ما و چند کجروی در حرکت ملی کورد
مئهران باهارلی
Monday, December 20, 2010
سؤزوموز
ملت کورد، هم در تورکیه و هم در منطقه برای احقاق حقوق ملی خویش، در حال انجام مبارزهای سخت و طولانی و در عین حال به لحاظ اصولی محق است. این حقوق کمابیش همانهایی هستند که ما نیز برای تحصیل آنها تلاش میکنیم. در گذشته موضع کشور تورکیه در قبال حرکت ملی کورد (امپراتوری عوثمانلی در برخی از برهههای زمانی، جمهوری تورکیه کلاً) اشتباه بود. این موضع هم اکنون، به دلائل بسیار کوردی، تورکی، منطقهای و بین المللی، در جهت مثبت در حال تغییر است. در این راستا، در برخی از کشورهای منطقه از جمله تورکیه و عراق شاهد تحقق حقوقی مانند پذیرفته شدن رسمی هویت کرد، ارتقاء موقعیت زبان کوردی به زبان رسمی و یا زبان تحصیل در مناطقی که کوردان در آن میزیند و ادارهی امور کوردان در این مناطق توسط خودشان در سطوح مختلف هستیم. این گشایشها در جهت منافع ملی و توسعه سیاسی-اجتماعی- فرهنگی کشورهای منطقه و بهروزی مردمان آن و در این میان کوردها است.
اما حقانیت مبارزه برای حقوق ملی، به چند افراطیگری و کجروی مشکلساز که در حرکت کورد ریشه دوانیده و در حال تظاهر افزاینده است، یعنی تروریسم کوردی، توسعهطلبی-الحاقگرائی کوردی، شوونیسم قومی کوردی و تهدید خلق تورک ما به پاکسازی قومی، و عملکرد ناسیونالیسم کوردی به مثابهی متفق پانایرانیسم و توسعهطلبی ارمنی و یونانی و ماشه و ابزار دولتهای امپریالیستی و صلیبی ضد تورک شدن آن حقانیت نهمیبخشد. این مواضع و رفتارهای نابخردانه مستقیماً خلق تورک ما و تورکایلی و منافع ملی وی را تهدید میکند. تا زمانی که حرکت ملی کورد در ایران و منطقه به این رفتارها و مواضع مخرب پایان نهدهد، آیندهی روابط تورک-کورد و تورکایلی-کوردستان بیش از بیش تنشدار خواهد شد و حتی قابلیت آن را خواهد داشت که سرنوشت منطقه را به جهاتی بسیار خطرناک سوق دهد. از این روند نیز، همه و در درجهی اول خود خلق کورد متضرر خواهد شد.
توسعهطلبی و الحاقطلبی کوردی
خلق تورک و سرزمینهای تورک در معرض تهدید توسعهطلبی کوردی قرار دارند:
١-به دلایل گوناگون، نرخ رشد جمعیت در جامعهی کورد بسیار بالاتر از نرخ رشد جمعیت در میان تورکهای همسایهشان است. این امر که باعث افزایش بلا انقطاع جمعیت کوردها در منطقه میشود، به نوبهی خود در خطوط تماس تورک-کورد در ایران، عراق و تورکیه مسائل بیشمار اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایجاد کرده است. بعضی از گروههای کوردی، با سوء برداشت از این واقعیت جمعیتشناسانه، این گونه میاندیشند که با افزایش جمعیت کوردها در منطقه، حدود و قلمروی کوردستان نیز بلاانقطاع گسترش مییابد. به عبارت دیگر، کوردستان این گروههای کووورد، سرزمینی با مرزهای نامعلوم و سیال و سیار است که سطح آن پیوسته در حال انبساط است. اینگونه گروهها با سوء استفاده از روند مدام توسعهی مساحتی مناطق زیستی کوردان، هدف گسترش مداوم مرزهای کوردستان آرمانی خود و یا دولت کوردستان بزرگ و واحد و مستقل را دنبال مینمایند. این سیاست توسعهطلبانه و ایردنتیسم (الحاقطلبی) کوردی، مشابه سیاست حکومتهای افراطی ارمنستان، روسیه، اسرائیل و ... در مورد گسترش مرزهای خود به بهانهی حضور و یا گسترش مراکز ارمنینشین، روسنشین و یا یهودینشین در کشورهای همجوار و مناطق ملی همسایه است.
