جنایات و وحشیگریهای قوای مسلحهی مسیحی در اورمیه:
شکمهای دریده شدهی دختربچهها، رودههای بیرون
ریخته، چشمان از حدقه در آمده، مغزهای پاشیده بر دیوار، کودکان زنده انداخته شده
در آتش، ....
مئهران باهارلی
در جنگ اخیر قاراباغ، ارتش تروریست ارمنستان حمله با سلاحهای ممنوعه از جمله موشکهای بالیستیک به شهرهای به دور از منطقهی جنگی و افراد غیر نظامی را به عنوان یک تاکتیک نظامی بکار میبرد[1]. این تاکتیک، یک جنایت جنگی است. سی سال قبل هنگام اشغال قاراباغ هم تروریستهای ارمنی به دفعات از جمله در قتل عام خوجالی مرتکب جنایت جنگی کشتار غیر نظامیان شده بودند. اما این جنایات جنگی منحصر به جنگهای قاراباغ نیست. در طول یک قرن و نیم گذشته، تروریستهای ارمنی و دولت ارمنستان همواره قتل عام و کشتار غیر نظامیان را به عنوان متود جنگی دلخواهشان بکار بردهاند. بر اساس اسناد و مدارک و منابع قطعی موجود در سالهای جنگ جهانی اول صرفا در آناتولی و قفقاز بین ٢ تا ٢،٥ میلیون تن تورک و عرب و یهودی و کورد و اقوام قفقازی به دست تروریستهای کومیته ها و چتهها و نظامیان ارمنی و حامیان غربی آنها روسیه و فرانسه و بریتانیا و ... قتل عام شده است[2].
تروریستها و اشقیای ارمنی و آسوری، در سالهای جنگ جهانی اول در غرب آزربایجان واقع در شمال غرب و غرب تورکنشین ایران (تورکایلی) هم مرتکب جنایات جنگی بی شماری شده و به همراه حامیانشان ارتشهای روسیه و بریتانیا و فرانسه و شرایط جنگی که به وجود آورده بودند (قحطی، بیماریهای واگیردار، فروپاشاندن نظم اجتماعی و حاکمیت دولت و فعال شدن دستهجات تبهکار، .....) موجب کشته شدن و مرگ بیش از یک صد و چهل هزار تن غیر نظامی و بی دفاع شدهاند[3]. اما در این باره بویژه در ایران اسناد و تحقیقات علمی چندانی منتشر نشده است. از دلائل این امر حاکمیت ناسیونالیسم فارسی ضد تورک بر دولت ایران از دورهی مشروطیت - جنگ جهانی اول تاکنون، و حاکمیت جریان آزربایجانگرایی استالینیستی از جنگ جهانی دوم بر اغلب فعالین سیاسی تورک در منطقهی آزربایجان است. این دو، متحد ارمنیان و دارای تمایلات ضد تورک؛ و دومی مدافع منافع ملی روسیه هستند و در نتیجه وحشیگریها و جنایات جنگی ارامنه و آسوریها در سالهای جنگ جهانی اول را از تاریخنگاریشان بالکل حذف کرده و به جای آن روایتی جعلی مبنی بر همزیستی مسالمتآمیز بین ارمنیان - آسوریها و تورکها در تاریخ معاصر، حتی با وارونهنمایی، کشتار و داستان قتل عام آسوریها و ارمنیها به دست تورکها را آفریده و تبلیغ کردهاند.
در این نوشته بخشهایی از کتاب «مصیبتهای آمبولانس فرانسوی در ایران» به قلم دوکتور پول کوژول (Paul Caujole)[4]، تالیف شده در سال ١٩٢٢ در بارهی وحشیگریها و بیدادها و جنایات جنگی تروریستها و اشقیای آسوری و ارمنی بر علیه تورکها در شهر اورمیه در ماههای فوریه - مارس سال ١٩١٨ را آوردهام. پول کوژول (١٨٧٨-١٩٦١) یک پزشک و سیاستمدار فرانسوی و مسئول آمبولانس جراحی فرانسه در قفقاز بود که حین جنگ جهانی اول در سال ١٩١٧ با رتبهی سرهنگ دومی و در راس هئیتی چهار نفره از طرف ژنرال میخائیل پرئژئوالسکی (Mikhail Prejewalski) فرماندهی اوردوی قفقاز روسیه که میخواست جبههی دومی بر علیه عثمانلی از اورمیه باز کند، از قفقاز به اورمیه منتقل شد. دوکتور پول کوژول در اورمیه از طرف لازاریستها مورد استقبال قرار گرفت و بیمارستان فرانسه را تاسیس و اداره کرد (سپتامبر ١٩١٧- مارس ١٩١٨). هئیت و آمبولانس - بیمارستان فرانسوی، که نقش مهمی در تسليح و آموزش نظامی آسوریها و ارمنیها و تشکیل قوای مسلحهی مسیحی داشت، از عاملین اصلی فاجعهی تورک قیرقینی - جیلولوق و قتل عام و کشتار ١٤٠٠٠٠ تن تورک در غرب آزربایجان به سالهای ١٩١٧-١٩١٨ شمرده میشود[5].
