Friday, November 15, 2019

محمدعلی‌شاه: در اورمیه جمعی کشته شده‌اند، سزاوار نیست من جشن مولود خود را بگیرم

محمدعلی‌شاه: در اورمیه جمعی کشته شده‌اند، سزاوار نیست من جشن مولود خود را بگیرم

مئهران باهارلی

١-در این نوشته روایتی از کتاب تاریخ بیداری ایرانیان، جلد ٤، ص ١٩٨-١٩٩ را آورده‌ام که در آن گفته می‌شود محمدعلی‌شاه مراسم جشن ولادت خود را به سبب آن که در آن برهه شماری از مردم اورمیه توسط عشایر و اشقیاء کورد کشتار شده بودند، ابطال نموده و برگزار نکرد. طبق این روایت، محمدعلی‌شاه نوشته‌ای رسمی به مجلس شورای ملی فرستاد و در آن بیان کرد به سبب کشته شدن جمعی از مردم اورمیه، سزاوار نیست که وی برای خود جشن مولود برگزار کند و اینکه وی تصمیم گرفته است مخارج مراسم جشن مولود را به ورثه‌ی مقتولین اورمیه اهدا کند. این مهربانی و دل‌مشغولی محمدعلی‌شاه تاثیر بسیار مثبتی در مردم ایجاد کرد. چنانچه آن‌ها به طور خودجوش بازارها و انجمن‌ها را چراغان کرده و برای وی جشن تولد گرفتند.

٢-روایت موجود تاریخ‌نگاری ایران‌گرایانه و آزربایجان‌گرایانه از جنبش مشروطیت، بازنویسی آن جنبش و کشاکش توسط فاتحان، یعنی یک روایت و دقیق‌تر یک تاریخ‌بافی انگلیسی-ماسونی-ازلی-پارسی- پان‌ایرانیستی و ضد قاجاری -ضد تورک است و چندان با واقعیات تاریخی تطابق ندارد. به عنوان نمونه بر خلاف تاریخ‌بافی ایران‌گرایانه و آزربایجان‌گرایانه، جنبش مشروطیت اولا از حمایت اکثریت مردم برخوردار نبود، دوما جریان اصلی سیاسی-فرهنگی در میان توده‌ی تورک در تورک‌ایلی هم نبود (جریان اصلی در میان تورکان، حرکت تجدد و اصلاح‌طلبی قانونی و مسالمت‌آمیز و در هماهنگی با دولت قاجاری و پروژه‌ی اتحاد اسلام عثمانی بود). همچنین پس از افتادن مدیریت جنبش مشروطیت به دست انگلستان و عوامل اطلاعاتی‌اش، پارسیان هندوستان و باستان‌گرایان نژادپرست و ازلیان خشونت‌طلب و تروریست‌های قفقازی و گروه‌های مافیایی و باج‌گیرها و لومپن‌ها و داشناک‌ها-هینچاک‌های ضد تورک و سران بختیاری عامل انگلیس و ضد قاجاری... یک حرکت ملی و مترقی و آزادی‌خواهانه و قانون‌مدار و سازنده و اصلاح‌طلب نبود. بلکه برعکس، مشروطه‌طلبی افراطی خود همان بود که مخالفانش را با آن می‌کوبید یعنی یک حرکت ارتجاعی و ضد ملی و استبدادی و قانون‌گریز و برانداز و خشونت‌طلب....

٣-همچنین است تصویری که تاریخ‌بافی مشروطه‌خواه ایران‌گرا و آزربایجان‌گرا از محمدعلی‌شاه آفریده است. واقعیت آن است که محمدعلی‌شاه و دربار وی اقلا در آغاز مشروطه‌خواه بودند. حتی در نگاهی رتروسپکتیو ایرادهایی که محمدعلی‌شاه در این مقطع به مشروطه‌طلبان افراطی وارد می‌کرد، اغلب اصولی، به‌جا و محق بود. این ایرادها عمدتا حول ضرورت قانون‌مند کردن فعالیت انجمن‌های مشروطه‌طلب و لزوم عدم دخالت مجلس در امور دولت و یا جدایی قوه‌ی مقننه از قوه‌ی مجریه بود. در آن برهه اکثریت انجمن‌های مشروطه‌طلب افراطی ملهم از گروه‌های مشابه آنارشیست و هرج و مرج‌طلب روسیه و قفقاز، نهادهایی خودسر و لاقید به هر گونه قانون، مسلح و تروریست، آشوب‌طلب و مافیایی بودند که منبع درآمد اصلی‌شان اخاذی و باج‌گیری و .. بود. در راس این انجمن‌های تروریستی و مافیایی «انجمن آزربایجان» به رهبری تقی‌زاده و معاضدالسلطنه و ... در تهران قرار داشت که تحت کونترول عوامل آنگلوفیل و عناصر اطلاعاتی انگلستان و فراماسون‌ها و پارسیان هندوستان و ازلیان خشونت‌طلب و ... بود. انجمن آزربایجان توسط رهبران خود که بسیاری نماینده‌گان آزربایجان در مجلس شورای ملی هم بودند، مجلس را مبدل به سنگری مسلح بر علیه دولت قانونی و مشروع کرده بود ...


