بیانیهی تورکی خلیل پاشا پس از آزادسازی تبریز در سال ١٩١٥
مئهران باهارلی
در این مقاله متن یک اعلانیهی تورکی از «خلیل پاشا قوُت» فرماندهی قوای عثمانلی آزادکنندهی تورکایلی و مرکز آن تبریز در سال ١٩١٥ را تقدیم کردهام. اوردوهای عثمانلی در سالهای جنگ جهانی اول دو بار اقدام به آزادسازی تورکایلی - منطقهی ملی تورک در شمال غرب و غرب ایران و نواحی جنوبیتر آن از اشغال ارتشهای روسیه و بریتانیا و فرانسه و متحدان مسیحی آنها ارمنیها و آسوریها کردند. در این عملیاتها نیروهای تورک مسلح بومی به فرماندهی رهبران و شخصیتهای ملی تورک مانند جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه ژنرال دولت تورک قاجار، حاجی بیگ بلوری تبریزی، حاجی پیشنماز آقا سلماسی و .... اشتراک داشتند.
١-قوای متحدهی تورک در تمام شهرهای تورکایلی که آزاد میکردند از اورمیه و تبریز و خوی گرفته تا همدان و بیجار و سلطانآباد (اراک) با استقبال آتشین تودههای تورک مواجه میشدند. قرائت شعری تورکی در مراسم استقبال از خلیل پاشا توسط تقی رفعت، همچنین استقبال مردم و مقامات ملی تورک تبریز به پیشگامی ولیعهد محمدحسن میرزا از آزادسازی دوم تبریز به سال ١٩١٨، با برپاکردن تاق نصرت در استقبال نیروهای متحد تورک بومی - عثمانلی و اهدای دستههای گل توسط دخترکان تبریزی به فرماندهان عثمانلی،[1] صحنههایی ماندگار و ثبت شده در تاریخ هستند.
٢-خلیل پاشا شخصیتی شناخته شده و محبوب در تاریخ مجادلهی ملی تورک در ایران است. او از یاران سعید سلماسی در دورهی مشروطیت بود[2] که چند سال بعد در جریان آزادسازی تورکایلی به سال ١٩١٥ به یک قهرمان ملی ملت تورک ساکن در ایران تبدیل شد. خلیل پاشا نجاتدهندهای بود که به هر شهر آزربایجان که وارد میشد، مردم با شادی و شعف به پیشواز او و اوردوی نجاتبخشش میرفتند و فریاد زنده باد سر میدادند :
«اول ماه جمادی الاول ١٣٣٣ برابر با اسفند ١٢٩٤ شمسی (١٧ مارس ١٩١٥) لشکر
بزرگی از عثمانی به استعداد بیش از ده هزار عسکر به فرماندهی خلیل پاشا به اورمیه
رسید. آب و هوای آن سال بسیار معتدل و ملایم بود. اکثر درختها شکوفه داده و صحرا
منظرهی با طراوت خاصی داشت. اهالی [تورک] شادیکنان به پیشواز آنان آمده بودند.
سپاهیان خلیل بیگ بر خلاف عشایر [کورد] با ادب و تربیت بودند و تحصیلاتی داشتند و
با نزاکت رفتار میکردند. مثلا هر گروهان و گردان که به پیشوازیان نزدیک میشد
سلام داده و «مرحبا اهفهندی» میگفتند و اهالی نیز فریاد میزدند: «یاشاسین ایسلام
قوشونو!» [زنده باد ارتش مسلمانان!]. شعف و شادی مردم از آن جهت بود که از دست
ارامنه و روسها خلاص شده بودند. مامورین و اتباع روسها نیز از مردم پولها گرفته
و اخاذی نموده و به آزار مردم پرداخته بودند. آنان هموطنان مسیحی را برای آزار و
اذیت مسلمانان اغوا و گمراه نموده و به علاوه با ورود سپاه منظم و با تربیت عثمانی،
دست یاغیان و عشایر چپاولگر کوتاه شده بود. مردم همان اندازه که از روسها و
ارامنهی همدست روسها بیزار بودند، به همان اندازه به قوشون عثمانی خوشبین و
مهربان بودند»[3].
