SÜRYANİ MAR BEHNAM
MANASTIRINDA, ESKİ UYGUR ALFABESİNDE YAZILMIŞ TÜRKÇE KELEME
YAZITI. IRAK. MUSUL
سوریانی مار بئهنام ماناستیریندا اهسکی اویغور آلفابئسینده
یازیلمیش تورکجه کهلهمه یازیتی. عیراق-موصول
A TURKIC PRAY INSCRIPTION
WRITTEN
WITH OLD UYGHUR LETTER IN ASSYRIAN MONASTERY OF
MĀR BEHNAM, IRAQ
خلاصه:
بر سر تربه و یا مشهد مار بهنام در جوار صومعهی آسوری - سوریانی مار بهنام و خواهرش مارت سارا مشهور به دیرالجبّ در ناحیهی موصل عراق، یک کتیبه به زبان تورکی از دوران حاکمیت بایدو خان، نوهی هولاگو و ششمین قاآن دولت موغول – تورک ایلخانلی برجای مانده است (بود). این کتیبهی تورکی، که تشکر - دعایی نوشته شده با خط اویغوری قدیم است، به لحاظ کاربرد و رسمیت زبان تورکی و خط اویغوری در دولت موغول - تورک ایلخانلی (هولاگویی) و قلمروی آن، روند تورک و تورکزبان شدن ایلخانلییان و موغولها، کتیبههای تورکی به عنوان میراث مادی تمدن تورک - موغول، کتیبههای تورکی در عراق و خاورمیانه، تاریخ ادیان در منطقه، تاریخ تورک و دولتهای موغول و ... دارای اهمیت است. تاکنون سه بررسی علمی مستقل در بارهی این کتیبهی تورکی با خط اویغوری انجام گرفته است. اما هر سهی این بررسیها در قرائت متن تورکی با خط اویغوری دارای کاستیها و اشتباهاتی هستند. در این مقاله قرائت صحیح و نهایی این کتیبه را عرضه کردهام.
اؤزهت:
عراقین موصول بؤلگهسینده دیر الجبّ اولاراق بیلینهن مار بئهنام و باجیسی مارت سارانین سوریانی سومهاسی (صومعهسی) یاخینینداکی مار بئهنامین قورقانائو (بقعه) و یا آغانلیغی (مشهدی) باشیندا، هولاگونون تورونو و تورک – موغول ایلخانلی دولتینین آلتینجی قاآنی بایدو خان دؤنهمینه عاید تورکجه بیر یازیت بولونماقدادیر (بولونماقدا ایدی). اهسکی اویغور آلفابئسینده یازیلمیش بو تورکجه اؤودولهمه (تشکّر) – کهلهمه (دعا) یازیتی، تورک – موغول ایلخانلی (هولاگویی) دولتینده تورک دیلی و اویغور یازیسینین قوللانیمی و توغرالیلیغی (رسمیتی)، ایلخانلیلارین و موغوللارین تورکلهشمه سورهجی، تورک – موغول اویغارلیغینین مادّی بیراخیتی (میراثی) اولاراق عراق و اورتادوغوداکی تورک یازیتلاری، بؤلگهده دینلهر تاریخی، تورک و موغول دولتلهری تاریخی و.ب. آچیلاریندان اؤنهملیدیر. اویغور آلفابئسییله یازیلان بو تورک یازیتی ایله ایلگیلی بوگونه دهک اوچ باغیمسیز بیلیمسهل چالیشما یاپیلمیشدیر. آنجاق بو چالیشمالارین اوچونده ده اویغور آلفابئلی تورکجه متنین اوخونماسیندا اهکسیکلیکلهر و یانلیشلیقلار واردیر. یازیمدا بو یازیتین دوغرو و سون اوخویوشونو سونورام.