٢- ذهنیت و سیاست توسعهطلبانه- الحاقطلبانهی برخی از گروههای کوردی، صرفاً متوجه بخشهای غربی جنوب آزربایجان نیست. این ذهنیت توسعهطلبانه و ایردنتیسم کوردی (علاوه بر مناطق عربی) همهی مناطق تورکنشین در منطقهی ما را هدف قرار داده و به صورتی جدی تهدید میکند: در تورکیه نواحی ایغدیر، قارس، آرداهان، ... ؛ در عراق نواحی کرکوک و پیرامون آن؛ در جمهوری آزربایجان نواحی لاچین، نخجوان و پیرامون آن؛ در سوریه نواحی قامیشلی، باییربوجاق و پیرامون آن؛ در خراسان نواحی بجنورد، قوچان، ...؛ و در تورکایلی همهی غرب آن از ماکو، خوی، سالماس، اورمو، سولدوز، سایین قالا، تیکان تپه، تا اسدآباد، قروه، بیجار، یاسوکند و سونقور ...
تروریسم و خشونتخواهی کورد
تروریسم کوردی مسالهای پیچیده است. در اینجا به اختصار به چند مورد مرتبط به ملت تورک ما اشاره میشود:
١-خلق تورک در تورکایلی از دورهی صفویان - که به ویژه در آغاز ظلم و اجحاف بسیار به سنیان منطقه از جمله کوردها نمودند - به طور مداوم در معرض تهاجمات و قتل عامهای انجام شده توسط طوائف و دستهجات اشرار مسلح کورد قرار داشته است. تا ظهور شیخ عبیدالله نهری در دهههای آخر قرن نوزده، این تهاجمات در فورم غارت و چپاول شهرها و روستاهای تورک و خونریزی و کشتار و قتل عام اهالی تورک آنها توسط عدهای از طوائف سرکش و دستهجات اشرار مسلح کورد بود. با ظهور شیخ عبیدالله نهری به تهاجمات مسلحانه این دستهجات و طوائف و اشرار کورد به مراکز تورکنشین و کشتار اهالی تورک آنها، بُعد ملیتگرائی کوردی و یارگیری بازیگران منطقهای (فارس-تاجیک، ارمنی، آسوری، ...) و قدرتهای استعماری و امپریالیستی صلیبی (روسیه، بریتانیا، فرانسه، ...) نیز اضافه گشت. در قرن بیستم و بعد از پیدایش حزب دموکرات کوردستان، کومله و به ویژه پکک و پژاک، این حملات تحت نام مبارزهی مسلحانه و جنگ چریکی و ... کم کم و به طور فزایندهای رنگ و خصلت تروریسم سازمانیافته و کشتار و خونریزی آگاهانه نیز به خود گرفت.
٢-عملیات مسلحانه و تروریستی گروههای کورد در غرب آزربایجان و شبکهی وسیع قاچاق انسان، اسلحه و مواد مخدر که برای فینانسمان این شبکه و عملیات در آنجا ایجاد کردهاند، و واکنش نظامی دولت ایران بدان، سبب میلیتاریزه شدن منطقهی تورکنشین؛ ایجاد وضعیت جنگی مداوم و اتموسفر خوف و انهدام و مرگ؛ متوقف شدن رشد و توسعهی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی؛ شدیدتر و گستردهتر شدن نقض حقوق بشر توسط دولت جمهوری اسلامی ایران در این منطقه از تورکایلی، و عموماً عقبماندهگی همهی جانبهی غرب آزربایجان در یک صد و پنجاه سال اخیر شده و میشود.
٣-تودهی تورک بیدفاع روستائی و شهرنشین ساکن در این منطقه از تورکایلی که قرنهاست – بر خلاف کوردان- مطلقاً غیرمسلح و به دور از رفتارها و خوی جنگجویانه میباشد، برای حفظ خود از حملات مسلحانه و تروریستی کوردها و تهدید شدن به قتل عام، ناچار به دولت ایران پناه برده به آن نزدیک میشود. این نزدیکی هر چند مشروع، با توجه با ماهیت و سیاستهای تورکستیزانه دولت فارس ایران، باعث پررنگتر شدن و تعمیق فاناتیزم شیعی فارسی و در نتیجه عقبماندهگی فرهنگی- اجتماعی- سیاسی هرچه بیشتر خلق تورک میگردد.