٤-در روایت زیر هم تحت کونترول افراطیون (رهبران انجمن آزربایجان از قبیل تقی زاده، معاضدالسلطنه، ملک المتکلمین، سید جمال واعظ، بهاء الواعظین، شیخ علی زرندی...) بودن مجلس، نارضایتی حتی نفرت مردم از مشروطه‌طلبان افراطی حاکم بر مجلس (رهبران انجمن آزربایجان، ..)، آغشته شدن این افراطیون به اخاذی و ترور شخصیت، .... ذکر شده است. انجمن‌های مشروطه‌طلب افراطی و در راس آنها انجمن آزربایجان، به ترور فیزیکی و ترور شخصیتی مردم و مقامات می‌پرداخت. در نتیجه بسیاری، برای در امان ماندن از کشته و یا ترور شخصیت و لینچ سیاسی شدن توسط انجمن‌ها و نشریات مشروطه‌طلب افراطی، مجبور به پرداخت حق السکوت و باج به آن‌ها بودند و یا از ترس با پرداخت مبالغ هنگفتی به اسم حق عضویت، مجبورا همزمان عضو چندین انجمن مشروطه‌طلب می‌شدند. حتی خود پادشاه محمدعلی شاه و مادر وی از ترور شخصیتی انجمن آزربایجان مصون نمانده بود (رهبران انجمن آزربایجان و نشریاتش، «ام الخاقان» مادر محمدعلی‌شاه را علناً فاحشه و بدکاره نامیده بودند):

نقل قول از کتاب تاریخ بیداری ایرانیان، جلد ٤، ص ١٩٨-١٩٩: «... و از واقعه‌ی میدان توپخانه بر غرور مجلسیان افزوده گردید. هر روز مردم را از خود می‌رنجانیدند، یا پول حواله [می]دادند به بزرگان و یا هر کس را که اندک فتوری در آن می‌دیدند، او را مستبد می‌خواندند. به این جهت عقلا و دانشمندان و اشخاصی که همه‌گونه ضرر را بر خود گذارده بودند از افعال و اعمال مجلسیان رنجیده، ملک المتکلمین و سید جمال و بهاء الواعظین و شیخ علی زرندی در بالای منبر از مردم بد می‌گفتند. مدیران انجمن‌ها و اعضاء هر انجمنی در انجمن از مردم بد می‌گفتند. روزنامه‌نویس‌ها هم قلمشان را مصروف مردم و فحش دادن کردند. به این جهت عقلا و دانشمندان از وضع مشروطیت نادم شده هرج [و] مرج مملکت را فرا گرفت.

اعلی‌حضرت شاه هم اقدام به هر کاری کرد، مفسدین ایراد وارد می‌آوردند. افعال و اعمال و حرکات مفسدین باعث شد که شاه در مقام حفظ خود و فامیل خود بر آمده، تا اینکه زمان مولود شاه رسید. اعلیحضرت دست‌خطی به مجلس فرستاد که با اینکه در اورمیه جمعی کشته شده اند، سزاوار نیست من جشن مولود خود را بگیرم. مخارج جشن مولود را گفتم بدهند به ورثه ی مقتولین اورمیه. مردم که این مهربانی را از شاه دیدند، در شب مولود شاه تمام بازارها و انجمنها را چراغان کردند. از طرف ملت جشنی خوب گرفته شد. بین دولت و ملت اتفاق و اتحادی واقع شده، صدای زنده باد شاهنشاه از هر انجمنی بلند گردید. مردم به طرف شاه راغب شده و از مجلسیان نفرتی حاصل نمودند....»


برای مطالعه‌ی بیشتر:
محمدعلی‌شاه: در اورمیه جمعی کشته شده‌اند، سزاوار نیست من جشن مولود خود را بگیرم
تورکی‌گویی محمدعلی‌شاه و دربار قاجاری او
محمدعلی شاه، خواستار و دوستدار مشروطیت که قربانی تباه‌کاری‌های دیگران (و خود) گشت....

No comments:

Post a Comment