Friday, March 4, 2022

انجام مکالمات مظفرالدین شاه‌ قاجار و سلطان عبدالحمید خان ثانی عثمانلی به ‌تورکی بدون احتیاج به ‌مترجم

انجام مکالمات مظفرالدین شاه‌ قاجار و سلطان عبدالحمید خان ثانی عثمانلی به ‌تورکی بدون احتیاج به ‌مترجم


مئهران باهارلی


در این نوشته ‌مطلبی از کتاب «سفرنامه‌ی ناصری»[1] را نقل کرده‌ام که ‌در آن گفته ‌می‌شود در اولین سفر اوروپایی مظفرالدین شاه ‌قاجار مکالمات بین او و سلطان عبدالحمید خان ثانی عثمانلی به‌ زبان تورکی و بدون استفاده از مترجم بوده ‌است.

مظفرالدین شاه‌ قاجار در ١٢ آوریل ١٩٠٠ سفری هفت ماهه ‌به ‌اوروپا را آغاز و در حین آن از روسیه، اوتریش، سوئیس، آلمان، بلژیک، فرانسه ‌و عثمانلی دیدار کرد. قسمت عثمانلی این سفر از چند جنبه ‌حائز اهمیت است:

١-یکی از نکات مهم ملاقات‌های مظفرالدین شاه ‌قاجار با سلطان عبدالحمید خان ثانی در سفر اول اوروپا، انجام مذاکرات و مکالمات این دو خاقان تورک به ‌زبان تورکی بود. به‌ این مساله‌ در منابع متعدد قاجاری و عثمانلی وقت اشاره ‌شده ‌است. یکی از این منابع کتاب «سفرنامه‌ی ناصری» تالیف میرزا نصرلله ‌طباطبائی دیبا - ملقب به‌ ناصرالسلطنه‌ و دبیرالسلطنه ‌(برادرزاده‌ی  میرزا محمود خان علاء الملک وزیر مختار قاجار در استانبول به ‌مدت شش سال) است:

«آن شب [یک‌شنبه ‌روز ورود به‌ استانبول] را دعوت به‌ عمارت ییلدیز کرده ‌بودند. دو پادشاه‌ اسلام [سلطان عبدالحمید ثانی و مظفرالدین شاه] جلوس فرموده، دورادور یک ایرانی و یک عثمانی به ‌ترتیب نشسته ‌بودند. مجلس خیلی خوش و بامحبت گذشت و مابین این دو پادشاه ‌در این دو سه‌ ملاقات، یک دوستی و مودت فوق العاده حاصل شد...». ص ٣٠٧

«شب پنج‌شنبه ‌ده ‌نفر از ایرانی و سفرای خارجه ‌مهمان اعلی‌حضرت سلطان بودند. باز دو پادشاه‌ در بالای میز جلوس فرموده؛ بعدِ طرفین، سفرای کبار، یک ایرانی و یک عثمانی نشسته ‌بودند. امشب بیش‌تر از شب اول خوش گذشت. و در سر میز تماما دو پادشاه ‌با هم مشغول صحبت بودند و محتاج مترجم نبودند [چرا] که ‌با تورکی حرف می‌زدند...». ص ٣٠٨

٢-انجام مکالمات بین مظفرالدین شاه‌ قاجار و سلطان عبدالحمیدخان ثانی عثمانلی به ‌زبان تورکی، چند سبب داشت:

الف- تورکی مانند همه‌ی دولت‌های تورک – موغول حاکم بر ایران در طول تاریخ، یکی از زبان‌های رسمی دوفاکتوی دولت قاجار بود. اگرچه ‌در دوره‌ی قاجاری به ‌عنوان یک زبان رسمی، تورکی بیش‌تر به‌ شکل شفاهی و در عرصه‌های خاندان سلطنتی، دربار و اوردو - قوشون؛ و فارسی بیش‌تر در عرصه‌ی مکتوب و در دیوان و امور اداری بکار می‌رفت؛ اما اصل مطلب یعنی رسمیت دوفاکتوی زبان تورکی قطعی و غیر قابل مناقشه است (تاریخ‌نگاری ایرانی، باید از انکار واقعیت‌ها و وارونه‌نویسی تاریخ و تورکی‌ستیزی دست کشیده، تورکی را هم به ‌عنوان یکی از زبان‌های رسمی دولت قاجاری، مانند دیگر دولت‌های تورک – موغول حاکم بر ایران ذکر کند).