دوکتور کوژول در این بخشها، صحنههایی دهشتانگیز از جنایات تروریستها و اشقیای ارمنی و آسوری و جنایات جنگی آنها در حق مردم تورک اورمیه را توصیف میکند: شکمهای دریده شدهی دختر بچهها در حالیکه هنوز زنده بودند و رودههای بیرون ریخته شدهشان را در دستهایشان گرفته بودند، کودکانی که زنده زنده در آتش انداخته شده بودند و جیغ زنان برای بیرون کشیده شدن و نجاتشان التماس میکردند، چشمهای از حدقه بیرون آمده توسط نیزههای توفنگ مسیحیان، جمجمههای متلاشی شده و مغزهای پاشیده بر دیوار، بومباران متوالی محلات تورکنشین، کشتار اهالی ناتوان و بی دفاع و غیر مسلح تورک در کوچه و بازار و روستاها، به آتش کشیدن محلات تورک، ...
دوکتور کوژول میگوید بر خلاف مبارزین تورک که در نبردها هرگز به زنان و کودکان دست نمیزدند، قوای مسیحی پست فطرتانی بودند که قتل عام غیر نظامیان و کشتار زنان و کودکان را به عادت و تاکتیک جنگی تبدیل کردند. وی به جنایت جنگی دیگری توسط اشقیای ارمنی، قتل و مثله کردن فرماندهی قوای کازاک قاجاری در اورمیه اشتولدر و همسر و فرزند او هم اشاره کرده است. دوکتور کوژول در بخش پایانی اعتراف میکند فرانسویان باندهای اشقیاء ارمنی و آسوری را به منظور نبرد بر علیه تورکهای عثمانلی مسلح کرده بودند. اما این باندهای تبهکار مسیحی که با غارت تورکها در غرب تورک ایلی به نان و آبی رسیده و ثروتمند میشدند، اسلحهی خود را صرفا برای قتل عام و کشتار اهالی تورک بی دفاع این منطقه بکار میبردند.....
در زیر ترجمهی بخشهای مربوطه از فرانسه به فارسی و تورکی توسط خود و در ادامه متن اصلی فرانسوی آنها را آوردهام کلمات داخل [ ] از سوی اینجانب برای تسهیل درک مطلب اضافه شدهاند.
پایان نوت مئهران باهارلی
[وحشیگریها و جنایات جنگی آسوریها و ارمنیها در اورمیه]
به قلم دوکتور پول کوژول. از کتاب «مصیبتهای یک
آمبولانس فرانسوی در ایران»، ١٩٢٢
ترجمه از فرانسه به فارسی: مئهران باهارلی
٩ فوریه (١٩١٨)– قتلها اکنون هر روز به دهها نفر میرسد. روز گذشته، پانزده کشته، پنج نفر در شهر، ده نفر در روستاهای مجاور. قربانیان بیشتر مسلمانانی [تورکهایی] هستند که توسط جیلوهای قاچاق [سربازان فراری آسوری و فدائیان ارمنی از آناتولی] به قتل رسیدهاند. (ص ٧٣)
٢٢ فوریه- حمله آغاز شده است. عصر امروز در ساعت چهار در منطقهی مریم مقدس [یوردشاه] ناگهان یک تیراندازی شدید شروع شد. تحت چه شرایطی، من هنوز نمیدانم. ... ما [مسیحیان و تورکها] از بالای بالکونهای خیابانها و کوچهها به یکدیگر شلیک میکنیم. مسیحیان [آسوریها و ارمنیها] محلههای مسلمان [تورک] را با دهها مواد منفجرهی قوی بومباران کردهاند. (ص ٨٠)
٢٣ فوریه، ساعت نه صبح- شب گذشته حوالی ساعت ده آرامش نسبی برقرار شد. اما امروز تیراندازی دوباره شروع شده است. کمی پیش، سربازان ارمنی صاحب ما محمدخان را [به نیت کشتن او] تا داخل مریضخانه دنبال کردند. من همین الان او را در وضعیت رنگ پریده و خاموش، افتاده در صندلی دواخانه دیدم. او به زحمت از آن [کشته شدن] جان سالم بدربرد. هنگامی که ستوان گاسفیلد (١) [برای نجاتش] مداخله کرد، توفنگهای [سربازان ارمنی] او را هدف قرار داده بودند. مداخلهی گاسفیلد خشم سربازان [ارمنی] را مهار کرد. (ص ٨١)
ساعت نه شب [٢٣ فوریه]- چه خاطراتی از این روز غمانگیز برای من حفظ خواهد شد! چه تصاویری از وحشت از جلوی چشمانم میگذرد!
