Tuesday, April 4, 2023

تییول‌چه‌ی جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌با فرمان محمدعلی میرزا

 

تییول‌چه‌ی جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌با فرمان محمدعلی میرزا

 

مئهران باهارلی

 

این تییول‌چه ‌از طرف محمدعلی میرزا (شاه‌ بعدی) در نووامبر سال ١٩٠١ صادر شده‌ که ‌طبق آن محمدعلی میرزا محال سومای و بیرادوست و قراء سیر و ساردیک در شهرستان اورمیه و ایل شکاک ‌را به‌ عنوان تیول به ‌جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌اعطا می‌کند. تییول از طرف خاقان تورک معمولا به ‌امرای اوردو که ‌ابراز لیاقت و رشادت کرده‌ بودند اعطا می‌شد. مانند مورد جمشیدخان که‌ یک نظامی مدبر و رشید بود و یازده ‌سال پیش از دریافت این تییول، در سال‌های جوانی‌اش با فرمانی از طرف ناصرالدین شاه ‌به ‌درجه‌ی سرتیپی فوج هفتم افشار ارتقاء یافته ‌بود[1].  

تییول Tiyül: کلمه‌ای تورکی. در فارسی تیول، تَیول، تُیُول، ... هم نوشته ‌شده ‌است. بنا به‌ دوئرفر متاتز (گؤچوشمه)[2] کلمه‌ی ییتول (Yitül) در تورکی شرقی (چاغاتای) به معنی اراضی، ملک، زمین غیر زراعی، زمین، سرزمین، قلمرو.. ، و در اصل به‌ معنی «آنچه که می‌رسد، واصل می‌شود» است. از مصدر ییتمه‌ک (رسیدن، وصول شدن، واصل شدن) به‌ علاوه‌ی پسوند -ل که ‌به‌ آخر فعل اضافه ‌شده ‌و اغلب اسم مکان می‌سازد. مانند کلمات «چؤکول» (محل رسوب رودخانه، از چؤکمه‌ک)، «اؤکول» (دسته‌ی گیاه ‌و گل، از اؤکمه‌ک[3])، «چاپول» (یغما و تاراج، از چاپماق)، «اوخول» (مدرسه، از اوخوماق)، ....

اصطلاح تییول در دولت‌مداری تورک به‌ معنی زمین اقطاع (ناحیه، ولایت، زمین دیوانی، خالصه، ملک خصوصی، زمین وقفی، قریه، ...) بود که‌ از طرف خاقان تورک به ‌امیر اوردو یا سرکرده‌ی طایفه ‌یا دیگر ماموران حکومت به‌ سبب ابراز لیاقت اعطا می‌شد. تییول‌دار در تمام عمر به‌ جای حقوق سالیانه ‌و مستمری از درآمد تییول زنده‌گی می‌کرد و همه‌ی اختیارات دیوانیِ ناحیه‌ای را که ‌به ‌تییول گرفته ‌بود در دست داشت. از جمله‌ جمع‌آوریِ مالیات‌های دولتی، مصونیت قلمروی تییول از ورود و دخل و تصرف مأموران حکومت مرکزی، فراهم کردن نیروی نظامی، ... با این وصف تییول، مصداق «مملکت» خودمختار در اصطلاح «ممالک محروسه» است.

تییول‌چه: تییول‌نامه، به‌ فارسی تیول‌نامچه – تیول‌نامه‌چه، کتاب‌چه ‌و سندی که ‌فرمان واگذاری مالکیت تییول به کسان در آن درج می‌شد. ترکیب تییول‌چه‌ در تورکی مانند ترکیب‌های «دیله‌ک‌چه» ‌(عرض حال، عریضه، استدعانامه)؛ «گون‌جه»‌ (خاطرات روزانه، روزنامه، ژورنال)؛ «به‌تیک‌چه» ‌(کتابه، کتیبه، روزنامه)، با استفاده ‌از پسوند -چه، -جه‌ ساخته‌ شده ‌است.

