آهنگساز برجستهی تورک «امینالله حسین» و
ملیت انتخابی فارس-زرتشتیاش، پسر دورگهی تورک- یهودی و آزربایجاندوست او «روبر
حسین»، و فرزند خاخام وی آرون
مئهران
باهارلی
در ٣١ دسامبر ٢٠٢٠ روبر-روبئر حسین کارگردان، هنرپیشهی سینما و تئاتر، و شخصیت فرهنگی فرانسوی مشهور نیمه تورک-نیمه یهودی در سن ٩۳ سالهگی در اثر ابتلاء به ویروس کورونا فوت کرد. رئیس جمهور آزربایجان ایلهام علییف و همسرش مئهریبان علییئوا به مناسبت فوت روبئر حسین پیام تسلیت مشترکی صادر کردند[1]. در این پیام آنها روبئر حسین را «نمایندهی هنر فیلم و تئاتر جهانی؛ و بازیگر، کارگردان و فیلمنامه نویسی برجسته» خواندند که «دوست واقعی آزربایجان، و مغرور به ریشههای آزربایجانی خود بود و به همین سبب به دفعات به آزربایجان سفر کرده بود». به واقع نیز «روبئر حسین» فرزند «امین الله حسین» آهنگساز تورکتبار فرانسوی شناخته شده در مقیاس بین المللی است، پدر امین الله حسین یک تورک از آزربایجان و مادرش یک تورک از خراسان بود. در حالیکه دنیا میداند خوانندهی فرانسوی شار آزناوور ارمنیالاصل است، اغلب مردم نمیدانند امین الله حسین اصلا تورک از ایران و پسرش روبئر حسین، «کارگردان مردم فرانسه» نیمه تورک-نیمه یهودی بود.
مورد روبر حسین و پدرش امین الله حسین از چند جهت درخور بررسی است. از جمله مسالهی دورگههای تورک، شخصیتهای تورک-یهودی (مورد روبئر حسین)، عدم ذکر آنها در میان مشاهیر و نامآوران تورک در فرهنگ و سنت آزربایجانگرایانهی رایج در ایران، آزربایجان دوستی روبر حسین، عدم انعکاس درگذشت روبر حسین در رسانههای آزربایجانگرا، تحکیم روابط و دوستی دو ملت تورک و یهودی-موسوی، روند فاجعهبار نفی هویت تورک در میان هنرمندان تورکتبار در ایران به ویژه آنهایی که در سطح بین المللی موفقیتهایی کسب میکنند و ملیت انتخابی فارس-ایرانی، حتی فارسزده-آریازده شدن ایشان (مورد امین الله حسین)، ...
امین
الله حسینوف و یا امین الله آندره حسین بعدی:
امین الله حسینوف[2] و یا امین الله آندره حسین بعدی نوازندهی ماهر تار و آهنگساز بزرگ فرانسوی با ملیت تباری تورک، در دوم فوریه ۱۹۰۵ در شهر سمرقند، ولایت سمرقند توركستان در قلمروی امپراتوری تزاری روسیه (اوزبیکستان فعلی) متولد شد و در ۹ آوگوست ۱۹۸۳ در پاریس در گذشت. وی در ردیف برجستهترین آهنگسازان اوروپایی جای دارد و قطعات ذیقیمت بی شمار موسیقی برای باله، اوپرا، سمفونی، فیلمها و سریالها، تئاترها و ... در فرانسه، اسپانیا، آمریكا، ایتالیا و ... ساخته است. او نخستین آهنگساز تورکتبار در دوران معاصر است که آفریدههایش شهرت جهانی کسب کرده و در رپرتووار بزرگترین اورکسترهای بینالمللی به دفعات به اجرا درآمده است. امین الله آندره حسین همچنین اولین تورک از ایران (اصلا آزربایجان-خوراسان) است که به کنسرواتووار موسیقی پاریس وارد شده است.
امین الله حسینوف تحصیلات ابتدایی را در پتروگراد به پایان رسانید. والدین او وی را در اوایل جوانی به موسکو فرستادند و خود نیز متعاقبا به موسکو کوچ کردند. پس از انقلاب بولشویکی پدر و مادرش در سال ١٩٢١ او را برای تحصیلات در رشتهی طب به آلمان فرستادند. اما وی در آلمان پس از مدت کوتاهی تحصیلات پزشکی را رها کرد و به کونسرواتووار موسیقی برلین وارد شد و در آکادمی موسیقی اشتوتگارت هم تحصیل کرد. در سال ۱۹۲۷ برلین را ترک گفت و در شهر پاریس به کونسرواتووار موسیقی داخل گشت. وی پس از استقرار در فرانسه، نام آندره را بر نام تورکی خود افزود و از آن پس به نام امینالله آندره حسین شناخته شد. ...
