بهنزهر قوندارما (جعل مشابه): روند جایگزین کردن کلمات فارسی و عربی مشابه به جای کلمات اصلی تورکی
مئهران باهارلی
در زبان محاورهای و مکتوب تورکی، به دلیل رسمی نبودن زبان تورکی و ممنوعیت نظام تحصیلی تورک و مطبوعات و رسانههای سراسری تورک و .... و سیاست همهجانبهی رسمی دولت ایران برای توسعهی زبان فارسی در میان تورکها و فارسسازی آنها، کلمات تورکی به سرعت با کلمات فارسی و عربی جایگزین میشوند. اما به موازات این، یک روند تاریخی جداگانهی دیگر هم وجود دارد که در نتیجهی آن کلمات تورکی با کلمات مشابه آنها به زبانهای فارسی و عربی تعویض میشدند و میشوند.
١-این روند که من آن را «بهنزهتمه – یئیلهمه – اورناتما – اونوتما – قوندارما» (مشابه دیدن، برتر شمردن، جایگزین کردن، فراموش نمودن، ریشه تراشیدن) و یا مختصرا «بهنزهر قوندارما» (جعل مشابه) مینامم، دارای شروط - مراحل آتی است:
-وجود یک کلمهی تورکی - موغولی که به لحاظ ظاهری شبیه به یک
کلمهی فارسی - عربی است و یا شبیه به آن گمان میشود.
-برای مدتی کلمهی فارسی - عربی به سبب تشابه ظاهری با کلمهی
اصلی تورکی - موغولی، در بعضی از متون مکتوب و گفتار مردم به جای آن بکار برده
میشود. در این دوره از کلمهی اصلی تورکی – موغولی همچنان در بعضی از متون و
گفتارهای دیگر استفاده میشود.
-به سبب متعالی و باپرستیژ و برتر و یا مقدس گمان کردن زبانهای
فارسی و عربی، کاربرد کلمهی مشابه فارسی - عربی با گذشت زمان بیشتر، و کاربرد
کلمهی اصلی تورکی - موغولی کمتر میشود.
-کلمهی مشابه فارسی - عربی، کاملا جای کلمهی اصلی تورکی – موغولی
را گرفته و آن را از زبان محاوره و مکتوب حذف میکند و دیگر کلمهی اصلی تورکی –
موغولی در متون و زبان محاورهی تورکی به هیچ وجه بکار برده نمیشود.
-به سبب عدم کاربرد، نسلهای آتی که فقط کلمهی فارسی – عربی جایگزین
را دیده و بکار بردهاند؛ فورم، معنی و ریشهی کلمهی اصلی تورکی - موغولی را
تماما فراموش میکنند.
-با فراموش کردن معنی و ریشهی کلمهی اصلی تورکی موغولی و خود آن، نسلهای جدید برای کلمهی جایگزین فارسی - عربی اکنون رایج شده و به جای شان نزول واقعی آن، شان نزول و ریشهشناسیهای مردمی، عامیانه، بی پایه و غیر علمی بر اساس زبانهای فارسی و عربی ارائه و یا جعل میکنند.
٢-در زبانهای دیگر هم مشابه همین روند مشاهده شده است. به عنوان نمونه در زبانهای اوروپایی برای مدتهای طولانی کلمات این زبانها با مشابهان آنها به لاتینی جایگزین میشد.
دلیل جایگزین کردن آگاهانهی کلمات تورکی با کلمات فارسی و عربی (و کلمات لاتینی به جای کلمات اوروپایی در قرون وسطی) را میتوان چنین برشمرد:
-زبانهای فارسی و عربی (و لاتینی) زبانهای باپرستیژ و برتر و مقدس (عربی زبان اسلام، فارسی زبان تشیع، لاتینی زبان کلیسای کاتولیک و ....) شمرده میشد.
-عامل دوم دوزبانه بودن ناسخین است. در بسیاری از متون قدیمی تورکی، ناسخین دوزبانه با هدف ادبیتر کردن اثر خود و یا هنرنمایی صرف، کلمات تورکی را به همراه کلمات مشابه فارسی و عربی آنها بکار بردهاند و یا کلمات فارسی و عربی مشابه را جایگزین کلمات تورکی موجود در متن اصلی کردهاند.
- عامل دیگر تلاش برای ایجاد نوعی ریتم و آهنگ در اشعار و سرودهها و متون مسجع است که باعث میشد مولفین و مخصوصا سرایندهگان تورک، کلمات تورکی و مشابه آنها به فارسی و عربی را پشت سر هم ردیف کنند. به عنوان نمونه در ادبیات آشیقی و کتاب دهده قورقوت این وضعیت به وفور دیده میشود. این سبک دقیقا معادل رپینگ (Rapping) در موزیک رپ معاصر غربی است که کاربرد انواع رایمینگ – سجع و قافیه (Complex Rhyme Schemes, Internal Rhymes, Offbeat Rhymes, Multisyllabic Rhymes) از مولفه های اصلی آن است.
- بعضی از مولفین میخواستند که آثار و متونشان توسط عوام و طبقات به زعم آنها پایینی و پست اجتماع خوانده و درک نشود. در تورکیه این رفتار که مولف برای مشکل کردن متن و سروده برای عوام از کلمات عربی و فارسی قولومبه و سولومبه استفاده میکند «لوغات پارالاما» (Lügat Paralama) نامیده میشود. این پدیده مخصوصا در میان روحانیون شیعهی تورک دیده میشود که عمدا و اغلب برای فضلفروشی در صحبتهای خود به جای کلمات تورکی که همه آن را درک میکنند، کلمات نامفهوم و زمخت فارسی و عربی را بکار میبرند.