٤-تروریسم، توسعهطلبی- الحاقطلبی، ملیتگرائی شوون و تهدید به تصفیهی قومی که خلق تورک از سوی گروههای مسلح و زیادهطلب و خشونتخواه کورد مواجه با آن است، باعث شده که در یک صد و پنجاه سال اخیر بخش عمدهی انرژی تورکهای ساکن در غرب آزربایجان به جای متمرکز شدن بر سیاستهای استعماری و نژادپرستانهی دولت ایران و عنصر قومی مسلط فارس بر آن، به این مسائل منحرف شده و تلف گردد. این نیز، با توجه به وزنهی عنصر تورک و نقش تعیین کنندهی تاریخی وی در معادلات سیاسی ایران، باعث به تعویق افتادن حل مسالهی ملی در ایران میشود. به عبارت دیگر، یکی از مهمترین عوامل در عدم گشایش در حل مسالهی ملی در ایران در تاریخ معاصر، بعد از ماهیت تورکستیز ناسیونالیسم فارسی حاکم بر دولت ایران و حامیان صلیبیاش، تروریسم-خشونتخواهی و توسعهطلبی - الحاقطلبی کوردی است.
٥-عملیات تروریستی گروه پکک در منطقه و به ویژه در تورکیه هم مستقیماً و هم غیر مستقیم بر علیه منافع ملی خلق تورک ما است. در طول تاریخ توسعه، رفاه و دموکراتیزاسیون تورکیه همواره تاثیرات بسیار مثبت و فوری بر منطقه، ایران و مناطق تورکنشین ایران از جمله تورکایلی داشته است. زیرا تورکیه - بر خلاف ایران - در منظومهی جهان تورکیک و اوروپا قرار دارد. دارای تجربهی دموکراسی و سکولاریسم است و یک کشور چندملتی نیست (اکثریت مطلق تورک، و دارای اقلیتی کورد است). در این جهان تورکیک و اوروپایی خشونتخواهی و عملیات مسلحانه و تروریسم جائی نهدارد. این گونه رفتارهای بیخردانه و خرابکارانه مانند عملیات تروریستی و جنگ مسلحانه و چریکی و .... سد راه دموکراتیزاسیون تورکیه و در نتیجه دموکراتیزاسیون منطقه و ایران است. اما پکک متعلق به جهان دیگری، خاورمیانه و توتالیتر است. بنا به اتحادیهی اوروپا و ایالات متحده و ..... پکک یک تشکیلات تروریستی است. این تشکیلات استالینیستی-مائوئیستی تمامیتخواه، که خشونتورزی و آدمکشی و خونریزی و تروریسم را تحت نام مبارزهی مسلحانه و جنگ چریکی و ... به کار میبرد، شاید در ذهنیت خاورمیانهای معارض و یا گریلا شمرده شود، اما نه در ذهنیت اوروپائی و جهان تورکیک که تورکیه بخشی از آنها است.
تروریسم کوردی در خدمت توسعهطلبی ارضی و الحاقگرائی کوردی
انجام عملیات خشونتآمیز، مسلحانه و تروریستی پی در پی گروههای کورد در غرب آزربایجان و سرزمینهای تورک و یا در مناطقی که دو خلق کورد و تورک در جوار هم و به صورت در هم میزیند، انتخابی آگاهانه و استراتژیک است. گروههای کوردی از این انتخاب، چند هدف را- به شرحی که خواهد آمد- دنبال میکنند:
١-یکی از نتایج میلیتاریزه کردن غرب آزربایجان و انجام عملیات تروریستی در آن توسط گروههای کورد، همانگونه که در قرن اخیر به دفعات دیده شده است، فرار و کوچ پیوستهی اهالی تورک از منطقه (معمولاً به فارسستان)، و از طرف دیگر مهاجرت و ورود بلاانقطاع جمعیت کورد (از بخشهای کوردنشین ایران و حتی عراق و تورکیه) به منطقه است. گروههای مسلح و تروریست کورد، از انجام عملیات تروریستی خود در اراضی آزربایجان و میلیتاریزه کردن آگاهانهی آن، در درازمدت به عنوان روشی راهبردی برای تغییر بافت دموگرافیک و اتنیک منطقه به له خود و پاکسازی قومی مناطق غربی تورکایلی، از ماکو، سالماس و اورمو تا بیجار، قوروه و سونقور از تورکها استفاده میکنند.