ملیت تباری تورک امین الله حسین-تورک: امین الله حسین از هر دو طرف مادری و پدری تورک، به عبارت دیگر دارای ملیت تباری تورک بود. پدر امین الله حسین «احمد آقا حسینوف» یک تاجر و سرمایهدار ثروتمند تورک اصلا از آزربایجان ایران بود که به همراه خانواده به شهر سمرقند تورکستان، در قلمروی امپراتوری تزاری روسیه مهاجرت کرده بود. وی در اواخر عمر، به ایران بازگشت و به تنهایی زیست. مادر امینالله حسین «حوریه»، یک زن تورک خانهدار، فرزند آقامیرزا عبدالوهاب از تورکان منطقهی سبزوار در خراسان بود. حوریه و خانوادهاش هم در سالهای کودکی به سمرقند کوچ کرده بودند. احمد آقا و حوریه در سمرقند تورکستان ازدواج کرده و دارای سه پسر و یک دختر به اسامی امینالله، محمود، ذبیحالله و ملکه شدند.
زبان مادری امینالله حسین تورکی بود. هرچند لهجهی تورکی مادر امین الله حسین لهجهی سبزواری تورکی خوراسانی[3] بود، اما وی- شاید تحت تاثیر پدر-، لهجهی آزربایجانی داشت. امین الله حسین در پاییز ۱۹۷۷ که برای اجرای بالهی شهرزاد بر صحنهی تالار رودکی برای اولین و آخرین بار به ایران سفر کرد، یک مصاحبهی صوتی با کانون پرورشی فکری کودکان انجام داد که بصورت نوار منتشر شد. در این مصاحبه هم او فارسی را با لهجهی آذربایجانی زبان تورکی صحبت میکند.
ملیت انتخابی امین الله حسین- ایرانی-فارس-زرتشتی: امینالله حسین به لحاظ ملیت تباری یک تورک، اما به لحاظ ملیت انتخابی یک فارس-ایرانی؛ مطلقا فاقد شعور ملی تورک، یک پانایرانیست باستانگرا و تغییر دین داده به زرتشتی بود (بنا به برخی منابع وی قبلا در موسکو دین خود را به مسیحیت اورتودوکس تغییر داده بود). امین الله حسین در سالهای اقامت در برلین، تحت تاثیر حلقهی برلینییان پانایرانیست- کومیتهی ایرانیان در برلین- باستانگرایان نشریهی کاوه و ایرانشهر[4] (مانقورتهای تبریزی مانند سید حسن تقی زاده، حسین کاظمزاده ایرانشهر، رضا تربیت، اسماعیل امیرخیزی، رضازاده شفق، ...) شیفتهی تاریخ باستان ایران و نژاد آریا شد و به دین زرتشتی در آمد.
باستانگرایی، نژادپرستی آریایی و دین جدید زرتشتی آثار امینالله حسین را به شدت تحت تاثیر قرار داد. چنانچه مشهورترین آثار او تم و داستانی اغلب مربوط به ایران باستان و زرتشتیگری و نژادپرستی آریایی دارند. اینها مفاهیمی بود که در سالهای مشروطیت ایجاد شدند و در ربع اول قرن بیستم توسط مراکز شرق شناسی-ایرانشناسی غربی، پارسیان هندوستان، زرتشتییان ایرانی، گروههای ماسونی، ازلی و مانقورتیسم تورک مانند برلینیان تقی زاده و ایرانشهر و ...به اوج خود رسیدند. در آثار او رومانتیسم ملی ایرانی و میهن پرستی ایرانی بر اساس تقدس تاریخ باستان ایران پیش از اسلام و زرتشتیگری و نژادپرستی آریایی نمایان است. مانند سمفونی آریا و سمفونی خرابههای تخت جمشید (به خواهش فرح پهلوی اسم آن را به «پرسپولیس» تغییر داد) که معطوف به کوچ آریاییها به سرزمین پارس و شکوه و عظمت هخامنشیان است؛ بالهی مینیاتورهای ایرانی؛ بالهی سوئیت شهرزاد؛ اتود راپسودیهای ایرانی نمره ۱ و ۲؛ قطعهی ای وطن تو را دوست دارم؛ قطعهی نیایش زردشت؛ قطعاتی کوتاه برای پیانو سولو بر اساس رباعیات خیام؛ سمفونی رستم و سهراب؛ سمفونی ساقی با الهام از خیام، بالهی قصه ایرانی،.....