ب-مظفرالدین شاه ‌قاجار مخصوصا و دیگر شاهان قاجاری عموما، تورکی را که ‌زبان قومی و ملی مشترک خاندان قاجار و خاندان عثمانلی بود، به ‌عنوان یک ابزار دیپلوماتیک و سمبول سیاسی برای نزدیکی و اخوت و اتحاد بین دو دولت تورک قاجار و عثمانلی بکار می‌بردند. این وضعیت به‌ ویژه ‌در مورد مظفرالدین شاه ‌صدق می‌کند که ‌به ‌ایده‌ی اتحاد اسلام عثمانلی هم دل‌بسته ‌بود.

ج-مظفرالدین شاه شخصا دارای تمایلات تورک‌گرایانه ‌بود و به‌ زبان تورکی علاقه‌ی مخصوص داشت. او این علاقه‌ی خود را به‌ صورت اصرار بر کاربرد زبان تورکی در هر فرصت بدست آمده ‌از جمله ‌در مناسبات دیپلوماتیک هم نشان می‌داد.  

٣-نکته‌ی مهم در این روایت، تاکید بر این مطلب است که ‌دو خاقان محتاج مترجم نبودند. دلیل این امر آن است که ‌در آن زمان بین لهجه‌های تورکی رایج در قلمروی قاجاری و عثمانلی تفاوت چندانی وجود نداشت. مخصوصا اگر شخصی با ادبیات تورک آشنا بود بدون کوچک‌ترین مشکلی می‌توانست با افراد متکلم به ‌لهجه‌ی دیگر تکلم و تفهم کند. (فرق بین این دو لهجه از یک طرف با ممنوع شدن زبان تورکی در ایران و ورود بی حد و مرز کلمات و قواعد دستوری فارسی به ‌تورکی و شروع به ‌فاسد شدن زبان تورکی در ایران، و از طرف دیگر با روند پاک‌سازی کلمات عربی و فارسی مشترک در لهجه‌ی عثمانلی در دوره‌ی آتاتورک و جمهوریت، تشدید شد).







٤-یکی دیگر از نکاتی که‌ سفر عثمانلی مظفرالدین شاه‌ را دارای اهمیت تاریخی می‌کند، آن است که ‌او پس از ملاقات با سلطان عبدالحمید خان ثانی و به‌ توصیه‌ی وی، در مسیر بازگشت به ‌ایران با فرستادن تلگرامی امر کرد که ‌به‌ ممنوعیت تدریس زبان تورکی در آزربایجان پایان داده ‌شده‌ و به ‌تدریس آن در مدارس آزربایجان اهتمام شود. قابل ذکر است که ‌چندی قبل از آن انجمن معارف تهران تاسیس شده‌ در سال ١٨٩٨ و انجمن معارف تبریز تاسیس شده‌ در سال ١٩٠٠، که‌ بسیاری از اعضای آن‌ها را مقامات قاجاری و شخصیت‌های تورک تشکیل می‌دادند (و چند سال بعد در میان رهبران حرکت مشروطیت انگلیسی جای گرفتند) در یک حرکت از منظر تاریخ ایران ارتجاعی و از منظر تاریخ ملی تورک خائنانه، در نظام‌نامه‌ی انجمن معارف زبان فارسی را تنها زبان تدریس در مدارس جدید ایران اعلام و تدریس و تحصیل به‌ زبان تورکی را ممنوع ساخته ‌بودند. هرچند مظفرالدین شاه‌ خود قبلا این نظام‌نامه‌ی ضد ملی و ضد تورک و ارتجاعی را تصویب کرده ‌بود، پس از ملاقات با سلطان عبدالحمید خان ثانی به‌ خبط و اشتباه ‌مهلک خود پی برده ‌و با ارسال تلگراف مذکور در صدد رفع آن برآمد. به‌ سبب عدم دسترسی به ‌اسناد آرشیوی دولت قاجاری، فعلا معلوم نیست که‌ آیا مظفرالدین شاه‌ بعد از بازگشت به ‌ایران پیگیر اجرای فرمان خود مبنی بر اهمتام به ‌تدریس تورکی در مدارس جدید شده ‌است یا نه. اما به ‌همه‌حال مظفرالدین شاه ‌با فرستادن این تلگراف تاریخی علاوه‌ بر نام و خاطره‌ی نیکویش در نزد مردمان ایران به ‌سبب رهبری آزاده ‌و اصلاح‌طلب و دهنده‌ی مشروطیت بودن؛ در نزد ملت تورک هم موقعیت خود به‌ عنوان یک شخصیت ملی تورک را تثبیت کرد. سلطان عبدالحمیدخان ثانی هم با تلاش برای رفع ممنوعیت از تحصیل و تعلیم و تعلم تورکی در مدارس جدید ایران، تلقی قبلا موجود از او نزد مردم تورک ساکن در ایران به‌ عنوان یک شخصیت ملی تورک و گارانتور –ضامن حقوق سنی‌ها (تورک و غیر تورک) و تورک‌های (سنی و غیر سنی) ساکن در ایران را تائید و محکم‌تر ساخت.