Özet:
Irak'ın Musul bölgesindeki Deyr el-Cebb olarak bilinen Mar Behnam ve kız kardeşi Mart Sara'nın Süryani sümesi (manastırı) yakınındaki Mar Behnam'ın kurganev (türbe) veya ağanlığı (meşhedi) başında, Hulagu'nun torunu ve Türk - Moğol İlhanlı devletinin altıncı kaanı Baydu Han dönemine ait Türkçe bir yazıt (kitabe) bulunmaktadır (vardı). Eski Uygur alfabesiyle yazılmış bu Türkçe övdüleme (teşekkür) – keleme (dua) yazıtı, Moğol - Türk İlhanlı (Hulagui) devletinde Türk dili ve Uygur yazısının kullanımı ve tuğralılığı (resmiyeti), İlhanlıların ve Moğolların Türkleşme süreci, Türk - Moğol uygarlığının maddi bırakıtı (mîrâsı) olarak Irak ve Ortadoğu'daki Türk yazıtları, bölgedeki dinler tarihi, Türk ve Moğol devletleri tarihi v.b. açılarından önemlidir. Uygur alfabesiyle yazılan bu Türk yazıtı ile ilgili bugüne dek üç bağımsız bilimsel çalışma yapılmıştır. Ancak bu çalışmaların üçünde de Uygur alfabeli yazılmış Türkçe metnin okunmasında eksiklikler ve yanlışlıklar bulunmaktadır. Yazımda bu yazıtın doğru ve son okunuşunu sunuyorum.
Abstract
At the tomb or site of martyrdom of Mar Behnam, known as Deir al-Jabb in the Mosul region of Iraq, situated within the vicinity of the Assyrian monastery of Mar Behnam and his sister Mart Sara, there is (was) a Turkic inscription belonging to the era of Baydu Khan, the grandson of Hulagu and the sixth khaqan of the Turco-Mongol Ilkhanid state. This Turkish inscription, which is a thank-prayer inscription written in the Old Uyghur alphabet, holds significant importance in understanding usage and official status of the Turkic language and Uyghur script in the Mongol-Turkish Ilkhanid (Hulagui) state, and provides insights into the Turkification process among Ilkhanids and the Mongols, Turkish inscriptions in Iraq and the Middle East as the material heritage of the Turkish-Mongolian civilization, the history of religions in the region , the history of the Turkic and Mongolian states, etc. Three independent studies have been conducted so far on this Turkic inscription written in the Old Uyghur script. However, in all three of these studies, there are shortcomings and errors in the reading of the Turkic text. In this article, I aim to provide the correct and definitive reading of this Turkic inscription of Mar Behnam tomb written in the Old Uyghur script.
کلیدواژهها-
آچاردئگیلهر: خط اویغوری قدیم، کتیبههای تورک، ایلخانلیها، عراق، موغولها
کتیبهی تورکی با خط اویغوری در صومعهی سوریانی - آسوری مار بهنام موصل – عراق
بر سر تربه و یا مشهد مار بهنام در جوار صومعهی آسوری - سوریانی مار بهنام و خواهرش مارت سارا[2] مشهور به دیرالجبّ در ناحیهی موصل عراق، یک کتیبه به زبان تورکی از دوران حاکمیت بایدو خان، نوهی هولاگو و ششمین قاآن دولت موغول – تورک ایلخانلی برجای مانده است (بود).
این کتیبهی تورکی، که تشکر - دعایی نوشته شده با خط اویغوری قدیم است، به لحاظ کاربرد و رسمیت زبان تورکی و خط اویغوری در دولت موغول - تورک ایلخانلی (هولاگویی) و قلمروی آن، روند تورک و تورکزبان شدن ایلخانلییان و موغولها، کتیبههای تورکی به عنوان میراث مادی تمدن تورک - موغول، کتیبههای تورکی در عراق و خاورمیانه، تاریخ ادیان در منطقه، تاریخ تورک و دولتهای موغول و ... اهمیت دارد.
در بالای این دعای تورکی، جملهای عربی به شکل «هذا ما تطوّع بعمله العبد الخاطی الربّان مسعود بن یعقوب بن مبارک بن نازک رحم الله من ترحم علیه»؛ و در زیر آن جملهی عربی دیگری به شکل «عمل استاذ مسعود بن یوسف الفسّال. رحمه الله من ترحم علیه» در بارهی نویسندهی آنها نگاشته شده است. در سه طرف در ورودی مقبره نیز، یک متن سوریانی - آسوری طولانی به قلم شخصی به اسم «تمور» [تیمور] وجود دارد که در آن از جمله ماجرای نوشته شدن دعا - تشکر تورکی مذکور، بیان شده است[3].
