نهای به آن چشمهای مهربان و پر اومید
خانمی تورک از تبریز زبان از وضع اسفناک زبان و ادبیات تورکی مینویسد-٢٠٠٢
مئهران باهارلی
Wednesday, February 12, 2003
سؤزوموز
۱-خانمی تورک از تبریز زبان به شکایت گشوده، از وضع اسفناک زبان و ادبیات تورکی مینویسد
و از تهدید زبان و ادبیات تورکی و رو به انقراض رفتن آن (در واقع منقرض کردن آن)
ابراز تاسف میکند. ایشان در این نوشتهی کوتاه اما پرمغزشان، به مسائل اساسی متعددی
اشاره میکند: آموزش ندادن زبان تورکی، استفاده از الفبای عربی - فارسی به عنوان
خط و کتابت تورکی، مشکل بودن تورکی معیار و مکتوب برای مردم (که از تحصیل به زبان
تورکی محروم نگاه داشته شدهاند)، تهاجم بی حد و حصر زبان فارسی به زبان تورکی و
تهدید کردن دائرهی لغات تورکی و خارج کردن لغات بکر و واژههای گویای تورکی از
زبان مردم، نبود لغتنامههای معتبر تورکی، ... او در این وضعیت اسفناک تنها دلیل
منقرض نشدن زبان تورکی در ایران را تعداد زیاد تورکها میداند.
ایشان به موازات نامهای صحیح و دقیق «تورک» و زبان و ادبیات «تورکی»، در تبعیت از ادبیات رسمی و دولتی، نامهای نادرست آذری و آذریزبان را هم به کار برده که موضوع قابل بررسی دیگری در زمان دیگری، است.....
وبلاگ ایراندوست - زبان آذری مهجور و نامنسجم [1]
«سلام، من یک آذری هستم. یا بعبارت خودمانیتر یک ترک با تمام خصوصیات یک زن ترک، علاقمند به زبان گویش و ادبیات ترکی. دلم میخواهد کمی غرغر کنم و شکایت کنم. اما نمیدانم از کی و به کی باید غر بزنم. دوستان آذریزبان میدانند که هر خانه لهجه و گویش مخصوص به خود دارد. زبان آذری هیچ کجا آموزش داده نمیشود. خط و کتابت این زبان با استفاده از الفبای عربی (یا همان فارسی خودمان) است که بعلت کمبود حروف این الفبا بسیار مشکل مینماید. خواندن نوشتاری به زبان آذری برای بسیاری از خود ما آذریها مشکل و صعب است. تهاجم بیحد و حصر زبان فارسی لغات بکر و واژههای گویای این زبان را تهدید میکند. حتی یک خودآموز یا لغتنامهی معتبر برای این زبان موجود نیست. تنها مسالهای که این زبان را از انقراض حفظ میکند، تعداد روزافزون آذریهاست و بس. نوشته شده در ساعت 2:53 AM توسط nazanin»
۲-آقایی فارس از تهران در کتاب هفته شمارهی ٨٤ از ضرورت گفتن و نوشتن «مردم» به زبان شیرین مادری نوشته، دولت را به خاطر قصور در حفظ و تعالی این زبان ملی و مادری شیرین بازخواست میکند. اما مردمی که ایشان در نظر دارد نه میلیونها هموطن تورک، کورد، عرب، بلوچ، تورکمن و لور، بلکه افغانستانیان مهاجر در ایران است:
«بگو، بنویس، به زبان شیرین مادری- سید علی کاشفی خوانساری
مدتی پیش این افتخار را داشتم که در دورهی کوتاه مدت آشنایی با ادبیات کودک در خدمت گروهی از اهل قلم افغانستان باشم؛ جمعی از مهاجران افغانی ساکن در مشهد. سی و چند نفری میشدند، دختر و پسر، شاید از شانزده هفده ساله تا سی و چند ساله. کتابهای چاپ شده و آثار فراوان مطبوعاتی داشتند. کارشان چه بود؟ مردها بیشتر کارگر ساختمانی بودند، بعضیها هم قالیباف یا خیاط یا طلبه. دخترها هم که کاری نداشتند. با همهی مشکلات، با همهی موانع و با همهی ناملایمات، دغدغهی ادبیات کودک داشتند. مجلههایشان را دیدم. مجلههای مختلف افغانی برای کودکان و نوجوانان. مجلاتی چاپ مشهد و قم و تهران و شعرها و قصههایی به زبان شیرین فارسی. شعرهایشان زیبا بود و قصههایشان و مقالهها و تصویرهایشان. مهربان بودند و باصفا و ساده و دوستداشتنی و صمیمی. قول دادم شعرها و داستانهایشان را چاپ کنم. چگونه، خودم هم نمیدانم. اما نتوانستم به آن چشمهای مهربان و پرامید «نه» بگویم.
آهای اهالی سیاست! من دیپلماسی نمیدانم. اما اجازه بدهید بپرسم: برای حفظ و تعالی زبان ملی و هویت تاریخیامان، برای زبان مادری، برای این یادگار چند هزارساله چه کردهاید؟ برای کودکان و نوجوانانی که به زبان ما و شما صحبت میکنند و بسیاری مشتاقند که این زبان را و این خط را رها کنند، چه فراهم کردهاید؟ کدام جایزهی جهانی، کدام یارانه، کدام فرصت مطالعاتی، کدام سمینار و اتحادیهی جهانی، کدام... »
۳-اگر اشتباه نکرده باشم میتوان از این نوشتهی دوم چنین برداشتی کرد: در حالی که شهروندان افغانستانی ساکن ایران حق آموزش و تعلم به زبان شیرین مادری آن هم از سوی دولت ایران را دارند، و دولت در صورت قصور در این امر مستحق بازخواست شدن است، اما ایرانیان از حق آموزش و تعلم به زبان مادری خود برخوردار نبوده و دولت هیچگونه مسئولیتی در این زمینه ندارد و لزومی به بازخواست آن هم نمیباشد. و میتوان به چشمهای مهربان و پر اومید تورکهای ایران که خواهان تعلیم و تعلم به زبان مادری و ملی خویشاند «نه» گفت!!!!
البته به نظر من دولت ایران مسئول آموزش و تعلم شهروندان خارجیای که به ایران مهاجرت کرده ویا پناهنده شدهاند، آن هم به زبانهای مادری و ملیشان میباشد، همانطور که برای آموزش همهی زبانهای ملی و مادری شهروندان خود نیز مسئول است.
اومیدوارم و بسیار اومیدوارم که برداشت من از نوشتهی آقای کاشفی درست نبوده باشد و با این اومید به عنوان یک تورک به آقای سید علی کاشفی خوانساری پیوسته و در حمایت از این حق انسانی - نه فقط برای افغانستانیان ساکن ایران - بلکه برای ایرانیان ساکن ایران نیز - میگویم:
بگو، بنویس، به زبان شیرین مادری!
آهای اهالی سیاست! من دیپلوماسی نمیدانم. اما اجازه بدهید بپرسم: برای حفظ و تعالی زبان ملی تورکی و هویت تاریخی تورکمان، برای زبان مادری، برای این یادگار چند هزارساله چه کردهاید؟ برای کودکان و نوجوانانی که به زبان ما و شما صحبت میکنند و بسیاری مشتاقند که این زبان را و این خط را رها کنند، چه فراهم کردهاید؟ کدام جایزهی جهانی، کدام یارانه، کدام فرصت مطالعاتی، کدام سمینار و اتحادیهی جهانی، کدام...
گئرچهیه هو !!!!
No comments:
Post a Comment