اسلام تورکي،
اسلام فارسي، شيعهي امامي، جعفري نادري و ....
سيد جواد طباطبائي،
اين تورکِ خودهراس و خودگريز و خودزن، بالاخره قبول کرد که مفهومي به نام «اسلام تورکي»
وجود دارد: «احیاگری ابو حامد کوششی برای تبدیل دیانت اهل سنّت و جماعت به نظام آیینی
چیرگی تورکان بر خلافت بود، آغاز دورهای در تاریخ سرزمینهای شرقی اسلام که اسلام تورکی
جانشین اسلام عربی میشد. احیاگری غزّالی کوششی برای دمیدن روح شریعت در کالبد بیجان
خلافتی بود که تورکیّت بر عربیّت آن چیره شده بود». طباطبائي، ۱۳۸۵، ۱۱۷
اکنون زمان آن است
که پانايرانيستها و قوميتگرايان فارس بپذيرند که چيزي به اسم «اسلام فارسي» (شيعهي
امامي) هم وجود دارد.
پ.س.: همانگونه
که در مقابل مفهوم «اسلام فارسي»، مفهوم «اسلام تورکي» وجود دارد، در مقابل «شيعهي
امامي» هم مفهوم «شيعهي جعفري» و يا «شيعهي نادري» (به نام مدوّن آن نادرشاه) وجود دارد.
مسالهي جدائي دين
و دولت، غير از مسالهي تصنيف جريانات اسلامي تاريخي و فعلا موجود است.
کسي قصد ايجاد اسلام
تورکي و يا مذهبي جديد را ندارد. «اسلام تورکي» قبلا و از زمان مسلمان شدن تورکها در تاريخ،
از دورهي قاراخانيان و به بعد در فرمهاي گوناگون
موجود بوده و مدام در حال بازتوليد شدن است:
-در ميان علويان، «مذهب قزلباشي-بکتاشي» فرمي
از تورکي اسلام است، در مقابل «اهل حق» ايرانيک (کردي، لري، گوراني،...) و «نُصَيْري-
نُميري» عربي.
-در ميان شيعيان، «مذهب جعفري» (نادري) فرمي
از اسلام تورکي است، در مقابل «شيعهي امامي» که نوعي از اسلام فارسي است.
-در ميان طريقتهاي
سني، «مولويه» نمونهاي از اسلام تورکي است، در مقابل طريقتهاي «نعمت اللهي» .... و
«شاذليّه» و ... که مصداق به ترتيب اسلام فارسي-ايرانيک و اسلام عربياند....
No comments:
Post a Comment