٥- میرزا نصرالله ‌طباطبائی دیبا - ناصرالسلطنه‌ یک شخصیت مطلقا فاقد شعور ملی تورک، مطابق با وضعیتی که در میان اکثریت نخبه‌گان و الیت وقت تبریزی دیده می‌شود و به «مانقورتیسم تبریزی موسوم است، بود. به ‌همین سبب در سفرنامه‌ی ناصری چیزی در مورد تاریخ و هویت و زبان و .... تورک دیده‌ نمی‌شود. این حالت، بر عکس وضعیت به ‌عنوان مثال سلطان مسعود میرزا ظل السلطان برادر مظفرالدین شاه ‌است که‌ خاطرات او موسوم به‌ «تاریخ مسعودی» حاوی مطالب بسیار و مهم در باره‌ی تاریخ و هویت و زبان و .... تورک است[2].

میرزا نصرالله‌ طباطبائی دیبا در اثر خود صرفا در دو جا به‌ زبان تورکی اشاره‌ می‌کند:

در باره‌ی تورک‌های اطراف تهران و قزوین از تورک‌ایلی: «دفعه‌ی نهم است که‌ از این شهر [قزوین] عبور کرده‌ام. اهالی تورکی و فارسی متکلم، اما نه‌ لهجه‌ی فارسی صحیح و نه‌ تورکی درست، خیلی بد لهجه. و مردمش سوای یک دو خانواده‌ی معروف اغلب بی تربیت هستند. یعنی اطراف تهران کلیتا الی قزوین همین طورند. ....». ص ٦٢

«در این منزل [در روستای دلیجان در قفقاز] مرا خانه‌ی کشیش روسی منزل داده ‌بودند .... کشیش نشسته‌ و آخر به ‌مناسبت این که‌ من نماز خواندم، صحبت مذهبی به ‌میان آورد. و به ‌مترجمی‌ی یک نفر آدمش که‌ تورکی می‌دانست، تا نصف شب صحبت داشتیم و هر دو دلایل صحت مذهب خود می‌شمردیم». ص ٣٢٠

٦- علی رغم فقدان شعور ملی تورک، میرزا نصرالله‌ طباطبائی دیبا- ناصرالسلطنه ‌خود تورکی را به‌ عنوان زبان رسمی- با اولگوی فوقا ذکر شده ‌در دوره‌ی قاجاری- در دربار بکار می‌برد. در کتاب ده‌ جلدی «روزنامه‌ی خاطرات عین السلطنه ‌قهرمان قاجار (میرزا سالور)، روزگار پادشاهی محمدعلی‌ شاه» نمونه‌ی زیر داده شده است:

