاتان بدهد. اما جمشید خان میخواهد هئیت دولت ایران (یعنی حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند) دست از آزار و ایذاء او و خانوادهاش بردارد و بیشتر از این مزاحم آنها نشود. زیرا او بیمار است و علاوه بر آن این قبیل سدویراقپرستیها (یعنی ارمنیپرستیهای حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند) باعث تاسف و غصه و سرافکندهگی خانوادهی او میشود.
جمشید خان سپس از حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند و انگلستان در مورد ظلمهایی که بر او و خانوادهاش روا داشتهاند بازخواست کرده، بدون ترس و واهمه از آنها حساب میپرسد و میگوید این رفتارها بر خلاف تمام قوانین و معیارهای عدالت در جهان است. وی با پرسیدن در بارهی ظلمها و اقدامات غیر قانونی دولت انگلستان از عدلیه و دولت کودتای سوم اسفند، به واقع زیرکانه اعلان کرده است که این دو یکی هستند و این که او حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند را دستپرورده و ماشهی انگلستان میداند:
-طبق
کدام قانون انگلیسیها او را ده ماه بدون محاکمه در باتوم قفقاز حبس نموده در
زندان انداختند؟[10]
-طبق
کدام قانون در زمانی که وی در زندان انگلیسیها بود، کونسول دولت کودتای سوم
اسفند در باتوم (یک تبریزی گؤزقامان به اسم سید مهدی خان آذری مکرمالدوله) مُهر
خانهی او را شکسته و هست و نیست خانوادهی او را تا لباسهای زنانه به غارت
برده و بیش از پنجاه هزار تومان خسارت به ایشان وارد آورده است؟ به این هم
اکتفا نکرده خانهی آنها که هنوز شش ماه دیگر تحت اجارهی آنها بود را به دیگری
اجاره داده است؟
-طبق
کدام قانون، اموال و داراییهای خانهی او در تفلیس، اشیاء ذیقیمت و کتابخانهی
نایاب او توسط کونسولگری دولت کودتای سوم اسفند مصادره، به کونسولگری آورده شده
و حیف و میل و فروخته شده و بیش از یک میلیون تومان به او خسارت وارد شده است؟
این حوادث معلوم اهالی قفقاز است و در تمام روزنامههای قفقاز هم منعکس شده است[11].
-طبق
کدام قانون یک تاج ارمنی به نام شاهگلدیانس (شاهگلدیان)، که اجارهدار املاک
جمشید خان بود، دویست هزار تومان به وی خسارت وارد آورده، اما جمشید خان تا بحال
(به سبب ارمنیپرستی حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند) نتوانسته حق قانونی
و مشروع خود را مطالبهکند؟
-طبق
کدام قانون در حق او و خانوادهاش این همه ظلم و بی قانونی شده است؟
-چرا
عدلیهی ایران، بر علیه این اندازه ظلم و بی عدالتی که در مورد او و خانوادهاش
شده، دادرسی نکرده است؟ و علی رغم آن که وی تمام این مسائل را به دفعات به مقامات
مربوطه نوشته، به هیچکدام از آنها رسیدهگی نشده است؟
-سدویراق
دزدی مشهور و قاتلی است که صدها مسلمان بی گناه را با هزاران ظلم کشته و باعث تجاوز
به ناموس زنان شده و مستحق اعدام است. چرا عدلیهی ایران، به جای مجازات این
شخص، در هواداری از او، مجدالسلطنه را به محکمهی جنایی جلب کرده است؟
-چرا
قانون و عدالت (یعنی حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند) تمام دوازده هزار
تومانی که سدویراق به زور از اهالی مظلوم قولونجو اخاذی کرده بود، را از وی
مطالبه نمیکند؟
-طبق
کدام قانون (و عواملی) یک قاتل و دزد شارلاتان مانند سدویراق که خود مجرم است، آن چنان
گستاخ میشود که جرات کرده به عدلیه شکایت میکند؟
-آیا قانون و عدالت (یعنی حکومت مشروطه و دولت کودتای سوم اسفند)، جنایت های او (و در تمثال او قوای مسلحهی آسوری و ارمنی عامل حوادث قاراقیرقین) را عفو کرده است؟
پایان
مقدمهی مئهران باهارلی
سواد: مشروحهیِ مجدالسلطنه افشار
وزارتِ عدلیه
مورّخه: ٢٦ ذیحجّه١٣٤٠ [قمری، ١٩ آوگوست ١٩٢٢، ٢٧ مرداد ١٣٠١ شمسی]
نمره:
مقامِ منیعِ وزارتِ جلیلهیِ عدلیه دامت شوکته
این بنده وقتی که اورمیه، سالماس و سائر حوالییِ آن از طرفِ جلوها [جیلوها] و نصارا و ارامنه قتل عام شد و یک صد و سی هزار نفر را قتل عام نمودند، پس از شش [ماه] از این واقعهیِ جانسوز مطّلع شده، از اسلامبول برای استخلاصِ آن بدبختها آمدم. در حالتی که ماموریتِ دیگر داشتم و ابداً مایل نبودم به ایران بیایم. خلاصه جنگهایِ سختی با جیلوها و نصارا و ارامنه نمودم تا بقیهالسّیف آن بدبختان را خلاص کنم.
