انجام مکالمات مظفرالدین شاه قاجار و سلطان عبدالحمید خان ثانی عوثمانلی به تورکی بدون احتیاج به مترجم
مئهران باهارلی
در این نوشته مطلبی از کتاب «سفرنامهی ناصری»[1] را نقل کردهام که در آن گفته میشود در اولین سفر اوروپایی مظفرالدین شاه قاجار مکالمات بین او و سلطان عبدالحمید خان ثانی عوثمانلی به زبان تورکی و بدون استفاده از مترجم بوده است.
مظفرالدین شاه قاجار در ١٢ آوریل ١٩٠٠ سفری هفت ماهه به اوروپا را آغاز و در حین آن از روسیه، اوتریش، سوئیس، آلمان، بلژیک، فرانسه و عوثمانلی دیدار کرد. قسمت عوثمانلی این سفر از چند جنبه حائز اهمیت است:
١-یکی از نکات مهم ملاقاتهای مظفرالدین شاه قاجار با سلطان عبدالحمید خان ثانی در سفر اول اوروپا، انجام مذاکرات و مکالمات این دو خاقان تورک به زبان تورکی بود. به این مساله در منابع متعدد قاجاری و عوثمانلی وقت اشاره شده است. یکی از این منابع کتاب «سفرنامهی ناصری» تالیف میرزا نصرلله طباطبائی دیبا- ملقب به ناصرالسلطنه و دبیرالسلطنه (برادرزادهی میرزا محمود خان علاء الملک وزیر مختار قاجار در استانبول به مدت شش سال) است:
«آن شب [یکشنبه روز ورود به استانبول] را دعوت به عمارت ییلدیز کرده بودند. دو پادشاه اسلام [سلطان عبدالحمید ثانی و مظفرالدین شاه] جلوس فرموده، دورادور یک ایرانی و یک عثمانی به ترتیب نشسته بودند. مجلس خیلی خوش و بامحبت گذشت و مابین این دو پادشاه در این دو سه ملاقات، یک دوستی و مودت فوق العاده حاصل شد ...». ص ٣٠٧
«شب پنجشنبه ده نفر از ایرانی و سفرای خارجه مهمان اعلیحضرت سلطان بودند. باز دو پادشاه در بالای میز جلوس فرموده؛ بعدِ طرفین، سفرای کبار، یک ایرانی و یک عثمانی نشسته بودند. امشب بیشتر از شب اول خوش گذشت. و در سر میز تماما دو پادشاه با هم مشغول صحبت بودند و محتاج مترجم نهبودند، [چرا] که با تورکی حرف میزدند ...». ص ٣٠٨
٢-انجام مکالمات بین مظفرالدین شاه قاجار و سلطان عبدالحمیدخان ثانی عوثمانلی به زبان تورکی، چند سبب داشت:
الف- تورکی مانند همهی دولتهای تورک – موغول حاکم بر ایران در طول تاریخ، در دولت قاجار هم یکی از زبانهای رسمی دوفاکتو بود. اگرچه در دورهی قاجاری به عنوان یک زبان رسمی، تورکی بیشتر به شکل شفاهی و در عرصههای خاندان سلطنتی، دربار و اوردو-قوشون؛ و فارسی بیشتر در عرصهی مکتوب و در دیوان و امور اداری به کار میرفت؛ اما اصل مطلب یعنی رسمیت دوفاکتوی زبان تورکی قطعی و غیر قابل مناقشه است (تاریخنگاری ایرانی، باید از انکار واقعیتها و وارونهنویسی تاریخ و تورکیستیزی دست کشیده، تورکی را هم به عنوان یکی از زبانهای رسمی دوفاکتوی دولت قاجاری، مانند دیگر دولتهای تورک – موغول حاکم بر ایران ذکر کند).
ب-مظفرالدین شاه قاجار مخصوصا و دیگر شاهان قاجاری عموما، تورکی را که زبان قومی و ملی مشترک خاندان قاجار و خاندان عوثمانلی بود، به عنوان یک ابزار دیپلوماتیک و سمبول سیاسی برای نزدیکی و اخوت و اتحاد بین دو دولت تورک قاجار و عوثمانلی هم به کار میبردند. این وضعیت به ویژه در مورد مظفرالدین شاه صدق میکند که به ایدهی اتحاد اسلام عوثمانلی دلبسته بود. به عنوان نمونه مظفرالدین شاه در تلگراف معروف خود برای رفع ممنوعیت تدریس تورکی در مدارس جدید (در ادامهی مقاله)، یکی از دلائل لزوم تدریس تورکی و اعتناء و دقت در آموزش آن با کیفیت بالا در ایران را، تاثیر این امر در امر اتحاد و اخوت محکم بین دولتین قاجار و عوثمانلی میشمارد.