٢-پناه بردن واکنشی تودههای تورک بیمناک از تروریسم کوردی به دولت ایران و نیروهای امنیتی و نظامیاش، باعث تقویت حس تعلق او به هویت ملی ایرانی و مانع رشد خودآگاهی ملی تورک و در نتیجه تسهیل روند ذوب و آسیمیلاسیون او در هویت ایرانی میشود. این وضعیت، همانگونه که به خیر سیاستهای تورکزدائی و فارسسازی دولت ایران است، مقبول گروههای ملیتگرای افراطی کورد نیز میباشد. زیرا از یک تودهی همسایهی تورک، که به لحاظ فرهنگی- اجتماعی و سیاسی عقبمانده، فاقد شعور ملی، غرق در فاناتیزم دینی، ذوب شده در هویت ایرانی، بیخبر از حقوق ملی خود و عاجز به قیام برای دفاع از منافع ملی خویش است، همه چیز - و در درجهی اول سرزمین و وطن و خانه و خاک - وی را به راحتی میتوان گرفت و تصاحب کرد.
٣- گروههای کورد، نزدیک شدن واکنشی تودههای بیدفاع تورک به دولت ایران، از خوف مبارزه مسلحانه، ترور، غارت و کشتار توسط گروههای مسلح و شبکههای قاچاقچیگری کورد را به عنوان بهانهای برای زیر آبزنی و جنگ روانی بر علیه خلق تورک بهکار میبرند. در این استقامت، آنها در تبلیغات خود، خلق تورک را به صورت طرفی که در سرکوب خلق کورد با دولت ایران همکاری میکند تقدیم میکنند. این نیز، در افکار عمومی جهانی، باعث موجهتر جلوه کردن و ایجاد مشروعیت و حقانیت برای ادعاهای ارضی گویا کوردهای مظلوم بر خاک گویا تورکهای ظالم و در نتیجه تسهیل امر الحاق مناطق استراتژیک تورکنشین غرب آزربایجان و تورکایلی به کردستان بزرگ و آرمانی این گروهها میشود.
٤-گروههای کورد به ویژه کوردهای اوجالانی و یا وابستهگان به پکک، عملیات مسلحانه و تروریستی خود را اصولاً در اراضی آزربایجان اجرا میکنند. دولت ایران نیز کسانی از این گروهها را که دستگیر میکند، عموماً در همان مناطق به محاکمه کشیده و به عقوبت میرساند. انعکاس اخبار این حوادث به ویژه در رسانههای خارجی، این تصور را به وجود میآورد که این مناطق آزربایجان، در اصل خاک کوردستاناند. چرا که گروههای کوردی عملیات خود را در این مناطق انجام میدهند، محاکمات در این مناطق برپا میگردد و مجازاتها نیز در این مناطق انفاذ میشود. در نتیجه همه چیز نشانگر کوردستانی بودن این مناطق است. گروههای کوردی، از جریان داشتن مجادله و جنگ خود با دولت ایران در این بخش از آزربایجان، به صورت بسیار موثر در انجام تبلیغات توسعهطلبانه خود استفاده میکنند. کل این سیستم سوررئالیستی، در برخی ناظران این حس و اعتقاد را پدید آورده است که نوعی هماهنگی و پیمان اعلام نهشده بین دولت ایران و گروههای تروریستی کورد توسعهطلب در ایجاد تصور غیر واقعی کوردستانی بودن مناطق غرب آزربایجان وجود دارد.
٥-شبکهی وسیع قاچاق انسان، اسلحه و مواد مخدر که گروههای کوردی برای فینانسمان عملیات تروریستی خود ایجاد کردهاند، باعث انباشت سرمایه در میان قشر وسیعی از کوردهای مرزنشین به ویژه مهاجرین جدید شده است. این نیز به خود از یک طرف طبقهی متوسط تورک در منطقه را تضعیف نموده، و از طرف دیگر طبقهی جدیدی از مافیای ثروتمند کوردی را ایجاد کرده است که سرمایهی نامشروع و غیر قانونی خود را برای خرید و تملک اراضی در شهرهای استراتژیک تورک و کوردستانسازی آنها بهکار میبرد.
