در ریشهیابی اصطلاح تورکه سایا:
به سبک و قاعدهی تورکان؛ سخن صریح و جسورانه، عملی،
متمرکز بر موضوع و معطوف به نتیجه
مئهران باهارلی
در زبان تورکی اصطلاحی به صورت «تورکه سایاق» - «تورکه سایا» به معنی به سبک و قاعدهی تورکان، سخن صریح و عملی، متمرکز بر موضوع و معطوف به نتیجه وجود دارد که از لحاظ تشکل و تحول فورم و معنا با «تورکه جارا»[1] مشابه است. در این مورد نیز حرف «ق» در آخر فورم اولیه که «تورکه سایاق» است، مانند معادل آن حرف «و» در آخر «تورکه جاراو»، حذف شده و سپس فورم حاصلهی سایا به سبب شباهت با کلمهی فارسی سادا – ساده، بر آن معانی جدید نادرستی بار شده است. تورکه جاراو ← تورکه جارا، تورکه سایاق ← تورکه سایا
تحولات معنایی سایاق:
فورم اولیهی قسمت سایا، کلمهی سایاق تورکی به معنی قاعده و طرز است. این کلمه مشتق از فعل سایماق به معنی شمردن است، و در چند مرحله دوچار تحول معنایی شده است:
١- معنی اولیهی «سایاق» شمارش و شماره و شمار، حساب و علم حساب و .... بود. اکنون هم یکی از معانی سایاق در زبان تورکی حساب است. از این ریشه است سایاقچی (حسابگر، حسابرس)، سایاقلاماق (محاسبه)، سایاما (محاسبه، حساب، خرج)، سایاماجی (محاسبهگر)، سایاو (حساب)، سایاولاماق (حساب کردن)، سایغاماق (شمردن، محاسبه کردن)[2]، سایی (عدد، شماره)، ساییم (شمارش، سرشماری)، سایپاماق (خرج کردن)، ساییتیم (استاتیستیک)، ....
٢- «سایاق» تدریجا در اثر تشابه ظاهری به «سیاق» عربی (همریشه با سوق و سائقه و ....) که به معنی طرز و طریقه و روش است[3]، در دیوانهای دربار دول تورک مانند سلجوقیان و .... معنی ثانویهی قواعد محاسبه و نوشتن حساب را کسب کرد و به یک اصطلاح فنی محاسبان تبدیل شد: (از این رو قواعد نوشتن حساب را «سیاق» نام کردند. غیاث اللغات، آنندراج)؛ (علم حساب و نوشتن حساب. ناظم الاطباء). از همینجا «سیاقات» به معنی حساب و کتاب (ملوک آل سلجوق به هر دو سه سال وزیری از وزرای خویش ... به جانب مکرانات میفرستادند، حساب معاملات و سیاقات خراج آن طرف روشن میگردانید. المضاف الی بدایع الازمان)، و «خط سیاق» («خط سیاقی») به معنی خطی بود که اهل دفتر و دیوان، و مردم عادی مخصوصا کسبه اعداد، مقادیر و اوزان را با آن مینوشتند (نوعی از خط که بدان اهل دفتر دیوان اعداد، مقادیر و اوزان را نویسند. ناظم الاطباء). همانگونه که مشاهده میشود همهی اصطلاحات سیاق و سیاقات و خط سیاق و .... در ارتباط با عدد و حساب و در ضمن مربوط به تورکان و دیوانهای دول تورک (سلجوقیان، ...) است[4].
٣-در مرحلهی سوم کلمهی «سایاق» تورکی، در اثر تشابه به «سیاق» عربی، معنی عمومی طرز و سبک و روش را (نه فقط در محاسبه)، اما باز مربوط به تورکان یعنی طرز و سبک و روش و قاعدهی تورک را کسب کرد. زیرا کلمهای با ریشهی تورکی و یک اصطلاح فنی دیوانهای دول تورک بود. (در الفبای لاتین تورکی سیاق عربی (siyaq) و سایاق تورکی (sayaq) با دو املای متفاوت نوشته میشوند).
فورم تورکه سایا – Türke Saya
در بعضی از لهجهها اصطلاح تورکه سایاق با حذف ق از آخر کلمهی سایاق به صورت «تورکه سایا» تلفظ میشود. پدیدهی حذف «ق» از آخر کلمات حادثهای معمول در زبان و لهجههای تورکی است و نمونهی مشابه دیگر آن، تبدیل «تورکه جاراو» (یاراق) با حذف حرف و در آخر آن، به «تورکه جارا» (چارا) است.