٣-از دیگر نکات مهم در این آزادسازیها، استعمال تورکی به عنوان زبان رسمی و خطاب شفاهی و کتبی مقامات نظامی تورک بومی و عثمانلی به مردم برای نخستین بار به زبان تورکی است. این مقامات اغلب بیانیهها و اسناد خود را یا صرفا به زبان تورکی و یا به دو زبان تورکی - فارسی منتشر میکردند[4]. در حالیکه قوای اشغالگر روس و بریتانیا و فرانسه به جز یکی دو مورد، تمام اسناد و بیانیههای خود را به زبانهای خارجی و بیگانهی فارسی، روسی، فرانسه و انگلیسی حتی آسوری و ارمنی منتشر میکردند، اما با وسواس از کاربرد زبان تورکی در خطاب به مردم تورک اجتناب مینمودند. زیرا اساسا هدف آنها پاکسازی و نابودی ملت تورک در منطقه و تورکایلی، هم به لحاظ فیزیکی با قتل عام و کشتار و هم به لحاظ زبانی با متروک ساختن زبان تورکی بود.
٤-نیروهای خائن و مانقورت تورک و در راس آنها فرقهی دموکرات آزربایجان در تبریز شعبهی ایالتی فرقهی دموکرات ایران که اغلب نفرات آن را اشرار تشکیل میداد و دارای تشکیلات تروریستی برای قتل مخالفین خود بود، بخش شرور مجاهدین باقیمانده از دورهی مشروطیت لانه کرده در تبریز، و اغلب مهاجرین ایرانی در قفقاز که اکثریتشان تورکهای منسوب و متمایل به جریانات چپ و آنارشیستی در آن دیار بودند (مانند سید جوادزاده خلخالی - پیشهوری بعدی) متحد این نیروهای اشغالگر صلیبی و همکار قوای اشغالگر انگلیس، به اندازهی آنها حتی بیشتر ضد تورک بوده و هماهنگ با داشناکها و دیگر تروریستهای ارمنی که از قدیم سر و سری با آنها داشتند عمل مینمودند. (دلیل حمایت آزربایجانگرایان فعلی از این دستهجات ضد تورک و تقدیم وارونهی آنها به عنوان نیروهایی ملی، دقیقا به این سبب است که خود آزربایجانگرایی معاصر و هویت ملی و وطنی که وی مبلغ آن است هم دقیقا ساخته و پرداختهی دول ضد تورک انگلستان و فرانسه و روسیه و ارمنستان و پانایرانیسم و پارسیگری و زرتشتیگری .... است).
احزاب ارمنی داشناک و هینچاک و ... در تشکیل فرقهی دموکرات ایران که فرقهی دموکرات آزربایجان شعبهی ایالتی آن بود و تهیهی مرامنامه و نظامنامهی آن، نقش تعیین کننده داشتند. در دورهی مشروطیت این بخش خائن مجاهدین در تبریز با بستن عهدنامه با داشناکها و هینچاکها به تامین اسلحه و مهمات و دیگر لوژیستیک برای حملهی تروریستهای فدائی ارمنی به خاک و دولت عثمانلی پرداخته و همراه آنان بر علیه دولت تورک قاجار عملیات سابوتاژ و تروریستی و ... اجرا میکردند.
در سالهای جنگ جهانی اول نیز دموکراتهای آزربایجان که رهبران آن همه فاقد شعور ملی تورک و یا صراحتا ضد تورک، ایرانگرا (خیابانی) و پانایرانیست (نوبری - تروریست و آدمکش حرفهای، بهرامی - جاسوس انگلستان، بادامچی - پانایرانیست قهار، ...) بودند مواضع شدیدا ضد تورک داشتند، به عنوان متفق انگلستان، ناسیونالیستهای باستانگرای فارس و داشناکها و دیگر ارمنیان تا به دندان مسلح در تبریز عمل میکردند و به سرکوب و ترور قوا و احزاب و شخصیتهای ملی تورک (ولیعهد محمد حسن میرزا که به عنوان متحد عثمانلی عمل میکرد[5]، جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه صدر «دولت تورک اتحاد - بیرلیک» و موسس «جمعیت اتحاد و ترقی اسلام»[6] («حزب اتحاد تورک» بعدی)، حاجی بیگ بلوری رهبر «تورک موجاهید فیرقهسی»[7] و موسس «حزب اتحاد»، علی هیئت[8] موسس «جمعیت اتحاد اسلام» در تبریز، ..) دست میزدند. در سالهای پایانی جنگ جهانی اول همچنین دموکراتهای آزربایجان با خرید اسلحههای موجود در نخجوان و جنوب قفقاز و مصادرهی سلاحها و مهمات باقی مانده از ارتش تزاری به هنگام ترک آزربایجان در آن، نیروهای مردمی تورک در قفقاز را که بر علیه توسعهطلبان داشناک ارمنی میجنگیدند محروم از سلاح و مهمات، بی دفاع و آسیبپذیر میکردند و بدین صورت به اشغال اراضی تورک قفقاز توسط ارمنیان یاری میرساندند. بخشی از دموکراتهای آزربایجان پس از سقوط حکومت آزادیستان، به اشغال اورمیه توسط قوای کورد به رهبری اسماعیل آقا سیمیتقو یاری رساندند ...
