Friday, June 10, 2022

کربلایی علی آقا حریری از رهبران فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان: دشمن تورک، عامل انگلیس، تروریست، پان‌ایرانیست، پاک‌دین و حامی و مرید نژادپرست معروف عارف قزوینی

 کربلایی علی آقا حریری از رهبران فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان: دشمن تورک، عامل انگلیس، تروریست، پان‌ایرانیست، پاک‌دین و حامی و مرید نژادپرست معروف عارف قزوینی

 

مئهران باهارلی

 

در این نوشته ‌‌به ‌‌اختصار به ‌‌یکی از چهار رهبر اصلی فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان و حرکت آزادی‌سِتان در تبریز به ‌‌نام کربلایی علی آقا حریری تبریزی – بعدها بیرنگ؛ فردی دشمن تورک، عامل انگلیس، تروریست، پان‌ایرانیست، پاک‌دین، و حامی و مرید نژادپرست معروف عارف قزوینی پرداخته ‌‌و سپس نقل قول‌هایی در ارتباط با خیانات او در سال‌های جنگ جهانی اول را از کتاب «اردبیل در گذرگاه تاریخ» آورده‌‌ام.

تاریخ‌نگاری آزربایجانی، بر اساس هویت‌های ناموجود و جعلی و ضد تورک «قوم آزربایجان» (در نوع پان‌ایرانیستی) و «ملت آزربایجان» (در نوع استالینیستی)، روایتی از تاریخ ملت تورک، سرزمین تورک‌ایلی و ایران و منطقه ‌‌بر اساس دشمنی با تورک ارائه ‌‌می‌دهد که در آن، جریانات و شخصیت‌های عمده‌‌ی تاریخ معاصر تماما تحریف و یا به ‌‌طور وارونه‌‌ نمایانده‌‌ شده‌‌‌اند. به‌‌ عنوان مثال در این تاریخ‌نگاری، حرکت انگلیسی – پارسی - ازلی - داشناکی مشروطه‌‌ که ‌‌جنبشی برای پایان دادن به حاکمیت تورک بر ایران بود به‌‌ صورت یک حرکت ملی نمایانده ‌‌می‌شود. همچنین است ماجرای آزادی‌سِتان که ‌‌زائیده‌‌ی فرعی جنبش ضد تورک مشروطیت در تبریز و حرکتی پان‌ایرانیستی و تروریستی و مخالف شدید عدم تمرکز ملی (فدرالیسم ملی) بود، به دروغ به ‌‌صورت یک حرکت ملی، دموکراتیک و خواهان فدرالیسم ملی عرضه ‌‌می‌گردد. حال آنکه ‌‌شخصیت‌ها و تشکیلات بوجود آورنده‌‌ی آزادی‌سِتان، یعنی فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان، مهم‌ترین جریان ضد تورک و پان‌ایرانیست و متفق انگلیس بر علیه ‌‌نیروهای ملی تورک بومی و عثمانلی در سال‌های جنگ جهانی اول و بعد از آن در تبریز بود.

در اثر «قیام شیخ محمد خیابانی»[1] بر اساس آرشیوهای اوردوی عثمانلی و به ‌‌درستی تثبیت شده‌‌ است که «‌‌فرقه‌‌ی مجاهدین» در تبریز (به ‌‌رهبری شخصیت ملی تورک حاجی بیگ بلوری) حامی عثمانلی و دارای سیاست پان‌تورکی (یعنی تورک‌گرا و ملی)، اما فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان تحت رهبری خیابانی و نوبری و حریری و عبدالله ‌‌بهرامی (جاسوس انگلیس، پان‌ایرانیست و تروریست با ملیت فارس) موضعی آشکارا میهن‌پرستانه ‌‌(یعنی ایران‌گرا - پان‌ایرانیستی) و بیگانه‌‌ستیز (یعنی تورک‌ستیز و عثمانلی‌ستیز) داشته‌‌ و همسو و همکار با سیاست‌های ضد تورک انگلستان در تبریز بوده ‌‌است:

«گزارش اسماعیل حقی عامل سرشناس گروه ‌‌جاسوسی انور پاشا (از فرماندهان رده‌‌بالای ارتش عثمانی) معروف به‌‌ «تشکیلات مخصوصه» هم بر رابطه‌‌ی نزدیک خیابانی و بهرامی به‌ ‌‌عنوان قدرت مستقر در تبریز صحه‌‌ می‌گذارد: «در تبریز، پس از حزب دموکرات که‌‌ خیابانی، نوبری و حریری رهبری آن را در دست دارند و اتفاقاً از پشتیبانی نظمیه‌‌ (بهرامی) برخوردارند، چند حزب پیش پا افتاده‌‌ی دیگر مانند احرار، ترقیون و «مجاهدین» هم هست. از این احزاب تنها «مجاهدین» ... به‌‌ دلیل حمایت از عثمانی شایان ذکر است. از سوی دیگر حزب دموکرات که‌‌ موضعی آشکارا میهن‌پرستانه ‌‌و بیگانه‌ستیز دارد جدی‌ترین و مردمی‌ترین حزب است که ‌‌نه‌‌ تنها از همراهی قلبی مردم بلکه ‌‌از پشتیبانی نظمیه، ژاندارمری و سربازان ارتش هم برخوردار است». این گزارش همچنین منافع مشترک حزب دموکرات و انگلستان را هم آشکار می‌کند: «از این گذشته، حمایت آشکار ما از سیاست پان‌تورکی مجاهدین این امکان را به ‌‌انگلیس بخشیده ‌‌که ‌‌در تبریز دست به‌‌ مبارزه‌ای متفابل بزنند ... مبارزه‌ای که ‌‌موضع ضد عثمانی دموکرات‌ها را تقویت کرده ‌‌است



حریری یکی از پنج رهبر اصلی فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان بود:

در منابع از حریری به ‌‌عنوان یکی از چهار و یا پنج رهبر اصلی فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان و جنبش آزادی‌سِتان نام برده ‌‌می‌شود. این رهبران اصلی، همه یا ضد تورک و ایران‌گرا (مانند خیابانی) و یا آشکارا پان‌ایرانیست (نوبری، حریری، بهرامی، بادامچی) بودند. کادرهای بالای این فرقه ‌‌هم بی استثناء دشمن تورک و پان‌ایرانیست بودند (امیرخیزی، فیوضات، ایرانشهر، کسروی، ...). هر چند در میان کادرهای میانی و تحتانی، عناصری تورک گرا یافت می‌شد (حاجی بیگ بلوری، علی هیئت، ...).

در سال ١٢٩٨ش کارهای آذربایجان در دست خیابانی، نوبری و حریری (کربلایی علی آقا) بود و شاهزاده ‌‌امامقلی میرزا که‌‌ برای نایب الایاله‌‌گی آمده ‌‌بود چون مرد آرامی بود در برابر خیابانی و یارانش از خود ایستاده‌‌گی نشان نمی‌داد». تاریخ هجده‌‌ ساله‌‌ آزربایجان، احمد کسروی، ص ٦٩٠.

قیام تشکیلات منسجمی نداشت و تقسیم وظائف مشخص نبود و بیشتر به‌‌ صورت فردی و به ‌‌کومک بعضی از اعضاء حزب دموکرات تبریز مثل اسماعیل نوبری و حریری و خود خیابانی اداره ‌‌می‌شد. پس از شروع قیام، کومیته‌ای بنام هیئت مدیره‌‌ی اجتماعات تشکیل و ادارات دولتی را تحویل گرفت و برای نظمیه‌‌ سرپرست تعین نمود». قیام خیابانی از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کربلایی علی آقا حریری که ‌‌در دوران جنگ تبریز علیه‌‌ محمدعلی شاه‌‌ یکی از اعضای فوج نجات بود، از آغاز بازسازی حزب دموکرات به‌‌ خیابانی پیوست و از نزدیک‌ترین یاران او در جریان قیام بود». زندگی و زمانه‌‌ی احمد کسروی. محمد امینی، ص ١٥٦، زیرنویس ٣

حریری به ‌‌همراه ‌‌یک پان‌ایرانیست تبریزی دیگر صادق رضازاده‌‌ شفق عضو فوج نجات تبریز بود.

کربلایی علی آقا حریری در دوران جنگ تبریز علیه ‌‌محمدعلی شاه‌‌ یکی از اعضای فوج نجات تبریز بود[2]. فوج نجات تبریز، گروهی شبه‌نظامی بود که‌‌ در دوران جنبش مشروطه‌‌ی انگلیسی و محاصره‌‌ی تبریز توسط قوای دولت قاجار، به‌‌ منظور شکستن محاصره‌‌ی شهر در سال ١٩٠٩تشکیل شد. رهبری این گروه‌‌ را هوارد باسکرویل، معلم آمریکایی مدرسه‌ی ‌‌مموریال که ‌‌در آمریکا دوره‌ی ‌‌نظامی‌گری را دیده‌‌ بود بر عهده‌‌ داشت.

حریری یک آدم‌کُش حرفه‌‌ای و تروریست بود.

حریری به‌‌ همراهی نوبری رهبر کومیته‌‌ی ترور فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان بود و خودسرانه‌‌ و یا با تصمیم جمعی دیگر رهبران فرقه‌‌ به ‌‌قتل و ترور مخالفان و هر کس که‌‌ مطلوب آن‌ها نبود می‌پرداخت.