بنا به این متن سوریانی - آسوری و دیگر منابع از جمله کتاب موغولهای ایران ... تالیف برتولد اشپولر[4]:
در سال ١٢٩٥ به هنگام فتح سرزمین آشور، بایدو خان در شهر مار بهنام قتل عام کرد، سپس وارد موصل شد اما به آن تجاوز ننمود، از آن جا با گذاردن دستهای از اوردوی خود در موصل، خود به سوی اربیل حرکت نمود. دستهی باقیمانده به غارت منطقه و صومعههای آن پرداخت. یکی از فرماندههانش وارد صومعهی مار بهنام شد و تمام اموال آن را، از قاترهای آسیاب و نقره و طلا و جامها و پردهها و ... همه را غارت کرد. ربّان یعقوب قهشهباشی - سرکشیش دیر شکایت به بایدو خان برد. قاآن با ابراز تاسف و پشیمانی از این اتفاق ناگوار، فرمان داد خزینهی غارت شده فوراً به صومعه بازگردانده شود. همچنین برای جبران، بخششی از دارایی شخصی خود به صومعه اهدا نمود، و امر به تعمیر و مرمت آن کرد و احتمالاً خواست تا به شکرانهی این خیرخواهی، کتیبهی تورکی مذکور نصب گردد. پس از پایان تعمیرات در سال ١٣٠٠ میلادی (پنج سال پس از قتل بایدو خان)، مقامات صومعه تشکر و دعای تورکی با خط اویغوری را بر سر قبر مار بهنام نویساندند.
قرائت کتیبه:
تاکنون سه بررسی مستقل در بارهی این کتیبهی تورکی با خط اویغوری انجام گرفته است. نخستین آنها تالیف ژوزف هالئوی به زبان فرانسوی است که در شمارهی سپتامبر - اوکتوبر سال ١٨٩٢ نشریهی ژورنال آسیاتیک منتشر شده است. دسترسی به این مقاله میسر نشد، اما موخرهی مولف بر آن ضمیمهی این نوشته است[5]. دومین بررسی تالیف ا. حرّک- ن.روجی منتشر شده در سال ٢٠٠٤ به زبان انگلیسی[6]، و سومین تحقیق، مقالهیای به زبان تورکی تالیف زکی قایماز است[7].
در نوشتهی حاضر، خوانش خود از کتیبهی تورکی مذکور با خط اویغوری قدیم را - با استفاده از عکس واضح و با کیفیت بالای این کتیبه که در اینترنت وجود دارد - عرضه کردهام.
اوریژینال متن:
م(ار؟)
قیدیر ایلیازنینگ قودی آلقیشی ایلقانقا بهگلهر قادونلارقا قونزون اورناشزون
M(AR?) QIDIR ILYAZNIÑ QUDİ ALQIŞI İLQANQA BEGLER QADUNLARQA QONZUN ORLAŞZUN
گونوموز تورکجهسینه چؤندهریسی:
م(ار؟)
خیدیر ایلیاسین قوتو، آلقیشی ایلخانا، بهیلهر، خاتینلارا قونسون، اورناشسین!
M(AR?) XIDIR İLYAS’IN QUTU, ALQIŞI İLXAN’A, BEYLER XATINLARA QONSUN, ORLAŞSIN!
ترجمه به فارسی: تبرّک - قدسیّت و حمد - دعای خیر (مار؟) خیدیر ایلیاز [خضر الیاس]، بر ایلخان، بر بیگها و خاتونها نازل شود و جای گیرد.
نکاتی در قرائت:
١-خوانش هالئوی در ١٣٠ سال پیش به عنوان تلاش نخستین
دارای اهمیت و ارزش است، اما این خوانش دارای اشتباهات چندی است. مثلا «ایلقانقا
بهگلهر» (به ایلخان، بیگها) به صورت «ایلقان قابیرلر» (ایلخانِ کبیرها)، و «قیدیر
ایلیازنینگ قودی» به صورت «قیدیر ایلیاس یارقودی» که بی معنی است، خوانده شده
است...
٢- حرف اول کلمهی نخست قطعیاً «م» است، اما بقیهی آن
به سبب شکستهگی و افتادهگی کتیبه در عکس واضح نیست. شاید هم صرفاً حرف م به
عنوان مخفف مر - مار به کار رفته است. ز. قایماز آن را به صورت «مار» ترمیم کرده است.