در زیر متن اعلانیهی تورکی خلیل پاشا در تبریز-١٩١٥ [9]و یک بیانیهی مشابه از جمیل جاهد فرماندهی قوای عثمانلی آزادسازندهی باکو در سال ١٩١٨ را جهت مقایسه همراه با ترجمهی فارسی هر دوی آنها دادهام.
پایان نوت مئهران باهارلی
بیانیهی تورکی خلیل پاشا پس از آزادسازی تبریز در سال ١٩١٥
در این اعلانیه خلیل پاشا نجات دهندهی تورکایلی، بیان میکند عدهای باشی پوزوق[10]، به اهالی مسلمان ظلم کرده و به مال و جان آنها تعرض نمودهاند. منظور وی از این دستهجات مسلح خودسر اشرار مجاهدین باقیمانده از دورهی مشروطیت و تروریستهای فرقهی دموکراتهای آزربایجان در تبریز است.
اخطار
پادیشاهیم بهنی اوردویِ همایونویلا ممالکِ اسلامیهیه مستولی اولان و بالخاصّه آزهربایجانی اشغال ائدهن روسلارین قهر و تنکیلینه مامور ائتدی. بوگوندهن اعتباراً مقدّس وظیفهمی ایفایا باشلادیم.
بهنیم ورودومدان اوّل بعضی باشیپوزوقلار طرفیندهن بورالاردا اهالییِ اسلامیهیه ظلم ائدیلدییینی و اونلارین مال و جانینا تعرّض اولوندوغونو گؤزومله گؤردوم و فوق العاده متاسّف اولدوم.
دولتِ ایرانین دوست و متّفقی اولان حکومتیمین بانا وئردییی امر غایت قطعیدیر. فی ما بعد، هر کیمسه مسلمان مالینا ال اوزاتیرسا و اونو رنجیده ائدهرسه، درحال اؤلدورهجهییم. بو بابدا تشویقاتدا بولونانلارین دا خانومانینی محو ائدهجهییم.
اوردویِ همایونون مقصودِ عالیسی آنجاق اهالینین آسایش و تامینِ سعادتیدیر. عادل و اسلامیته محبّ اولانلار بهنیم دوستومدور. خلقه ظلم و تعدّی ائدهنلهر ایسه اهن بویوک دوشمانیمدیر.
فی ٤ نیسان ١٣٣١ [١٩١٥]
ایراندا قوّهیِ عثمانیه قوماندانی
خلیل [پاشا]
[تبریز]
ترجمه به فارسی:
اخطار
پادشاهم مرا با اوردوی همایونش به سرکوب و غلبه بر روسها که بر ممالک اسلامی مستولی شده و مخصوصا آزربایجان را تحت اشغال در آورده است مامور کرد. از امروز به ایفای این وظیفهی مقدسم آغاز نمودم.
با چشمان خودم مشاهده کردم و از این امر بسیار متاسف شدم که قبل از ورود من در اینجاها از طرف بعضی باشی پوزوقها به اهالی مسلمان ستمگریها و به جان و مال آنها تعرض و تجاوز شده است.
دستورات داده شده از طرف حکومت من – که دوست و متفق دولت [قاجار] ایران است - کاملا قطعی میباشد. پس از این، هر کس را که به اموال مسلمانی دست درازی کرده و او را رنجیده کند، بی درنگ اعدام و خانمان کسانی که در این باب مشوق اینگونه افراد باشند را هم نابود خواهم ساخت.
هدف نهایی اوردوی همایون، صرفا تامین آسایش و سعادت اهالی است. هر که عادل و دوستدار اسلامیت باشد دوست من، هر کس هم که به مردم ظلم و تعدی کند بزرگترین دشمن من است.
فی ٤ نیسان ١٣٣١ [١٩١٥]
فرمانده ی قوّهیِ عثمانیه در ایران
خلیل [پاشا]
[تبریز]
HALİL PAŞA’NIN 1915’TE TEBRİZ’İ KURTARDIKTAN SONRA YAYIMLADIĞI BİLDİRİ
İhtar
Pâdişâhım beni Ordû-yi Humâyûn’uyla Memâlik-i İslâmiye’ye müstevli olan ve bilhassa Azerbaycan’ı işgal eden Rusların kahr ve tenkîline me’mûr etti. Bugünden îtibâren mukaddes vazîfemi îfâya başladım.
Benim vurûdumdan evvel, bâzı başıbozuklar tarafından buralarda ahâli-yi islâmiye’ye zülüm edildiyini ve onların mal ve canına taarruz oldunduğunu gözümle gördüm ve fevkelâde müteessif oldum.
