شخصیت ملی تورک بابا خان عظیمالسلطنه سردار ایمانلو (ایناللی)» افشار اورومی
معروف به «سردار شهید»
مئهران باهارلی
١-«بابا خان عظیمالسلطنه سردار ایمانلو (ایناللی) افخم ارومی» معروف به «سردار شهید» فرزند «آقا خان سرتیب افشار» از نظامیان معروف تورک، دولتمرد و سیاستمدار عهد قاجار و یک شخصیت ملی تورک در تاریخ معاصر تورکایلی و سالهای جنگ جهانی اول (١٩١٤-١٩١٨) و «مجادلهی ملی تورک» است. او به دورهی فاجعهی «قاراقیرقین» و یا «تورک قیرقینی» (تهاجمات و کشتار تورکها در غرب تورکایلی مخصوصا منطقهی اورمیه، سالماس و خوی توسط قوای مسلحهی آسوری و ارمنی با حمایت دولتهای صلیبی روسیه و فرانسه و بریتانیا و آمریکا) به مدت چند ماه حکومت اورمیه را بر عهده داشت.
علی رغم آن که عظیمالسلطنه از طرف قوای مسلحهی مسیحی به حکومت اورمیه انتخاب شده بود، به دلیل آن که سعی میکرد از تهاجمات و تجاوزات آنها جلوگیری کند، در ٢٠ ژوئن (؟) ١٩١٨ در منزل شخصیاش که دارالحکومهی او هم بود (واقع در مقابل سردار مهچیتی – ساعاتلی مهچیت مسجد سردار، جای فعلی پاساژ جلالی و معماری) او و «میرزه علی آقا موید الاسلام» یکی از روحانیون افشار توسط یک آشوری به اسم شمشه فرهاد از اهالی قریهی بکشلوچای (بهکیشلیچای، نام جعلی: وزیرآباد) هدف گلوله قرار گرفتند و هر دو به قتل رسیدند. جنازهی عظیمالسلطنه سردار در اوتاق تحریر خانهاش دفن شد. شمشه فرهاد نیز دستگیر و در حیاط خانهی عظیمالسلطنه به دار آویخته شد. عظیمالسلطنه پس از آن به «سردار شهید» معروف گشت (مانند ناصرالدین شاهکه توسط میرزه رضای کرمانی ترور شده و به قتل رسید و معروف به «شاه شهید» شد).
عظیمالسلطنه سردار در فوج افشار اورومی خدمت میکرد و به فنون نظامی مودرن رغبت فراوان داشت. او در آن دوران که هنوز موسیقی علمی چندان رواج نیافته بود، برای عساکر تحت فرمانش دستهی موزیک تشکیل داده بود.
عظیمالسلطنه سردار دولتمردی خیّر بود و در کارهای خیرخواهانه و عامالمنفعه شرکت میکرد. چنانچه بنا به خبری چاپ شده در روزنامهی آسوریزبان «زاریرئ د-باهرا» به سال ١٩٠٠ (سال پنجاه و یکم، شمارهی ٤) در اورمیه، «عظیمالسلطنه» مدتی قبل مبلغ ٢٥ تومان (تقریبا معادل ١٦٥٠ دولار امروزی) را به رسم اعانه به بیمارستان هدیهکرده بود[1].
تعمیرات اساسی در «عبدالصمد خان مهچیتی» و یا «سردار مهچیتی» - «ساعاتلی مهچیت» بعدی: جد عظیمالسلطنه «عبدالصمد خان سردار» بانی دومین جامع مشهور شهر اورمیه با نام «عبدالصمد خان مهچیتی» (مسجد عبدالصمد خان) در اوّل «غولام خان راستاسی» است. در سال ١٩١٢ نوهی او عظیمالسلطنه سردار «عبدالصمد خان مهچیتی» را تعمیرات اساسی و ساعت بزرگی بر سر درب منارهمانند آن نصب کرد. ادعا شده که صدای زنگ این ساعت در سراسر شهر شنیده میشد (این ساعت فعلا به سبب عدم مواظبت از کار افتاده و محتاج تعمیر است). «عبدالصمد خان مهچیتی» پس از این تعمیرات اساسی به «سردار مهچیتی»، و به علت داشتن یک ساعت در سردر آن به «ساعاتلی مهچیت» هم معروف شد.
