بنا به لورد کرزون اورمیهی سالهای ۱۸۹۲ سکنهی کورد نداشت
مئهران باهارلی
لورد جورج نتانیئل کرزون-کرزن (Lord George Nathaniel Curzon. 1859 –1925) از سیاستمداران و رجال معروف دهههای آخر قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم در بریتانیا بود. نامآورترین اثر وی کتاب «ایران و مسالهی ایران» که به سال ۱۸۹۲ منتشر شده میباشد. کرزون در این اثر مشهور خود به ترکیب اتنیکی - ملی قلمروی دولت تورک قاجاری، آزربایجان و در این میان شهر اورمیه نیز پرداخته و در بخش مربوط به اورمیهی کتاب خود، این شهر را فاقد سکنهی کورد دانسته است.
در زیر اشارات باارزش تاریخی لورد کرزون در این مورد را به همراه متن اصلی انگلیسی آنها نقل کرده و سپس توضیحاتی در بارهی آنها دادهام. ترجمهها از آنؚ من است. اثر لورد کرزون توسط غلامعلی وحید مازندرانی با نام «ایران و قضیهی ایران» به فارسی هم ترجمه شده است. اما این ترجمهی فارسی، در برخی موارد مرتبط با تورکها، مخدوش و دارای تحریفاتی است که به آنها هم، در صورت وجود، در زیر هر مورد با نام نوت اشاره کردهام.
نبود سکنهی کورد در شهر اورمیه
لورد کرزون در صفحهی ۵۳۶ چاپ انگلیسی کتاب خود، بدنه و اکثریت اهالی شهر اورمیه را تورک افشاری اعلان میکند. اما در میان دیگر اهالی شهر اورمیه که آنها را به صورت خانوادههای پراکندهی آسوری (نسطوری)، یهودی و ارمنی ذکر میکند، از کوردها نامی نمیبرد:
«این شهر که در ارتفاع ۴۴۰۰ پا از سطح دریا قرار دارد، دارای جمعیتی بین ۳۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر میباشد که بدنه و اکثریت آن تورکهای افشار هستند. ولی پراکندهگی قابل توجهی از خانوادههای نسطوری، یهودی و ارمنی را هم شامل میشود». لورد کرزون- ص۵۳۶ چاپ انگلیسی)
“The city, which is situated at an elevation of 4400 feet above the sea, contains a population of between 30000 and 40000, the bulk of whom are Afshar Turks, but which comprises a considerable sprinkling of Nestorian, Jewish, and Armenian families.” (page 536)
نوت- در ترجمهی فارسی کتاب کرزون، «تورکهای افشار» به نادرستی به صورت «طائفهی تورک افشار» ترجمه شده است: «این شهر که در ارتفاع ۴۴۰۰ پا از سطح دریاست بین ۳۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر سکنه دارد که بیشتر آنها طایفهی تورک افشار هستند، ولی مقدار زیادی هم خانوادههای نسطوری و کلیمی و ارمنی در آنجاست.» (ص ۶۸۲ ترجمهی فارسی). حال آنکه «تورکهای افشار» مفهومی غیر از «طائفهی تورک افشار» است. تورکان ساکن در ایران که بسیاری از آنها تبار افشاری دارند و در این میان تورکهای اورمیه و اطراف، مدتها است که مرحلهی طائفهگی را پشت سر گذاردهاند. تورک افشار یعنی فردی منسوب به ملت تورک با تبار افشاری، نه طایفهی تورک افشار.
توضیحات
۱-لورد کرزون از نحلهی شرقشناسان و دیپلوماتهای بریتانیائی است که به منظور مهندسی قومی در ایران و ایجاد ملتی فارسزبان به نام ملت ایران، جهدی جدی در کمرنگ و حتی حذف کردن عنصر تورک از تاریخ و جوغرافیای این کشور داشتند. در این کتاب نیز وی تا آنجا که توانسته وجود تورکها را نادیده گرفته و کمرنگ کرده است. به عنوان مثال وی بخشها و پاراگرافهای مفصلی را به آسوریها و ارمنیها و کوردها و ... به عنوان یک گروه قومی و ملی متشخص و دموگرافی و فرهنگ و تاریخ آنها اختصاص داده است. اما ملت تورک ساکن در ایران را که در دورهی وی هم اکثریت اهالی این کشور را تشکیل میداد و هم دولت ایران را در دست داشت، به عنوان یک گروه قومی - ملی بررسی نکرده است. با این وصف هنگامی که لورد کرزون میگوید «اکثریت و بدنهی اهالی اورمیه تورکاند»، هیچ اغراقی در کار نیست. بلکه واقعیت صریح و به زعم وی تلخی است که مجبورا به آن اعتراف میکند.