تهدید خلق تورک به پاکسازی قومی
١-نامهای اشخاصی چون شیخ عبیدالله نهری، اسماعیل آقا سیمکو و ...، در نزد خلق تورک مترادف با کشتار و قتل عام، تهاجم و غارت و مرگ و ویرانی، خشونتخواهی و افساد و خونریزی و لشکرکشی و ... است. اما این نامها در ادبیات سیاسی کورد، به قهرمانان ملی مبدل شدهاند. تاکنون حتی یک گروه و یا شخصیت کورد، از خلق تورک بابت ظلمها و بیرحمیهای غیر انسانی اشقیای مذکور عذر نهخواسته است. این رفتار، باعث ایجاد حس بسیار عمیق بیاعتمادی در خلق تورک نسبت به گروههای کورد گردیده است. زیرا به نظر خلق تورک، قهرمان ساختن از اشرار مذکور توسط شخصیتها و گروههای کورد معاصر دارای پیامی بسیار صریح به وی است: اگر خلق تورک وطن خود را ترک نهکند، باز هم و در اولین فرصت بدست قهرمانان کورد دیگری مانند نامهای مذکور، به همان عاقبت مبتلا خواهد شد.
٢-حزب دموکرات کوردستان، بابت ماجراجوئیها، تحریکات و کشتارهائی که در سال اول انقلاب از خلق تورک انجام داد، تاکنون از وی عذر و پوزش نهخواسته است. بر عکس، خلق تورک که معروض به کشتار و قتل عام شده بود را در تمام جهان به عنوان مسبب حوادثی که با انجام قتل عام اهالی تورک سولدوز در آزربایجان غربی توسط خود حزب دموکرات کوردستان شروع و به وقوع فاجعهی قارنا توسط دولت جمهوری اسلامی ایران ختم شد، مسئول و مجرم نشان داده است. این داغ چشمی است که به خلق تورک داده میشود. معنی این رفتار حزب دموکرات کوردستان این است: آن تحریکات و کشتارها بهجا بودند و دوباره انجام خواهند شد. هدف، تروریزه کردن و ترسانیدن خلق تورک و مجبور ساختن وی به ترک وطن خود و راندن وی به آغوش جمهوری اسلامی ایران است.
نقشههای تحریک آمیز کوردستان بزرگ
١-گروههای توسعهطلب، الحاقگرا و زیادهخواه کورد ایرانی و غیر ایرانی به ویژه وابستهگان پکک، و مراکز غربی صلیبی حامی آنها، مدتهاست که در نقشههائی که در ایران، منطقه و جهان پخش میکنند، علاوه بر مناطق کوردنشین استانهای آزربایجان غربی، کوردستان، کرمانشاه و ایلام که کوردستان اتنیک را تشکیل میدهند؛ مناطق تورکنشین استانهای آزربایجان غربی؛ برخی از مناطق تورکنشین استانهای آزربایجان شرقی، زنجان، همدان؛ و مناطق تورکنشین استانهای کوردستان و کرمانشاه را که در دو دورهی پهلوی و جمهوری اسلامی از استانهای همجوار منتزع و به واحدهای جدیدالتاسیس کوردستان و کرمانشاه الحاق شدهاند را نیز داخل میکنند و همه این مناطق تورکنشین که بخشی از تورکایلی هستند را کوردستان مینامند. علی رغم اعتراضات بیشمار تورکان این مناطق به این دروغپردازیها، تاکنون حتی یک گروه کوردی مطرح بابت تهیه و پخش این نقشههای خیالی تهدیدآمیز و جنگطلبانه ابراز ندامت و یا ناراحتی نهکرده است.
٢-جای دادن شهرها، روستاها و مراکز جمعیتی تورکنشین تورکایلی و استانهای آزربایجان غربی، همدان، کردستان، کرمانشاهان و گاهاً آزربایجان شرقی و زنجان - که در بعضی از آنها درصد نفوس کورد یک رقمی است و یا اصلاً هیچ جمعیت کورد نهدارند - در داخل نقشههای کوردستان بزرگ و پخش مصرانه و بسیار گستردهی این نقشههای تماماً غیر واقعی و خیالپردازانه در دنیا توسط مراکز سیاسی و آکادمیک غربی، محصول هوس و دلخوشی چند فعال کورد نیست. نقشههای کوردستان بزرگ که بیش از نیمی از سطح آن را اراضی تورکنشین تشکیل میدهد، یک پیام هشدار و تهدید جدی است. این نقشهها نه تنها علناً اعلام میکنند که تصفیهی قومی تورکها توسط نیروهای کورد و حامیان صلیبی آنها در حال آمدن است، بلکه افزون بر آن محل انجام این تصفیه قومی را نیز دقیقاً و پیشاپیش نشان میدهند. نقشههای کوردستان بزرگ، بسترسازی برای تصفیهی قومی گام به گام آینده در مناطق تورکنشین است.
