Wednesday, September 9, 2020

گییوم دولیل-١٧٢٣: اورمیه شهر افشارها و سرزمین تورکمان‌ها، خالی و به دور از کورد و آسوری

گییوم دولیل-١٧٢٣:

 

اورمیه شهر افشارها و سرزمین تورکمان‌ها،

خالی و به دور از کورد و آسوری

 

مئهران باهارلی


یک کارتوگرافیست‌ فرانسوی به نام گییوم دولیل[1] معروف به تهیه‌ی نقشه‌های دقیق از اوروپا و مخصوصا یئنگی دونیا - قاره‌ی آمریکای تازه کشف شده، در سال ١٧٢٣ نقشه‌ای از قلمروی دولت تورک قیزیل‌باش (صفوی) در سال‌های پایانی عمر آن به زبان فرانسوی ترسیم کرده که در تاریخ کارتوگرافی اهمیت بسیاری دارد[2].

در داخل این نقشه، گییوم دولیل به طرزی منحصر به فرد، توضیحات و اطلاعات مختصر اما ذی‌قیمتی را در باره‌ی دموگرافی - تبارشناسی جمعیتی شهر، دریاچه و مملکت - منطقه‌ی اورمیه درج کرده است. وی در این توضیحات اورمیه را به صورت «مملکت افشار»، و نواحی جنوب آن را مسکن «تورکمان‌ها» معرفی کرده؛ مملکت اورمیه را به دور و خالی از عناصر قومی کورد و آسوری، و کوردستان را ناحیه‌ای در شمال عراق امروزی نشان می‌دهد. به سبب اهمیت این تثبیت‌ها آن‌ها را در زیر یک به یک بررسی کرده‌ام:




١-اورمیه مملکت افشار: در نقشه در کنار شهر اورمیه توضیحات زیر داده شده است (ترجمه از فرانسوی توسط مئهران باهارلی):

اورومی: آوشار (افشار) که والی‌شان همیشه دومین شخص سلطنت ایران می‌باشد. ساکنان محمدی (مسلمان) مملکت (اورمیه) آوشار نامیده می‌شوند و همه نهایتا در سواره نظام خدمت می‌کنند.

Ouroumi: Awchar dont le Vice-roi est toujours la seconde personne de la couronne de perse. Les habitans mahometans du païs sont nommés awchar, et sont tous destinés a servir dans la cavalerie.

این نقشه در سال ١٧٢٣ در دوره‌ی حاکمیت شاه تهماسب دوم قیزیل‌باش (صفوی، حاکمیت ١٧٢٢-١٧٣٢) ترسیم شده است. در آن سال‌ها تهماسب‌قلی خان و یا نادرشاه بعدی، نائب السلطنه‌ی وی بود. (تهماسب‌قلی خان در سال ١٧٣٢، شاه عباس سوم پسر شاه تهماسب دوم را به جای او بر تخت سلطنت نشاند. در سال ١٧٣٦ شاه عباس سوم را خلع کرده خود با نام نادرشاه بر تخت سلطنت نشست. در سال ١٧٤٠ رضاقلی میرزا پسر بزرگ نادرشاه افشار، شاه عباس سوم و شاه تهماسب دوم ،هر دو را در سبزوار به قتل رسانید).

در نقشه‌ی دیگری که گییوم دولیل در سال ١٧٢٤ ترسیم کرده[3]، در کنار اورمیه اطلاعات آتی داده می‌شود:

اورومی، جایی که در آن یک والی وجود دارد.