شکمهای دختران کوچک [تورک] دریده شده، رودههای باز آنها بر روی برف ریخته است. اما هنوز زندهاند و احشاء بیرون ریختهشان را در دستهای خود نگه داشتهاند. یک کودک [تورک]، با چشم از حدقه بیرون ریخته، از درد جیغ میکشید و بدن خونین خود را دراز میکرد تا من از میان آوارهای در حال سوختن، جایی که شکنجهگرانش او را انداخته بودند، بیرون بکشم.
جمجمههای متلاشی شده [تورکها توسط مسیحیان]، مغزهایی که روی دیوارها پاشیده و چسبیده بودند! در مغازههای غارت شده [توسط مسیحیان]، اجساد [تورکها] بر روی هم افتاده است .... و در این صحنهی دهشت، پستفطرتان وحشتانگیز [قوای مسیحی] که برای غارت میشتابند و در حالی که میخندند ثروتی که از غارت بدست میآورند را محاسبه میکنند. آنها جواهرات و لباسهای زرق و برقدار را انتخاب میکنند. (ص ٨٣)
در حالی که داوطلبان آسوری از آناتولی [جیلوها] قبل از رویارویی فوریهی ١٩١٨ دهها غیر نظامی [تورک] را به قتل رساندند و در این نبرد حتی مبارزین مسلمان [تورک] زخمی را هم کشتند؛ اما در طرف مقابل، مبارزین مسلمان [تورک] در حین درگیریها به زنان و کودکان دست نزدند. کسانی که باعث شدند این نبرد منحط شده و به کشتار غیر نظامیان غیر مسلح سقوط کند، ارمنیها و آسوریهای قفقاز هستند.
ساعت نه شب [٢٤ فوریه ١٩١٨]- غارت در طول روز ادامه یافت، محلههای مسلماننشین [تورکنشین] به آتش کشیده شد.
سرهنگ روسی اشتولدر که فرماندهی تیپ کازاک قاجاری در اورمیه را بر عهده داشت، به همراه همسر و پسرش، به تازهگی بدست قوای مسلحه (جیلوها و یا ارمنیها، هنوز نمیدانیم) ترور شده به قتل رسیدهاند (٢). اجساد آنها که [توسط مسیحیان] به طرز هولناکی مثله شده است، در جوی کنار خیابان به فاصلهی ١٥٠٠ متری اینجا، نزدیک روستای دیگالا [دیگاله] قرار دارد. (نوت ناشر ماکسیم گوئن: بعدها دوکتور کوژول به مافوق خود توضیح داده که قاتلین ارمنی بودند)[6]. برآورد تلفات کنونی حدود ٦٠٠ کشته از طرف ایرانی [تورک] و حدود ١٠٠ نفر از طرف مسیحیان [آسوریها و ارمنیها] است. (صفحه ٨٩-٩٠)
[٢٣ مارس ١٩١٨]- امروز ما دیگر اومیدی نداریم. قتل عام [تورکها توسط مسیحیان] دوباره و شدیدتر از هر زمان دیگری آغاز شده است. خیابانها دوباره پر از اجساد [تورکها] است. امروز صبح فقط در بازار و خیابانهای اطراف ما، بیش از صد جسد را شمردم.
این بار، کوردها هم بار سنگین این کشتار را متحمل میشوند. زیرا مسیحیان از ترور مار شیمون [شمعون] و همراهان او که در پایان یک مهمانی که به آن دعوت شده بود توسط سیمکوی معروف [سیمیتکو سرکردهی کورد] به یک کمین بزدلانه افتادند و قتل عام شدند، خشمگین هستند (ص ١٠١)
وضعیت اورمیه از نظر من کمتر و کمتر روشن، و آینده کاملاً نامشخص است. باندهای غارتگران مسلح که همان قوای مسیحی [آسوری و ارمنی] هستند هیچ اطمینانی را در من بر نمیانگیزند. ما فرانسویها قبلاً به دلیل پذیرفتن پناهجویان مسلمان [تورک] در خانههایمان چندین بار [از طرف مسیحیان] تهدید شدهایم. [مسیحیان] ما را متهم میکنند که طرف آنها [اهالی تورک] هستیم، صرفا به این بهانه که سعی میکنیم - حتی در حد ناکافی از آنچه توان آن را داریم - خشونت را متوقف کنیم و به بیم و وحشتی که ترورهای روزمره [بدست مسیحیان]، اهالی [تورک] ناتوان به دفاع از خود را در آن غرق میکند، پایان دهیم.