شوونیسم کوردی
مبارزهی ملی کورد به سرعت در حال کسب ماهیتی شوونیستی است. نمونههای این روند- که در رابطه با خلق تورک ما به صورت تورکزدائی و کوردسازی میراث فرهنگی و تاریخی تورک تظاهر میکند- بسیاراند:
١-
همسوئی، اشتراک و همکاری بسیاری از گروهها و شخصیتهای کورد با سیاست استعماری
و نژادپرستانهی دولت ایران و پانایرانیستها در نفی هویت ملی خلق تورک با آزری
نامیدن قسمتی از ملت تورک که ساکن در آزربایجان است
٢-کورد
قلمداد کردن به زور گروههای زبانی-ملی ایرانیکزبان غیر کورد ایران و منطقه مانند
زازا، گوران، لک، فیلی و لور. در حالی که حتی بسیاری از روشنفکران گروههای مذکور هم
به این کوردنمائیها و کوردسازیها معترضند
٣-تقدیم
کردن تورکان علوی (غلات شیعه) به صورت اهل حق و یارسان، و نیز تورکهای سنی (کوره
سوننیها، ...) در آزربایجان به صورت کورد، در حالی که نیستند
٤-جعل
و بازنویسی تاریخ کوردی برای سرزمینهای مسکون توسط تورکها در سرتاسر منطقه، در
حالی که بیش از ٧٥ درصد از سرزمینهای کوردنشین فعلی هم در ایران هم در تورکیه و
سوریه و حتی عراق، خود تا قرون اخیر تورکنشین بوده است.
٥-نادیده
گرفتن حضور تودهی تورک در دو استان فعلی کوردستان و کرمانشاه و انکار همهی حقوق
ملی این تورکان
٦-انکار
هویت تورکایلی اراضی تورک که در تقسیمات اداری کنونی در محدودهی استانهای کوردستان
و کرمانشاهان قرار داده شدهاند
٧-
مخالفت با ضرورت الحاق مجدد مناطق تورکنشین استانهای کوردستان و کرمانشاهان به
استانهای تورکنشین مجاور و یا مخالفت با لزوم انتزاع آنها از دو استان مذکور و
تشکیل استان جدیدی (آزربایجان افشار) از آنها.
٨-کرد
نشان دادن طوائف تاریخی تورک از قبیل افشارها، ...
٩-شخصیتدزدی
و کورد نشان دادن شخصیتهای برجستهی تورک (از گذشتگان حسام الدین چلبی، صفوی الدین
اورمویی، نادر شاه، ... و از معاصرین حاج قربان سلیمانی، ...)
١٠-کورد
نشان دادن میراث فرهنگی و تاریخی تورک (ساز قوشما، قالی بیجار، ...)
١١-تعویض
نامهای تاریخی تورکی مراکز جمعیتیای که تا گذشتهای نزدیک تورکنشین و موغولنشین
بودهاند اما امروز کوردنشیناند (خانا به پیرانشهر، ساووجبولاغ به مهاباد، ...)،
١٢-تقلا
برای ریشهسازی جعلی کوردی برای نامهای تورکی و موغولی که اکثریت مطلق توپونیمهای
منطقه فعلاً کوردنشین را تشکیل میدهد.
١٣-هماهنگی
و همراهی استراتژیک در سیاستهای منطقهای ضد تورکی (دریای خزر، مساله قرهباغ،
...).
١٤-اشتراک
گروههای کورد در جنگهای قاراباغ در صف نیروهای اشغالگر روسیه-ارمنی و بر علیه
تودهی تورک
١٥-انجام
تبلیغات منفی آشکار و یا پنهان بر علیه خلق تورک ساکن در ایران در گردهمآئیها و
تماسهای بین المللی. از جمله با پخش تبلیغات دروغینی مانند این که حرکت ملی دموکراتیک
تورک، حرکتی نژادپرستانه است، خلق تورک در ایران همگام و همکار دولت جمهوری اسلامی
است و ....