«بهرامی مدعی است که ترور حاجی میرزا عبدالکریم امام جمعه‌ی تبریز و فرزندش، به دست کسانی از اعضای حزب به سرپرستی کربلایی علی آقا حریری و بدون آگاهی بلندپایه‌گان حزب انجام شده است. پذیرفتن این داوری در باره‌ی ناآگاهی بلندپایه‌گان حزب، در حالی که حریری خود یکی از رهبران حزب و از نزدیک‌ترین یاران خیابانی به شمار می‌آمده دشوار است. چنین می‌نماید که پیدایش کومیته‌ی ترور حزب دموکرات آزربایجان رونوشت‌برداری از رفتار کومیته‌ی مجازات تهران پس از مشروطه بوده باشد». زنده‌گی و زمانه ی احمد کسروی، ص ١٥٦، زیرنویس ٤

«در همان هنگام دموکرات‌ها (یا بهتر بگوییم نوبری و خیابانی و حریری) کومیته‌ای برپا گردانیده، به آدم‌کشی‌هایی برخاستند و فخرالمعالی و کسان دیگری را که در شش سال گذشته به سیاه‌کاری‌های آشکار برخاسته بودند، یکایک به کشتن دادند. هر چند روز یکی از آنان کشته می‌شد». زنده‌گی و زمانه‌ی احمد کسروی، ص ١٥٧

حریری به ‌‌سرکوب و قتل عناصر ملی تورک می‌پرداخت.

فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان و مشخصا کومیته‌‌ی ترور آن به‌‌ رهبری نوبری و حریری، در دشمنی با عناصر ملی تورک، عینا مانند و در حد و همسو و احتمالا همکار با سازمان تروریستی داشناک ارمنی بود و مصرا و به ‌‌طور سیستماتیک به ‌‌ترور و حذف فیزیکی عناصر ملی تورک می‌پرداخت. در منابع تاریخی نمونه‌‌های متعددی از اینگونه‌‌ اقدامات حریری برای سرکوب و ترور شخصیت‌های ملی تورک ثبت شده ‌‌است. از جمله ‌‌تبعید «آقا میر مهدی آگئنت» شخصیت ملی تورک و رئیس کومیته‌ی جنگ به هنگام تهاجم ژنرال آندرانیک به خوی توسط حریری، و اقدام به ‌‌ترور شخصیت‌های بی شمار ملی تورک از طرف حریری مانند «حاج شعبان‌علی» شخصیت ملی تورک و رهبر حزب اتحاد اسلام در اردبیل، «میرزا عباس محسنی» (اردبیلی) -شالمانوف، «مشهدی ابوالفضل رضازاده»، «حاج ابراهیم بلوری» و ....

الف-تبعید شخصیت ملی تورک آقا میرمهدی آگنت: «آقا مهدی در اواخر جنگ بین الملل اول، از رجال دست‌اندرکار و مردی وطن‌‌پرست و با اهمیت و دلیر و کاردان بوده ‌‌است و مدتی هم اداره‌ی امور شهرداری شهر خوی را به‌‌ عهده داشت. آقا میرمهدی آگنت، در زمان حمله‌‌ی ارامنه ‌‌به ‌‌خوی، رئیس کومیته‌‌ی جنگ بود. وی در زمان حکمرانی امیر امجد ماکویی از طرف حریری، که ‌‌فرستاده‌‌ی فرقه‌‌ی دموکرات تبریز به ‌‌رهبری شیخ محمد خیابانی به‌‌ خوی بود، به‌‌ علل نامعلومی تبعید گردید. تبعید او چندان طول نکشید و چندی بعد آزاد شد. در جنگ اسماعیل سیمیتقو با  ارامنه، در دهانه‌‌ی دره‌‌ی قوتور (قطور)، در روز ٢٩ جمادی‌الثانی ١٣٣٦ مطابق با ٢١ فروردین از طرف  آقا میرمهدی آگنت، که ‌‌در آن موقع ریاست شهرداری را به ‌‌عهده‌‌ داشت، اعلامیه‌‌ی زیر صادر گردید. «روز چهارشنبه ‌‌٢٩ جناب آقای اسماعیل آقا سردار نصرت با جوانان و ایل رشید خود دهنه‌‌ی قوتور (قطور) را گرفته‌‌ و اوردوی نحس و نجس دشمنان دینی و وطنی را از بیخ برانداخته، کوه ‌‌و دشت آن صفحات یک لاله‌زار دهشت‌انگیز و عبرت‌النّاظرین شده ‌‌و الحمدلله ‌‌تلافی شهدای مسلمانان قفقاز و اورمیه ‌‌و سلماس کاملاً به‌‌ عمل آمده، زنده ‌‌باد اسلام و زنده‌‌‌ باد سردار نصرت». سلخ جمادی‌الثّانی ١٣٣٦. میر مهدی آگنت». (نصیری ،عاشرزاده، فرهنگ نام‌آوران خوی: صص٤٣-٤٤)