من میترسم وقتی که اوضاع خوب شود، همهی این باندهای مسیحی ثروتمند
شده با غارت [اهالی تورک]، در کوهها پراکنده شوند و دیگر نخواهند در بارهی
جنگیدن بر علیه تورکهای [عثمانلی] چیزی بشنوند؛ و در پایان، ما
[فرانسه - روسیه - بریتانیا] این باندهای مسیحی را صرفا برای غارت و کشتار [اهالی
تورک] مسلح کرده باشیم. (ص ١٠٣)
پایان نوشتههای دوکتور پول کوژول
[SÜRYÂNİLER VE ERMENİLERİN URMU’DA (URUMİYE’DE) YAPTIKLARI
VAHŞİLİKLER VE SAVAŞ SUÇLARI]
DR PAUL CAUJOLE, «BİR FIRANSIZ AMBULANSININ MUSİBETLERİ »
KİTABINDAN, PARİS, GEMINI, 1922
FIRANSIZCADAN TÜRKÇEYE ÇEVİRİ: MÉHRAN BAHARLI
9 Şubat [1918] - Artık her gün onlarca cinayet işleniyor. Dün beşi şehirde, on tanesi komşu köylerde olmak üzere on beş ölü. Kurbanlar çoğunlukla Cilo kaçakları [Anadolu’dan kaçan Süryâni askerler] tarafından öldürülen Müslümanlar [Türkler]. (s.73)
22 Şubat. Saldırı başlamıştır. Bu akşam saat dörtte Kutsal Meryem [Yurtşah] semtinde aniden şiddetli bir ateş açılarak çatışma başladı. Hangi koşullar altında, henüz bilmiyorum . … Biz [Hıristiyanlar ve Türkler] sokaklar ve caddelerin terasları tepesinden birbirimizi vuruyoruz. Hıristiyanlar [Süryaniler ve Ermeniler] az önce Müslüman [Türk] mahallelerine bir düzine top mermisi attılar. (s.80)
23 Şubat, sabah saat dokuz- Dün gece saat on civarında göreceli bir sakinlik sağlandı, ancak bugün çatışmalar yeniden başladı. Biraz önce Ermeni askerler sahibimiz Mahmed Han'ı [öldürmek için] hastaneye kadar kovaladı. Onu demin eczanede bir sandalyeye yığılmış, solgun ve dili tutulmuş halde gördüm. O zorlukla [öldürülmekten] kurtuldu. Teğmen Gasfeld [onu kurtarmak için] araya girdiğinde, zaten silahlar ona doğrultulmuş durumdaydı. Gasfeld’in müdahalesi Ermeni askerlerin öfkesini yendi. (s.81)
[23 Şubat] Gece saat dokuz. Bu trajik günden ne hatıralar saklayacağım! Gözlerimin önünden ne korku görüntüleri geçiyor!
Karınları yırtılmış küçücük [Türk] kızların bağırsakları karın üzerinde çözülmüş. Ancak hala yaşıyorlar ve bağırsaklarını ellerinde tutuyorlar. Gözü yuvasından çıkarılmış bir [Türk] çocuk, acı içinde çığlık atıyor ve kanlı vucudunu, cellatların onu fırlattığı yanmakta olan enkazdan, çıkarmak için bana doğru uzatıyor.
[Hıristiyan Birliklerce Türklerin] parçalanmış kafatasları, lapaları duvarlara fışkıran beyinleri! [Hıristiyan Birlikler tarafından] yağmalanan dükkânlarda [Türklerin] cesetleri üst üste düşmüş .... Ve bu dehşet sahnesinde, yağmalamak için acele eden korkunç alçaklar [Hıristiyan Birlikler] yağmalama ile elde ettikleri serveti gülerek hesaplıyorlar. Onlar mücevher ve cicili bicili giysileri seçiyorlar (s.83)
Anadolu'nun Süryani gönüllüleri 1918 Şubat'ındaki çatışmadan önce onlarca [Türk] sivili katlettikleri ve bu savaşta da yaralı Müslüman [Türk] savaşçıları bile öldürdükleri halde, Müsülman [Türk] savaşçılar çatışma sırasında kadın ve çocuklara dokunmadılar. Bu savaşın silahsız sivillerin öldürülmesine tenezzül etmesine neden olanlar, Kafkasyalı Ermeniler ve Süryanilerdir.