٣-ز. قایماز و ا. حرّک در قرائت خود، حرف نشانگر صدای
فتحه را با آپوستروف نشان دادهاند. در حالی که حرف معادل فتحه به وضوح در کتیبه دیده
میشود و باید جداگانه نشان داده شود.
٤- ا. حرّک کلمهی «ایلیاز» را به صورت «آلیاز» خوانده
که نادرست است.
٥-ز. قایماز و ا. حرّک حرف (I) را با اشارهی (Y) نشان دادهاند.
حال آن که نگارش و خوانش دقیق با (I) است.
٦-بنا به بیان شفاهی پروفسور ایستوان واساری (Prof. Dr. István Vásáry) به ز. قایماز، در این کتابه کلمات بایدو و ایلخان به وضوح دیده میشوند. دقیقتر آن است که گفته شود در کتیبهی تورکی صرفاً کلمهی ایلخان وجود دارد و نام بایدو و عنوان خان هر دو در متن سوریانی - آسوری حاشیه ذکر شدهاند.
سؤزلوک:
آلقیش: مدح و
دعای خیر از مصدر «آلقاماق»، متضاد قارقیش به معنی نفرین و بددعا از مصدر «قارقاماق»
ایلخان: عنوانی
مرکب از دو کلمهی تورکی «ایل» و «خان»، به معنی صدر دولت و رهبر کشور که عنوان
سلاطین بخش خاورمیانهای (ایران، عراق، ...) امپراتوری موغول بود و برای نامیدن آن
دولت موغول - تورک هم به کار میرفت.
اوْرناشماق: اوْرون+ا+ش. مرکب از «اوْروُن» -
«اوْروُنْگ» به معنی جای و مکان، موقع، مقام، جای بلند، جایگاه، تخت، دیهیم، سریر،
مسند، تخت پادشاهان، تخت پادشاهی، تخت شاهی، ... ؛ -ا پسوند فعلساز از اسم، مانند
بوْشاماق از بوْش؛ -ش پسوند مشارکت مانند اوْیناماق - اوْیناشماق. جمعاً به معنی جای
گرفتن، مستقر شدن، تمکّن و توطّن. معنی دوم مبادله، جا به جا کردن، جایگزین کردن.
همریشه با اوْرناق - تخت، تخت سلطنت، اوْرنانماق – بر تخت نشستن؛ اوْرناتماق –
اسکان دادن، اوْروُنسوز - لامکان، اوْروُندوُق - صندلی، و «اورنگ» در زبانهای
ایرانیک معاصر و قدیم به معنی تخت شاهی که ظاهراً محرف «اوْروُنْگ» است. در تورکی اویغوری قدیم
«اورونقا اولورماق» به معنی بر تخت شاهی نشستن است.
بایدو (Baydu, Baidu, Байду, …): اسمی موغولی شاید مرکب
از «بای» مخفف بایان به معنی ثروتمند، به علاوهی پسوند -دو، -تی معادل پسوند -لی
در تورکی به معنی دارای، صاحب؛ جمعاً به معنی ثروتمند و غنی؛ و یا محرّف بایجو
بگ – بیگ – بهی: مرد
اشرافی، سالار و خیلتاش، امیر، نویان
خاتون: خاتین،
ملکه و یا زن اشرافی همرتبهی ملکه، دوبلئت قادین
-قا:-ه (به
در فارسی)، ایلقانقا - ایلخانا: به ایلخان، قادونلارقا - خاتینلارا: به خاتونها
قۇت: سعادت
و برکت، قدسیت
قوْنماق: نزول
کردن، فرود آمدن، جای گرفتن، مستقر شدن، ریشهی قوْناق و قوْنشو و ....
مار: کلمهی
آرامی در اصل به معنی پسرِ، معادل بن در زبانهای عبری و عربی. در زبان آسوری در
فورم «مرا» به معنی آقا و خواجه (مونّث آن مرتا) است. این کلمه در فورم «بار» (و
مونّث آن «بات») به زبان عبری هم داخل شده، اما در این زبان بیشتر به معنی اوتوریته
و صاحب و دارای صلاحیت و قابلیت کسب کرده در امری میباشد (در ترکیبات بار میتزواه
و بات میتزواه). ریشهی کلمات امیر و میر و ...