اقدام به‌‌ ترور حاج شعبان‌علی، مشهدی ابوالفضل رضازاده، حاج ابراهیم بلوری، میرزا عباس محسنی: «خواست حریری آن بود که‌‌ کلیه‌‌ی دموکرات‌ها با وی همدست شوند و عشایر اطراف را علیه ‌‌تورک‌ها برانگیزانند. .... حریری چون در نقشه‌‌های خود شکست خورد در صدد آزار و انتقام از دموکرات‌های [تورک‌گرای] این شهر برآمد و با ایجاد تفرقه ‌‌بین آنان به ‌‌ضدیت با مخالفان برخاست و حتی وسایلی برای قتل برخی از آنان برانگیخت. و در نتیجه‌‌ کسانی شبانه ‌‌به ‌‌قصد کشتن (میرزا عباس) محسنی از دیوار خانه‌‌ی وی بالا رفتند. روز دیگر قصد جان حاج شعبان‌علی را که‌‌ با احساس قبلی خطر از شهر فرار کرده ‌‌بود، نمودند. یک روز قتل مشهدی ابوالفضل رضازاده ‌‌را جزو برنامه‌‌ی کارهای خود قرار دادند و شب دیگری در خانه‌‌ی حاج ابراهیم بلوری را زدند و چون او پشت در آمد برای کشتن وی تیراندازی کردند ...».

حریری حامی شاعر فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان، پان‌ایرانیست و نژادپرست ضد تورک معروف عارف قزوینی بود.

حریری تبریزی که ‌‌مانند صادق رضازاده‌‌ شفق تبریزی یک پان‌ایرانیست دو آتشه ‌‌بود، نقش مهمی در حمایت از عارف قزوینی نژادپرست ضد تورک که‌‌ شاعر فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان بشمار می‌رفت و همچنین در آفرینش آثار ضد تورک او دارد. در منابع بسیار، دوستی و ارتباطات نزدیک این دو با عارف قزوینی، از جمله در اواخر عمر او در دوره‌‌ی تبعید به‌‌ همدان ذکر و از حریری به‌‌ صورت مرید عارف قزوینی نام برده ‌‌شده‌‌ است:

«عارف در مدت حیاتش تحت تاثیر صادق رضازاده ‌‌شفق‌، حاج محمد نخجوانی و کربلایی علی حریری معروف به‌‌ بیرنگ، به‌‌ آزربایجان توجه‌‌ یافت و اشعار متعددی در باره‌‌ی این ایالت سرود. چنانچه ‌‌در مدت تبعیدش نیز در همدان فقط هدایایی از حاج محمد نخجوانی و کربلایی حریری را‌ می‌پذیرفت. با اینهمه ‌‌به ‌‌همدان تبعید شد و بقیه‌‌ی عمر را در نقطه‌‌ی دور افتاده‌ای از آن شهر با فقر و فاقه ‌‌به ‌‌سر برد و در این مدت از كسی جز از دوست و مرید قدیمی خود «علی‌خان» (کربلایی علی حریری) و حاجی محمد نخجوانی، آن هم به‌‌ نام سود معامله‌‌ هدیه‌ای نپذیرفت».

حریری به ‌‌جریان پاک‌دینی، ایجاد عضو عالی‌رتبه‌‌ی فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان، مانقورت معروف تبریزی سید احمد کسروی پیوست.

حریری در دوره‌ی رضاشاه به‌‌ جریان پاک‌دینی که ‌‌توسط سید احمد کسروی (کسرایی) یکی دیگر از اعضای پان‌ایرانیست فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان، ‌‌از سمبول‌های برجسته‌‌ی مانقورتیسم آزربایجانی و مانقورتیسم تبریزی پیوست. در پیمان نشریه‌‌ی پاک‌دینان از حریری با صفات «از پشتیبانان دیرین پیمان و کوشش‌های پاک‌دلانه‌‌ی ما، مردی با فهم و مایه‌‌که‌‌ کوشش را با آرامی توام می‌دارد، نیک‌مرد راستی پژوه، ...» تقدیر ‌‌شده ‌‌است.

حریری در سال‌های جنگ جهانی اول همسو با انگلستان بر علیه‌‌ نیروهای ملی تورک بومی و عثمانلی عمل و مانند حزبش فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان، به ‌‌ملت تورک خیانت کرده‌‌ ‌‌است.