امین الله حسین که در دههی ۱۹۷۰ از کومکهای مالی ماهیانهی فرح پهلوی هم بهرهمند شده بود، در معرفی سمفونی آریا هویت ملی انتخابی خود ایرانی و مولفههای آن را صراحتا بیان میکند: «من این سمفونی را برای کشورم ایران ساختهام که دارای گذشتهای پرافتخار است و نیز به آن دلیل که عاشقانه دوستش دارم. دلم میخواست که در این اثر، از سوز غمها و شور شادیهای آن سرزمین حکایتها بازگویم. این را میدانم که شاعران در این باره به شیوایی سخن گفتهاند. من نیز میخواستم که با زبان موسیقی، وظیفهی خود را نسبت به کشورم ادا سازم».
موسیقی التقاطی آزربایجانی-روسی-غربی امین الله حسین: علی رغم هویت ملی انتخابی ایرانی و تمایلات باستانگرایانه و نژادپرستانهی امین الله حسین و این واقعیت که وی بسیاری از آثار خود را برای تبلیغ و خدمت به این هویت ملی انتخابی ایرانیاش آفریده است، موسیقی وی ربطی به موسیقی ایرانی-فارسی ندارد. بلکه یک موسیقی کاملا التقاطی و آمیخته و ترکیبی از موسیقی ملیگرای روسیه، موسیقی پیشرفتهی کلاسیک و سنتی جمهوری آزربایجان شوروی، شیوههای آهنگ نویسی فرانسوی و این همه بر بافت و شکل موسیقی کلاسیک اوروپایی و هارمونی غربی است. وی در ساختههای خویش از آهنگها و نغمههای و ملودیهای فولکلوریک آزربایجان استفاده کرده است. سبک نوازندهگی او در تار هم، مخلوطی از سبک ایرانی و آزربایجانی شمرده شده است. (کار امین الله حسین در موسیقی، شباهتی به کار یک تورک دیگر علی اکبر دهخدا در عرصهی لغت و ضرب المثل دارد. دهخدا هم در لغتنامه و کتب ضربالمثل خود، لغات و اصطلاحات و ضرب المثلهای تورکی بیشماری را به عنوان ایرانی-فارسی عرضه کرده، و با این عمل، باعث فربه شدن زبان و فرهنگ فارسی؛ اما نزار و ضعیف شدن زبان و فرهنگ تورکی شده است). علی رغم این واقعیات، ناسیونالیستهای فارس به صرف اینکه پدر و مادر امین الله حسین از ایران بودند، و بدون توجه به وامگیری او از عناصر غیر ایرانی-غیر فارسی و نیز دوری کامل آثار وی از نظام موسیقی دستگاهی ایرانی-فارسی، آثار او را ایرانی قلمداد میکنند.
آبراهام و یا رستم حسینوف و یا روبر حسین بعدی:
روبر حسین[5] (٣٠ دسامبر ١٩٢٧-٣١ دسامبر ٢٠٢٠)، بازیگر، کارگردان، فیلمنامهنویس و نویسندهی مشهور فرانسوی است. پدر او امین الله حسین یک آهنگساز تورک از آزربایجان-خراسان و مادر او آننا مارکوونا مینکووسکایا یک هنرپیشهی یهودی از مولداوی بود.
ملیت تباری روبر حسین- نیمه تورک- نیمه یهودی: امین الله حسین در ١٠ آگوست ١٩٢٧ با آن مینکووسچی-آننا مارکووا مینِووسکایا در پاریس ازدواج کرد. وی یک یهودی روس متولد ١٥ دسامبر ١٩٠٤ در شهر سوروکا در منطقهی بسارابیا از جمهوری فعلی مولداوی در مرز اوکرایین؛ و بزرگ شده در سن پترزبورگ پایتخت امپراتوری روسیه بود. پدر آننا، مارک مینکووسکی یک بانکدار و صاحب املاک متمول بود که در سالهای آشوب جنگ جهانی اول و انقلاب بولشویکی با خانواده به برلین مهاجرت کرده بود، جایی که آننا مینووسکایا با شوهر آیندهی خود امین الله حسین آشنا شد. آننا مینووسکایا - تحصیل کردهی انستیتوی اسمولنی، یک موزیسین، پیانیست و هنرپیشهی کومدی بود و در تئاتر روسی کار میکرد. آن دو در ١٠ آگوست ١٩٢٧ در پاریس ازدواج کردند. روبر حسین کارگردان مشهور فرانسوی در ٣٠ دسامبر همان سال در پاریس بدنیا آمد. بنا به منابع فرانسوی نام او به هنگام تولد آبراهام و بنا به منابع آزربایجانی رستم بود.