کهلهمه: دعا
چؤندهری: تحویل و تبدیل یک متن از یک لهجهی تورکی به لهجهی دیگر آن، مانند بازنویسی یک متن از لهجهی جغتایی به لهجهی تورکمانی. در مقابل «چئویری» که ترجمهی یک متن از یک زبان به زبانی دیگر، مانند از تورکی به فارسی است.
چند توضیح:
١-زبان تورکی و خط اویغوری از زبانها و خطوط رسمی دولت موغول - تورک ایلخانلی (هولاگویی) بود. به واقع نخستین مرحله از تورکی مکتوب در ایران و آزربایجان (اسناد تجارتی، قبالههای ازدواج، کتب دینی و ادبی، ...) به لهجه و خط اویغوری از تورکی شرقی است (نمونههای باقیمانده از تورکی اویغوری در ایران در سؤزوموز منتشر خواهد شد). بعدها در قرون ١٤-١٥ لهجهی تورکهای ساکن در ایران اوغوزی – تورکمانی شد. با اینهمه ادامهی تورکی اویغوری قدیم در شکل جغتایی تا اواسط دورهی قاجاریه هنوز به عنوان زبان پرستیژ مکتوب و رسمی در ایران به کار میرفت.
٢-نگارش این کتیبهی تشکر و دعا برای قاآن ایلخانلی به زبان تورکی، نشان میدهد که سلاطین ایلخانلی به موازات زبان موغولی، زبان تورکی را هم به عنوان زبان قومی خود میشناختند. به واقع روند تورک و تورکزبان شدن ایلخانان مانند دیگر موغولان در آسیای میانه و خاورمیانه و .... به حدی رسیده بود که بسیاری از آنها خود را تورک دانسته و معرفی میکردند.
٣-کتیبهی تورکی صومعهی مار بهنام تنها نمونهی تاکنون کشف شده از کتیبههای تورکی با خط اویغوری قدیم در عراق است. اما تنها نمونهی کتیبههای تورکی در این کشور نیست. چرا که کتیبههای تورکی دیگری با خط عربی نیز در عراق موجود هستند. مشهورترین اینها، کتیبههای تورکی در حرم امام علی است که به امر نادر شاه، موسس دولت تورک - تورکمان افشار نوشته شدهاند.
٤-سبک معماری و مجسمهها و کندهکاریها و کتیبهها، فیگورها و ایکونوگرافی در این کلیسا – صومعه - مشهد، در برگیرندهی سبکهای هنری سوریانی - آسوری، عربی (عباسی) و تورک - موغولی (اتابکان موصل، ایلخانلی - هولاگویی، ...) بوده و میراث تمدنی - فرهنگی مشترک و آمیزهای از هنر مسیحی (آسوری - سوریانی)، اسلامی (عربی، تورکی) و بودایی (موغولی – ایلخانلی) است.
٥-دورهی حاکمیت ایلخانلییان و دیگر موغولان در آوراسیا شامل خاورمیانه، دورهی تسامح و تولرانس مذهبی و عقیدتی بود. قاآنهای موغول به هر دینى كه بودند، نوعاً حکامی سکولار بودند و بر آزادی عقیده و آیینهای اتباع خود احترام و تأكید داشتند. مقامات و متولیان ادیان و مذاهب گوناگون را محترم مىداشتند و آنان را از پرداخت مالیات معاف مىكردند.... یکی از نتایج این تولرانس و تسامح مذهبی، گرائیدن بسیاری از موغولها و تورکها به طریقتهای صوفی و غالی مانند علویگری تورک (قاراقویونلو، ...) که درک آزاداندیشانهتری از دین و مذهب آمیخته با فولکور و باورهای سنتی و مردمی باستانی و قدیمی تورک و موغول داشتند، سپس شیعی شدن برخی از آنها مانند هزارهها، همچنین مسیحی شدن بخش بزرگی از آنها بود.
٦-در طول زمان، بسیاری از این تورک - موغولهای مسیحی جذب گروههای مسیحی همسایه مانند آسوری - سوریانی، روم - یونانی، ارمنی، گورجی، اوکراینی و روسی و رومنی - مولداوی و ... شدند. بخش کوچکی از تورکهای مسیحی با نام «قالا گاوورلاری» تا سدهی اخیر در عراق هنوز میزیستند.