اهالییِ تبریز ضمناً و با نهایتِ اصرار از بندهگانِ حضرتِ اقدسِ والا استدعا نمودند که بنده را والییِ تبریز نمایند. با امرِ بندهگانِ والا حضرتِ اقدس و با اصرارِ متوالی و حتمییِ اهالییِ تبریز، بنده ناچاراً این خدمت را قبول نمودم.
و در وقتِ حکومتِ بنده، اهالییِ قولنجی [قولونجو] - دهاتی است در اطرافِ اورمیه - از سدویراق ارمنییِ فدائیباشی که یکی از پیشوایان و رئیس و آمرِ قتل عام کنندهگانِ اهالییِ فلکزدهیِ اورمیه بود، شکایت کرده و اظهارِ تظلم نمودند که سدویراق در وقتِ فرمانروایییِ خود دوازده هزار تومان از ما اهالییِ قولونجو جبراً پول گرفته است و ما حقِ خودمان را میخواهیم. بالآخر این سدویراق دوازده هزار تومان را مصالحه به شش هزار تومان نموده و به اهالییِ قولونجو داد. همه میدانند - و حتی از خودِ ارامنه هم میدانند – و دیناری از این مبلغ ربطی به بنده ندارد.
حالا همین قاتلِ معروف و مشهور [و] شریکِ قاتلِ معروفِ ارمنی ابراهیم خان بختیاری[12]، که صد و سی هزار نفر اهالییِ اورمیه را به قتل رسانیده و ناموسِ ایلِ افشار که ناموسِ تمامِ اهالییِ ایران است [را] پایمال نمودهاند - در تمامِ نقطهیِ عالم این قبیل اشخاص محکوم به اعدام میشوند - ولی این سدویراق جسارتِ خود را به جائی رسانیده که به دیوانِ محاکماتِ عظمی به شعبهیِ جنایی عارض شده و همان مبلغ را از من میخواهد.
و با وجودِ این که همه میدانند بنده از حبسِ بدون محاکمهیِ انگلیسیها خیلی زحمت کشیده، ناخوش و علیل هستم - دوکتر ویلهئلم، دوکتور ماژور سعید خان، دوکتور پاکروفسکی، دوکتور جعفر خان معالجه مینمایند و نمودهاند - [و] میدانند شدیداً دچار امراضِ عصبانی و گرفتارِ نوبهیِ غش هستم [و] قادر بر حرکت نیستم. با همهیِ اینها، دیروز متمادیاً بنده را از شعبهیِ جنائی [به] محکمه میخواستند که رفته حقِ مشروع و قانونییِ اهالییِ اورمیه را به قاتلِ معروف و شارلاتانِ مشهور رد نمایم.
الحمدالله اورمیه تخیله شده. [اما] ممکن است اهالییِ قولونجو را جمع نموده که باز از آنها این مبلغ را بگیرند و به سدویراق بدهند. ممکن است از تبریز از مسلمان و ارمنی تحقیق شود این سدویراق کیست و در این جا هم از بعضی ارمنیها تحقیق نموده که این سدویراق چه نوع شارلاتانِ معروف و قاتلِ مشهور است. و با وجودِ همهیِ اینها، بنده خودم پول ندارم به وکیل بدهم و طاقتِ آمدن [را] هم به عدلیه ندارم. هر وقت صحّت یافتم، محتاج هستم دِینی که برایِ اهالییِ اورمیه در گردن دارم، آمده در عدلیه اظهار نمایم.
اگر قانونِ معمولهیِ دولتِ علیهیِ ایران غیر از قوانینِ عدلیههای سایرِ ممالکِ دنیا است، آن املاکِ خراب شدهی بنده در اورمیه حاضر و مثلِ سائرِ اموالِ بنده ضبط نمایند. همه میدانند غیر از خاکِ خرابهیِ غیر مسکون چیزی در بنده باقی نگذاشتهاند. آن املاکِ خرابهیِ این بنده و آن هم هئیتِ محترمِ دولت. هر چه میخواهند بکنند. ولی مستدعی هستم امر و مقرر فرمائید بیشتر از این به بنده و خانوادهام مزاحم نشوند. زیرا بنده ناخوش هستم. برای خانوادهام این قبیل سدویراقپرستیها اسبابِ صدمه و غصه میشود. قانوناً بایستی نصف آن شش هزار تومان هم گرفته [شده]، به اهالی [و] مظلومین اورمیه و قولونجو داده شود.
آن ظلمها که در حقِ بنده و خانوادهیِ بنده شده، بر خلافِ تمامِ قانونها و عدالتهایِ دنیا است:
در کدام نقطهیِ دنیا شده است در حقِ یک خانواده تا این اندازه ظلم
نمایند، [اما] از طرفِ عدلیهیِ آن دولت هیچگونه دادرسی نشود؟
مطابق و موافقِ کدام قانون در حقِ بنده این قدر ظلم و بی قانونی شده است؟
و این بی قانونیها و ظلمها گویا کافی نبود، که برای خاطرِ یک نفر قاتل – که صدها مسلمانِ بی گناه را با هزاران ظلم کشته و ناموس زنهایِ نجیب را پایمال نموده است و محکوم به قتل است و دزد و مشهور است - باید به محکمهیِ جنائی هم جلب شوم. این دیگر چرا؟
حالا بنده از وزارتِ جلیلهیِ عدلیه سوال میکنم:
موافق و مطابقِ کدام قانون انگلیسیها مرا ده ماه بدون محاکمه حبس
نمودند؟
و باز از رویِ کدامِ قانون پس از توفیق شدنِ بنده در باتوم از طرف
انگلیسیها، قونسولِ باتومِ دولتِ علیهیِ ایران در باتوم مُهرِ خانهیِ ما را
شکست و هست و نیست ما را تا لباسِ زنانه به غارت [بُرد] و پنجاه هزار تومان
خسارت برای ما وارد آورد و خانهیِ ما را به دیگری اجاره داد، [در حالی] که خانه
شش ماه در تحتِ اجارهیِ ما بود؟
و باز از رویِ کدامِ قانون در تفلیس خانهیِ ذیقیمت و کتابخانهیِ
نایابِ مرا به ژنرالِ قونسولگری آورده و حیفِ میل و تلف نمودند [و] یک میلیون
تومان به بنده خسارت زدند؟ تمامِ اهالییِ قفقاز این مسائل را میدانند و در
روزنامهها هم نوشته و شاهد هستند.