هویت ملی انتخابی روبر حسین-روس: بر خلاف پدرش که تماما ذوب در فرهنگ فارسی شده، به دین زرتشتی درآمده و دارای تمایلات شدید میهنپرستی ایرانی و باستانگرایی و نژادپرستی آریایی بود؛ روبر حسین، شخصیتی آزاداندیش و انساندوست بود، همچو اعتقاداتی نداشت و مخصوصا با ایرانیگری و باستانگرایی آریایی و ... بیگانه بود. روبر حسین که مولف دو کتاب خاطرات با نامهای «نگهبان کور» و «کوچروان بدون طائفه» است چنین میگوید:«من به خاطر تبار و گذشتهی تبعیدیام مسافری مادرزاد هستم. سفر در خون من است و اگر میل سفر کردن ندارم به این خاطر است که همه جا خانهی من است و هیچ جا خانهی من نیست. با هر محیطی زود سازگار میشوم. من فرزند آوارههای سرگردانم. من آوارهی بی قبیلهام». روبر حسین، بر خلاف پدرش که به دین زرتشتی در آمده بود، در سال ١٩٧١ دین مسیحی را انتخاب کرد و در پنجاه سالهگی در کلیسای رومان کاتولیک غسل تعمید شد.
در خانوادهی روبر حسین به زبان روسی (و شاید با پدر به تورکی) صحبت میشد، و او خود را یک روس و عضوی از نسل اول و جامعهی روسهای مهاجر در اوروپا میدانست. ارتباط او با آزربایجان قفقاز (از طرف پدر) به عنوان بخشی از امپراتوری روسیه و منسوب شمردن خود به آزربایجان و وطن نامیدن آزربایجان مانند فرانسه و ... از طرف او هم بیشتر در بستر این میراث فرهنگی و هویت روسی معنی پیدا میکرد (و در نتیجه فاقد هر نوع خودآگاهی ملی تورک بود). اما در عین حال روبر حسین دارای حسیات بسیار مثبت به آزربایجان شوروی بود، آزربایجان را مانند فرانسه وطن خود مینامید و به همین سبب سه بار به جمهوری آزربایجان سفر کرده بود.
وی در سفر دوم خود به باکو که به همراه رئیس جمهور فرانسه فرانسووا هولاند در ماه می ٢٠١٤ انجام داد، با نواختن تار که سمبول موسیقی آزربایجان قفقاز به شمار میرود، همه را تحت تاثیر قرار داد و در ضیافتی که رئیس جمهوری آزربایجان ایلهام علییف به افتخار میهمانان فرانسوی داد، موقعیت برابر زنان با مردان در جامعهی آزربایجان، همزیستی مسالمتآمیز جماعتهای دینی و تولرانس دولت نسبت به آنها را ستود: «به عنوان یک فرزند این مملکت [آزربایجان]، میخواهم این [دیدار در باکو] را با یک حس شادی و غرور جشن بگیرم. چرا که من، اگر بتوان گفت، تجسم بزرگ دوستی بین این دو کشور که هر دو وطن من هستند هستم. من در کشور محبوبم فرانسه بدنیا آمدهام. اما در عین حال من فرزند کشوری که به آن غبطه میخورم، آزربایجان هستم. هر دوی این کشورها به پیشرفت نائل شدهاند. در این دو کشور، زنان در مقایسه با دیگر کشورها، موقعیت مهمتری را در جامعه دارا و صاحب جایگاه مساوی با مردان هستند. رئیس جمهور فرانسه باید بداند که در باکو پایتخت آزربایجان، مساجد و سیناگوگها و کلیساها در کنار هم و بدون هیچ مساله و مشکلی وجود دارند[6]»
آرون ائلیاشئو: روبر حسین سه بار ازدواج کرد. دو همسر اول او از جامعهی روس، و همسر دومش منسوب به باکو پایتخت آزربایجان بود. نخستین همسر او «مارینا ولادی» (پولیاکوف بایداروف) یک بالرین و هنرپیشهی روس بود. از وی دارای دو پسر به نامهای ایگور و پئتئر شد. دومین همسر او «کارولینا ناتاشا ائلیاشئو» روانکاو و فیلمنامهنویس، دختر «آناتول (تولیا) ائلییاشئو»- یک یهودی اصلا از باکو و «فیرانسوواز ژیرو »- یک یهودی اسپانیایی بود. از وی دارای پسری به اسم نیکولاس شد. نیکولاس بعدها به ریشههای یهودی خود بازگشت و با تغییر نامش به آرون ائلییاشئف در شهر استراسبورگ خاخام شد. همسر سوم روبر حسین «کاندیس پاتو» نام داشت. حاصل این ازدواج پسری به اسم ژولیان است.