٧-صومعهی سوریانی مار بهنام - مارت سارا، در شمال عراق، ولایت الحمدانیه، در ٣٠ کیلومتری جنوب شرقی موصل در روستای الخضر - خیدیر ایلیاز، یک کلیسای آغانلیق، شهادتگاه ویا مشهد (Latin: Martyrium, Greek: Martyrion) مسیحی است که بنا به روایتهای افسانهای فاقد پشتوانهی تاریخی و سندیت، در قرن چهارم میلادی برای عزیز بهنام و خواهرش عزیزه سارا و چهل شهید دیگر در دورهی حاکمیت شاهپور دوم ساخته شده است. اساساً نام ایرانیک بهنام برای یک عزیز سامی، نشان میدهد که وی نه شخصیتی تاریخی، بلکه افسانهای است. این صومعه در قرن چهارم وابسته به کلیسای شرق - نستوری، در قرن نهم به کلیسای یعقوبی - اورتودوکس، و از قرن نوزدهم به کلیسای کاتولیک است، اما از همان آغاز با آمیخته شدن عقاید فولکلوریک مردمی و خرافات جوامع گوناگون دینی و مذهبی مسیحی و مسلمان سنی و شیعی و علوی و یزیدی و ... مجاور، تبدیل به مکانی مقدس و زیارتگاه و محل طلب درمان بیماریها و شفاعت و کرامات و معجزات پیروان بسیاری از این ادیان و مذاهب و طریقتها و فرقهها شد.
٨- هالئوی «خیدیر ایلیاز» در این کتیبه را با «سنت جورج»، و ا. حرّک آن را با «مار بهنام» یکی دانستهاند. اما همانگونه که هانری پونییو (در عکس ضمیمهی این نوشته) هم به درستی تاکید کرده، خیدیر ایلیاس در این دعا اشاره به باورهای اسلامی متصوّفه دارد تا عقاید مسیحی. و برای جلب سمپاتی مسلمانان اورتودوکس – متشرعه و هترودوکس – متصوّفه در میان مردم و مقامات دولت ایلخانلی ذکر شده است. «خضر» ریشه در اعماق تاریخ و اعتقادات منطقه از جمله ادیان سمیتیک دارد. در روایات اسلامی خضر یک شخصیت دارای دو ویژهگی نبوت و ولی اللهی است. در ادبیات مذهبی و متصوّفه برای اشاره به جنبهی نخست اصطلاح «خیدیر نبی» و برای اشاره به جنبهی دوم «خیدیر ایلیاس» به کار میرود. در کاربردی دیگر این دو دو شخصیت متفاوت هستند، «خیدیر» نجات دهندهی گمشدهگان در خشکی و صحرا، و «الیاس» ناجی گمشدهگان در آب و دریا است.....[8]
٩-بایدو خان فرزند تاراقای و قاراقچین، نوهی هولاگو و عموزادهی گیخاتو، ششمین قاآن دولت موغول تورک ایلخانلی بود. وی تمایلات شدید مسیحیدوستی داشت و در طول حاکمیت کوتاه خود، سیاست حمایت از مسیحیان را تعقیب میکرد. به حدی که بسیاری او را مسیحی گمان میکردند. (بایدو بر علیه گیخاتو شورید، او را در ٢١ آوریل ١٢٩٥ در موغان چؤلو اعدام کرد و در ٦ می در همدان تورکایلی بر تخت ایلخانلی نشست. اما ٥ ماه بعد در ٥ اوکتوبر ١٢٩٥ بدست قازان خان فرزند آرغون خان در حوالی نخجوان به قتل رسید).
١٠-در ١٩ مارس ٢٠١٥ صومعهی مار بهنام - مارت سارا و
مقبرههای آن توسط دولت اسلامی عراق و شام - داعش با پخش مستقیم و زنده از اینترنت؛
منفجر و تخریب شد. این عمل وحشیانه، علاوه بر این که جنایت بر علیه هنر و تمدن
عمومی نوع بشر است، همچنین نشانگر دشمنی خاص بنیادگرایان اسلامیست مذکور با میراث
تمدنی مسیحی و اسلامی و تورکی - موغولی میباشد (ظاهراً تعمیر و مرمت صومعه و قبر
مار بهنام در دسامبر ٢٠١٨ به انجام رسید).