١٦-مسئول
و مقصر شمردن تورکهای ساکن در ایران و تورکایلی بابت اقدامات و سیاستهای دولت تورکیه
در قبال کوردهای این کشور. هدف از ایجاد اینهمانی بین تورکهای ساکن در ایران و
دولت تورکیه از سوی گروهای کورد، جلب حمایت افکار عمومی جهانی، برای ادعاهای ارضی
اکراد گویا مظلوم از خاک تورکهای گویا ظالم میباشد.
١٧-عمل کردن به صورت ماشه و ابزار دولتهای امپریالیستی و صلیبی برای پیشبرد سیاستهای استعماری آنها بر علیه ملل و دولتهای تورک و عرب منطقه
گئرچهیه هو
برای مطالعهی بیشتر:
«روژاوا» یک پایگاه امپریالیستی - پروژهای صلیبی – حرکتی اشغالگر،
و «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF)- «یگانهای مدافع خلق» (YPG)
وابسته به پکک، فالانژیستهای سوریه هستند.
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/12/sdf-ypg.html
ایجاد حاکمیت کوردی در سرزمینهای
غیر کوردی، اشغال است
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_8.html
پروژهی غرب برای تاسیس دولت-ملت کوردستان بزرگ بر اراضی غیر کوردنشین
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post_12.html
ما و چند کجروی در حرکت ملی کورد
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_9.html
اقدام و تلاش برای ایجاد کوردستان در سرزمینهای غیر کوردی
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_25.html
تورکایلی است نه روژههلات: توسعهطلبی ارضی کوردستانی در پوشش دفاع
از حقوق بشر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_97.html
برخورد با تهدید توسعهطلبی کوردی، با نگاهی بر مواضع تاتارهای کریمه،
تورکهای قبرس، اویقورهای چین و کشمکش ایران-اسرائیل
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/07/blog-post_14.html
مقاومت در مقابل توسعهطلبی گروههای اولتراناسیونالیست و مسلح-تروریستی
کوردی، خدمت به خلق تورک است.
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_21.html
جنگهای نیابتی-وکالتی روسیان-اروپائیان-آمریکائیان بر علیه تورکان
منطقه در قرن بیستم
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_8.html
منطقهی پرواز ممنوع، سناریوی غرب صلیبی - فرانسه و گروههای کوردی
برای غرب و شمال غرب ایران
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/11/blog-post_24.html
در فرانسه کتاب درسی دبیرستانی، شهرها و مناطق تورک آزربایجان غربی
را به عنوان کوردستان نشان میدهد.
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post_7.html
اسلامیستهای تورکیه و مشروعیت دادن به تأسیس دولت کوردستان بر روی
سرزمینهای غیرکوردی
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/06/blog-post.html
موضع حرکت ملی دمکراتیک تورک در بارهی رفراندوم استقلال اقلیم
کوردستان
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_72.html
سورییه و عیراقین فئدئراللاشماسی و یا بؤلونمهسی، تورک خالقینین
هابئله تورکییهنین میللی چیخارلارینا اویقوندور
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_20.html
تركیب جمعیتی-ملی شهر اورمو و حومهی آن در سال ١٨٦٩
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_64.html
بنا به لورد کرزون «اورموی سالهای ۱۸۹۲ سکنهی کورد نهداشت».
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_4.html
خاطرهای از علیرضا نظمی افشار در رابطهی اورموی تورک با گروههای کورد
و نهبود جمعیت قابل ملاحظهی کورد در آن در سال ۱۹۴۸
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_20.html
خوی خیانتپیشهگی تورکهای چپ ایرانی و آزربایجانگرایان پانایرانیست
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_97.html
خیانت عدهای از دموکراتهای آزربایجان و اشغال اورمو توسط سیمیتقو
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/1.html
تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در
آزربایجان. مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_88.html
قساوت قلب، خونریزی و اوصاف ظالمانهی اسماعیل آقا سیمیتقو، به روایت
ابوالقاسم امین الشرع خویی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_14.html
این صداها را بشنویم: از دهستان تورک دلبران (تالپیران)، بخش مرکزی
شهرستان قروه، قرار داده شده در استان فعلی کوردستان
No comments:
Post a Comment