هدف از بررسی زیرگروههای لهجهای، جوغرافیایی، مذهبی، طائفهای، ... ملت تورک در ایران
مئهران باهارلی - ٢٠٠٦
یئنی وئبلاگ- وبلاگ جدید: ائل، اوبا، اویماقلاریمیز
http://elobaoymaqlarimiz.blogspot.com/
Tuesday, February 07, 2006
سؤزوموز
هویت ملی واحد تورک: خلق تورک، ملتی واحد و غیر قابل تجزیه است
با آن که ملل ساکن در ایران پس از صدها و هزاران سال همزیستی در جوغرافیای مشترک و تبادلات فرهنگی بسیار مرکّب، دارای وجوه اشتراک بیشماری با یکدیگرند، با اینهمه هر کدام صاحب مختصات ملی و هویتی ویژهی بسیاری نیز هستند. از میان مشخصات فارقهی ملت تورک ما (شاخهی شرقی اوغوزهای غربی) خصوصیات اصلی زیر را میتوان برشمرد:
۱)
زبان تورکی و ادبیات مکتوب و شفاهی تورک
۲)
فرهنگ مردمی تورک شامل فرهنگ موسیقیایی – آشیقی – باخشی و رقصهای ملی تورک،
فولکلور تورک، افسانهها و داستانهای مردمی و حماسی تورک، صنایع دستی تورک، قالیبافی
تورک، فرهنگ خوراکی تورک، فرهنگ پوشاکی تورک ...
۳)
تاریخ مشترک مخصوصا در عرصهی دولتمداری که از جمله نتیجهی تاسیس دهها سلسله و
دولت و امپراتوری و حاکمیت بر ایران فعلی اقلا به مدت هزار و دویست سال است. سلسله
و دولتها و امپراتوریهای مذکور میراث و جزئی از هویت تاریخی و حافظهی تاریخی
ملی مشترک ملت تورک ساکن در ایران هستند
٤)
سنن و باورهای اعتقادی اسلام تورک - اسلام مردمی، که عمدتا بر محوریت اسلام
هترودوکس از جمله دو گروه غلات قاراقویونلو و غلات قیزیلباش (از تشیع متصوفه) و
در سه قرن اخیر شیعهی جعفری - نادری (غیر از شیعهی امامی فارسی - عربی است) شکل
گرفته است.
٥)
خودی کردن امر تجددطلبی و تحولخواهی و در این میان استقبال از مودرنیته،
٦)
سکولاریسم در زندهگی شخصی و اجتماعی، و جدائی دین از دولت و لائیسیم مطلق در عرصهی
دولتمداری
٦)
برابری مطلق زنان و مردان و حضور آزادنهی زنان در تمام عرصههای اجتماعی و سیاسی
و اقتصادی و ورزشی ...
و ...
این
خصوصیات، از پارامترهای هویتی و یا خود مشترک همهی گروهها و زیرگروههای ارضی - جوغرافیائی،
طائفهای، لهجهای و مذهبی - اعتقادی تورکزبانان ساکن در ایران میباشند. خود و
هویت مشترکی که باعث میگردد تورکزبانان ساکن در ایران، امروز و در آینده، مانند
گذشته، نه به صورت گروههای قومی و ملی متفاوت، بلکه به شکل یک قوم، خلق و مردم، و
یا ملت واحد تورک متشکل، دستهبندی و تعریف گردند.