Devlet-i Îran’ın dost ve müttefiki olan hukûmetimin bana verdiyi emir gâyet kat’îdir. fî-mâ-ba'd, her kimse Müsülman malına el uzatırsa ve onu rencîde ederse, derhal öldüreceyim. Bu babda teşvîkatta bulunanların da hân-u-mânını mahv edeceyim.
Ordû-yi Humâyûn’un maksad-ı
âlisi, ancak ahâlinin âsâyiş ve te’mîn-i saâdetidir. Âdil ve İslâmiyete mühibb
olanlar, benim dostumdur. Halka zülüm ve taaddi edenler ise en büyük
düşmanımdır.
Fî Nisan 1331 [1915-Tebriz]
Îranda Kuvve-yi Osmaniye kumandanı
Halil [Paşa]
بیانیهی مشابه قوماندان آزادکنندهی باکو به تورکی-١٩١٨
این بیانیهی تورکی مربوط به آزادسازی باکو در سال ١٩١٨ توسط اوردوی عثمانلی است[11]. قبل از این آزادسازی، نیروهای ارمنی در باکو به کشتار و غارت اهالی تورک شهر دست زده و متقابلا برخی اقدامات انتقامجویانه از طرف تورکها بر علیه ارمنیان انجام شده بود. پیام فرماندهی عثمانلی، خلع سلاح همهی قوای مسلح غیر قانونی و توقف فوری تهاجمات و خونریزیها و بازگشت شهر به وضعیت عادی است.
امرنامه
١-عثمانلی اوردوسونا پناه گتیرهن بوتون آهالینین، دین و مذهب آییرماقسیزین جانی، عِرض و مالی امنیت آلتیندادیر.
٢-هر کس دوککانلارینی آچیپ، ایش و گوجویله مشغول اولاجاقدیر.
٣-تالاماق، یاندیریپ ییخماق [یاخماق]، آدام اؤلدورمهک شدّتله قاداغاندیر. گوناهکارلار نوبتچیلهر طرفیندهن درحال قتل ائدیلهجهکدیر.
٤-هیچ بیر کس هیچ بیر بهانه ایله آخشام ساعات ٧دهن صوبح ساعات ٧یه قهدهر ائویندهن چیخمایاجاقدیر.
٥-توفهنگ گؤتورمهک و فیشهنگ آتماق قطعیاً قاداغاندیر.
باکی قوماندانی میر آلایی
جمیل جاهد
BAKU KURTARILDIKTAN SONRA KENTİN OSMANLI KUMANDANININ 1918'TE YAYIMLADIĞI BUYRULTU
Emirnâme
1-Osmanlı Ordusu’na penah getiren bütün ahâlînin, din ve mezhep ayırmaksızın, canı, ırz ve malı emniyet altındadır.
2-Herkes dükkanlarını açıp, iş ve gücüyle meşgûl olacaktır.
3-Talamak, yandırıp yıkmak [yakmak], adam öldürmek şiddetle kadağandır. Günahkarlar nevbetçiler tarafından derhal katl edilecektir.
4-Hiç bir kes hiç bir bahâne ile akşam saat 7’den sübh saat 7’ye kadar evinden çıkmayacaktır.
5-Tüfek götürmek ve fişek atmak kat’iyyen kadağandır.
Bâkû Kumandanı Miralayı
Cemil Câhit [Toydemir]
ترجمه به فارسی
امرنامه
١-جان و مال و عرض همهی اهالی که به اوردوی عثمانلی پناه آوردهاند، بدون ملاحظهی دین و مذهب، در امنیت است.
٢-همه دکانهای خود را باز کرده و مشغول به کسب و کار خود خواهند شد.
٣-غارتگری، سوزاندن و تخریب کردن، آدمکشی شدیدا قدغن است. مجرمین (انجام دهندهی این جرمها) بی درنگ توسط محافظین به قتل خواهند رسید.
٤-هیچ کس به هیچ بهانهای بین ساعت ٧ عصر تا ساعت ٧ صبح از خانهی خود خارج نخواهد شد.
٥-حمل توفنگ و تیراندازی مطلقا ممنوع است.