Ouroumi ou il ya a un viceroy

با این وصف، بنا به این دو نقشه‌ی گییوم دولیل: «اورمیه مملکتی افشاری، و دارای والی و یا بیگلربیگی از افشارها است؛ طائفه‌ای که دومین شخص سلطنت دولت قیزیل‌باش و یا نائب السطنه همیشه از آن‌ها می‌باشد. افشارهای اورمیه سواره نظام اوردوی دولت قیزیل‌باش را تامین و تشکیل می‌دهند»

٢-منطقه‌ی اورمیه، مسکن تورکمان: در نقشه‌ی گییوم دولیل، بخش جنوبی مملکت اورمیه با حروف بزرگ به صورت مسکن و موطن «تورکمان‌ها که در چادرها زنده‌گی می‌کنند» نشان داده شده است.

تورکمان‌ها در چادرها زنده‌گی می‌کنند

Turcomans vivans sous des tentes.

گییوم دولیل در این توضیح، تورکمان را به معنی رایج در آن دوره که بعدها در ایران و آزربایجان فراموش شد به کار برده است. یعنی اعقاب بخشی از اوغوزها - تورکمن‌های آسیای میانه و دیگر گروه‌های تورکیک و مونقولیک شرق و شمال دریای خزر که در دوره‌ی اسلامی به خاورمیانه و قفقاز و آسیای صغیر و شبه جزیره‌ی بالکان  (جمهوری آزربایجان، ایران، عراق، سوریه، تورکیه‌ی فعلی، بولغارستان، یونانستان و ... امروزی) مهاجرت کرده و در موطن جدید هنوز ساختار طائفه‌ای – کؤچه‌ری (کوچروی) و خصائل و علائق آسیای میانه‌ای خود را حفظ کرده بودند. بنابراین تورکمان یک زیرگروه اوغوزهای غربی بوده، مفهوم و آنتیته‌ای متفاوت از تورکمن و یا اوغوزهای شرقی است. به بیان ساده تورکمان، تورک طائفه‌ای - کوچنده در خاورمیانه، قفقاز و آسیای صغیر است.

البته ارتباط اورمیه با تورکمان‌ها صرفا عبارت از مسکن و موطن تورکمان‌ها بودن اورمیه نبود. بلکه منطقه‌ی اورمیه در قرون گذشته بخشی از جوغرافیای موسوم به تورکمانیای غربی – عوثمان‌لی هم بود[4].

٣- کوردستان در شمال عراق کنونی: در نقشه‌ی گییوم دولیل، کوردستان و یا منطقه‌ی محل زیست انبوه کوردان، در جنوب و غرب شهرزور، نزدیک مرز ایران اما در داخل عراق (منطقه‌ی سلیمانیه) و در شمال غرب آن کشور نشان داده شده است. هرچند در آن دوره و پیش از آن در مناطق مختلف شمال غرب و غرب ایران گروه‌های پراکنده و منفرد کورد وجود داشتند، اما کوردها به طور انبوه صرفا در شمال غرب عراق می‌زیستند. توسعه‌ و پیش‌روی منطقه‌ی کوردنشین در شمال غرب و غرب ایران هم‌چنین در جنوب تورکیه، امری مربوط به قرون بعدی است.

٤- نستوری‌ها - آسوری‌ها در کوردستان عراق: در نقشه‌ی گییوم دولیل، تنها گروه نستوری – سریانی  – آسوری - کلدانی و یا محل سکونت انبوه آسوریان در منطقه، داخل کوردستان یعنی در شمال عراق نشان داده شده است.

٥-نبود کورد و آسوری در منطقه‌ی اورمیه: بنا بر نقشه‌ی گییوم دولیل در مملکت اورمیه، چه شهر و چه حومه و پیرامون آن، جمعیت و گروه قومی – طائفه‌ای کورد و آسوری و ... وجود نداشت[5]. به واقع اسکان آسوریان در آزربایجان غربی و منطقه‌ی اورمیه، پروژه‌ی دولت‌های استعماری اوروپایی به منظور تغییر دموگرافی منطقه و ایجاد پایگاهی برای مسیحیان - آسوریان در غرب آزربایجان، و امری مربوط به قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم است. هم‌چنین جنوب و غرب استان آزربایجان غربی و مناطق جنوبی - شرقی استان‌های کوردستان و کرمانشاه امروزی - که اساسا و برای قرن‌ها تورک‌نشین و موغول‌نشین بودند - در قرون اخیر مرحله به مرحله، به ویژه پس از جنگ جهانی اول و در دوره‌ی پهلوی کوردنشین شده‌اند[6].