۲- لورد کرزون، صاحب نظر در مسائل هندوستان و ایران و یک ایرانشناس شمرده میشود. وی در حیات شخصی و سیاسی خود تجاربی چون سفر دور دنیا، نایب السلطنهگی هندوستان، ریاست دانشگاه آکسفورد، ریاست مجلس اعیان و وزارت خارجهی بریتانیا در سالهای جنگ جهانی اول را داشت. لورد کرزون عامل و حامی و مشوق اصلی عقد قرارداد ۱۹۱۹ که ایران را به مستعمرهی بریتانیا تبدیل میکرد بود. بنابراین نام نبردن از کوردها به عنوان سکنهی شهر اورمیه، به سبب بیاطلاعی و ناآگاهی وی نیست. صرفا بدین سبب است که در آن موقع در شهر اورمیه سکنهی کورد وجود نداشت.
۳- نام نبردن از کوردها به عنوان سکنهی شهر اورمیه، به سبب تمایلات سیاسی لورد کرزون نیست. لورد کرزون به عنوان یک شرقشناس و دیپلومات بریتانیائی، در تمام آثار و اقدامات خود، غایهی تبدیل ایران و تاریخ و دولت و ... آن از تورک به ایرانی- ایرانیک (شامل کوردها) را دنبال میکرد. جلب طوائف کورد به حوزهی نفوذ بریتانیا و تحریک مسالهی کورد در غرب آزربایجان در جوار عثمانلی برای ایجاد اهرم فشار بر تورکهای منطقه و از جمله امپراتوری عثمانلی از دیگر اهداف وی بود. در این راستا لورد کرزون در این اثر خود به تحبیب و برزگنمائی از عنصر کورد پرداخته و بخشهای مفصلی را، به طور نامتعادل (در مقایسه با تورکها) به کوردها، تاریخ، دموگرافی، فرهنگ، مسائل سیاسی و .... آنها اختصاص داده است.
۴- لورد کرزون در اثر خود حتی به کوردسازی برخی از اقوام تاریخی و معاصر تورک نیز دست زده است. به عنوان مثال سلسلهی تورک تورکمانان قاراقویونلو را کورد قلمداد کرده است (ص ۵۱۹ چاپ انگلیسی). در لیست گروههای کورد نیز، به نادرستی گروههای معاصر تورک مانند قاراپاراق- ۳۰۰۰ چادور خانوار (ص ۵۵۵ چاپ انگلیسی) و سونقوری – ۲۵۰۰ چادور خانوار (ص ۵۵۷ چاپ انگلیسی) را جای داده است. با این وصف، هنگامی که لورد کروزن در میان سکنهی اورمیه، کوردها را ذکر نمیکند، این صرفا به سبب نبود سکنهی کورد در این شهر است. والا اگر جمعیت کوردی در این شهر ساکن بود، لورد کروزن به مقتضای نگرش و تمایل سیاسی خود، آن سکنهی کورد را هم ذکر و هم بزرگنمائی میکرد.
۵-لورد کرزون اورمیه را نه به صورت شهری با سکنهی کورد، بلکه به صورت شهری که از سوی خارج با ترور کوردی تهدید میشد ترسیم میکند:
«تا این اواخر و زمانی که وحشت و ترور کوردی ناشی از قتل و کشتار عصیان شیخ عبیدالله در سال ۱۸۸۰ چیره شده بود، یک پادگان شامل سه فوج سرباز مسلح با توفنگ ورندل در آنجا [اورمیه، برای دفاع از شهر در مقابل کوردها] مستقر بودند» (ص ۶۸۲ چاپ انگلیسی)
“Until recently, and while the Kurdish terror
arising out of the rebellion of Sheikh Obeidullah in 1880 prevailed, a garrison
of three regiments of regulars, armed with Werndl rifles was quartered here.”
(page 536).
نوت: در ترجمهی فارسی اثر، مترجم عبارت «ترور و وحشت کوردی» را حذف کرده است: «تا این اواخر که قتل و کشتار ناشی از سرکشی شیخ عبیدالله در سال ۱۸۸۰ جریان دشت پادگانی شامل سه فوج سرباز مسلح با توفنگ ورندل در آنجا مستقر بودند» (ص ۶۸۲ ترجمهی فارسی). حال آنکه «ترور کوردی» مفهومی کلیدی در تاریخ و مناسبات بسیاری از طوائف و گروههای سیاسی کورد با اورمیه و کلا غرب تورکایلی است.