برخی از منابع:
Оссейн,
Робер
https://www.wikiwand.com/ru/%D0%9E%D1%81%D1%81%D0%B5%D0%B9%D0%BD,_%D0%A0%D0%BE%D0%B1%D0%B5%D1%80
22 мая 2014 в 18:22
Анна Демченко, Екатерина Тесемникова специально для "Вестника
Кавказа"
https://vestikavkaza.ru/articles/Rober-Osseyn-on-zhe-Rustam-Guseynov2.html
Аминулла Оссейн, народный артист Азербайджанский ССР
Лутфияр Иманов и Рамиз Абуталыбов
https://vestikavkaza.ru/articles/10-mirovykh-znamenitostey-s-azerbaydzhanskimi-kornyami.html
[1]
Ильхам Алиев и Мехрибан Алиева выразили соболезнования в связи со смертью
Робера Оссейна
[2] Aminulla
Huseynov; Aminoullah Hosseinoff; Əminulla Hüseynov; Russian: Аминулла Гусейнов;
Aminollah André Hossein; Aminollah A. Hossein
[3] لهجههای تورکی خراسان عموما به سه دسته تقسیم میشوند:
لهجههای شمالی- قوچان، لهجههای جنوبی –سبزوار، و لهجههای غربی –بوجنورد
پراکندهگی
تورکهای خراسان
http://salariyan.arzublog.com/post/65365
ردهبندی
تورکی خراسانی لهجههای تورکی خراسانی
[4] تقیزاده، آفرینندهی پدیدهی
محمود افشار یزدی پدر پانایرانیسم
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/09/blog-post_5.html
پدیده
کاظمزاده ایرانشهر تبریزی
[5] Robert
Hossein, Ossain, Usain; Робер Оссейн, Оссейн; Rustam Huseynov, Hosseinhoff;
Рустам Гусейнов; Robert Gosselain, …
[6] In May of 2014, Robert Hossein visited Baku, this time together with French President Francois Hollande. At a dinner in honor of the high guests given by the President of Azerbaijan Ilham Aliyev, Ossain said: "As the son of this country (Azerbaijan) I want to celebrate this with a sense of joy and pride. Because I, if I may say so, embody a great friendship between our two countries, each of which is my homeland. I was born in my favorite country - in France. But at the same time I am the son of the country I envy - Azerbaijan. Both countries have achieved development. In these countries, women, in comparison with other countries, occupy a more important place in society, equal position with men. The President of the French Republic should know that in this capital city of Baku there are side by side, there are synagogues, mosques and Orthodox churches without any problems."
В мае этого
года Робер Оссейн побывал в Баку, причем на этот раз вместе с президентом
Франции Франсуа Олландом. На обеде в честь высоких гостей, данном президентом
Азербайджана Ильхамом Алиевым, Оссейн заявил: "Я как сын этой страны хочу
с чувством радости и гордости отметить это. Так как я, если можно так сказать,
олицетворяю большую дружбу между двумя нашими странами, каждая из которых
является для меня родиной. Я родился в любимой стране – во Франции. Но я в то
же время являюсь сыном страны, которой завидую, - Азербайджана. Обе страны
добились развития. В этих странах женщины в сравнении с другими странами
занимают более важное место в обществе, равное положение с мужчинами. Президент
Французской Республики должен знать, что в этом столичном городе Баку
существуют бок о бок, действуют без всяких проблем синагоги, мечети и
православные церкви".
No comments:
Post a Comment