٦-دریاچه و روستای شاهی: در نقشه‌ی گییوم دولیل، نام دریاچه‌ی اورمیه به صورت «شاهی دریاسی» و نام شبه‌جزیره‌ی شاهی به صورت «شاهی» ثبت، و توضیحات زیر داده شده است:

شاهی دریاسی، دریاچه‌ی شاه که شور است

Chahi deriasi- lac du roi, il est salé

شاهی و یا شهر شاه

Chahi ou ville du roi

نام اصلی شبه‌جزیره‌ی مذکور «شاهو تالا» است. «شاهو تالا» عبارتی موغولی و به معنی تالای شاه، تالای متعلق به شاه، اولنگ قوروق شده برای خاقان (جنگل، بیشه‌زار، چمن‌زار متعلق به شاه که استفاده از آن‌ها برای دیگران منع شده) است. حرف « و » در آخر شاهو، پسوند مالکیت سوم شخص مفرد در زبان موغولی؛ و «شاهو» به معنی از آن شاه، متعلق به شاه است. مانند «خاقانو» که به معنی از آن خاقان، متعلق به خاقان است[7]. «تالا» و تلفظ لهجه‌ای آن «توْلا» کلمه‌ای موغولی - تورکی و به معنای دوزلوک، قوروق است (تالا - توْلا: جنگل کوچک تحت مراقبت، زمین باز در جنگل، بیشه، بیشه‌زار، چمن‌زار، دشت، زمین دشت، استپ، صحرا، منطقه‌ی سبز، مجازاً قوروق، قرق، قورُق؛ سبزه، سبزیجات، ...). نام روستای «تولا ته‌په – تالا ته‌په» در بخش نازلوی اورمیه هم از همین ریشه و به معنی تپه‌ی دارای بیشه و چمن‌زار است (نام تالاته‌په از طرف دولت به نام جعلی و فارسی «طلاتپه» تغییر داده شده است).

پس از نامیده شدن شبه‌جزیره‌ی شاهو به صورت شاهو تالا، دریاچه‌ی اورمیه نیز با انتساب به آن شبه‌جزیره «شاهو تالا گؤلو» و یا به اختصار «شاهو گؤلو» نامیده شد. با این وصف، نام صحیح و تورکی شبه‌جزیره، «شاهو تالا یاریم‌آداسی» (Şahu Tala Yarımadası)، و نام صحیح و تورکی دریاچه‌ی اورمیه، «شاهو تالا گؤلو» (Şahu Tala Gölü) و یا به اختصار «شاهو گؤلو» (Şahu Gölü) بوده، شاهی فورم فارسی شده و غلط این نام است.

٦-تلفظ صحیح توپونیمها: یکی از خصوصیت‌های مهم نقشه‌ی گییوم دولیل، ثبت فورم‌های اولیه و قدیمی بسیاری از نام‌های تورکی در منطقه است. مانند ثبت «آوشار» به جای افشار، «قاراچیمه‌ن» به جای قره چمن، «کۇسا قۇنان» به جای کوزه کنان، .... و یا ثبت نام محلی بین تبریز و دریاچه‌ی اورمیه به شکل «نادارلو» که تلفظ تورکی فورم عربی نام طائفه‌ی تورک نظرلو و یا مستقیما کلمه‌ی تورکی «نادارلی» به معنی خوش و خرّم است[8].