هدف از بررسی زیرگروههای لهجهای، جوغرافیایی، مذهبی، طائفهای، ... ملت تورک
غایهی هر نوع تدقیق و بررسی زیرگروههای لهجهای، جوغرافیایی، مذهبی، طائفهای، ... خلق تورک ساکن در ایران، نه سعی به تراشیدن هویتهای قومی جداگانه برای هر کدام و آفریدن اقوام و ملتک و ملتهای جدید و پررنگ نمودن آنها و تجزیهی خلق واحد تورک در ایران (آنگونه که بعضی از تورکولوقها و آزربایجانگرایان دارای ذهنیت صلیبی انجام میدهند)، بلکه بر عکس، تحقق موارد زیر است:
-کومک
به تعمیق شناخت و آگاهی از زبان و فرهنگ و تاریخ و ... ملت تورک
-افزایش
شناسایی و دانش متقابل زیرگروههای پراکندهی خلق تورک از یکدیگر
-تسهیل
آمیزش و نزدیکی و ادغام همهجانبهی زیرگروههای تورک با هم در همهی سطوح و تقویت
و تثبیت انسجام ملی تورک در قالب یک ملت تورک واحد،
-اشتراک
همهی زیرگروههای تورک در ایجاد و شکلدهی به الفبا و املا و زبان ادبی معیار و
استاندارد، ملی، مکتوب و فراگیر تورکی، فرهنگ ملی و هویت فراگروهی تورک در ایران
-همسوئی،
همگرایی و هماهنگی و ایجاد سینرژی در عمل سیاسی در میان زیرگروههای تورک که باعث
تبدیل شدن ملت تورک به یک مرکز قدرت موثر و تعیین کننده در فعل و انفعالات و
روندهای داخل ایران و منطقه شود
-دفاع
از و تضمین حقوق انسانی و گروهی زیرگروههای لهجهای، جوغرافیایی، مذهبی، طائفهای،
... خلق تورک ساکن در ایران
-فعال
کردن فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زیرگروههای ملت تورک در سرتاسر ایران و منطقه به
صورت یک ملت واحد تورک و بدین طریق «سراسری، منطقهای و بین المللی ساختن مسالهی
تورک» که پیششرط حل آن و احقاق حقوق ملی ملت تورک ما از جمله تاسیس دولتهای ملی
خود در مناطق ملی تورکنشین است.
-کومک
به مقابلهی عملی با هویتهای ملی شعوبیه – صلیبی ساختهی ضد تورک مانند ملت ایران
و ملت آزربایجان و تورک آزری و تورک آزربایجانی و .... طرد آنها
....
از همین رو میبایست همیشه و با اصرار تاکید شود: تمام گروههای تورک ساکن در ایران، فارغ از استان و اراضی محل سکونتشان و یا لهجه و شیوهی تورکیشان ویا طائفهشان، و یا مسلک و اعتقاد و مذهب و دینشان و بدون توجه به دیگرنامگذاریها – نامهای جعلی قومی- و هویتتراشیهای مراکز ضد تورک برای آنها، بخشی از خلق و ملت واحد تورک ساکن در ایران میباشند. به عبارت دیگر، در ایران فارغ از محل سکونت، وابستگی طائفهای، باورهای مذهبی و یا خصوصیات لهجهای، «یک خلق تورک»، با «یک زبان ملی واحد تورکی» و با «یک هویت ملی واحد تورک» و با نام ملی «تورک» وجود دارد (که شامل ملت تورکیک و خویشاوند تورکمن نمیشود. ملت «تورک» (اوغوزهای غربی) در ایران و خاورمیانه، غیر از خلق «تورکمن» (اوغوزهای شرقی) در ایران و آسیای میانه است).
پراکندهگی خلق تورک ما و یا تورکان شاخهی شرقی اوغوزهای غربی
خلق واحد تورک ما (شاخهی شرقی اوغوزهای غربی) در خاورمیانه، قفقاز و آسیای صغیر را میتوان بر مبنای سکونت در نیاخاک و وطن به دو گروه عمده تقسیم نمود:
١- تورکهای ساکن در نیاخاک تورک: در مقیاس منطقهای این تودهی تورک ساکن در جوغرافیای به هم پیوستهی وسیع زیر است:
الف- شمال غرب ایران و نواحی مجاور تورکنشین آن – تورکایلی: کلیهی مناطق تورکنشین به هم پیوسته در استانهای چهاردهگانهی آزربایجان غربی، آزربایجان شرقی، اردبیل، گیلان، قزوین، زنجان، همدان، مرکزی، تهران، البورز، قوم، کوردستان، کرمانشاه، لورستان (قسمت کوچکی در شمال آن).
ب- جنوب قفقاز: جمهوری آزربایجان و بخشهائی از جمهوریهای ارمنستان، گورجستان و داغستان روسیه. خلق تورک ما در این ناحیه شامل هر دو گروه که در دورهی اشغال شوروی در راستای تاتاریزه کردن ملت تورک ما به صورت دو گروه ملی جداگانهی «آزربایجانلی» و «آخیسقا – مسخت» نامیده میشدند است. به عبارت دیگر تمام اوغوزهای غربی ساکن در قفقاز، جزء یک ملت واحد تورک، ملت ما هستند.