میرآلای فرماندهی باکو، جمیل جاهید
برای مطالعهی بیشتر:
همدان میخواست تورکی، زبان رابط بین المللی جهان اسلام شود
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/10/blog-post_12.html
٩٨مین سالگرد تاسیس مدرسهی تورک خیر یوردو (خئییر-خئیر یوردو، صلاحیه) اورمیه
و ١٠٧ مین سالگرد مدرسهی تورک بالاو-بالوو و یادی از حاجی میرزا فضل الله مجتهد
اورمولو
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_22.html
اعلانیهی تورکی کونسولگری بریتانیا در کرمانشاه
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/06/blog-post.html
دو نامهی تورکی ناصرالملک همدانی به سلطان عثمانی مَحْمَدْ خان رشاد (سلطان
مَحْمَدْ خامس) به نیابت احمدشاه قاجار
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post.html
به خاطرهی ٩ شهید شهبندری اورمیه که مظلومانه توسط قوای روسیه-آسوری به
دار آویخته شدند.
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_31.html
گزارشی از به دار آویختن حاجیان شهید بالو-کؤتالان توسط روسها: درگیریها
در اورمیه، مظالم موسقوفها و جنایات نستوریها
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post.html
س. م. توفیق بهی همدانی: میتینگ میدان سلطان احمد ایرانیان در پیوستن به
جهاد سلطان عثمانی و اعتراض به به دار آویختن یک صد و یازده تن در اورمیه توسط روسها
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post_11.html
مادهی تاریخ فارسی برای شهادت انور پاشا
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/08/blog-post_15.html
س. م. توفیق بهی همدانی: میتینگ میدان سلطان احمد ایرانیان در پیوستن به جهاد
سلطان عثمانلی و اعتراض به به دار آویختن یک صد و یازده تن در اورمیه توسط روسها
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/10/blog-post_11.html
زنده باد خوییها، زنده باد تورکها، زنده باد علیاحسان پاشا و ژون تورکها
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_25.html
طرفداری احمدشاه قاجار و مردم از اوردوی عثمانلی، اعلان جنگ دولت آنگلوفیل
مشروطه به عثمانلی و مخالفت شدید احمدشاه با آن
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/03/blog-post.html
علی احسان پاشایا
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/03/blog-post_23.html
رهبر
و قهرمان ملی تورک: جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه
مجدالسلطنه
در سال ١٩١٠، شدیدا تورکگرا و سخت تورکیست بود.
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_2.html
پیوستن
جمشیدخان افشار اورومی و نیروهای تحت فرماندهیاش به اوردوی اسلام-عثمانلی به
فرماندهی خلیل پاشا
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html
اعلان جهاد میرزا فضل الله ناصحی اورومی و میرزا مسیح افشار بر علیه روسیه و
بریتانیا، پیوستن جمشیدخان افشار اورومی و پارتیزانهای وی به اوردوی خلیل پاشا، و
خواست شاهسونها از عثمانلی برای فتح تبریز
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html
حسین جاوید: مجدالسلطنه تنها شخصیت طرفدار تورک و ضد
انگلیس؛ و خیانات فرقهی دموکرات آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post.html
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post_26.html
ویلیام ویگرام: مجدالسلطنه، یکی از روشنفکرترین و
آزاداندیشترین اشراف ایران، نجیبزادهای دانشور، فرماندهای سلحشور و دلاور و
رهبر قوای بومی تورک بر علیه متجاوزین آسوری-ارمنی و متحدین صلیبی آنها
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_20.html
یک نفر تورک از آزربایجان (جمشیدخان مجدالسلطنه) که طرفدار
تشکیل دولت تورکی دراز و باریک از ادیرنه تا قاراقوم بود
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_6.html
جمشید
سوباتایلی آوشار اورومی (جمشیدخان مجدالسلطنه افشار اورومی) والی آزربایجان نیمهمستقل-
تحت الحمایهی امپراتوری عثمانلی، ٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اول اوکتوبر ۱۹۱۸
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_29.html
جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه، ١٨٦٤-١٩٤٠
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post.html
جمشیدخان
سوباتایلی بکیشلو مجدالسلطنه افشار اورومی
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_20.html
پروفسور ویلیامز جکسون: مجدالسلطنه افشار اورومی، جامع
سه شخصیت دانشمند، نظامی و درباری
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/saturdaydecember-17-2011-abraham_13.html
دستگیری،
تبعید و حبس جمشیدخان افشار اورومی توسط دولتین روسیه و بریتانیا