مطالب کتاب اردبیل در گذرگاه‌‌ تاریخ در باره‌‌ی حریری (در ادامه)، یک بار دیگر تائید می‌کنند که فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان یک حرکت پان‌ایرانیستی، متفق و همکار و عامل سیاست‌های وقت ضد تورک انگلستان؛ و حریری مانند چهار رهبر اصلی دیگر فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان و ماجرای آزادی‌سِتان (خیابانی، نوبری، بادامچی و بهرامی) یک پان‌ایرانیست؛ و مانند نوبری و بهرامی یک آدمکش و جانی، جاسوس انگلیس؛ و از منظر تاریخ ملی تورک یک خائن تمام است. مشخصا حریری در این دوره ‌‌مانند نوبری و بهرامی و دیگر رهبران فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان، بر علیه‌‌ نیروهای ملی تورک بومی و اوردوی نجات‌بخش عثمانلی که ‌‌به ‌‌دفاع از ملت تورک و تورک‌ایلی از تهاجمات و اشغال تروریست‌ها و شبه‌‌نظامیان و نظامیان ارمنی و آسوری و اوردوهای روسیه‌‌ و انگلستان و فرانسه‌‌ اقدام کرده ‌‌بودند، با مهاجمین و اشغال‌گران صلیبی مذکور همکاری می‌کرد و از جمله‌‌ تلاش داشت تا با خنجر زدن از پشت به ملت تورک، عشایر و طوائف منطقه ‌‌را بر علیه ‌‌قوای ملی تورک بشوراند. این مطالب همچنین از جهت نشان دادن فقدان شعور ملی تورک و ریشه‌‌ی عمیق تمایلات و افکار ضد تورک در مرکز و شرق آزربایجان (تبریز، اردبیل، خلخال، سراب، ...) فوق العاده‌‌ عبرت‌آموز و مهم هستند (به همین دلیل است که این منطقه مانند ایران‌گرایی ضد تورک، کانون آزربایجان‌گرایی ضد تورک هم است).

تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرا از حریری ضد تورک و خائن هم یک شخصیت ملی ساخته ‌‌است

مانقورتیسم تبریزی و مانقورتیسم آزربایجانی، در راستای تاریخ‌نگاری و شخصیت‌سازی‌های ضد تورک آزربایجانی، حریری را هم مانند دیگر رهبران و خود فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان و آزادی‌سِتان وارونه ‌‌نمایانده ‌‌و یک شخصیت ملی ساخته ‌‌است. در اینگونه‌‌ منابع و سایت‌های آزربایجان‌گرایانه‌‌ حریری، این تروریست و آدمکش ضد تورک و بدنام، به ‌‌صورت «مجاهد و آزادی‌خواه ‌‌معروف آزربایجان و از خانواده‌‌ای مهم و خوشنام تبریزی» تجلیل و تقدیر می‌شود. در این جعل و بازنویسی تاریخ که علاوه بر تورکیت، ‌‌از منظر علمی و حقیقت هم یک خیانت علی‌حده‌‌ است، مولفین آزربایجان‌گرا مانند غلام محمدلی، اسماعیل شمس، عباس پناهی ماکویی، شوکت تقی اوا و نویسنده‌‌ی آزربایجان‌گرای التقاطی عبدالحسین ناهیدی آذر (آزربایجان‌گرایی پان‌ایرانیستی، آزربایجان‌گرایی استالینیستی، تورک چپ ایرانی)، محمدزاده ‌‌صدیق و .... دست داشته‌‌اند و آزربایجان‌گرایان فعلی که ‌‌با عناد و جهالت هنوز هم فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان و آزادی‌سِتان را با عوام‌فریبی به ‌‌عنوان پدیده‌ای ملی و مثبت و مترقی جا می‌زنند دست دارند.


نقل قول‌ها در باره‌‌ی خیانت‌های حریری از کتاب اردبیل در گذرگاه‌‌ تاریخ، جلد اول، صص ٣٧٠- ٣٧٥

قابل ذکر است مولف کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ، بابا صفری خود یک ایران‌گرا و در مواردی پان‌ایرانیست ضد تورک است. اما خیانت‌های حریری و فرقه‌ی دموکرات آزربایجان ، وابسته‌گی آن‌ها به انگلستان و آدم‌کُشی‌هایشان، و «کارهای زشت و رفتارهای ناجوان‌مردانه» آن‌ها آنچنان زننده و نفرت‌انگیز بود که شخصی مانند او هم مجبور به انتقاد از آن‌ها شده است.

پایان مقدمه‌ی مئهران باهارلی


آغاز نقل قول‌ها

اقدام عمّال انگلیس برای شورانیدن عشایر اردبیل علیه‌‌ عثمانی‌ها

«..... اگرچه ‌‌همه‌‌ی فرقه‌‌های آن زمان صرفا از راه‌‌ وطن‌پرستی و به‌‌ منظور نجات ایران به‌‌ وجود می‌آمدند ولی در همان اوان تشکیل و یا در جریان فعالیت‌های آن‌ها سیاست خارجی به‌‌ انحاء مختلف در آن‌ها نفوذ می‌کردند و با شکار بعضی از اعضای موثر، یا وارد کردن برخی از طرف‌داران خود در آن‌ها، آنچه ‌‌را که ‌‌می‌خواستند اعمال می‌نمودند و حزب و جمعیت را در راهی که ‌‌مقصود آنان بود سوق می‌دادند. فرقه‌‌ی دموکرات [آزربایجان] نیز گویا از این امر برکنار نمانده ‌‌و کسانی در آن عضویت داشتند که‌‌ به‌‌ هر حال نسبت به‌‌ یکی از سیاست‌های خارجی [انگلستان] بی علاقه‌‌ نبوده‌‌اند.