معنای اولیهی اصطلاح تورکه سایاق: سخن صریح و عملی
ترکیب «تورکه سایاق» (به صورت تفصیلی: «تورکه سایاق اولان»)، اصطلاحی که تورکان با افتخار و مباهات در مورد خود به کار میبرند، لفظا به معنی طرز و سبک و روش و قاعده از آنِ تورک، گفتار و رفتار تورکانه؛ و معنی مجازی آن سخن صریح و عملی، بدون رودرواسی و ملاحظه و تعارف و خجالت و ترس، با جسارت، بدور از لفاظی و ابهام، بدون مخفی کردن حقیقت، با پرداختن به اصل مطلب، متمرکز بر موضوع و معطوف به نتیجه که تورکان با آن شناخته میشدند است. ظاهرا در تشکل این معنی مجازی، دوگانهی تورک و تاجیک موثر بوده است. زیرا همانگونه که در طول تاریخ و مخصوصا در نظر خارجیان و غربیان از تورکها استریوتیپ افرادی صریح و عملی ساخته شده بود، از تاجیکها (فارسهای بعدی) هم استریوتیپ کسانی که به سبب غل و غش و یا ترس و خجالت و ... صراحتا نیت و هدف و منظور واقعی خود را بیان نمیکنند و یا با تعارف و لفاظی و ریاکاری و ... حتی ضد آن را بر زبان میآوردند ساخته شده بود.
تورکوسو Türküsü: «تورکه سایا» بعضا مترادف با کلمهی «تورکوسو» (لفظا به معنی «تورکیاش») به معنی مجازی لُبّ کلام، اصل مطلب، به زبان و بیانی قابل فهم و .... است. اصطلاح تورکوسو از آنجا پیدا شده که زبان تاجیکی (فارسی بعدی) برای تورکها نامفهوم بود و علاوتا قابلیت افاده کردن بسیاری از مفاهیم که آنها را میشود به راحتی با زبان تورکی بیان کرد را ندارد. به همان جهت برای بیان واضح و کافی و دقیق مطالب لازم است که تورکی آن را (تورکوسو) بکار برد و یا به تورکی و طًرزی تورک یعنی قابل فهم آن را بازگفت.
تورکهسوْو Türkesov: اصطلاح مرتبط دیگری در تورکی به شکل «تورکهسوْو» (در اصل «تورکسوْو») وجود دارد. در این اصطلاح پسوند –سوْو به معنی کیمی، گیبی؛ به فارسی مانند، شبیه، -وار، -وش، گونه و ... است. این پسوند در تورکی ما صرفا دارای یک فورم سْوو بوده و تابع قانون هماهنگی اصوات نیست: دهلیسوْو (دیوانهوار، کمی دیوانه)، اوزونسوْو (کمی دراز)، ... پسوند سوْو فورمی از پسوند –سیگ، -سوگ در تورکی قدیم به همین معنی است: اهرسیگ (مانند مرد). بنابراین نوشتن و تشریح آن به صورت ساو نادرست است. واریانتهای گوناگون پسوند سوو در زبانهای تورکیک گوناگون (تورکیه، تورکایلی، جمهوری آزربایجان؛ تورکمنی، قاقاووز، باشقورت، قومیق، آلتای، خاقاس، تووا، ...) وجود دارد. در تورکمنی: داماقسوْو (حریص، پرخور)، در قومیقی: اوستدهنسوُو (مغرور)، قیزغانچسوُو (خسیس)، در خاقاسی: خوومزوخ (سولقون)، ... این پسوند در تورکی تورکیه کوتاه و تبدیل به –سی و –سو شده است[5]. در تورکی ما فورم «–یمسوْو»، معادل –یمسی در تورکیه هم وجود دارد: آجیمسوْو (آجیمسی، اندکی تلخ)، گؤیومسْو (گؤکسو، کمی آبی)، ساریمسوْو (ساریمسی، کمی زرد)، .... در تورکیه فورمهای –یمسهک و –یمسهرهک و .... هم وجود دارند: دهلیمسهک، دهلیمسیریک (دیوانه، مجنون، ....)[6]
اصطلاحات مشابه در زبانهای دیگر
وجود اصطلاحات مشابه با «تورکه سایاق» در زبانهای اوروپایی به معنی سخن صریح و عملی، این تثبیت را که معنی مجازی نخستین تورکه سایاق، گفتار و رفتار صریح و عملی است تائید میکند. به عنوان نمونه در زبان انگلیسی (To Talk Turkey) لفظا به معنی به تورکی صحبت کردن، و مجازا به معنی داشتن سخن و صحبت صریح و عملی، به دور از لفاظی و دورویی، به اصل مطلب پرداختن و در اغلب موارد به یک توافق (در معامله) رسیدن است[7]. کلمهی Turkey در این اصطلاح انگلیسی هم اغلب به اشتباه به صورت بوقلمون ترجمه شده است. حال آنکه به معنی تورکانه، منسوب به تورکها است، عینا مانند اسم Turkey که تا این اواخر در زبان انگلیسی برای نامیدن کشور تورکیه بکار میرفت و ربطی به بوقلمون نداشت، بلکه به معنی سرزمین تورک بود.