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_20.html
مستوره
افشار اورومی، یک شخصیت ملی تورک و دفاع او از «تورک میللی موجادیلهسی»، بر اساس
عرض حال و شکایت وی به مجلس شورای ملی
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_8.html
جمشیدخان
مجدالسلطنه و قیصرخانیم افشار در کتاب نیکیتین
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_24.html
انعکاس
شعور ملی تورک در نامهای اشخاص خانوادهی جمشیدخان افشار اورومی و نادرشاه افشار،
و نبود آن در نامهای اشخاص خانوادهی پیشهوری، خیابانی، ستارخان و شاه اسماعیل
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html
جمشیدخان افشار اورومی: در ماهیت واقعی حرکت مشروطه و
تخریبات و قساوت اوباش و اشرار موسوم به فدائی و مجاهد
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post.html
اولوسال اؤندهر جمشیدخان سوباتایلی افشار
اورومی-مجدالسلطنه، دوغو تورکیستان باغیمسیزلیق موجادیلهسی اوزهره-١٩١٦:
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_29.html
جهالت
است یا مانقورتیسم؟ بایکوت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی و حاجی بیگ بلوری
تبریزی و علیاحسان پاشا و خلیل پاشا و یاران کرامشان
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html
اورمولو
و افشار اولان «جمشیدخان افشار اورومی» (مجدالسلطنه) و آزهربایجانچیلارین اونا
قویدوغو بایکوت
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_15.html
تورک خالق قهرمانی، قوشچولو «آدی گؤزهل کاظیمخان پاشا» تورکولهری
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_21.html
حسینخان بوجاقچی شجاع السلطان
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_78.html
[1] توفیق همدانی:برپاکردن طاق نصرت در
تبریز در پیشواز اوردوی تورک –اسلام، تقدیم دستههای گل از طرف دختران تبریزی به
خلاصکاران تورک، قتل شوهر خواهر تزار روسیه در قوْشاچای و کونسول روسیه در ساۇوجبۇلاق
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/05/blog-post_22.html
ورود پیروزمندانهمان به تبریز، عبور عساکرمان از زیر طاق ظفر، شادمانی و
سرورها
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/09/blog-post_15.html
استقبال شدید همدان از قوا و فرماندهی قوشون عثمانلی، علی احسان پاشا
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_67.html
استقبال تبریز از نفرات دلیر و سلحشور علی احسان پاشا و اوردوی نجاتبخش عثمانلی
[2] سعید سلماسی در دورهی جنگ داخلی در تورکایلی-
آزربایجان اتنیک (بین تورکهای مشروطهطلب و مخالفان آنها) در سال ۱۹۰۹ و در سن ۲۱ سالهگی در استانبول به یک هستهی
پنج نفره از ناسیونالیستهای تورک و اعضای اتحاد و ترقی منسوب به گنج عثمانلیلار
(اسماعیل افندی، یعقوب افندی، مصطفی افندی، خلیل افندی، ....)، که به نیت یاری به
آزادیخواهان تورک عازم آزربایجان بودند پیوست. این گروه چریکی به فرماندهی خلیل
بیگ پس از طی مسیری طولانی و به همراه نفراتی که در مسیر راه به ایشان ملحق شدند،
از مرز قوتور به آزربایجان وارد شد. پنج روز نخست را به تبلیغات و تعلیم نیروهای
چریکی بومی در سلماس به منظور آماده کردن نیرویی مسلح برای مقابله با قوای ماکو و
آزادسازی خوی و اورمیه و نهایتا تبریز گذراند. روز پنجم، دو هزار –سه هزار اشقیای
کورد، به کمینگاه تیمی پنجاه نفره از چریکهای تورک مزبور در موقع ههشهرید
(حاشیه رود) و گروهی دویست نفره از شاهیسئوهنهایی که به یاریشان آمده بودند،
حمله نمود. در نخستین نبرد چریکهای تورک به فرماندهی خلیل بیگ قهرمانانه و با
دادن چهل شهید و ٥٠-٦٠ مجروح، موفق به شکست دادن مهاجمین کورد شدند. اما پس از آن
مورد تهاجم یک گروه منتخب و گزیدهی دویست نفره از نفرات کورد قرار گرفتند. در این
نبرد، گروه چریکی تورک یک شهید و دو مجروح دیگر داد. شهید مذکور، سعید سلماسی بود.
آغیت -مرثیهی تورکی در سوگ عمر ناجی: ناجی وطن یولوندا فدا ائتدی جانینی،
ایران ایلینده تؤکدو او قیمتلی قانینی
[3] خلیل پاشا هواخواه استقلال جنوب آزربایجان و اتحاد آن با جمهوری
نوپای خلق آزربایجان-مساوات بوده و بدین سبب نیز در همان دوره مورد اعتراض پانایرانیستها
قرار گرفته بود. (با تاسیس جمهوری مساوات در شمال آزربایجان، خلیل پاشا از
فرماندهان نیروهای عثمانی در آزربایجان، از سوی نشریات فارسی آن دوره، به رساندن
پیغامهای مقامات دولت جمهوری تازه تاسیسشدهی خلق آزربایجان -مساوات به مقامات
رسمی در جنوب آزربایجان دائر به دعوت برای اتحاد جمهوری خلق آزربایجان با ایالت
آزربایجان ایران متهم و سرزنش شده بود. منبع: حسن ارفع. در خدمت پنج شاه.