(فرقه‌‌ی دموکرات که‌‌ هدف‌های اتحاد اسلام را استعماری و نفوذ عثمانی‌ها را از جهت موقعیت سیاسی و جوغرافیایی آزربایجان مساعد نمی‌دانست، و در این کار کوشش جناح انگلیسی آن نیز کم و بیش بی اثر نبود، در خفا به‌‌ مخالفت با اتحاد اسلام برخاست و کم کم در شهر نابسامانی‌های جدیدی پیدا شد. ص ٣٥١-٣٥٢)

مرحوم محسنی [میرزا عباس محسنی (اردبیلی) معروف به‌‌ «شالمانوف»] در یادداشت‌های خود به ‌‌یکی از اعضای کومیته‌‌ی ایالتی آن فرقه ‌‌[فرقه‌‌ی دموکرات ایران] در تبریز به ‌‌نام میرزا علی حریری اشاره‌‌کرده‌‌ و او را طرف‌دار سیاست انگلیس دانسته ‌‌است. او می‌نویسد که ‌‌حریری بعد از تسلط عثمانی‌ها بر تبریز، چون جان خود را در خطر دید با جمعی از مجاهدان راه‌‌ اردبیل پیش گرفت تا عشایر این حدود را علیه‌‌ عثمانی‌ها بشوراند. .... در داخل کومیته‌‌ی ولایتی [فرقه‌‌ی دموکرات اردبیل] به‌‌ ویژه ‌‌پس از ورود حریری بین اعضاء برودت و اختلاف بروز کرد و دسته‌‌بندی‌هایی بوجود آمد. این دسته‌‌بندی مختص کومیته‌‌ی این ولایت نبود. بلکه‌‌ در تبریز و در کومیته‌‌ی ایالتی هم به‌‌ وجه ‌‌شدیدتری ظهور و بروز داشت و بین خیابانی و کسانش [ایران‌گرایان و پان‌ایرانیست‌ها] از یک‌سو و سردمداران دیگر [تورک‌گرایان] از سوی دوم کشمکش‌های مرئی و نامرئی موجود بود و اختلاف‌های مذکور در کومیته‌‌ی اردبیل هم از آنجا سرچشمه ‌‌می‌گرفت. چنانچه ‌‌در بدو تشکیل مجدد این فرقه ‌‌[دموکرات آزربایجان] در اردبیل نیز، بین میرزا ابراهیم ارباب که‌‌ مثل قره‌‌ مختار [مختار احمدزاده‌‌ از اعضای اصلی کومیته‌‌ی تروریستی مجازات] و برخی دیگر از آزادی‌خواهان نقش جناح انگلیسی تشکیلات [فرقه‌ی دموکرات آزربایجان] را بازی می‌کرد و مدعوین دیگر [رده‌‌های پایینی تورک‌گرا] اختلاف بوجود آمد ....

امیر السلطنه ‌‌هم چنانچه ‌‌گفته‌‌ایم از عثمانی‌ها دلخوش نبود. ولی نه‌‌از آن جهت که‌‌ طرف‌داری از انگلیس‌ها می‌نمود. بلکه ‌‌چون ارباب و حامی‌اش رشید الملک به‌‌ علت طرف‌داری از روس‌ها با عثمانی‌ها مخالفت داشت، او نیز با آن‌ها مخالفت می‌نمود و از این رهگذر بود که ‌‌او با حریری دمساز گردید و در صدد کومک بدو بر آمد.

خواست حریری آن بود که ‌‌کلیه‌‌ی دموکرات‌ها با وی همدست شوند و عشایر اطراف را علیه‌‌ تورک‌ها برانگیزانند. .... حریری چون در نقشه‌‌های خود شکست خورد، در صدد آزار و انتقام از دموکرات‌های این شهر [کادرهای تورک‌گرا] برآمد و با ایجاد تفرقه‌ ‌‌بین آنان به‌‌ ضدیت با مخالفان برخاست و حتی وسایلی برای قتل برخی از آنان برانگیخت. و در نتیجه‌‌ کسانی شبانه ‌‌به ‌‌قصد کشتن محسنی از دیوار خانه‌‌ی وی بالا رفتند. روز دیگر قصد جان حاج شعبان‌علی را که ‌‌با احساس قبلی خطر از شهر فرار کرده‌‌ بود، نمودند. یک روز قتل مشهدی ابوالفضل رضازاده ‌‌را جزو برنامه‌‌ی کارهای خود قرار دادند و شب دیگری در خانه‌‌ی حاج ابراهیم بلوری را زدند و چون او پشت در آمد برای کشتن وی تیراندازی کردند ....

سپاه‌‌ تورک کم کم از تبریز به‌‌ سمت سراب و خلخال حرکت کرد ....