محمدحسین افشار اورومی متخلص به نشاطی[2] یکی از شاعران اورمیه شعر فارسی زیر را به عنوان تاریخ مرمت و تعمیر «عبدالصمد خان مهچیتی» در سال ١٩١٢ سروده است:
معلّیٰ مسجدی، کورسی مکان است
که شد تعمیرِ آن، مقصودِ سردار
اساسش در زمانه یادگار است
زِ جدِّ امجدِ مسعودِ سردار
رقم زد بهرِ تاریخش نشاطی
که مسجد تازه شد از جودِ سردار
٢-«آقا خان سردار افشار ایمانلو (ایناللی)» پدر عظیمالسلطنه و از رجال نامی دورهی ناصرالدین شاه. او یکی از بزرگان شهر اورمیه بود و فرماندهی فوج مراغه و سپس سپاه تبریز در زمان ولیعهدی مظفرالدین میرزا را بر عهده داشت. به هنگام حملهی شیخ عبیدالله نهرینی[3] از یاغیان کورد منطقهی مرزی حکاری در تورکیه به هدف اشغال آزربایجان، که اقبالالدوله حاکم اورمیه از شهر دفاع مینمود، «آقا خان سردار افشار ایمانلو» هم در شهر بناب سد راه شیخ عبیدالله شد و با رسیدن قوای سپهسالار اعظم از تهران به فرمان ناصرالدین شاه از پیشروی قوای شیخ عبیدالله به سوی تبریز جلوگیری کرد. آقا خان بعد از این ماجرا حاکم خوی گردید و پس از مدتی به حکومت اورمیه رسید. در زمان حکمرانی آقا خان امنیت و آسایش در شهرها و سرحدات آزربایجان غربی برقرار و یاغیان کورد به سختی منکوب گردیدند. روستای قارآغاج و اطراف آن از املاک وی بوده است.
٣-«عبدالصمد خان سردار» معروف به سردار جد عظیمالسلطنه برادر عسگرخان عبدالملكی معروف به ژنرال. او بانی دومین مسجد مشهور شهر اورمیه به نام «عبدالصمد خان مهچیتی» در اول «غولام خان راستاسی» است. (مشهورترین مسجد اورمیه «جامیع مهچیتی»، با نام فارسی جعلی مسجد جامع، ساخته و ترمیم شده در دورهی دولتهای تورک و موغول سلجوقی، ایلخانلی، افشار و قاجار است). بنا به روایتی عبدالصمد خان این مسجد را روی نذری كه در جنگ ایروان با روسها كرده بود بنا کرده است. بعدها نوهی او عظیمالسلطنه سردار این مسجد را تعمیرات اساسی کرد.
«عبدالصمد خان سردار» همچنین بانی حمام «شیخعلی خان حامامی» و یا به طور ساده «خان حامامی» (سردار حامامی) در محل تلاقی «خان بابا خان کوچهسی» و کوچهی تلفونخانهی بعدی و نزدیک «عبدالصمد خان مهچیتی» است. حمام شیخعلی خان که خاص حکام و مقامات عالیرتبه بود، پس از کودتای رضا خان سردار سپاه و به هنگام خیابانکشی شهر تماما تخریب و به جای آن پاساژی (موسوم به پاساژ ورهرام، معماری) ساخته شد.