برای صومعه و تربهی مار بهنام:
Mar Behnam Monastery
https://en.wikipedia.org/wiki/Mar_Behnam_Monastery
Behnam, Sarah, and the Forty Martyrs
https://en.wikipedia.org/wiki/Behnam,_Sarah,_and_the_Forty_Martyrs
Sergen Çirkin, Musul’da Bir Süryani Manastırı
ve Gizli Uygurca Yazıtlar
https://tengritagh.org/2018/01/31/musulda-bir-suryani-manastiri-ve-gizli-uygurca-yazitlar/
https://bilimdili.com/arkeotarih/tarih-tarih/musulda-bir-suryani-manastiri-gizli-uygurca-yazitlar/
Another
Treasure Lost in Iraq: The Story of Mar Behnam Monastery
https://turkishscream.blogspot.com/2015/06/another-treasure-lost-in-iraq-story-of.html
https://hyperallergic.com/216393/another-treasure-lost-in-iraq-the-story-of-mar-behnam-monastery/
In pictures: Syriac
inscriptions from Iraq
Restoring
Life to Iraq's Ruined Artifacts
https://www.livescience.com/51575-iraq-heritage-sites-mar-behnam-photos.html
[2] Syriac Catholic Monastery of the Martyrs Saints Mar
Behnam and Marth Sarah, Syriac: ܕܝܪܐ ܕܡܪܝ ܒܗܢܡ ܘܡܪܬ ܣܪܐ, Arabic: دير مار بهنام, Türkçe: Süryani Mar
Behnam manastırı
[3] برای توضیحات مفصل و دقیق در بارهی این متون سوریانی - آسوری به دو نوشتهی باستانشناس
و آسورولوژیست فرانسوی هانری پونییو به زبان فرانسوی، چاپ شده در سال ١٩٠٧ در آدرس
زیر مراجعه کنید:
Inscriptions
Syriaques Du Couvent De Saint-Behnam pp. 132-138
Inscriptions
Du Tombeau De Saint Behnam pp. 139-142
Inscriptions Sémitiques de la Syrie, de la
Mésopotamie et de la région de Mossoul par H. Pognon
[4] Spuler
Bertold, İran Moğolları, Siyaset,
İdare ve Kültür, İlhanlılar Devri (1220-1350), Çev. Kemal Köprülü, 3. Baskı
(Tıpkıbasım) TTK. Yayınları, Ankara 2011, s.241.
SPULER, Bertold. Die Mongolen in Iran: Politik, Verwaltung und
Kultur der Ilchanzeit 1220-1350 (The Mongols in Iran. Politics,
administration and culture of the Ilkhan period 1220-1350)
http://menadoc.bibliothek.uni-halle.de/download/pdf/4896448?name=Die%20Mongolen%20in%20Iran
[5] Joseph Halévy, “Déchiffrement
Et Interprétation De L'inscription Ouïgoure”, Journal Asiatique, Septembre-
Octobre 1892, s.252-292.
[6] Amir Harrak and NIU Ruji. “The Uighur Inscription
in the Mausoleum of Mār Behnam (Iraq)”, Journal of the Canadian Society for
Syriac Studies, Vol 4 (2004), s.260-267.
https://csss.nmc.utoronto.ca/wp-content/uploads/2018/08/JCSSS_4-2004-FOR-WEBSITE.pdf
[7] Zeki Kaymaz. Bir Süryani Kilisesinde Uygur
Harfleri İle Yazılmış Türkçe Bir Dua (A Turkish Prey Written With Uyghur
Letter In A Assyrian Church)
[8] برای خیدیر-خضر در فرهنگ و اسلام تورکی:
مئهران باهارلی- خیدیر نبی بایرامی و بوز آتلی خیدیر
اینانجی
مئهران باهارلی- خیدیر گونلهری و خیدیر بایراملاری
مئهران باهارلی- خیدیر نبى دبلهرى
مئهران باهارلی- خیدیر سؤیلهنجهلهری
مئهران باهارلی- خیدیر دده، آجیماسیز خان و یوخسول کیشی-
خیدیر سؤیلهنجهلهریندهن
No comments:
Post a Comment