 صفحه‌٢٢٦٠- [صدراعظم] .... به ‌همان سردی و خشکی که‌ طبیعت اوست پرسید این‌ها چه ‌کاره‌اند؟ ناصرالسلطنه ‌به ‌لهجه‌ی تورکی از آن یخ‌زده‌تر گفت: توفه‌ک‌دار ...  (نصرالله‌ دیبا ناصرالسلطنه ‌تبریزی ملقب به ‌دبیرالسلطنه، عهده‌دار امور خالصه‌ی تهران و آزربایجان بود)[3].


برای مطالعه‌ی بیشتر:

لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس توسط مظفرالدین شاه ‌به‌ ترغیب سلطان عبدالحمید

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_35.html

دستور مظفرالدین ‌شاه ‌برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته‌ به‌ تعلم آن

https://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post.html

مظفرالدین شاه ‌قاجار اعتنایی به ‌فارسی نمی‌کرد و زبان تورکی را بر فارسی ترجیح می‌داد

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_19.html

مظفرالدین شاه ‌قاجار: باید همه ‌به ‌تورکی با من حرف بزنید

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_17.html

Muzaffereddin Şah Kacar Osmanlı büyükelçisine: Farsça değil, Türkçe konuş!

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/muzaffereddin-sah-kacar-osmanl.html

انجام مکالمات مظفرالدین شاه‌ قاجار و سلطان عبدالحمید خان ثانی عثمانلی به ‌تورکی بدون احتیاج به ‌مترجم

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/03/blog-post_4.html

مظفرالدین شاه ‌به‌ سفیر عثمانلی: «تورکی صحبت کن، ما تورکی می‌دانیم»؛ و «قاجار و عثمانی، یک ملت و یک دولت واحده»

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post_25.html

مظفرالدین شاه: گل و لای نعل اسب‌های اوردوی قهرمان عوثمان‌لی، مدال شرف بر سینه‌ی من است

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post.html

رسول‌زاده: از مظفّرالدین شاه‌ در یادها خاطره‌های نیکو نقش بست و در ماتمش اشک‌های گرم ریخته‌ شد

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_20.html

متن تورکی نطق مظفرالدین شاه‌ در لزوم اصلاحات رادیکال، ترجمه‌ی مهدی‌خان تبریزی مدیر روزنامه‌ی حکمت قاهره

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/03/blog-post_9.html

مظفرالدین شاه‌ شخصیتی بی نهایت خوش‌قلب و عادل، احاطه ‌شده‌ توسط تورک‌ها است

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_9.html

وصیت تورکی مظفرالدین شاه ‌به ‌ولی‌عهد محمدعلی شاه

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_18.html

میللی شاعیر معلم فیضی: عوثمانلی سلطان عبدالحمیدخان و قاجار مظفرالدین شاه‌ اؤیگوسونده

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post_4.html

شهامت‌لی مظفرالدین شاه‌ قاجار حضرت‌له‌ری

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_47.html

قدم قویدو فغفور و خاقانیمیز- شعر تورکی میرزا مهدی شکوهی در استقبال ورود مظفرالدین میرزا به‌ مراغه

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_18.html


[1] سفرنامه‌ی ناصری. تالیف ناصرالسلطنه‌ میرزا نصرالله‌ طباطبائی دیبا (١٣٥٢-١٢٨١ ق). تحقیق و تصحیح رسول جعفریان. کتاب‌خانه، موزه‌ و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. تهران - ١٣٩٠

[2] اعتراض سلطان مسعود میرزا ظل السلطان به‌‌‌ سنی‌ستیزی و عثمانلی‌ستیزی روحانیون شیعی و رضایتشان به‌ قدرت گرفتن دول مسیحی و ذلت مسلمانان

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/02/blog-post_66.html

[3] تورکی‌گویی محمدعلی‌شاه‌ و دربار قاجاری او

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/11/blog-post_6.html

No comments:

Post a Comment