بنا به بعضی ادعاها (محتاج به تائید) «عبدالصمد خان سردار» «افشار قالاسی (قلعهی افشار)» معروف به «ایسماعیل آغا قالاسی» شامل قسمتهای نظامی و مسکونی و دو گور دخمهای سنگی بر فراز کوه بناب در جوار سد فعلی نازلو را هم بازسازی کرده است. ساخت اولیهی این قلعه به دورهی اورارتو – قومی غیر هند و ایرانیک و غیر سامی - در سه هزار سال و چند قرن پیش باز میگردد. این قلعه به سبب آن که «اسماعیل آقا» پسر میرزا آقا سر خیل طایفهی «شیکهفتیŞikefti » (منسوب به منطقهی شیکهفتی در مرز[4]، بعدها معروف به طایفهی «شکاک») بر روی خرابههای قدیمی قلعهی فعلی را ساخت و در سال ١٨٥٦ به مرکزیت آن بر علیه دولت قاجار قیام کرد، به نام «قلعهی اسماعیل آقا» مشهور شده است (اسماعیل آقا شیکهفتی که قیام او مربوط به سال ١٨٥٦ است، بی ربط با اسماعیل آغا سیمیتقو یاغی کورد در سالهای جنگ جهانی اول است). ظاهرا «عبدالصمد خان سردار» هم پس از کشتن میرزا اسماعیل آقا شیکهفتی و فتح قلعه در آن تعمیراتی انجام داده است.
https://www.facebook.com/media/set?vanity=100016259447627&set=a.1392982737920361
[1] کومک مالی رهبر ملی
تورک مجدالسلطنه و شخصیت ملی تورک عظیمالسلطنه به مریضخانهی وست مینستر اورمیه
[2] اشعار تورکی و فارسی و آثار نثری محمدحسین افشار اورومی نشاطی که در حین «قاراقیرقین» و یا «تورک قیرقینی» ١٩١٨ با وضع رقتانگیزی فوت کرد، شامل مکتوبات و ... تاکنون تدوین و چاپ نشده است. در زیر شعری تورکی از نشاطی بنام تعلیم عشق را به عنوان نمونه میآورم:
ائی مستقیم الیف کیمی جان ایچره قامتی
بیر جلوه قیل قیاملا گؤستهر قیامتی
تعلیمِ عشقله دئدی قد تمت الصلوة
گؤردو امامِ شهر چو اوْل قدّ و قامتی
سروِ روانِ گلشنِ جاندیر که ناز ایله
جان ایچره وار همیشه محلِّ اقامتی
برپا ائدهر قیامتی باغِ بهشت آرا
طوبی گؤره بو قامتی، استقامتی
جاری ائدهر او نخلِ ملاحت آیاغینا
گریان گؤزوم بولاغی سرشکِ ندامتی
جان نذردیر پیامینا جانانین ائی صبا
وئر مژدهیِ رسالتی، آل بو غرامتی
مشتاقام ایل ملامتینه چون ازل گونو
نوش ائتمیشهم رضا ایله زهرِ ملامتی
عظمِ رمیمه شعرِ نشاطی وئرهر حیات
معجزبیان ائدیپ اونو یارین کرامتی
[3] قتل عام سی هزار تورک
توسط شیخ عبیدالله نهرینی به اسم ترویج شریعت در اورمیه، میاندوآب، بناب، مراغه،
ملکان، ....
مقالهای
از جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی. مقدمه، تصحیح، ویرایش، زیرنویسی: مئهران
باهارلی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post.html
[4] نام قدیم این روستا که در قضای باشقلعه (Başkale) در آن طرف مرز در تورکیه قرار دارد نخست «دِییر» (Deir) بود، که بعدا به «شیکهفتی» (Şikefti)، سپس به «زاپباشی» (Zapbaşı) و نهایتا به «آلبایراق» (Albayrak) تغییر یافت. شیکهفتی ظاهرا کلمهای کوردی و به معنی غار، حفرهای بزرگ که در دامنهی تپه یا صخره امتداد مییابد است.
مهران باهارلی جنابلاری اولده یازدیغینیز مطلبلره چوخ تشکر ادیرم فقط بیر نکته عرض ائتمه لیم که ایمانلو و اینانلی بیربیرنن فارقلی دیرصفویه کتابلاریندا بو ایکی طایفانین فارقلی اولدوغونا آچیقجا یازیبلار. ساغ اولون
ReplyDelete