و باز موافق و مطابقِ کدام قانون شاهگلدییانس تاجرِ ارمنی، اجارهدارِ
املاکِ بنده دویست هزار تومان به بنده خسارت وارد آورده؟ و تا حال نتوانستهام
حقِ قانونی و مشروعِ خود را مطالبه نمایم.
و تمامِ این مسائل را دفعات به مقاماتِ عالیه نوشته، مطابقِ کدام
قانون منجر به نتیجه نگردیده و رسیدهگی نشده است؟
و باز موافقِ کدام قانون یک قاتل تا آن اندازه جرات پیدا کرده است که
به عدلیه عارض میشود؟
آیا قانون و عدالت، جنایتهای او را عفو کرده است؟
چگونه شده که قانون تمامِ دوازده هزار تومانِ اهالییِ مظلومِ قولونجو [را] مطالبه نمیکند؟
مجدالسلطنه افشار سوباتایلی
سواد مطابقِ اصل است
٢٣٦٢
[1] مستوره افشار اورومی، یک شخصیت ملی تورک و دفاع او از «تورک میللی موجادیلهسی»، بر اساس عرض حال و شکایت وی به مجلس شورای ملی
[2] عریضهی مردم اورمیه در حمایت از رهبر ملی تورک جمشید خان مجدالسلطنه، قتل عام بیش از دویست هزار تن از اهالی اورمیه توسط آسوریها و ارمنیها و کوردها، و حمایت دولت سردار سپه از آن قاتلین و اشرار
[3] سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی (۱۲۶۸ – ۷ شهریور ۱۳۴۸) رئیس «کومیتهی آهن» بود که سازمان جاسوسی انگلستان آن را جهت انجام کودتا تشکیل داده بود. سید ضیاء رهبر سیاسی کودتای انگلیسی و رضاخان فرماندهی نظامی آن بود. یک روز بعد از کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ (٢١ فوریه ١٩٢١) احمد شاه قاجار، به جای مقابله با اقدام غیر قانونی کودتا، به میرپنج رضا خان لقب سردار سپه داد و او را به ریاست دیویزیون قزاق منصوب و سید ضیاء را به نخست وزیری انتخاب کرد. دو ماه بعد در ۷ اردیبهشت ۱۳۰۰ (٢٧ آوریل ١٩٢١) رضا خان سردار سپه از طرف سید ضیاءالدین طباطبایی رئیسالوزراء به وزارت جنگ منصوب شد. کابینهی سید ضیاء پس از حدود نود روز فعالیت در ۴ خرداد ۱۳۰۰ش سقوط کرد. پس از سقوط کابینهی سید ضیاء، قوامالسلطنه در ۱۳۰۰ سه کابینه تشکیل داد که در هر سه کابینه، مشارالسلطنه (بعدها قدیمی نوایی) عضویت داشت و به ترتیب وزیر پوست و تلگراف، وزیر عدلیه و وزیر خارجه بود. به هنگام نوشتن این عریضه مشارالسلطنه وزیر عدلیه بود.
[4] میر حسین عرب باغی اورومی، در آثار خود شمار
کشتهشدهگان تورک در ولایتهای اورمیه و سلماس و محالات آنها در فاز تهاجمات
اشرار ارمنی و آسوری در سالهای پایانی جنگ جهانی اول را دویست هزار تن، و تعداد
کشتهشدهگان تورک در فاز تهاجمات توسط اشرار کورد پس از آن وقایع را صد هزار تن،
و مجموع کشتهشدهگان تورک در ولایات ثلاثهی اورمیه و سالماس و سولدوز در حین
تهاجمات ارامنه و آسوریها و کوردها را ٣٠٠٠٠٠ تن قلمداد کرده است.
کشتار سیصد هزار تن تورک در سالماس و اورمو – اورمیه و سولدوز به روایت
سید حسین عرب باغی اورومی
[5] مجدالسلطنه - یک ژنرال قاجاری - عملا رهبر مقاومت مردمی تورک بر
علیه متجاوزین مسیحی در سالهای جنگ جهانی اول بود. در آن دوره هر چند دستهجات
گوناگون مردمی تورک اغلب بدون ارتباط با یکدیگر به عنوان عکس العملی خودجوش و
طبیعی بر علیه متجاوزین مسیحی تشکیل شده بود، با اینهمه نه تنها بزرگترین و
موثرترین این دستهجات را مجدالسلطنه رهبری میکرد، بلکه او رهبر و فرمانده و
سرکردهی مقاومت مسلحانهی تورکان بومی تورکایلی در غرب آزربایجان و در مرکز آن
تبریز بر علیه اوردوهای انگلیس - فرانسه - روسیه در منطقه هم بود. رهبریت
تورکان توسط مجدالسلطنه در آن سالها در منابع آن دوره، از جمله آثار ویلیام
ویگرام و در اعلامیهی نیکیتین کونسول روسیه و در اسناد آرشیوی اوردوی عوثمانلی
هم ثبت و تائید شده است (این اسناد در سؤزوموز منتشر خواهند شد).