[2â Şubat 1918] Gece saat dokuz. Yağma bütün gün devam etti, Müslüman [Türk] mahalleleri ateşe verildi.
Urmiye'deki [Urmu’daki] Kacar Kazaklarının tugayına komuta eden Rus Albay Ştolder, eşi ve oğlu ile birlikte “Kuvâ-i Musalliha » tarafından yeni öldürüldü (Cilolarca mı yoksa Ermenilerce, henüz bilmiyoruz); onların [Hıristiyan Birliklerin tarafından] korkunç şekilde linç edilmiş cesetleri, buradan bin beş yüz metre uzakta, Diyala köyü yakınlarında, yolun kenarındaki hendektedir. (kitabın yayımlayıcısı Maxime Gauine’nin notu: Doktor Caujole daha sonralar kendi üstüne katillerin Ermeni olduklarını açıklamıştır: Kafkas Alp ambulansının başhekimi kıdemli doktor 2. sınıf Caujole, Tebriz'deki Fıransız konsolosuna, 23 Nisan 1918, Savunma Tarihi Servisi, Vincennes, 7 N 1662). Şu anda kayıpların değerlendirilmesi, İranlılar [Türkler] tarafında yaklaşık altı yüz ölü ve Hıristiyanlar [Süryani ve Ermeni] tarafında yüz civarındadır” (s. 89-90)
[23 Mart 1918] Bugün artık umudumuz kalmadı. [Türklerin Hıristiyanlarca] Katliamı her zamankinden daha şiddetli bir şekilde yeniden başladı. Sokaklar yine [Türklerin] cesetleriyle dolu. Bu sabah yalnız çarşıda ve etrafımızdaki sokaklarda yüzden fazla ceset saydım.
Bu sefer katliamın yüküne Kürtler de katlanıyor, çünkü Hıristiyanlar Mar Şimon ile refakatçilerinin ünlü Simko [Kürt aşiret başçısı Simitko] tarafından davet ettiği bir ziyafetten sonra korkakça pusuya düşürülüp öldürülmelerinden çileden çıkmış ve öfkelidirler (s.101)
Bana Urmiye'deki [Urmu’daki] durum giderek daha da az net ve gelecek oldukça belirsiz görünüyor. Hıristiyan Birlikleri olan silahlı haydut çeteleri bana hiç güven vermiyor. Biz Fıransızlar, daha once Müslüman [Türk] mültecileri kabul ettiğimiz için birçok kez tehdit edildik. Hıristiyanlar bizi onların [Türklerin] safında yer almakla suçluyorlar; sırf - sahip olduğumuz imkanlardan bile daha az bir ölçüde - şiddeti dizginleme ve [Hıristiyanların yaptığı] günlük suikastların kendilerini savunmaktan aciz bir halkı [Türk ahaliyi] içine soktuğu teröre son vermeye çabaladığımız için. …
Vaziyet
iyileşince, [Türk ahaliyi] yağmalamayla zenginleşen tüm bu Hıristiyan çetelerin
dağlara dağılmaları ve bir daha [Osmanlı] Türklere karşı savaşma ile ilgili hiç
bir şey duymak istemeyeceklerinden; bizim de [Fıransa, Rusya, Biritanya’nın] sonuçta
bu Hıristiyan çeteleri sadece [Türk ahaliyi] yağmalama ve katliam yapmaları için
silahlandırmış olacağımızdan korkuyorum. (s.103)
دو توضیح از مئهران باهارلی:
(١)-نیکولای ایسیدوروویچ گاسفیلد (Nikolai Isidorovich Gasfel'd)- وی که برای ارتش فرانسه کار میکرد در سالهای جنگ جهانی اول به شمال غرب ایران - تورکایلی فرستاده شد تا قوای مسلحهی ارمنی را برای جنگیدن بر علیه تورکها تشکیل داده و سازماندهی کند.