۶-لورد کرزون، کوردها را به صورت گروهی که قصد تهاجم و اشغال و غارت شهرهای تورکنشین از جمله اورمیه را داشتند تصویر میکند. واضح است که اگر اورمیه شهری کوردنشین، حتی دارای سکنهی قابل ملاحظهی کورد بود، این گروههای اشرار و اشقیاء کورد به تصرف و غارت و قتل عام و کشت و کشتار در آنها اقدام نمیکردند. رابطهی دوستانهی سران هئیت تبشیری آمریکائی با سران اشقیاء کورد و حرفشنوی گروه دوم از گروه اول، که لورد کرزون در پاراگراف زیر به آن اشاره کرده، موضوع قابل توجه دیگری است:
«او [شیخ عبیدالله] .... به فرماندهی چند هزار نفر از مرز گذشته داخل ایران شد. پسرش عبدالقادر شهر ساووجبولاغ را تصرف و به سوی مراغه پیشروی کرد که ایرانیها [تورکها] با شتاب سجیهویشان از آنجا فرار کردند. در میاندوآب [قوشاچای] قتل عام سه هزار تن توسط کوردهای فاتح به وقوع پیوست. به زودی لشکر کورد که بسیاری از ایلات محلی [کورد] هم به آن پیوسته بودند در کوه سیر در خارج دروازههای اورمیه پدیدار شد. این شهر، که ده روز تحت محاصره بود، گفته میشود بیشتر به سبب مذاکرات دوکتور کوچران، از سران هئیت تبشیری آمریکائی که با شیخ روابط دوستانه داشت نجات یافت» (صص ۵۵۳، ۵۵۴ چاپ انگلیسی)
“He (Sheikh Obeidullah) crossed the border into Persia at the head of several thousand men, and his son, Abdul Kader, seized the town of Suj Bulak and advanced upon Maragha, from which the Persians fled with characteristic precipitation. A massacre of 3000 persons was perpetrated by the victorious Kurds at Miandoab. Soon the Kurdish army, joined by most of local tribes, was heard of on Mount Seir outside the walls of Urumiah, which, while beleaguered for ten days, is said to have been saved chiefly by negotiations of Dr. Cochrane, one of the American Mission, who was on friendly terms with the Sheikh.” (pages 553, 554)
۷-لورد کرزون که خود متمایل به بزرگنمائی وزنهی کوردی در تاریخ و سیاست و مخصوصا دموگرافی منطقه است، به دروغپردازیهای برخی از همکاران خود، از جمله سرکونسول بریتانیا در تبریز که در مورد آمار کوردان آزربایجان ارقام نجومی جعل میکرد، به طرزی دیپلوماتیک اعتراض کرده و آنها را غیر قابل قبول میشمارد:
«عدهی کوردهائی که در سرزمین ایران اقامت دارند به شرح ذیل تخمین زده شده است (غیر از کولونیهای کورد در خراسان که راجع به آنها سابقا اشاره کردم): کوردهای مرزی و آزربایجان: ۲۵۰۰۰۰ نفر، کوردهای کوردستان خاص مثل سنندج و اردلان: ۱۲۰۰۰۰، کوردهای کرمانشاه: ۲۳۰۰۰۰ نفر. جمع: ۶۰۰۰۰۰ نفر. از طرف دیگر سرهنگ استیوارت در آخرین گزارش خود (۱۸۹۰) عدهی کوردهای آزربایجان را ۴۵۰۰۰۰ تن نوشته است که تقریبا دو برابر عدهی مذکور در فوق است. در اینجا باید نکتهای را تکرار کنم که بارها خاطرنشان کردم که هیچ وقت ارقام در ایران یک جور و مورد توافق نیست و نمیتوان آنها را با اطمینان کامل قبول کرد ....» (صص ۷۰۲، ۷۰۳ چاپ انگلیسی)
“The figures of those (Kurds) on Persian
territory have been given as follows (exclusive of the Kurdish colonies, of
which I have previously spoken, in Khorasan): Frontier Kurds and Kurds of
Azerbaijan: 250000, Kurds of Kurdistan proper, i.e. Sinna and Ardelan: 120000, Kurds
of Kermanshah: 230000. Total: 600000. On the other hand, Colonel Stewart, in
his latest report (1890) gives the number of Kurds in Azerbaijan as 450000,
which is nearly double the first item in the above calculation. I may here
repeat what I have often said before, that numerical calculations in Persia
agree, or can be accepted with implicit confidence….” Pages 554, 555)
منابع:
۱-لینک
دانلود نسخهی انگلیسی کتاب ایران و مسالهی ایران
Persia and the Persian Question by the Hon.
George Nathaniel Curzon, M.P.
۲-لینک دانلود ترجمهی فارسی کتاب ایران و قضیه ایران، جلد ١ ، کرزن جورج ناتانیل،
مترجم:وحید مازندرانی غلامعلی، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ١٣٨٠
http://ketabnak.com/book/79966/ایران-و-قضیه-ایران#desc_start
۳-مئهران
باهارلی. تركیب جمعیتی - ملی شهر اورمیه و حومهی آن در سال ١٨٦٩
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=185235021836860&id=100010510893154
No comments:
Post a Comment