ماجرای قتل بنجامین وودز لاباری: شش سال بعد از اعطای این تییول به ‌جمشیدخان، وی به ‌سبب نتیجه‌ی تحقیقاتش در باره‌ی قتل لاباری، مورد خشم محمدعلی میرزا ولی‌عهد واقع و مغضوب او شد. بنجامین وودز لاباری (Benjamin Woods Labaree) چهل ساله، متولد اورمیه‌ مانند همسرش ماری شوفلر لاباری (Mary Schauffler Labaree) عضو هئیت تبشیری آمریکایی بود. پدر وی بنجامین لاباری که ‌از سال ١٨٦٠ در هیئت تبشیری آمریکایی مستقر در اورمیه‌ بود، مترجم چهار انجیل به ‌تورکی در اورمیه ‌است (که نشان می دهند اکثریت مطلق جمعیت اورمیه در آن برهه تورک بود). بنجامین وودز لاباری در تاریخ هشت مارس ١٩٠٤ هنگامی که ‌از اورمیه‌ عازم خوی بود، در دشت سلماس نزدیک مرز تورکیه ‌به ‌همراه‌ خدمت‌کارش توسط دسته‌ای ١٤ نفره ‌از راهزنان کورد به ‌‌رهبری سید نورالدین از طائفه‌ی بیگ‌زاده‌ به ‌قتل رسید. مجدالسلطنه‌‌ که ‌یک افسر تحت فرمان ‌ولیعهد محمدعلی میرزا در تبریز و در زمان قتل لاباری ‌حاکم نظامی وقت در اورمیه ‌‌بود از طرف دولت قاجار مامور به کومک در تحقیقاتی که ‌توسط کونسول عالی‌رتبه‌ در مورد پرونده ‌آغاز شد، گشت. او یک گزارش دقیق و جامع و کارشناسانه ‌تهیه‌ نمود و قاتلین– اشقیایی از طائفه‌ی کورد بیگ‌زاده - و عوامل دخیل (سید غفار، میرزا حسین آقا مجتهد اورمیه‌ای، ...) در حادثه را مشخص کرد. اما این تحقیقات به‌ مذاق ولی‌عهد محمدعلی میرزا (محمدعلی شاه‌ بعدی) خوش نیامد و سبب خشم او شد. محمدعلی میرزا مایل بود ‌تقصیر به‌ گردن یک طایفه‌ی دیگر کورد که ‌در این ماجرا نقشی نداشت، اما دولت با آن دشمنی داشت انداخته ‌شود. ولی مجدالسلطنه ‌با متهم ساختن آن طایفه‌ی بی گناه ‌کورد مخالفت کرد، بدین سبب هم مغضوب محمدعلی میرزا گشت، به ‌جانب‌داری از آمریکا و انگلیس متهم شد، پرونده ‌از او گرفته ‌شده ‌و جریمه ‌گشت، دو خدمت‌کار کورد بی گناه ‌او دست‌گیر و خود وی تهدید به‌ مرگ شد. مجدالسلطنه در سال ١٩٠٥ در کونسول‌گری تبریز پناه‌گاه ‌گرفت. پس از آنکه ‌محمدعلی میرزا به‌ تخت سلطنت نشست جمشیدخان در ١٩٠٧ توسط محمدعلی شاه - ارتش روسیه‌ی تزاری به‌ همراه‌ خانواده‌اش به ‌تبعید داوطلبانه ‌در تفلیس فرستاده‌ ‌شد.[4]

 

تییول‌چه‌ی جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه


هو


حکمِ والا شد آن که:


چون جنابِ امیرالامراء العظام «مجدالسلطنه» از چاکرانِ دولتِ ابدمدّت [قاجار بوده]، و رفاهیت و آسوده‌گی او همواره ‌نظرِ والاست، لهذا محضِ مرحمت در حقِّ مشارالیه ‌به ‌صدورِ این رقمِ مبارک [اقدام و]، محالِ «سوُمای» و «بیرادوْست» و ایلِ «شکاک» را به ‌انضمامِ «سیر» و «ساردیک» به‌ تیول و محلِّ مواجبِ مشارالیه ‌مرحمت و واگذار نمودیم؛ که ‌همه ‌ساله ‌مواجب و مرسومِ خود را بدین موجب از محل‌هایِ مزبوره ‌دریافت نموده، به ‌اومیدواری و دل‌گرمی‌یِ تمام مشغولِ خدمت‌گذاری بوده، بیش‌تر از پیش‌تر مراحمِ ما را شاملِ حالِ خود سازد.