ویلیام ویگرام: مجدالسلطنه، یکی از روشنفکرترین و آزاداندیشترین
اشراف ایران، نجیبزادهای دانشور، فرماندهای سلحشور و دلاور و رهبر قوای بومی
تورک بر علیه متجاوزین آسوری - ارمنی و متحدین صلیبی آنها
[6] محمدحسن میرزا قاجار تبریزی، تولد ١٨٩٩ تبریز - فوت ١٩٤٢ لندن،
ملقب به حضرت اقدس، برادر و ولیعهد احمد شاه قاجار و آخرین ولیعهد دولت تورک
قاجاریه است. او در سپتامبر ١٩٠٩ به ولیعهدی رسید و تا خلع
سلطنت احمد شاه جمعاً به مدت شانزده سال ولیعهد دولت تورک قاجار بود. احمد شاه
پس از تاجگذاری محمدحسن میرزا را به والیگری ایالت آزربایجان منصوب کرد.
محمدحسن میرزا قاجار به دلایل آتی یک شخصیت ملی تورک به شمار میرود: حمایت از
نیروهای ملی تورک و استقبال گرم از اوردوی متحد تورک بومی – عوثمانلی آزادکنندهی
تبریز و تورکایلی در سال ١٩١٨، صدور دعوتنامه به همراه علیاحسان پاشا خطاب
به سران عشایر برای پیوستن آنها با پیاده و سوار به امر جهاد در صف اوردوی
اسلام عوثمانلی بر علیه نیروهای اشغالگر انگلیس، مخالفت با سیاستهای ضد تورک و
داشناکگرایانهی فرقهی دموکرات آزربایجان و عبدالله بهرامی از رهبران ضد تورک،
پانایرانیست و تروریست آن فرقهی پانایرانیستی (خیابانی و بهرامی همهی سران ملی
و تورکگرا از جمله حاجی بیگ میرزا آقا بلوری تبریزی، ولیعهد محمدحسن میرزا
قاجار، میرزا علی آقا هئیت، میرزا باقر طلیعه، ... را از تبریز تبعید کردند)، کومک
به خانوادههای قربانیان کشتار تورکها توسط داشناکهای ارمنی در نخجوان، مخالفت
با کشتار ارمنیان بومی که در فاجعهی تورک قیرقینی - جیلولوق اشتراک نداشتند،
مخالفت با تاسیس غیر قانونی رژیم پهلوی و سلطنت رضا شاه، ...
شخصیت ملی تورک محمدحسن میرزا قاجار، برادر احمد شاه قاجار، فرمانفرمای
ایالت آزربایجان، آخرین ولیعهد قاجاریه
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=342245452994100&set=a.214012365817410&type=3&theater
ولیعهد محمدحسن میرزا قاجار به روایت خلیل پاشا قوُت
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/11/blog-post.html
ميرزا علی آقا هئيت تبريزی: يک شخصيت ملی تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_15.html
علیاحسان پاشا: تمام بدبختیهای آزربایجان نتیجهی سیاست دولت مرکزیی
ایران و ماموران آن است.
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_17.html
تبعید سه رهبر فرقهی دموکرات آزربایجان (خیابانی، نوبری، بادامچی)
به دلیل تبلیغات انگلیسپرستانه و فعالیتهای ضد تورکشان
[7] فدایی کلمهای با ریشهی عربی است که در آغاز برای نامیدن باشی
پوزوقها، قاچاقها و ... ارمنی، سپس پارتیزانها و میلیسهای غیر منظم و داوطلب
ارمنی پیوسته به حرکت ملی ارمنی در آناتولی و نواحی مجاور در قفقاز و تورکایلی
که بر علیه عشایر کورد، عساکر حمیدیه، نهایتا دولت عوثمانلی و قاجار و تورکان
بومی و برای بدست آوردن خودمختاری (آرمئناکان) و یا استقلال (داشناک، هینچاک) میجنگیدند
به کار میرفت. به مرور زمان فدایی معنی تروریست ارمنی را کسب کرد. کومیتههای
تروریستی ارمنی (به تورکی ائرمهنی تدهیش جمعیتی Ermeni
Tedhiş Cemiyeti) هم اعضای خود را رسما فدایی مینامیدند.