فرار امیر السلطنه‌‌ و حریری از اردبیل

استقرار قوشون تورک در سراب، حریری و امیرالسلطنه‌‌ را سخت به ‌‌وحشت و اضطراب انداخت و چاره‌‌ای جز فرار برای آن‌ها باقی نماند. زیرا کارهای زشتی ‌‌که ‌‌از آنان سرزده ‌‌و رفتارهای ناجوانمردانه‌‌ای که ‌‌برای اعمال نظریات سیاسی خود مرتکب شده ‌‌بودند، مخالفان سرسختی برای آن‌ها به‌‌ وجود آورده، و در چنین وضع مبهمی حیات آنان را در خطر انداخته‌‌ بود. این بود که‌‌ از شهر فرار کردند و جان خود را نجات دادند.

امیر السلطنه‌‌ یک کار دیگر نیز کرده‌‌ بود و آن اقدام به‌‌دست‌گیری حاج شعبان‌علی بود. حاج شعبان‌علی پس از آنکه ‌‌از طرف کومیته‌‌ی ایالتی فرقه‌‌ی دموکرات نزد جنگلی‌ها رفت، بر ضد انگلیسی‌ها و روس‌ها از تورک‌ها جانب‌داری نمود و پس از مراجعت به ‌‌اردبیل فعالیت‌هائی برای اتحاد اسلام به عمل آورد. در آن هنگام، که ‌‌تورک‌ها در تبریز بودند و طرف‌داران سیاست انگلستان [اعضای فرقه‌ی دموکرات آزربایجان] از آن شهر فرار کرده‌‌ یا تبعید می‌گشتند، او نامه‌‌ای به‌‌ حاج میرزا آقا بلوری، که‌‌ از طرف‌داران عثمانی‌ها در تبریز بود، نوشت و به ‌‌شخصی موسوم به‌‌ کربلای حاجی صراف داد که ‌‌به‌‌ تبریز برده‌‌ به ‌‌بلوری برساند. ولی وی در سراب از طرف عمال امیر السلطنه ‌‌دست‌گیر گردید و نامه ‌‌به ‌‌دست آن‌ها افتاد. امیر السلطنه‌‌ که ‌‌با حاج شعبان‌علی از پیش عداوتی داشت، در آن موقع حکمران ولایت بود و تحت تعلیمات حریری با عثمانی‌ها مخالفت می‌نمود. او به ‌‌وسیله‌‌ی تلفون از متن نامه‌‌ آگاه‌‌ شد و درصدد دست‌گیری و قتل حاج شعبان‌علی برآمد. ولی او یک ساعت، پیش از صدور دستور توقیف، به ‌‌توسط رئیس تلگراف از واقعه‌‌ خبردار گردید و بدون درنگ به‌‌ طرف فولادلوها فرار کرد.

یعقوب پاشا فرمانده‌‌ی قوشون عثمانی چون به‌‌ سراب آمد با اطلاعاتی که‌‌ از طرف‌داری حاج شعبان‌علی از تورک‌ها و مخالفت وی با انگلیسی‌ها داشت او را برای مذاکره‌‌ تلفونی خواست. دوستان وی فوری کسی نزد او فرستادند و چون امیر السلطنه ‌‌هم از اردبیل رفته ‌‌بود وی را به‌‌ شهر آوردند و او روز دیگر با یعقوب پاشا از طریق تلفون مذاکره ‌‌نمود. ما از سخنان آن دو آگاهی نداریم ولی میدانیم که‌‌ هنگام مراجعت حاج شعبان‌علی به ‌‌شهر دموکرات‌ها استقبال پرشوری از او کردند و تظاهرات اینان کسانی مثل میرزا اسماعیل ارباب را، که‌‌ از هم‌فکران حریری و از مخالفان عثمانی‌ها بودند، سخت به ‌‌وحشت انداخت. اینان و کسان دیگری که ‌‌از انتقام حاج شعبان‌علی و چیره‌‌گی یارانش نگران بودند، در بین مردم به‌‌ تحریک و تبلیغ سوء علیه ‌‌او پرداختند. این اقدام به ‌‌سرعت در بازار اثر کرد و موجب رکود کسب و کار گردید. قیمت اجناس تنزل نمود و صدمه‌‌ی کلی به ‌‌تجار و مردم وارد آمد. ولی حاج شعبان‌علی بدون آنکه‌‌ خم به‌‌ ابرو بیاورد بیرق اتحاد اسلام را بر دوش گرفته‌‌ در میدان‌ها به‌‌ سخنرانی پرداخت و پس از پایان سخنرانی‌ها آن پرچم را در بالای خانه‌‌ی حاج مجید صادقی واقع در محله‌‌ی اوچ دوکان برافراشت و فرقه‌‌ی اتحاد اسلام را در اردبیل موجودیت داد. ...». ص ٣٧٤