ج-مظفرالدین شاه شخصا دارای تمایلات تورکگرایانه بود و به زبان تورکی علاقهی مخصوص داشت. او این علاقهی خود را به صورت اصرار بر کاربرد زبان تورکی در هر فرصت بهدست آمده از جمله در مناسبات دیپلوماتیک هم نشان میداد. در دوران مودرن، اصرار بعضی از مقامات تورک دولت ایران بر صحبت کردن به تورکی در مناسبات رسمی و عمومی، نوعی مقاومت منفی و اعتراض مدنی به سلطهی زبان فارسی و انکار هویت ملی تورک در ایران است (رئیس جمهور تورک پزشکیان هم به وفور از این تاکتیک استفاده میکند).
٣-نکتهی مهم در این روایت، تاکید بر این مطلب است که دو خاقان محتاج مترجم نهبودند. دلیل این امر آن است که در آن زمان بین لهجههای تورکی رایج در قلمروی قاجاری و عوثمانلی تفاوت چندانی وجود نهداشت. مخصوصا شخص آشنا با ادبیات تورک بدون کوچکترین مشکلی میتوانست با افراد متکلم به لهجهی دیگر تکلم و تفهم کند. (فرق بین این دو لهجه، از یک طرف با ممنوع شدن زبان تورکی در ایران از جمله در نظام تحصیلی، ورود بی حد و مرز کلمات و قواعد دستوری فارسی به تورکی، شتاب گرفتن فاسد شدن زبان تورکی در ایران؛ و از طرف دیگر با روند پاکسازی کلمات عربی و فارسی مشترک در لهجهی عوثمانلی در دورهی آتاتورک و جمهوریت، تشدید شد).
٤-یکی دیگر از نکاتی که سفر عوثمانلی مظفرالدین شاه را دارای اهمیت تاریخی میکند، آن است که او پس از ملاقات با سلطان عبدالحمید خان ثانی و به توصیهی وی، در مسیر بازگشت به ایران با فرستادن تلگرامی امر کرد که به ممنوعیت تدریس زبان تورکی در آزربایجان پایان داده شده و به تدریس آن در مدارس آزربایجان اهتمام شود. چندی قبل از آن انجمن معارف تهران تاسیس شده در سال ١٨٩٨ و انجمن معارف تبریز تاسیس شده در سال ١٩٠٠، که بسیاری از اعضای آنها را مقامات قاجاری و شخصیتهای تورک تبریزی تشکیل میدادند و چند سال بعد در میان رهبران حرکت ضد تورک مشروطیت انگلیسی جای گرفتند، در یک حرکت از منظر تاریخ ایران ارتجاعی و از منظر تاریخ ملی تورک خائنانه، در «نظامنامهی انجمن معارف» («انجمن تاسیس مکاتب ملیهی ایران» وابسته به نظارت معارف) و «کتابچهی نظامنامهی مخصوص مدارس و مکاتب» این انجمن، زبان فارسی را تنها زبان تدریس در مدارس جدید ایران اعلام و تدریس و تحصیل به زبان تورکی در را ممنوع ساخته بودند. مظفرالدین شاه که قبلا این نظامنامهی ضد ملی و ضد تورک و ارتجاعی را تصویب کرده بود، پس از ملاقات با سلطان عبدالحمید خان ثانی به خبط و اشتباه مهلک خود پی برده و با ارسال تلگراف مذکور در صدد رفع آن برآمد.
به سبب عدم دسترسی به اسناد آرشیوی دولت قاجاری، فعلا معلوم نیست مظفرالدین شاه بعد از بازگشت به ایران به چه حد پیگیر اجرای فرمان خود مبنی بر رفع ممنوعیت تدریس تورکی و اهمتام به تدریس تورکی در مدارس جدید بوده است. اما به همهحال مظفرالدین شاه با فرستادن این تلگراف تاریخی، علاوه بر نام و خاطرهی نیکویش در نزد مردمان ایران به سبب رهبری آزاده و اصلاحطلب و دهندهی مشروطیت بودن؛ در نزد ملت تورک هم موقعیت خود به عنوان یک شخصیت ملی تورک را تثبیت کرد. سلطان عبدالحمید خان ثانی هم با تلاش برای رفع ممنوعیت از تحصیل و تعلیم و تعلم تورکی در مدارس جدید ایران، تلقی قبلا موجود از او نزد مردم تورک ساکن در ایران به عنوان یک شخصیت ملی تورک و گارانتور – ضامن حقوق سنّیها (تورک و غیر تورک) و تورکهای (سنّی و غیر سنّی) ساکن در ایران، حتی یک قهرمان ملی برای ملت تورک ساکن در ایران را تائید و محکمتر ساخت.