ج- شمال شرق و جنوب شرق و جنوب تورکیه: آناتولی محل گذار از «شاخهی شرقی اوغوزهای غربی» به «شاخهی غربی اوغوزهای غربی» (تورکهای بومی استانبول – بالکان – جنوب شرقی اوروپا) است. اما در آناتولی، جوغرافیایی که تورکان بومی آن را میتوان دارای خصوصیات شاخهی شرقی اوغوزهای غربی دانست، به تقریب استانهای قارس، اییدیر، آرداهان، ارزروم، ارزینجان، بایبورت، گوموشخانا (در بعضی منابع: آزربایجان تورکیه) و تمام تورکان بومی جنوب شرق و جنوب آناتولی است.
٢- دیاسپوراهای خلق تورک ما (تورکان شاخهی شرقی اوغوزهای غربی): در جمهوری آزربایجان به خطا به «مهاجرین» تورک از آزربایجان به کشورهای اوروپائی و آمریکا «دیاسپورا» گفته میشود، که تعبیری نادرست است. دیاسپوراهای خلق تورک ما (تورکان شاخهی شرقی اوغوزهای غربی) غیر از مهاجرین تورک به کشورهای اوروپائی و آمریکائی است و از قسمتهای عمدهی زیر تشکیل میشود:
الف- دیاسپورای تورک در مرکز ایران: شامل همهی تورکان ساکن در استانهای اصفهان، یزد، کهگیلویه، لورستان (به جز قسمت کوچکی از شمال آن که داخل تورکایلی است) و سمنان و پیرامون آنها که به زبان تورکی سخن می گویند، و – و یا خود را تورک مینامند، و – و یا خود را تورکتبار میدانند.
ب- دیاسپورای تورک در جنوب ایران: شامل اتحادیهی طوائف قشقایی و دیگر تورکان ایلی و غیر ایلی استانهای جنوبی ایران مانند استانهای فارس، کرمان، خوزستان، بوشهر و هرمزگان و پیرامون آنها که به زبان تورکی سخن می گویند، و – و یا خود را تورک مینامند، و – و یا خود را تورکتبار میدانند. «قاشقاییورت» و یا ناحیهی پیوستهی تورکنشین – منطقهی ملی تورک در جنوب ایران در محدودهی این زیرگروه جوغرافیائی قرار دارد.
پ- دیاسپورای تورک در شمال شرق ایران: شامل کلیهی تورکان استانهای خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، مازندران و گلستان و پیرامون آنها که به زبان تورکی سخن میگویند، و – و یا خود را تورک مینامند، و – و یا خود را تورکتبار میدانند. این گروه «تورک» (اوغوزهای غربی)، غیر از دیگر ملت تورکیک خویشاوند و همسایه یعنی ملت «تورکمن» (اوغوزهای شرقی) است. «افشاریورت» و یا ناحیهی پیوستهی تورکنشین – منطقهی ملی تورک در شمال شرق ایران در محدودهی این زیرگروه جوغرافیائی قرار دارد.
د- دیاسپورای تورک در عراق-سوریه – اردن - لبنان – اسرائیل، موسوم به تورکمان: «تورکمان» زیرگروه تاریخی- طائفهای خلق تورک ما (شاخهی شرقی اوغوزهای غربی) به خصوص در کشورهای عربی معاصر است. تورکمان غیر از ملت تورکیک خویشاوند «تورکمن» در شرق دریای خزر (اوغوزهای شرقی) است. («تورکمان»، هویت - واحدی ایلی است، اما «تورکمن» هویتی - واحدی ملی است؛ جمع تورکمان، «تَرَکَمه» است، در حالیکه جمع تورکمن، «تراکمه» است؛ تورکمانها عمدتا گروههایی معتقد به اسلام مردمی و اسلام تورک و یا اسلام هترودوکس از جمله غلات شیعی مانند قاراقویونلو و قیزیلباشی بودهاند، در حالی که تورکمنها گروههایی معتقد به اسلام اورتودوکس و سنی حنفیاند؛ ...).