مقرّر آن که:


کارگزارانِ آستانِ مبارک محلّ‌های مزبور را واگذار به‌ مشارالیه ‌دانسته، همه‌ ساله‌ مواجب و مرسومِ او را از محلّ‌های مزبوره ‌عاید دارند و مقرّب الخاقان مستوفیانِ عظام و کُتّابِ سعادت‌فرجام شرحِ رقم مبارک را ثبت و ضبط نموده، در عهده ‌شناسند.


فی شهرِ شعبان ١٣١٩ [Nov 12 - Dec 12, 1901]

[حاشیه]: مبلغِ چهار صد تومان نقد و مقدارِ پنجاه ‌خروارِ جنسی مواجبِ جنابِ امیرالامراء العظام «مجدالسلطنه» از بابتِ مالیاتِ محالِ سومای [و] بیرادوست و ایلِ شکاک موافق به ‌رقمِ قضاءِ مسلّمِ مبارک در دستورالعملِ اورمیه ‌تیول منظور خواهد شد تا واضح باشد.

 

پشت نام مهر: ١-امیر نظام، سردار کل، ٢-ثقه‌ الاسلام، ٣-مشیر نظام، وزیر مالیه

نوت: صورت تقسیم مواجب و مقرری معین شده که در وسط تییول‌چه نوشته شده است، به دلیل کیفیت پائین عکس خوانده نشد.


[1] فرمان ناصرالدین شاه‌به‌ارتقای رتبه‌ی جمشیدخان افشار اورومی مجدالسلطنه‌‌از سرهنگی به‌‌سرتیپی‌ی فوج هفتم افشار در سال ١٨٩٠؛ و ریشه‌شناسی‌ی کلمه‌ی تورکی‌ی تیپ

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/04/blog-post_20.html

[2] متاتز، مئتاتئز، گؤچوشمه: جابجا شدن دو حرف در داخل یک کلمه. مانند تورپاق و توپراق، اؤسکور و اؤکسور، ییتول و تییول، ... در تورکی

[3] ریشه‌شناسی نام تورکی‌ی محله‌ی هؤکماوار (حکم آباد) –اؤکمه‌آوار تبریز

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_15.html

[4] برای ماجرای لاباری

ویلیام ویگرام: مجدالسلطنه، یکی از روشن‌فکرترین و آزاداندیش‌ترین اشراف ایران، نجیب‌زاده‌ای دانشور، فرمانده‌ای سلحشور و دلاور و رهبر قوای بومی تورک بر علیه‌ متجاوزین آسوری-ارمنی و متحدین صلیبی آن‌ها

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_20.html

مجدالسلطنه‌ در سال ١٩١٠، شدیدا تورک‌گرا و سخت تورکیست بود.

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_2.html

مئهران باهارلی. ماجرای قتل لاباری میسیونر آمریکایی و تبعید مجدالسلطنه ‌‌به ‌‌سبب تحقیقات و گزارش بی طرفانه‌ی او در این خصوص (منتشر خواهد شد)

جمشیدخان مجدالسلطنه: دوست ملت کورد، و به ‌‌دور از تعصبات و پیش‌داوری‌ها و نفرت‌های قومی و مذهبی

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/04/blog-post.html

دستگیری، تبعید و حبس جمشیدخان افشار اورومی توسط دولتین روسیه ‌و بریتانیا

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_20.html

No comments:

Post a Comment