٥- میرزا نصرالله طباطبائی دیبا - ناصرالسلطنه یک شخصیت مطلقا فاقد شعور ملی تورک، مطابق با وضعیتی که در میان اکثریت نخبهگان و الیت وقت تبریزی دیده میشود و به «مانقورتیسم تبریزی» موسوم است، بود. به همین سبب در سفرنامهی این شخصیت تبریزی چیزی در مورد تاریخ و هویت و زبان و .... تورک دیده نهمیشود. این حالت، بر عکس وضعیت به عنوان مثال سلطان مسعود میرزا ظل السلطان برادر مظفرالدین شاه است که خاطرات او موسوم به «تاریخ مسعودی» حاوی مطالب بسیار و مهم در بارهی تاریخ و هویت و زبان و .... تورک است[2]. میرزا نصرالله طباطبائی دیبا در اثر خود صرفا در دو جا به زبان تورکی اشاره کرده است:
- «دفعهی نهم است که از این شهر [قزوین] عبور کردهام. اهالی تورکی و فارسی متکلم، اما نه لهجهی فارسی صحیح و نه تورکی درست، خیلی بد لهجه. و مردمش سوای یک دو خانوادهی معروف اغلب بی تربیت هستند. یعنی اطراف تهران کلیتا الی قزوین همین طورند. ....». ص ٦٢
«در این منزل [در روستای دلیجان در قفقاز] مرا خانهی کشیش روسی منزل داده بودند .... کشیش نشسته و آخر به مناسبت این که من نماز خواندم، صحبت مذهبی به میان آورد. و به مترجمیی یک نفر آدمش که تورکی میدانست، تا نصف شب صحبت داشتیم و هر دو دلایل صحت مذهب خود میشمردیم». ص ٣٢٠
٦- علی رغم فقدان شعور ملی تورک، میرزا نصرالله طباطبائی دیبا - ناصرالسلطنه خود تورکی را به عنوان زبان رسمی – مطابق با اولگوی فوقا ذکر شده در دورهی قاجاری - در دربار به کار میبرد. به عنوان نمونه در کتاب ده جلدی «روزنامهی خاطرات عین السلطنه قهرمان قاجار (میرزا سالور)، روزگار پادشاهی محمدعلی شاه» نمونهی زیر داده شده است:
صفحه٢٢٦٠- [صدراعظم] .... به همان سردی و خشکی که طبیعت اوست پرسید اینها چه کارهاند؟ ناصرالسلطنه به لهجهی تورکی از آن یخزدهتر گفت: توفهکدار ... (نصرالله دیبا ناصرالسلطنه تبریزی ملقب به دبیرالسلطنه، عهدهدار امور خالصهی تهران و آزربایجان بود)[3].
برای مطالعهی بیشتر:
لغو
ممنوعیت زبان تورکی در مدارس توسط مظفرالدین شاه به ترغیب سلطان عبدالحمید
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_35.html
دستور
مظفرالدین شاه برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم
آن
https://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post.html
مظفرالدین
شاه قاجار اعتنایی به فارسی نمیکرد و زبان تورکی را بر فارسی ترجیح میداد
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_19.html
مظفرالدین
شاه قاجار: باید همه به تورکی با من حرف بزنید
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_17.html
Muzaffereddin Şah Kacar Osmanlı
büyükelçisine: Farsça değil, Türkçe konuş!
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/muzaffereddin-sah-kacar-osmanl.html
انجام
مکالمات مظفرالدین شاه قاجار و سلطان عبدالحمید خان ثانی عثمانلی به تورکی بدون
احتیاج به مترجم
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/03/blog-post_4.html
مظفرالدین
شاه به سفیر عثمانلی: «تورکی صحبت کن، ما تورکی میدانیم»؛ و «قاجار و عثمانی، یک
ملت و یک دولت واحده»
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post_25.html
مظفرالدین
شاه: گل و لای نعل اسبهای اوردوی قهرمان عوثمانلی، مدال شرف بر سینهی من است
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post.html
رسولزاده:
از مظفّرالدین شاه در یادها خاطرههای نیکو نقش بست و در ماتمش اشکهای گرم ریخته
شد
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_20.html
متن
تورکی نطق مظفرالدین شاه در لزوم اصلاحات رادیکال، ترجمهی مهدیخان تبریزی مدیر
روزنامهی حکمت قاهره
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/03/blog-post_9.html
مظفرالدین
شاه شخصیتی بی نهایت خوشقلب و عادل، احاطه شده توسط تورکها است
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_9.html
وصیت
تورکی مظفرالدین شاه به ولیعهد محمدعلی شاه
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_18.html
میللی
شاعیر معلم فیضی: عوثمانلی سلطان عبدالحمیدخان و قاجار مظفرالدین شاه اؤیگوسونده
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post_4.html
شهامتلی
مظفرالدین شاه قاجار حضرتلهری
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_47.html
قدم
قویدو فغفور و خاقانیمیز- شعر تورکی میرزا مهدی شکوهی در استقبال ورود مظفرالدین میرزا
به مراغه
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_18.html
[1] سفرنامهی ناصری. تالیف ناصرالسلطنه میرزا نصرالله طباطبائی
دیبا (١٣٥٢-١٢٨١ ق). تحقیق و تصحیح رسول جعفریان. کتابخانه، موزه و مرکز اسناد
مجلس شورای اسلامی. تهران - ١٣٩٠
[2] اعتراض سلطان مسعود میرزا ظل السلطان به سنیستیزی و عثمانلیستیزی
روحانیون شیعی و رضایتشان به قدرت گرفتن دول مسیحی و ذلت مسلمانان
[3] تورکیگویی محمدعلیشاه و دربار قاجاری او
No comments:
Post a Comment