ر- دیاسپورای تورک در افغانستان (افشارها): در این کشور گروه بسیار کوچکی از تورکان اوغوز غربی به نام افشار در هرات و کابل و احتمالا قندهار و یا پیرامون آنها ساکناند که زبانشان به سرعت در حال مرگ است (احتمالا در حال حاضر تماما مرده است). افشارها بخشی از تودهی بسیار بزرگتر تورکمانها - قیزیلباشهای تاریخی در این کشور هستند. به جز افشارها، همهی این گروههای اصلا اوغوز غربی ساکن در افغانستان، تغییر زبان داده و دریزبان شدهاند.
گئرچهیه هو!
برای مطالعهی بیشتر:
پانتورک، پانآزربایجانیسم، تورک باوری، تورکیسم، پانتورکیسم، پانتورکیکیسم، تورانیسم
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_20.html
ایضاحاتی در بارهی کاربرد مودرن و دموکراتیک دو نام تورک و آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/10/blog-post_9.html
مناطق ملی در ایران؛ و منطقهی ملی و یا اتنودموگرافیک تورک در شمال غرب آن
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_19.html
تورک صرفاً نام قومی-ملی اوغوزهای غربی است، نه همهی ملل تورکیک
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_12.html
در ایران شش ملت و اقلیت ملی تورکیک وجود دارد، هیچ کدام از آنها «آزربایجانی» و یا «تورک آزربایجانی» نیست
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_11.html
در ایران چهار ملت تورکیک با نامهای تورک، تورکمن، خلج و قازاق زندگی میکنند
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/06/blog-post_9.html
روح دوکترین آزربایجانگرایی عَلَم کردن هویت آزربایجانی به جای هویت ملی تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_85.html
ایراندا نه «آزهربایجانلی» وار، نه «آزهربایجان تورکو» و نه باشقا بنزهر اویدورما و قوندارما ملتلهر و کیملیکلهر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_10.html
اصطلاح «ایران تورکچولهری»، صرفاً میتواند محصول مغز علیل و پاک باختهی یک آزربایجانگرای ضد تورک باشد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_95.html
در هویت ملی آزربایجانی، «انکار هویت ملی تورک» مندرج و مستتر است
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post.html
بحرانهای آزربایجانگرایانه
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_1.html
آزربایجانگرایی تالشی: گل بود به چمن نیز آراسته شد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_95.html
باز هم ملت جعلی آذربایجان، اعتراض به تیتر خبر آیت الله منتظری
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/11/blog-post_8.html
در ایران، یک «مسالهی تورک» وجود دارد و یک «مسالهی حق تعیین سرنوشت ملت تورک». مسالهای به اسم آزربایجان و حق تعیین سرنوشت آزربایجان و ... وجود ندارد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_5.html
تورکان تکانی خوردهاند. هویت ملی تورک در حال شکلگیری، اما بر مبانی مبهم و نه چندان درست است
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_29.html
ایراندا تورک خالقی اؤزونه «تورک» دییهر. بو دا مسالهنی بیتیریر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post.html
لهجهگرائی، طائفهگرایی و محلیگرایی، سه مانع عمده در مسیر روند ملت شدن خلق تورک در ایران
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_47.html
جوغرافیای انسانی خلق تورک در منطقه
http://sozumuz1.blogspot.com/2023/05/blog-post_9.html
هدف از بررسی زیرگروههای لهجهای، جوغرافیایی، مذهبی، طائفهای، ... خلق تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_9.html
ناکارآمدی، ناقص و عقیم و غیر واقعی بودن آزربایجانگرایی صرف
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_23.html
Türk yérine koloniyal Azerbaycan Étnosu-Milleti qavramı Quzéyde de iflas étmekdedir
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/turk-yerine-kolonliyal-azerbaycan.html
قانون تشکیل ایالات و ولایات مشروطه و تجزیهی منطقهی ملی تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_24.html
نقشهای نادرست، ذهنیتی مغشوش، طرزی مضر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_29.html
«تورکیستان» ایله «تورکییه» دوغرویسا، «تورکایلی» ده دوغرودور
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_64.html
مناطق ملی در ایران، و منطقهی ملی و یا اتنودموگرافیک تورک در شمال غرب آن
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_19.html
نام و ترکیب تورکایلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_25.html
موضوعِ بحث وطن (تورکایلی) ایسه، گئریسی تفرّعات
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_31.html
تورکایلی، احمد جواد
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_6.html
جمهوریتخواهی فارسی و مسالهی ملی در ایران، نگاهی به طرح پیشنهادی و. انصاری-س. مددی
No comments:
Post a Comment