تحول معنایی تورکه سایا به ساده و بی غل و غش
در ایران به سبب مکتوب نبودن زبان تورکی، مردم تورک به مرور زمان منشاء و فورم و معنی اصلی بسیاری از کلمات و اصطلاحات تورکی را فراموش کرده و در طی روند «بهنزهر قوندارما» (جعل مشابه)[8] برای آنها، اما این بار بر اساس کلمات و اصطلاحات مشابه فارسی و عربی، معانی جدیدی حمل میکنند. در مورد تورکه سایا هم همین حادثه رخ داده و شباهت سایا به کلمهی فارسی ساده– سادا، باعث شده که «تورکه سایا» که در اصل به معنی سخن صریح و جسورانه بود، به صورت ساده، بی پیرایه، خودمانی، صادقانه، بی غل و غش، خوش قلب معنی شود که غلط و نادرست است. همانگونه که تورکه جارا به معنی مفید و مناسب تورکان به تورکه چارا و یا چارهی تورک تبدیل و به غلط معنی شده است.
حتی عدهای از ناسیونالیستهای فارس افراطی و پانایرانیستها و تورکستیزان (و بعضی از تورکهای عوام و یا خودحقیرپندار متاثر از آنها) «تورکه سایا» را به صورت یک ناسزا و توهین با بار منفی شدید و به معنی سادهلوح و احمق و زودباور، و به منظور تحقیر و شیطانسازی از نام و هویت ملی تورک بکار میبرند. در حالیکه اصطلاح «تورکه سایاق» را مردم تورک که فوق العاده به تورکیت افتخار میکنند در مورد خود، آن هم با مباهات بکار میبردند. در نتیجه منطقا غیر ممکن است «تورکه سایا» دارای هر گونه بار منفی اولیه بوده باشد. بار منفی جدید از سوی تورکستیزان بر آن حمل شده است.
دو نکتهی جالب توجه:
١-در ایران و تورکایلی صرفا معنی اصلی تورکه سایا (صحبت صریح و متمرکز بر موضوع و معطوف به نتیجه) فراموش شده است. اما در حیطهی عثمانلی خود این اصطلاح هم فراموش گشته است. چنانچه امروزه در تورکیه به جای «تورکه سایا»، اصطلاح «حربی قونوشماق» (Harbi Konuşmak) به معنی صریح، بدون مخفی کردن حقیقت، مردانه، سخن گفتن بکار میرود[9].
٢-«تورک» نام ملی و خودنامگذاری مردم تورک در تورکایلی و ایران است که در اصطلاحاتی مانند «تورکه سایاق» (گفتار و رفتار از آنِ تورکان)، «تورکه جارا» (درمان از آنِ تورکان)، «تورکه سوو» (مانند تورک)، «تورکوسو» (به بیان تورک)، «تورک دویونو» (گره تورکی) در قالیبافی، .... هم منعکس و ابدی شده است. آیا آزربایجانگرایان و ایرانگرایان که در صدد تحمیل هویتهای ملی ضد تورک و استعماری و نژادپرستانهی آزربایجانی و آزری و ایرانی و تورک آزربایجانی و ... بر ملت «تورک» هستند، این اصطلاحات را هم به «آزربایجانلییا سایاق»، «ایرانییه چارا»، «تورک آزربایجانی سوو» و «آزری دویونو» (گره آزری) تغییر خواهند داد؟
سان دیدن، سایین – سایقیلی، ساغیش گونو ...
در تورکی باستان مصدری به شکل سانگماق (Sañmaq) وجود داشت. حرف نگ (ñ) در این فعل در طول تاریخ در چند مسیر جداگانه به حروف ن، ی، غ، و، ... تبدیل شده و در هر مسیر کلمات جدیدی از آن مشتق شده است:
-ن: سانماق: به معنی
شمردن و معنی ثانوی گمان و ظن کردن. «سانی» به معنی دانه و عدد (در خوراسان)، «ساناق»
به معنی شماره، و مصدر مرکب «سان دیدن» در زبان فارسی (ترجمهی «سان گؤرمهک»
تورکی و معادل «ساناماق») از همین ریشه است. در اینجا «سان» به معنی تعداد و «سان
دیدن» به معنی شمارش تعداد سربازان و عساکر از سوی فرمانده و یا مقامی عالیرتبه
است.