جماعت ارامنه و آخرین نقشهی آنها برای تاسیس دولت ارمنی، به قلم
جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه- سال ١٨٩٤
[8] بارون سدراک آواکیانس: در منابع و مکاتبات مختلف نام این شخص به صورتهای صدویراق،
صدراک، ستراک، سدراک، سکراک، ستراگ،ՍԷԴՐԱԿ, Седрак و شهرت او به صورتهای آواکیان، آواکییان،
آواکیانس، آواگیان،ԱՎԱՔԵԱՆ, Авагян
آمده است. بارون سدراک آواکیان که اهالی
اورمیه در عریضهی خود ماجرای او را به عنوان نمونهای از تبعیض دولت سردار سپه
بر علیه اهالی تورک منطقه و به نفع آسوریان و ارمنیان ذکر میکنند، از
ارمنیان سلماس و یکی از اشرار و عاملین و مزدوران جنایات روسیه در منطقه، و بنا
به مکتوبات و نوشتههای رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی –
مجدالسلطنه و دختر او مستوره افشار، از اعضا و رهبران «قوای مسلحهی مسیحی»
(ارمنی – آسوری) و از مسببین قتل عام تورکها در منطقهی اورمیه و سالماس بود. (آیا
سدراک آواکیان همان شخص است که به همراه ورام پیلوسیان در تبریز با مشروطهخواهان
افراطی و خائنینی مانند سید حسین تقیزاده، حیدر خان عموغلو و و سید محمدرضا
مساوات شیرازی طرح و اندیشهی فرقهی دموکرات عامیون ایران را شکل دادند؟). او در
حین اشغال اورمیه و اطراف آن توسط قوای مسلحهی مسیحی اموال و دارائیهای بسیاری
را غارت و مصادره کرده بود و از جمله خسارات مالی عمدهای به وراث نصرالدوله و
حاجی اعزاز الدوله در اورمیه و قولونجو وارد آورده و علاوتا مقدار متنابهی پول
به زور و با تهدید از ورثه و اطفال صغیر نصرالدوله در تبریز اخاذی کرده بود. پس از انتصاب رهبر ملی تورک
جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه به مقام والی و تاسیس «دولت
تورک اتحاد» به صدارت وی به مرکزیت تبریز، او پس از رسیدهگی به شکایات
متعددهی اهالی اورمیه، سدراک را بازداشت و محاکمه نمود و مبلغی بسیار کمتر از
اموال و داراییهایی که وی غارت کرده و یا دزدیده بود را به عنوان تلافی
خساراتی که به اهالی وارد آورده بود بعد از مصالحه و توافق با او باز پس
گرفته و بین پناهندهگان تورک و خانوادههای فراری از اورمیه به تبریز و
بازماندهگان قتل عامها توسط قوای مسلحهی مسیحی که در وضعیت رقتآوری بودند
توزیع کرد.
پس از کودتای رضاخان و آغاز حمایت دولت کودتا از ارمنیان و آسوریان، دادن عفو
عمومی به آنها و اسکان دادن دوبارهشان در منطقه و سیاست جدید دولت ایران در
تبعیض علنی بر علیه تورکها و تضییق حقوق آنها، سدراک که اکنون تبعهی
ارمنستان روسیه شده بود، پشتگرم به حمایت دولت ایران و دولت جدید ارمنستان و
روسیهی سوسیالیستی، و جسارت گرفته از حمایت قوامالسلطنه و سردار سپه از ارامنه
و آسوریها و تبعیض بر علیه تورکها، به انتقامجویی از مجدالسلطنه که پس
از زندانی شدن بی محاکمه توسط ارتش انگلستان در سال ١٩١٩ در تفلیس و باتوم به تهران
تبعید شده و تحت بازداشت خانهگی بسر میبرد برخاست. و برای مصادرهی اموال و
دارائیها و ثروت و روستاهای مجدالسلطنه از او در شعبهیِ جنایی دیوانِ محاکماتِ
عظمی وزارت عدلیه در تهران شکایت کرد. دولت سردار سپه هم از آن شکایت واهی و غیر
قابل قبول، علی رغم آن که بر خلاف مقررات و قوانین خود دولت ایران هم بود، حمایت
کرد و امر به محاکمهکردن مجدالسلطنه داد. بدین ترتیب یک مجادلهی طولانی
حقوقی بر علیه مجدالسلطنه و خانوادهاش و ایذاء و آزار مداوم آنها توسط عدلیهی
ایران آغاز شد. بعدها سدراک ارمنی با دادن رشوه به مقامات ایرانی، یک قریهی
متعلق به جمشید خان که تنها دارائی و ثروت باقیماندهی او بود را هم، توقیف و
تصاحب نمود....
عریضهی مردم اورمیه در حمایت از رهبر ملی تورک جمشید خان مجدالسلطنه،
قتل عام بیش از دویست هزار تن از اهالی اورمیه توسط آسوریها و ارمنیها و
کوردها، و حمایت دولت سردار سپه از آن قاتلین و اشرار
[9] بنا به مستوره افشار مجدالسلطنه در زندان انگلیسیها دوچار
زحمات خارق الطاقه و هزاران مشکلات شد و مریض گشت که بعدها هم ادامه داشت.
منظور از «زحمات خارق الطاقه و مشکلات»، ممنوع الملاقات بودن، بدرفتاری و شکنجههایی
است که جمشید خان در زندان بریتانیاییها معروض بدانها بود. جمشید خان تا آخر
عمر خود از عوارض بیماری مزمن حادثه در زندان انگلیسی رنج برد و عامل فوت وی نیز
همانها بودند.