(٢)-نیکولای نیکولایئویچ اشتولدر (Штольдер Николай Николаевич) (١٨٦٧-١٩١٧) سرهنگ روس. از دسامبر ١٩١١ در عملیات ایران ارتش روسیه شرکت کرد، از ماه سوم ١٩١٤ فرماندهی قوای کازاک قاجاری در شهر اورمیه شد. ماجرای قتل اشتولدر و همسر و فرزندش به دست تروریستهای ارمنی بنا به کتاب «یک سفر احساسی» (A Sentimental Journey) اثر ویکتور بوریسوویچ اشکلووسکی (Viktor Borisovich Shklovsky) به طور خلاصه چنین است:
در ساعت ١٠ صبح ١٢ فوریه ١٩١٨، قوای مسحلهی مسیحی (آسوری و
ارمنی) به قتل عام باقیماندهی اهالی تورک در شهر اورمیه آغاز کردند. در حوالی
ظهر با رسیدن قوای کازاک به فرماندهی سرهنگ اشتولدر، بعضی از تورکهای اورمیه به او
پیوستند. قوای آسوری به فرماندهی آغا پتروس با مستقر کردن توپخانه در جوووتلهر
داغی، اورمیه را به توپ بست و قسمتی از شهر را ویران کرد. در ادامهی نبرد بین
قوای کازاک به فرماندهی سرهنگ اشتولدر و قوای مسیحی به فرماندهی ستوان واسیلیف
(آسوری) و ستوان دوم استپانیانس (ارمنی)، دختر و داماد اشتولدر کشته، خود اشتولدر
به همراه همسر و پسرش به اسارت گرفته شدند. آسوریها اشتولدر را به عنوان یک افسر
روسی به همراه همسر و فرزندش به بندر گولمانخانا فرستادند. اما در راه، دستهای از
اشقیاء و راهزنان ارمنی به آنها حمله نمودند و هر سه اسیر را به قتل رسانده و
اجسادشان را مثله کردند.
متن اصلی به زبان فرانسه:
DR PAUL CAUJOLE,
LES TRIBULATIONS D’UNE AMBULANCE FRANÇAISE EN PERSE,
PARIS, LES GEMEAUX, 1922
«9
février [1918] - Les meurtres se chiffrent maintenant par dizaines tous les
jours. Avant-hier, quinze morts, cinq dans la ville, dix dans les villages
voisins. Les victimes sont pour la plupart des musulmans tués par des Djilos déserteurs.»
(p. 73)
«22 février. L’offensive est déclenchée. Une violente fusillade a éclaté brusquement, ce soir, à quatre heures, dans le quartier de Sainte-Marie. Dans quelles circonstances, je ne le sais pas encore. …
On se fusille du haut des terrasses dans les rues. Les chrétiens viennent de tirer une dizaine d’obus sur les quartiers musulmans.» (p. 80)
«23 février, neuf heures du matin.- Un calme relatif s’est rétabli vers dix heures, hier au soir, mais aujourd’hui, la fusillade a recommencé de plus belle.
Tout à l’heure, des soldats arméniens ont poursuivi jusque dans l’hôpital notre propriétaire, Mahmed Khan. Je viens de le voir, pâle et sans voix, affalé sur une chaise à la pharmacie. Il l’a échappé belle ; les fusils le couchaient déjà en joue, quand le lieutenant Gasfield est intervenu. Son intervention a eu raison de la fureur des soldats.» (p. 81)
«Neuf heures du soir. Quel souvenir je garderai de cette journée tragique ! Quelles visions d’horreur passent devant mes yeux!
Des fillettes éventrées, les intestins dévidés sur la neige, vivant encore et retenant leurs entrailles dans leurs mains. Un enfant, l’œil tiré de l’orbite, hurlant sa douleur et me tendant son moignon sanglant pour que je l’arrache du milieu des décombres fumants où ses bourreaux l’avaient jeté.
Des crânes fracassés, des cervelles dont la bouillie a giclé sur les murs ! Dans les boutiques saccagées, des cadavres tombés l’un sur l’autre…
Et dans ce cadre d’épouvante, d’horribles mégères accourues au pillage supputent en riant la richesse du butin. Elles choisissent des bijoux, elles s’affublent d’oripeaux.» (p. 83)
Si les volontaires assyriens d’Anatolie ont tué des dizaines de civils avant l’affrontement de février 1918 puis ont achevé, durant cette bataille, des combattants musulmans blessés, par contre ils n’ont pas touché aux femmes et aux enfants pendant l’affrontement ; ceux qui ont fait dégénérer cette bataille en tuerie de civils désarmés, ce sont des Arméniens et des Assyriens du Caucase.
«Neuf heures du soir. Le pillage a continué toute la journée, des incendies sont allumés dans les quartiers musulmans.
Le colonel russe Stolder, qui commandait la brigade des Cosaques persans d’Ourmiah, sa femme, son fils, viennent d’être assassinés par des soldats (des Djilos ou des Arméniens, on ne sait pas encore) ; leurs cadavres atrocement mutilés sont dans le fossé au bord de la route, à quinze cents mètres d’ici, près de Di Gala. [Le docteur Caujole explique ensuite à sa hiérarchie qu’il s’agit d’Arméniens : Le médecin principal de 2e classe Caujole, médecin-chef de l’ambulance alpine du Caucase, à M. le consul de France à Tauris, 23 avril 1918, Service historique de la défense, Vincennes, 7 N 1662] …
L’évaluation des pertes, à l’heure actuelle, est de six cents morts environ du côté des Persans et d’une centaine du côté des chrétiens» (pp. 89-90)
«Aujourd’hui, nous n’avons plus d’espoir. Le carnage a recommencé, plus féroce que jamais.