١٣٧٩، تهران، ص ١٠٠. گفته میشود اطلاق نام آزربایجان به لحاظ سیاسی به شمال
ارس-غرب خزر زائیدهی اندیشهی خلیل پاشا بود و وی از این دورنگری مقصد الحاق
آزربایجان ایران به دولت جدید التاسیس آزربایجان را داشته است. قبل از آن نیز در
نخستین آزادسازی جنوب آزربایجان توسط نیروهای عثمانلی به سال ١٩١٥، سران اتحاد و
ترقی خواهان استقلال جنوب آزربایجان و اتحاد آن با شمال آزربایجان بودهاند). تقی
رفعت نیز کاملاً بر این امر و کارنامهی گذشته و برنامههای آیندهی خلیل پاشا
آشنا بود. و شاید از این رو آگاهانه در شعر تورکیای که در تقدیر خلیل پاشا سرود و
در مراسم استقبال از اوردوی اسلام در تبریز به او تقدیم کرد بر
صفت استقلالدهندهگی وی تاکید و از او به همین علت تشکر نمود.
میرزا تقیخان رفعت از پیشگامان خودآگاهی ملی تورک در ایران-آزربایجان،
شخصیت دوم حکومت اتحاد و جمهوری آزادیستان، رهبر جناح تورکگرای مودرن-دموکراتیک
در فرقهی دموکرات آزربایجان
[4] نیروهای عثمانلی و آزادسازی زبان
تورکی در تورکایلی –آزربایجان اتنیک و ایران
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_91.html
تورکی زبان رسمی فوج همدان در سالهای جنگ جهانی اول
[5]
ولیعهد محمدحسن میرزا قاجار به روایت خلیل پاشا قوُت
[6] حزب اتحاد و ترقی اسلام-اتحاد تورک: حزب اتحاد و ترقی اسلام-اتحاد تورک با توصیهی «محمت راغب بیگ» (نائب
سرکونسولگری عثمانلی در تبریز) هنگامی که وی در جنوب اورمیه در ساووجبولاق
(مهاباد بعدی) بود، در آن شهر به عنوان یک جمعیت سیاسی و اجتماعی تاسیس شد. این
حزب در آغاز یک حزب اتحاد اسلامی («فرقهی اتحاد اسلام») بر اساس ایدئولوژی اتحاد
اسلام عثمانلی (اتحاد ملل مسلمان به رهبری عثمانلی بر علیه دولتهای استعماری و
متهاجم اوروپایی) بود که بعدا توسط جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مبدل به یک
حزب ناسیونالیست تورکگرا («اتحاد تورک») شد. و بزودی شعبههای آن در سرتاسر تورکایلی
(اورمیه، سلماس، خوی، تبریز، مراغه، همدان، اردبیل، ...) گسترده و تبدیل به حزبی
سراسری گشت. این حزب در صدد چاپ رسالهها و نشریات تورکی در اورمیه و تبریز (موفق
به آن شد) برای تبلیغ مرام و اندیشهی سیاسی خود بود. موسسین حزب عبارت بودند از:
« جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه» حاکم سابق اورمیه و خوی و از سرآمدان اورمیه،
«حاجی پیشنماز آقا سلماسی» از مجاهدان، «حاجی بیگ میرزا آقا بلوری تبریزی» رهبر
مجاهدین تورک در تبریز، «قاضی علی» نائب حکومت ساووجبولاق، و مینباشی «احمد
وجدانی» مدیر بیمارستان هلال احمر ساووجبولاق. پس از گسترش تشکیلات «حزب اتحاد و
ترقی اسلام-اتحاد تورک» و انتقال مرکزیت آن به تبریز، جمشیدخان سوباتایلی افشار
اورومی-مجدالسلطنه رهبر ملی تورک رئیس، «حاجی بیگ میرزا آقا بلوری» نائب رئیس، «میرزا
فضل الله» رئیس شعبهی اورمیه، «امین الشرع خوئی» از رهبران شاخهی خوی آن، «شیخ
علی ثقه الاسلام همدانی» از رهبران شاخهی همدان، «حاج شعبانعلی» از رهبران آن در
اردبیل، ... بودهاند. در سالهای جنگ جهانی اول ژؤن تورکها در ادامهی پروژهی
اتحاد اسلام عثمانلی، همچنین ملیت مشترک با تورکهای شمال غرب ایران، مانند دورهی
مشروطیت، از «حزب اتحاد و ترقی اسلام-اتحاد تورک» حمایت میکردند.