[10] جمشید خان افشار اورومی تنها قهرمان ملی تورک است که بر علیه هر
دو دولت استعماری روسیه و بریتانیا جنگیده و توسط هر دوی آنها دستگیر و مجازات
شده است. علاوه بر سالهای بعد از جنگ جهانی اول، جمشید خان در آغاز جنگ جهانی
اول هم، به جرم جنگیدن بر علیه متجاوزین و جانیان ارمنی و آسوری، به همراه خانوادهاش
از طرف ارتش روسیهی تزاری توقیف و به تفلیس تبعید شده، در آنجا در حبس خانهگی
بود. بعد از سقوط حاکمیت اتحاد، جمشید خان این بار توسط ارتش بریتانیائی دریای
سیاه(The
British Army of the Black Sea) بازداشت شد و ده ماه بدون محاکمه در حبس بسر
برد، سپس به تهران تبعید شد.
[11] مستوره افشار اورومی دختر جمشید خان در عرض حال خود «اموال و
اشیاء ذی قیمت و کتابخانهی بزرگ و معروف» جمشید خان افشار را به شکل آتی توصیف کرده است (این گنجینه موضوع
یک مقالهی جداگانهی من است): کتابهای کتابخانه همه خطی و پر از
مینیاتورهای قدیم و نایاب، بیست و پنج عدد از این کتابها چنان نایاب بود که در
کتابخانهی معروف لندن هم نسخهی از آنها پیدا نمیشد؛ بیست عدد تابلوهای بزرگ و
قدیم، کار نقاشهای قدیم ایران؛ شانزده هزار سکههای قدیم ایران و تمام دول
اسلامی؛ تختهای خاتم، خوانهای خاتم، فرش و پردههای ذیقیمت؛ اسباب نقره، طلا و
سایر هزار نوع اشیاء ذی قیمت، .... مستوره افشار میگوید مامورین خارجهی
ایران بر خلاف تمام قوانین دنیا و بدون هیچ نوع حکم دولت ایران، پس از مهاجرت
جمشید خان و خانوادهاش از قفقاز (به استانبول) تمام اموال و اشیاء ذیقیمت و
کتابخانهی بزرگ و معروف پدرش را که فوقا ذکر شد، هم در تفلیس و هم در باتوم غصب
کردند، به ژنرال قونسولگر تفلیس و قونسولخانهی باتوم آورده، به فروش رسانیدند
و حیف و میل نمودند. وی میگوید تمام اهالی قفقاز این موضوع را میدانستند و شاهد
بودند و روزنامههای قفقاز در این موضوع نوشته و حرکات شرمآور دولت ایران را
تنقید نمودهاند.
[12] آبراهام خان هواگیمیان معروف به بختیاری از یاران یپرم خان تروریست داشناک بود که در چهار محال و بختیاری به دنیا آمد و در کنار یپرم خان بر علیه دولت تورک قاجار و تورکها جنگهای بسیاری کرده بود.
برای مطالعهی بیشتر:
مقالات و آثار رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه
ایراندا تورک صنایعِ نفیسهسی. مقالهی تورکی جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه در بارهی ادب و شعر تورکی در ایران - سال ١٩١٥
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_14.html
جمشید خان افشار اورومی: ایران ادبیاتینا بیر نظر. مقالهی تورکی جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسطنه در دفاع از تاریخ تمدّن و میراث مدنی تورک – ١٩١۶
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_12.html
جماعت ارامنه و آخرین نقشهی آنها برای تاسیس دولت ارمنی، به قلم جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه - سال ١٨٩٤
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_28.html
مقالهای از جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی قتل عام سی هزار تورک توسط شیخ عبیدالله نهرینی به اسم ترویج شریعت در اورمیه، میاندوآب، بناب، مراغه، ملکان، ... مقدمه، تصحیح، ویرایش، زیرنویسی: مئهران باهارلی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post.html
حکما و دانشمندان اوروپایی که از طرف روحانیها تکفیر شدهاند. مولف: جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی- ١٩١٣
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_30.html
جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی، تورک اولوسال اؤندهرین تورکجه و فارسجا قوشوقلاریندان
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_23.html
بیرجه مهن آلدانمادیم واعظ، سهنین اوهامینا – جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی تورک اولوسال اؤندهرین تورکجه و فارسجا قوشوقلاریندان
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_23.html
مجدالسلطنه افشار اورومی: تورکها، برجستهترین و غیورترین ملت دنیا - دونیانین اهن معظم و غیور ملتی اولان تورکلهر
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_73.html
جمشید خان افشار اورومی: سلاطین تورک حامیان و مروجان علوم و فنون و هنرها بودند. زبان تورکی وسیع و بینیاز است.
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_25.html
نادرشاه افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشید خان افشار اورومی -١٩١٣
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_7.html
جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه ١٩٠٢: گئرچهک رئفورملارین اویقولانماسی اولاناقسیز، رئفورمدان قونوشماق یارارسیزدیر
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_23.html
رهبر ملی تورک جمشیدخان افشار اورومی: در ماهیت واقعی حرکت مشروطه و تخریبات و قساوت اوباش و اشرار موسوم به فدائی و مجاهد
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post.html
جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه، ١٨٩٨ میلادی -١٢٧٧ شمسی: «دولتِ عّلیهیِ عثمانیه امروز اسبابِ مفاخرتِ عمومِ اسلامیان میباشد.»