Les rues sont de nouveau pleines de cadavres. Rien qu’au bazar et dans les rues qui nous entourent, j’en ai compté ce matin plus de cent.
Cette fois, ce sont les Kurdes qui font les frais de ce massacre, car les chrétiens sont exaspérés par l’assassinat de Mar Choumoun, lâchement attiré dans un guet-apens par le fameux Sim Ko et massacré avec son escorte au sortir du festin où il avait été convié.» (p. 101)
«La situation à Ourmia me paraît de moins en moins claire et l’avenir tout à fait incertain. Les bandes de brigands armés que sont les troupes chrétiennes ne m’inspirent aucune confiance. Nous, Français, avons déjà été menacés, à plusieurs reprises, pour avoir recueilli chez nous des réfugiés musulmans. Nous sommes accusés de prendre leur parti pour la seule raison que nous nous efforçons, dans la trop faible mesure de nos moyens, d’enrayer les violences et de mettre un terme à l’épouvante où les assassinats de tous les jours plongent une population incapable de se défendre. …
À la belle saison, j’ai bien peur que toutes ces bandes enrichies par leurs rapines ne se dispersent dans la montagne et ne veuillent plus entendre parler de se battre contre les Turcs.
En fin de compte, nous ne les aurons armés que pour le
pillage et le massacre.» (p. 103)
برای مطالعهی بیشتر:
کشتار سیصد هزار تن تورک در سالماس و اورمو - اورمیه و
سولدوز به روایت سید حسین عرب باغی اورومی
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/08/blog-post_8.html
جنایات و وحشیگریهای اشقیاء و تروریستهای آسوری و ارمنی در اورمیه: شکمهای دریده شدهی دختربچهها، رودههای بیرون
ریخته، چشمان از حدقه در آمده، مغزهای پاشیده بر دیوار، کودکان زنده انداخته شده
در آتش، ....
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_28.html
در آتش سوزانیدن زنان و کودکان تورک روستاهای بالاو،
گجین، کوتالان و ... اورمیه توسط قوای مسیحیه؛ اعدام غیر نظامیان تورک سنّی توسط
ارتش روسیه به تاریخ ١٥ اوکتوبر ١٩١٤
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post_28.html
پختن کودکان و خوراندنشان به مادرانشان، گردن زندن بچهها و زنان؛ وحشیگریهای
اشقیاء ارمنی در قوتور، یئستیکان (یزدکان)، آختاجی، ... در غرب آزربایجان و وان
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/11/blog-post_22.html
١٩١٨ قالو کؤیو (درهجیک کندی)
قیرغینی: ائرمهنی اشقیاء و تئروریستلهر الییله غدّارجا اؤلدورولهن ٣٦٠ تورک
اوشاق، قادین و ارکهیه آغیت (قتل عام روستای قالو-درهجیک، مرثیهای برای ٣٦٠
کودک و زن و مرد تورک که غدّارانه به دست اشقیاء و تروریستهای ارمنی قتل عام
شدند)
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_18.html
روایت تورکی از قتل عامِ مردمِ ولایتِ اورمیه توسط آسوریان و ارمنیان و
کوردان؛ و قدردانی مردم تورک از رهبر ملی مجدالسلطنه افشارِ نجات دهنده
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_9.html
ارمنیان آناتولی و هیستری کشت و کشتار و امرار معاش از طریق تجارت نسلکشی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_16.html
مظالم ارمنی، تروریسم ارمنی، تهجیر ارمنی: درسهائی که میباید آموخت و
سوالاتی که باید پاسخ داده شوند
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_17.html
تورک قیریمی (قارا قیرقین) کشتار تورکان در غرب آزربایجان توسط دستهجات مسیحی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_29.html
برجسته کردن بجا و نابجای تورک قیرقینی (جیلولوق-قاچاقلیق- سیمیتقولوق)
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_5.html
صحنهای از کشتار تورکها در باکو توسط فدائیان ارمنی به روایت ابوالقاسم امین
الشرع خویی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_6.html
خوییها و حاج علیاحسان پاشا در مصاف آندرانیک، به روایت محمدرحیم نصرت
ماکویی
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_7.html
MASSACRES OF TURKS COMMITTED BY ARMENIANS DURING WORLD WAR I
https://www.facebook.com/media/set/?vanity=100016259447627&set=a.721325301752778
تهاجم ارامنه به فرماندهی ژنرال آندرانیک اوزانیان به خوی به روایت ابوالقاسم
امین الشرع خویی
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_10.html
تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان.
مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_88.html
قتل عام اهالی سالماس و اورمیه توسط آسوریها با حمایت روسیه، انگلیس و
فرانسه؛ به روایت عبدالله بهرامی
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_10.html
نیمتاج خانم لک سلماسی، تحریف شعر «دوشیزگان اورومی، خواهران سلماس» منسوب به
او و تخریب شخصیت وی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post.html
زرخانیم افشار اورومی قهرمان ملی تورک در حماسهی خوی، و تخریب شخصیتی وی با
ترانهی بالازرخانیم از شهر قارس
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_13.html
مسالهی تحت الحمایهگی- پروتکتورا و یا ادعای حمایت دولتهای بزرگ اوروپائی
از اقلیتهای مسیحی شرق
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_76.html
سهم فرانسه در رنج و مصیبت تورکها و ارمنیها
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_14.html
جنایات جنگی: کاری که ایروان در ناگورنو-قره باغ انجام میدهد
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_62.html
گزارشی از به دار آویختن حاجیان شهید بالو-کؤتالان
توسط روسها: درگیریها در اورمیه، مظالم موسقوفها و جنایات نستوریها
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post.html
به خاطرهی ٩ شهید شهبندری اورمیه که مظلومانه توسط
قوای روسیه-آسوری به دار آویخته شدند.
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_31.html
س. م. توفیق بهی همدانی: میتینگ میدان سلطان احمد
ایرانیان در پیوستن به جهاد سلطان عثمانلی و اعتراض به به دار آویختن یک صد و
یازده تن در اورمیه توسط روسها
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post_11.html
شیخ الرئیس قاجار تبریزی: در ستایش خلیفهی اعظم،
سلطان معظم مَحْمَتْ رشات عثمانلی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post_16.html
اعلان جهاد میرزا فضل الله ناصحی اورومی و میرزا مسیح
افشار بر علیه روسیه و بریتانیا، پیوستن جمشیدخان افشار اورومی و پارتیزانهای وی
به اوردوی خلیل پاشا، و خواست شاهسونها از عثمانلی برای فتح تبریز
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html
[1] جنایات جنگی: کاری که ایروان در ناگورنو-قره باغ انجام میدهد
[2] مظالم ارمنی، تروریسم ارمنی، تهجیر ارمنی: درسهائی
که میباید آموخت و سوالاتی که باید پاسخ داده شوند
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_17.html
ارمنیان آناتولی و هیستری کشت و کشتار و امرار معاش از
طریق تجارت نسلکشی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_16.html
صحنهای از کشتار تورکها در باکو توسط فدائیان ارمنی به
روایت ابوالقاسم امین الشرع خویی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_6.html
١٩١٨
قالو کؤیو (درهجیک کندی) قیرغینی ائرمهنی اشقیاء و تئروریستلهر الییله
غدّارجا اؤلدورولهن ٣٦٠ تورک اوشاق، قادین و ارکهیه آغیت
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_18.html
MASSACRES OF TURKS COMMITTED BY ARMENIANS DURING WORLD
WAR I
https://www.facebook.com/media/set/?vanity=100016259447627&set=a.721325301752778
[3] روایت تورکی از قتل عامِ مردمِ ولایتِ اورمیه توسط آسوریان و ارمنیان
و کوردان؛ و قدردانی مردم تورک از رهبر ملی مجدالسلطنه افشارِ نجات دهنده
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_9.html
تورک قیریمی (قارا قیرقین) کشتار تورکان در غرب آزربایجان
توسط دستهجات مسیحی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_29.html
مسالهی تحت الحمایهگی- پروتکتورا و یا ادعای حمایت
دولتهای بزرگ اوروپائی از اقلیتهای مسیحی شرق
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_76.html
تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار
ماکو در آزربایجان. مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_88.html
قتل عام اهالی سالماس و اورمیه توسط آسوریها با حمایت
روسیه، انگلیس و فرانسه؛ به روایت عبدالله بهرامی
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_10.html
برجسته کردن بجا و نابجای تورک قیرقینی:جیلولوق-قاچاقلیق-
سیمیتقولوق
[4] Dr Paul Caujole, Les Tribulations d’une ambulance
française en Perse, Paris, Les Gémeaux, 1922
[5]
سهم فرانسه در رنج و مصیبت تورکها و ارمنیها
[6] Le médecin principal de 2e classe Caujole,
médecin-chef de l’ambulance alpine du Caucase, à M. le consul de France à
Tauris, 23 avril 1918, Service historique de la défense, Vincennes, 7 N 1662
No comments:
Post a Comment