-ی: سایماق: به معنی شمردن
و معنی ثانوی احترام گذاردن. ارتباط احترام و شمردن در عباراتی مانند «او که عددی
نیست» یعنی او قابل احترام و جدی گرفته شدن نیست و ... هم مستتر است.
-غ: ساغماق: به معنی شمردن. در این شکل، کلمهی «ساغیش» به معنی شمارش و حساب و رقم، «ساغیشلاماق» به معنی محاسبه و حسابرسی، و «ساغیش گونو» به معنی روز حساب (قیامت) است.
ریشهشناسیهای نادرست سایا
قسمت سایا در اصطلاح تورکه سایا همانگونه که نشان داده شد مخفف سایاق به معنی قاعده و طرز است. ریشهشناسی سایا بر اساس «سایا» شخصیتی در میتولوژی تورکیک مرتبط با تابستان و از اینجا نوعی شعر و ترانهی فولکلوریک بهاری همریشه با سایاچی ... نادرست است. اساسا اینگونه ارتباط به لحاظ گرامری و معنایی هم غیر ممکن است. سایا در تورکه سایا نمیتواند یک شخص باشد. زیرا در آن صورت ترجمهی آن «شخص سایا به تورک» میشود که بی معنی است. ربط دادن سایا به مشتقات فعل سایماق به معنی محترم شمردن مانند سایین و سایقیلی هم به همین علت نادرست است، زیرا در این صورت میباید «تورکو سایا» میشد نه «تورکه سایا» (خود تورکو سایا هم بی معنی است: او (چه کسی؟) به تورک احترام بگذارد). ارتباط دادن سایا در تورکه سایا با سایا در ضرب المثل «سایا بیر اولار، او دا پیر اولار» نیز، بیجاست. زیرا کلمهی سایا در این ضرب المثل تلفظ «سایییا» یعنی به لحاظ عددی و در شماره در بعضی لهجهها است و ربطی به «سایا» که مخفف سایاق است و یا سایا به معنی ترانهی فولکلوریک ندارد. ایضا معنی کردن تورکه سایا به صورت مانند تورک بودن، مثل تورک و.... هم دقیق نیست. تورکه سایاق و مخفف آن تورکه سایا به معنی گفتار و رفتار به طرز و قاعدهی تورکان، با صراحت، جسورانه، متمرکز بر موضوع و معطوف به نتیجه است.
تورکه سایاق – تورکه سایا TÜRKE SAYAQ - TÜRKE SAYA
[1] ریشهشناسی نام «تورکه جاراو – تورکه چارا» طب مردمی تورک
[2] SAYAK: 1. Hesap
SAYAKÇI:
1. Hesapçı
SAYAKLAMAK:
Hesaplamak
SAYAMA:
Muhasebe
SAYAMACI:
Muhasebeci
SAYAV:
Hesap
SAYAVLAMAK:
Hesaplamak
[3] Siyak: (a. i. sevk'den) sözün gelişi, sözün
(öncesinin sonrasına olan) uygunluğu, ifâde şekli.
[4]
خط تورکی سیاق – سیاقی
[5] Bilgit SAĞLAM. ÇAĞDAŞ TÜRK LEHÇELERİNDE ŞEKİL BİLGİSİ
ORTAKLIKLARI. YÜKSEK LİSANS TEZİ
https://www.academia.edu/34680737/Cagdas_Turk_Lehcelerinde_Sekil_Bilgisi_Ortakliklari
[6] delimsek ~
delimsirik √ deli+mse+k ~ deli+msi+r+ik Sersem, salak,
çılgın, delişmen. DS II delimsirek [delimisirek, delimsek, delimserek,
delimsirik, delimsük, delimsirek, delirek, delisem, delisen, delümsek] (Isp.,
Dz., Ay., Mn., Bo., Sn., Ama., Hat., Es., Tr.) 1413a. deli + benzerlik eki olan
+msI (kekremsi, mavimsi) +rek küçültme ekinden oluşmuştur. bk. Tietze 2002:583a
Yekpare KARAKI YAŞAR KEMAL’İN ROMANLARINDA ÇUKUROVA AĞZINA AİT SÖZCÜKLER VE
ETİMOLOJİLER
[7] Lets Talk Turkey: To discuss something frankly and practically, get to the point.
The term often refers to settling a business deal.
[8] بهنزهر
قوندارما (جعل مشابه): روند جایگزین کردن کلمات فارسی و عربی مشابه به جای
کلمات اصلی تورکی
[9] Harbi Konuşmak: Teklifsiz (senlibenli) konuşma; açık ve doğru konuşmak; gerçeği
gizlemeden, erkekçe, mertçe konuşmak; açık söylemek
No comments:
Post a Comment