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_13.html
اولوسال اؤندهر جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه، دوغو تورکیستان باغیمسیزلیق موجادیلهسی اوزهره -١٩١٦
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_29.html
غرش شیر در قفس: اعتراض مجدالسلطنه به مظالم و ارمنیپرستی وزارت عدلیه - دولت کودتای سوم اسفند و انگلستان
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/11/blog-post_5.html
مئهران باهارلی- انتقاد جمشید خان افشار اورومی از فاناتیسم شیعی، یهودیستیزی، ظلم مقامات ایران به کوردها و تاریخنویسی غیر علمی، در موخره و حاشیهنگاریهایش بر کتاب تاریخ خروج اکراد و قتل [و] غارت شیخ عبیدالله بدبنیاد و اغتشاش و فتنهی زیاد در مملکت آزربایجان در سنهی ١٢٩٧، تالیف علی ابن امیر گؤنه خان افشار
منتشر خواهد شد
در تورکگرایی جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه
مجدالسلطنه در سال ١٩١٠، شدیدا تورکگرا و سخت تورکیست بود.
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_2.html
فریت گووهن آجودان مخصوص جمشید خان، و از نزدیکان آتاتورک: مجدالسلطنه افشار یک تورک بسیار فداکار، فوقالعاده اصیل و دانشمند بود که خانواده و ثروت خود را در راه تورکچولوک – تورکگرایی فدا نمود
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/11/blog-post_18.html
جمشید خان افشار اورومی - مجدالسلطنه بیشتر از «اتحاد اسلام»، متمایل به «اتحاد تورک»، و متوجه به و ساعی در یک ناسیونالیسم افراطآمیز [تورک] است.
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/08/blog-post_91.html
حسین جاوید: مجدالسلطنه تنها شخصیت طرفدار تورک و ضد انگلیس؛ و خیانات فرقهی دموکرات آزربایجان
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post.html
«مجدالسلطنه» تنها شخصیت خالصاً طرفدار تورک و بر علیه انگلیس در ایران
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post_26.html
انعکاس شعور ملی تورک در نامهای اشخاص خانوادهی جمشید خان افشار اورومی و نادرشاه افشار، و نبود آن در نامهای اشخاص خانوادهی پیشهوری، خیابانی، ستارخان و شاه اسماعیل
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html
در تورکگرایی دختران جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه
مستوره افشار اورومی، يک شخصيت ملی تورک و دفاع او از «تورک ميللی موجاديلهسی»، بر اساس عرض حال و شکايت وی به مجلس شورای ملی
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_8.html
جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی و دخترانش در تورک اوجاغی استانبول به روایت عارف قزوینی
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/01/blog-post_17.html
امیر ناصر خلج در تورک اوجاغی استانبول: من تورکم؛ سرهنگ باقرخان خلج: ایرانی وجود ندارد، من خلج و پدر بر پدر تورکم
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/01/blog-post_11.html
مئهران باهارلی. تورکینویسی دختران جمشید خان افشار سوباتایلی اورومی مجدالسطنه: مستوره، هایده، ....
(منتشر خواهد شد)
دوکتور اولجای افشار اورومی، از نخستین زنان تورکگرای تاریخ معاصر تورک
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_4.html
در بارهی رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه
جمشید سوباتایلی آوشار اورومی (جمشید خان مجدالسلطنه افشار اورومی) والی آزربایجان نیمهمستقل - تحت الحمایهی امپراتوری عوثمانلی (٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اول اوکتوبر ۱۹۱۸)
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_29.html
جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه (١٨٦٤-١٩٤٠)
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post.html
جمشید خان سوباتایلی بکیشلو مجدالسلطنه افشار اورومی
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_20.html
«جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی بکیشلو (جمشید اردشیر افشار) - مجدالسلطنه»
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/05/blog-post.html
پروفسور ویلیامز جکسون: مجدالسلطنه افشار اورومی، جامع سه شخصیت دانشمند، نظامی و درباری
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/saturdaydecember-17-2011-abraham_13.html
جمشید خان مجدالسلطنه و قیصرخانیم افشار در کتاب نیکیتین
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_24.html
جمشیدخان مجدالسلطنه: دوست ملت کورد، و به دور از تعصبات و پیشداوریها و نفرتهای قومی و مذهبی
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/04/blog-post.html
مئهران باهارلی. ماجرای قتل لاباری میسیونر آمریکایی و تبعید مجدالسلطنه به سبب تحقیقات و گزارش بی طرفانهی او در این خصوص
(منتشر خواهد شد)
فرمان ناصرالدین شاه به ارتقای رتبهی جمشید خان افشار اورومی مجدالسلطنه از سرهنگی به سرتیپیی فوج هفتم افشار در سال ١٨٩٠؛ و ریشهشناسیی کلمهی تورکیی تیپ
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/04/blog-post_20.html
تییولچهی جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه با فرمان محمدعلی میرزا
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/04/blog-post_4.html
ما تورکیم! از نامهی دانشآموزان اورمیه به انجمن ملی تبریز در یک صد و ده سال پیش
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_3.html
زبان معیار مودرن تورکی
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_31.html
یاشاسین تورک جوانلاری! خطابهی تورکی غنیزاده سلماسی به جوانان تورک نوشته شده در ١٠٩ سال پیش
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_30.html
نامهی تورکی تقی رفعت به محمدامین رسولزاده
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_23.html