تشکیل «حزب اتحاد اسلام» در خوی، سلماس و اورمیه
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_31.html
نخستین پرچم ملی تورک در جنوب آزربایجان: پرچم اتحاد اسلام (بیرق بیرلیک)–
١٩١٨
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_6.html
تصمیم احزاب سیاسی تبریز برای اتحاد و الحاق
به آزربایجان قفقاز
[7] حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهیدلهر فیرقهسی): حزبی محلی در تبریز به سالهای ١٩١٧-١٩١٨، رهبر آن تبریزلی حاجی بیگ
(حاجی میرزا آقا بلوری) بود. با تبدیل شدن حرکت مشروطه به یک حرکت انگلیسی-
پارسی- ارمنی ضد تورک و کشتار مجاهدین تورک از جمله ستارخان توسط مشروطهطلبان
انگلیسی- داشناکها- انجمن آزربایجان، اکثریت بقایای مجاهدین معتدل دورهی مشروطیت
در تبریز که بر خلاف رهبران افراطی حرکت مشروطیت، تمایلات پارسیگرایانه و ضد
تورک نداشتند – از جمله «باقرخان سالار ملی»- به این حزب تورکگرا پیوستند.
«تورک موجاهیدلهر فیرقهسی» مهمترین تشکیلات بومی ملی، تورکگرا و متحد اوردوی
نجاتبخش اسلام-عثمانلی در شهر تبریز بود و با تشکیلات ضد تورک و فارسگرا- ارمنیگرا-
روسگرای فرقهی دموکرات آزربایجان که ضد حزب مجاهدان
تورک (تورک موجاهیدلهر فیرقهسی) و رهبر آن تبریزلی حاجی بیگ (حاجی میرزا آقا
بلوری) بود مبارزه
میکرد.
حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهيدلهر فيرقهسی) و رهبر آن تبريزلی حاجی
بيگ (حاجی ميرزا آقا بلوری)
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_9.html
تصمیم احزاب سیاسی تبریز برای اتحاد و الحاق
بهآزربایجان قفقاز
[8] میرزا علی هئیت در سال ١٩١٨ «حزب اتحاد اسلام» در تبریز را تاسیس
و رهبر ایرانی آن شد (رهبر عثمانلی حزب یوسف ضیاء طالبزاده بود). دو برادر او
ناصرخان لشکر و حسینخان هم عضو حزب شدند. «حزب اتحاد اسلام» تاسیس شده توسط علی
هئیت که تشکیلاتی محدود به تبریز بود، غیر از «حزب اتحاد و ترقی اسلام» تاسیس شده
توسط جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه که حاجی بیگ میرزا آقا بلوری
تبریزی نائب رئیس آن و حزبی سراسری بود است.
میرزا علی آقا هئیت تبریزی: یک شخصیت ملی تورک
[9] قایناق-منبع:
ATASE, BDH, kl. no. 193, d. no. 817, f. 24-25
[10] اصطلاح تورکی «باشی بوزوک-باشی پوزوق» در قرن هفده به معنی حَشَر،
چریک، سپاه بی نظم، چته، سرآزاد، لشکر نامنظم، سپاهی داوطلب مقابل اجری خوار و
مزدور، لشکر، سپه بود. (کلمات «حشر» و «چریک» تورکی، و «چته» صربی است). در
بالکان و قفقاز-تورکایلی «قاچاق»ها، در زبان ارمنی «فدایی»ها، در شمال دریای
سیاه-قفقاز «کوساک»ها (قازاق)، ... از مصادیق باشی بوزوقها در قرون آتی بودند.
فدایی کلمهای با ریشهی عربی است که در آغاز برای نامیدن باشی پوزوقها، قاچاقها
و ... ارمنی، سپس پارتیزانها و میلیسهای غیر منظم و داوطلب ارمنی پیوسته به حرکت
ملی ارمنی در آناتولی و نواحی مجاور در قفقاز و تورکایلی که بر علیه عشایر کورد،
عساکر حمیدیه، نهایتا دولت عثمانلی و قاجار و تورکان بومی و برای بدست آوردن
خودمختاری (آرمئناکان) و یا استقلال (داشناک، هینچاک) میجنگیدند بکار میرفت. به
مرور زمان فدایی معنی تروریست ارمنی را کسب کرد.
جماعت ارامنه و آخرین نقشهی آنها برای تاسیس
دولت ارمنی، به قلم جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه- سال ١٨٩٤
[11] اعتراف رسمی به وجود «حکومت ملی تورک» («دولت
اتحاد تورکایلی») به صدارت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه در سالهای
آخر جنگ جهانی اول
No comments:
Post a Comment