[1] Guillaume Delisle (De L'Isle), 1675 –1726
[4] برای داخل بودن اورمیه در تورکمانیا-تورکمانیه:
غرب و جنوب دریاچه‌ی اورمیه تا زنجان-سلطانیه و همدان-کنگاور، بخشی از تورکمانیا-تورکمانیه
تورکمانیه-مملکت تورکمان، تورکمانیای غربی-عثمان‌لی و تورکمانیای شرقی-عجم
گاسپار دروویل: اهالی اورمیه، افشار و از نژاد تورکمان، اصلا از تورکمانیا (آناتولی)، دلیر، راغب به نظامی‌گری، متمدن‌ترین مردم ایران، و دائما در معرض تجاور کوردها هستند
نام و ترکيب تورک‌ایلی
شاه تهماسب، «خاقان تورکستان»، پادشاه تورک‌زمین
[5] برای نبود کورد و آسوری در اورمیه:
گییوم دولیل-١٧٢٣: اورمیه شهر افشارها و سرزمین تورکمان‌ها، خالی و بدور از کورد و آسوری
ا. اسمیت و ه.گ.او. دووایت (١٨٣٣ میلادی): بومی نبودن کوردها در اورمیه
تركیب جمعیتی-ملی شهر اورمیه و حومه آن در سال ١٨٦٩ : تورک ٩٢ درصد، کورد ٢،٤ درصد
بنا به لورد کرزون: اورمیه‌ی سالهای ۱۸۹۲ سکنه‌ی کورد نداشت
ویلیام جکسون در سال ١٩٠٥: شهر اورمیه خارج از سرزمین کوردها و فاقد اهالی کورد است
خاطره‌ای از علیرضا نظمی افشار در رابطه‌ی اورمیه‌ی تورک با گروه‌های کورد و نبود جمعیت قابل ملاحظه‌ی کورد در آن در سال ۱۹۴۸: تورک ٨٨،٢ درصد، کورد ٢،٤ درصد
[6] غرب –اوروپا-روسیه مصمم است که به حضور تورک در محل اتصال قفقاز-خاورمیانه-آسیای صغیر یعنی محل التصاق تورک‌ایلی و آزربایجان ایران، جمهوری آزربایجان و جمهوری تورکیه، مخصوصا در غرب آزربایجان پایان دهد. اشغال قره‌باغ و ٢٠ درصد از جنوب غرب رسپوبلیکای آزربایجان توسط روسیه-ارمنستان، ایجاد «هویت ملی آزری-آزربایجانی» به جای هویت ملی تورک، مهاجرت گسترده‌ی مسیحيان در قرن نوزده به غرب آزربایجان و مخصوصا آسوری‌ها به حوالی اورمیه-سلماس، آغاز تغییر سیستماتیک اسامی جوغرافیایی تورکی به اسامی جعلی فارسی توسط دولت ایران از آزربایجان غربی (اورمو-اورمیه به رضائیه، سالماس-سلماس به شاهپور، ...)، اسکان پی در پی صدها هزار پناهنده‌ی کورد عراقی در استان آزربایجان غربی توسط دولت‌های پهلوی و جمهوری اسلامی، «شهر اقوام نامیدن» اورمیه (در حالی‌ که شهرهای سنندج و تهران و اصفهان و رشت و ... بسیار بیشتر از اورمیه مسکن اقوام گوناگون هستند)، کوردنشین و کوردستان نشان دادن شهرها و روستاها و دیگر مناطق تورک‌نشین استان آزربایجان غربی، ... همه اقداماتی در راستای هدف استراتژیک تورکی‌زدایی از غرب آزربایجان است.
سرزمین کورد: از قارس و ارزروم تا شیراز و اصفهان، از تبریز تا حلب
[7] قرائت عبارات موغولی سکه‌های ایلخان‌لی و جالاییرلی؛ و ریشه‌ی کلمه‌ی تورکی زنگین
[8] موشتولوق-مژده‌نامه‌ی تورکی سروده شده به امر نادرشاه به مناسبت تولد تیمورخان نوه‌ی او و محمدشاه گورکان

No comments:

Post a Comment