٩٨مین سالگرد تاسیس «مدرسهی تورک خیر یوردو» (صلاحیه) اورمیه و ١٠٧مین سالگرد «مدرسهی تورک بالو» و یادی از «حاجی میرزا فضل الله مجتهد اورمولو»
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_22.html
جمشید خان افشار اورومی و تورک قیرقینی - قارا قیرقین:
ویلیام ویگرام: مجدالسلطنه، یکی از روشنفکرترین و آزاداندیشترین اشراف ایران، نجیبزادهای دانشور، فرماندهای سلحشور و دلاور و رهبر قوای بومی تورک بر علیه متجاوزین آسوری - ارمنی و متحدین صلیبی آنها
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_20.html
پیوستن جمشید خان افشار اورومی و نیروهای تحت فرماندهیاش به اوردوی اسلام – عوثمانلی به فرماندهی خلیل پاشا
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html
مجدالسلطنه اورمیه که جزو مهاجرین بود وارد شده و جنگهای قابل تمجیدی نموده
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/08/blog-post.html
عریضهی مردم اورمیه در حمایت از رهبر ملی تورک جمشیدخان مجدالسلطنه، قتل عام بیش از دویست هزار تن از اهالی اورمیه توسط آسوریها و ارمنیها و کوردها، و حمایت دولت سردار سپه از آن قاتلین و اشرار
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/08/blog-post.html
روایت تورک از قتل عامِ مردمِ ولایتِ اورمیه توسط آسوریان و ارمنیان و کوردان؛ و قدردانی مردم تورک از رهبر ملی مجدالسلطنه افشارِ نجات دهنده
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_9.html
دستگیری، تبعید و حبس جمشید خان افشار اورومی توسط دولتین روسیه و بریتانیا
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_20.html
مستوره افشار اورومی، یک شخصیت ملی تورک و دفاع او از «تورک میللی موجادیلهسی»، بر اساس عرض حال و شکایت وی به مجلس شورای ملی
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_8.html
کشتار سیصد هزار تن تورک در سالماس و اورمو – اورمیه و سولدوز به روایت سید حسین عرب باغی اورومی
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/08/blog-post_8.html
جنایات و وحشیگریهای اشقیاء و تروریستهای آسوری و ارمنی در اورمیه: شکمهای دریده شدهی دختربچهها، رودههای بیرون ریخته، چشمان از حدقه در آمده، مغزهای پاشیده بر دیوار، کودکان زنده انداخته شده در آتش، ....
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_28.html
در آتش سوزانیدن زنان و کودکان تورک روستاهای بالاو، گجین، کوتالان و ... اورمیه توسط قوای مسیحیه؛ اعدام غیر نظامیان تورک سنّی توسط ارتش روسیه به تاریخ ١٥ اوکتوبر ١٩١٤
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post_28.html
پختن کودکان و خوراندنشان به مادرانشان، گردن زندن بچهها و زنان؛ وحشیگریهای اشقیاء ارمنی در قوتور، یئستیکان (یزدکان)، آختاجی، ... در غرب آزربایجان و وان
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/11/blog-post_22.html
تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان. مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_88.html
قتل عام اهالی سالماس و اورمیه توسط آسوریها با حمایت روسیه، انگلیس و فرانسه؛ به روایت عبدالله بهرامی
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_10.html
دولت تورک اتحاد
قوتلو اولسون یوز(دؤرد)ونجو ایلدؤنومو: تورک اتّحاد حکومتی - بیرلیک یؤنهتیمی!
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/12/blog-post_11.html
اعتراف رسمی به وجود حکومت ملی تورک (دولت اتحاد تورکایلی) به صدارت جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه در سالهای آخر جنگ جهانی اول
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/07/blog-post_8.html
تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان. میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویی. به کوشش علی صدرایی خویی. مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_88.html
مینباشی یوسف ضیاء طالبزاده، و اقدامات او در ایجاد پایههای دولت ملی تورکایلی ١٩١٨- ١٩١٩
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_27.html
نخستین پرچم ملی تورک در تورکایلی: پرچم اتحاد اسلام (بیرق بیرلیک)– ١٩١٨
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_6.html
سندی از بیرق دولت تورک بیرلیک (اتحاد) و پرچم ملی تورک – تورکایلی
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/08/blog-post_13.html
بایکوت جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی
از خیانتهای آزربایجانگرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکراتهای آزربایجان
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post.html
جهالت است یا مانقورتیسم؟ بایکوت بایکوت شخصیتها (جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی، حاجی بیگ بلوری تبریزی، علیاحسان پاشا، خلیل پاشا، و یاران کرامشان) و جریانات ملی تورک از طرف آزربایجانگرایان، و تقدیر و تقدیم خائنین و پانایرانیستها به عنوان قهرمان ملی از طرف ایشان
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html
اورمولو و افشار اولان «جمشید خان سوباتایلی افشار اورومی» (مجدالسلطنه) و آزهربایجانچیلارین اونا قویدوغو بایکوت
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_15.html
فعالین سیاسی آزربایجانگرا، تحریف تاریخ و معرفی کردن رهبران فاقد شعور ملی تورک جنبش مشروطیت به عنوان شخصیتهای ملی
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/02/blog-post_19.html
مقاومت و عناد آزربایجانگرایان در مقابل حقایق کم کم در هم شکسته میشود
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_3.html
قهرمان ملی ساختن از علیرضا نابدل
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_24.html
دلایل شیطانسازی از قاجارها در تاریخنگاریهای ایرانگرا و آزربایجانگرا
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/03/blog-post_31.html
No comments:
Post a Comment