-نوع دیگری از «لغات پارالاما» وجود دارد که در میان گؤزقامانها و افراد شیفته و والهی فرهنگ و هویت غیر خودی شده دیده میشود. مانند مانقورتها و گؤزقامانهای پانایرانیست (کسروی و ...) که با اصرار کلمات فارسی نامانوس و یا پارسی سرهی جعلی را، و یا غربزدههایی که کلمات اوروپایی دارای معادل در زبان تورکی را در گفتار خود بکار میبرند. اسلامگرایان و بنیادگرایان اسلامی هم با همین سائقه به استفاده از کلمات عربی مهجور اصرار دارند. نمونههای دیگر جریانات اسلامیست و عثمانلیگرا در تورکیه که کلمات فارسی و عربی رایج در زبان عثمانلی را، و آزربایجانگرایان که کلمات فارسی و عربی و روسی موجود در زبان رسمی دولت جمهوری آزربایجان را، خودی گمان میکنند و آنها را به جای کلمات تورکی بکار میبرند هستند.
٣-در یک پدیدهی دیگر، کلمات خارجی فارسی و عربی و روسی عمدا از طرف مقامات و نخبهگان، به منظور تغییر دادن ماهیت زبان و یا صراحتا تبدیل تورکی به زبانی هیبرید و سپس از بین بردن کامل آن به آن داخل میشوند. در این مورد، اغلب هیچ شباهت ظاهری بین کلمهی اصلی تورکی و کلمهی جایگزین شدهی فارسی و عربی و روسی به جای آن وجود ندارد. دو میوهی تیپیک این پدیدهی منحط، زبانهای هیبرید «فاذری» در ایران و زبان «آزربایجانجا» در جمهوری آزربایجان است:
فاذری: از طرف دولت، مقامات مانقورت و گؤزقامان و رسانههای دولتی برای نابود ساختن زبان تورکی در ایران اعمال میشود. یک جملهی فاذری، نوعا یک جملهی تماما فارسی است که صرفا در آخر آن -دی به معنی است (آن هم در زبان محاوره به جای -دیر) بکار رفته است.
آزربایجانجا: زبانی است که توسط رژیم استالینیستی شوروی اختراع شد و اکنون زبان رسمی و معیار در جمهوری آزربایجان است. در آزربایجانجا، علی رغم آنکه دارای سینتاکس تورکی است، تقریبا همهی کلمات تورکی قابل فهم مردم و مستعمل در متون ادبی تورکی گذشته حذف، و به جای آنها کلمات فارسی و عربی و روسی جایگزین شدهاند.
٦-لارس جوهانسون روند موضوع بررسی در این مقاله را کوپی کود (Copy code) مینامد. در تورکیه مولفین برای نامیدن این روند و یا مشابهان آن اصطلاحات متفاوتی مانند کوپیالاما، کونتامیناسیون و بولاشما (Kopyalama, Kontaminasyon, Bulaşma) را بکار بردهاند. من برای انعکاس دقیقتر عملکرد و مراحل این روند، آن را «بهنزهتمه – یئیلهمه – اورناتما – اونوتما – قوندارما» (Benzetme, Yéyleme, Ornatma, Unutma, Qondarma) (مشابه دیدن، برتر شمردن، جایگزین کردن، فراموش نمودن، ریشه تراشیدن)، و یا مختصرا «بهنزهر قوندارما» (Benzer qondarma) (جعل مشابه) مینامم.
٧-روند «بهنزهر قوندارما» باعث حذف شدن هزاران کلمه و مخصوصا اسم خاص تورک - موغول – آلتایی و جایگزینی آنها با کلمات و اسامی خاص مشابه فارسی - عربی در میان تورکان ساکن در ایران شده است. مانند تبدیل اهر تورکی ← یار فارسی، اهرهنلهر تورکی ← یارانلار (در ادبیات تصوفی)، اوراقوت تورکی ← عورت (به معنی زن)، جاراو تورکی ← چاره (تورکه جاراو ← تورکه چارا)، آشیق تورکی ← عاشق عربی، آییل تورکی ← عائلهی عربی، جان تورکی (به معنی ارزشمند و گرانمایه و نیکو) ← جان و جهان فارسی، تورکمن تورکی ← تورکمانند و شاهسون تورکی ← شاهسوند با پساوندهای فارسی، ایناللی ← ایمانلو (نام طائفهای تورک)، پسوند دای و تای موغولی ← دار فارسی (جهبهتای ← جبهدار)، تور تورکی ← طور عربی، کول و گؤل تورکی ← گل فارسی، آباجای تورکی ← عموجه، دولقادای ← ذوالقدر (نام طائفهای تورک)، سینیر ← ثغور، پسوند مکان تورکی قا ← گاه-جا، کهلهمه (دعا) ← کلمه، کهلهمهت (دعاها) ← کلامات،، دایی ائزئن ← زن دایی، ساز اونده ← سازاندا - سازنده، ماتقا ← مدحه، باراقا ← بارگاه، خوجا ← خواجه، قاییر ← قادر، ایمره ← امیر، ایمرهن ← عمران، چیرای ← چهره، سایید ← سید، اونلار ← آنلار، آقی ← اخی، چاغری ← جعفری، اوتمان ← عثمان، بایرام ← بهرام، قارامان ← قهرمان، اوروز ← عروج، ....
No comments:
Post a Comment