Kerbelâyi Ağa Herîri Tebrîzi, “Azerbaycan Démokrat Firqesi” ile “Âzâdîsétan”ın béş lidérinden biri idi. Türk düşmanı, İngiliz ajanı, térorist, Paniranist, Daşnaksütyün müttefiqi, Pâkdin ve ünlü ırqçı Türk düşmanı Ârif Qezvîni’nin destekleyicisi idi. Birinci Dünya Savaşı illerinde Türklere qarşı Daşnaklar ve İngilizlerle anlaşaraq silahlı bir güc ve ayaqlanma yaratmaya çalışdı. Érmeni Général Andranik’in Xoy’a saldırısına direnen “Savaş Komitesi”nin başçısı Türk milli qehreman Ağa Mir Méhdi Agént’i sürgüne yolladı. Türkçü lidér Hac Şa’baneli ile Meşedi Ebilfezl Rızazâde, Hac İbrahım Bulûri, Mirze Abbas Möhsünî, ...vs.ni öldürmeye qalxışdı, Hacı Mirze Ebdülkerim ve genc oğlunu xiyabanın ortasında öldürtdü ....

برای مطالعه‌ی بیشتر:

سرکوب تورک‌گرایان و ممنوع ساختن زبان تورکی و آموزش به تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان-آزادی‌سِتان

حسین جاوید: مجدالسلطنه تنها شخصیت طرف‌دار تورک و ضد انگلیس؛ و خیانات فرقه‌ی دموکرات آزربایجان

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post.html

کربلایی علی آقا حریری از رهبران فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان، خائنی دشمن تورک، عامل انگلیس، تروریست، پان‌ایرانیست، پاک‌دین و حامی و مرید نژادپرست معروف عارف قزوینی

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_10.html

تبعید سه ‌رهبر فرقه‌ی دموکرات آزربایجان (خیابانی، نوبری، بادام‌چی) به ‌دلیل تبلیغات انگلیس پرستانه ‌و فعالیت‌های ضد تورک‌شان

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/08/blog-post_49.html

مبارزه‌ی قهرآمیز و زدوخورد فیزیکی دموکرات‌های آزربایجان با تورک‌گرایان و قائلین به عدم مرکزیت (فدرالیست‌ها، آزادی‌خواهان و ملیون واقعی)

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_3.html

کومیته‌ی تروریستی خیابانی- دموکرات‌های آزربایجان

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post.html

اخلال‌گری‌ها و سابوتاژهای دموکرات‌های آزربایجان در تبریز بر علیه نیروهای متحد تورک بومی-عثمانلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_28.html

خیانت عده‌ای از دموکرات‌های آزربایجان و اشغال اورمیه توسط سیمیتقو

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/1.html

موضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی  به ادعای عبدالله بهرامی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_26.html

دستور موکد خیابانی برای تحمیل زبان فارسی به کودکان تورک و تنبیه آنان به جرم تورکی‌گویی به روایت ناصح ناطق

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/07/blog-post_8.html

از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post.html

از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل‌کشی ملی و زبانی تورکی در ایران

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_17.html

پیوستن تقی رفعت به حرکت ایران‌گرا‌ی آزادی‌سِتان و دلائل آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/05/blog-post_19.html

حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهيدله‌ر فيرقه‌سی) و رهبر آن تبريزلی حاجی بيگ (حاجی ميرزا آقا بلوری)

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_9.html

ميرزا علی آقا هئيت تبريزی: يک شخصيت ملی تورک

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_15.html


[1] The Turkish General Staff Military History and Strategic Studies (ATASE) - Ankara, K. 1859, D.88/142, F. 1-20, 19/5/1918.

به‌‌ نقل از

Katouzian, Homa. “The Revolt of Shaykh Muhammad Khiyabani.” British Institute of Persian Studies 37 (1999): 155–72.

https://www.jstor.org/stable/4300000

ترجمه‌‌ی آن به ‌‌فارسی: قیام شیخ محمد خیابانی. نوشته‌‌ی دوکتور محمدعلی همایون کاتوزیان. ترجمه‌‌ی علیرضا طیّب

[2] عکس عده‌ای از اعضای فوج نجات به‌‌ رهبری باسکرویل. میدان مشق. ۱۹۰۹ میلادی.

از چپ به ‌‌راست ایستاده: م. معتمدالتجار، کریم اسکندانی، صادق رضازاده‌‌ شفق، حسن کوزه‌کنانی، عباس‌علی حریری، رضا پاک‌نیا، زینال بالازاده.

نشسته: کریم رفیعی، کربلایی علی حریری - بیرنگ، محمدعلی پاک‌نیا، میرزا احمد قزوینی، احمد بالازاده، میرزا علی خان پست‌خانه، ابراهیم قفقایچی.

برخی از دیگر اعضای این گروه‌‌ عبارت بودند از: حسن علی‌زاده، حسین آقا قنادی‌زاده، مهدی علوی‌زاده، حسین خان کرمانشاهی، میرزا احمدخان مشکوه.

No comments:

Post a Comment