Tuesday, November 22, 2016

تورکی‌خوانی و تورکی‌نویسی و رسمیت عمومی زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران است

 

تورکی‌خوانی و تورکی‌نویسی و رسمیت عمومی زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران است


٠٧ یئلین‌آی، تویوق ایلی، ٢٠٠٥ 

قسمتی از مقاله‌ی اصلی:

رسمی بودن انحصاری زبان فارسی در تضاد با حقوق بشر، دموکراسی و مودرنیته

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_15.html

مفاهیم مودرنیته، سکولاریسم و مشروطیت .... همه در درجه‌ی اول از طریق امپراتوری عثمانلی و در درجه‌ی دوم قفقاز، یعنی همسایه‌گان تورک به ایران و تورک‌ایلی وارد شده‌اند. یکی از دلائل مهم این پدیده آن بود که در قرون هیجده و نوزده و ربع اول قرن بیستم، علاوه بر حاکمیت و مقامات رسمی، قاطبه‌ی نخبه‌گان و روشن‌فکران در ایران که اکثریت نزدیک به همه‌ی آن‌ها تورک بودند، مسلط بر زبان تورکی و کاملا آشنا به ادبیات سیاسی روز تورک در عثمانلی و قفقاز بودند.

در این نوشته عکس چند نشریه‌ی تورک عثمانلی و قفقازی (شرق روس، تورک سؤزو، تورک یوردو و عدالت) را آورده‌ام که دارای مشترکان و آبونه‌چی‌هایی در ایران - عجمستان و تورک‌ایلی هم بودند. قابل توجه است نشریات تورک سؤزو و تورک یوردو که معتبرترین نشریات روشن‌فکری و فرهنگی جریان ملی‌گرایی تورک و از اورگان‌های حزب «اتحاد و ترقی» و تشکیلات «تورک اوجاق‌لاری» بودند، از همان شماره‌ی نخست اعلام می‌کنند که در ایران - عجمستان دارای مشترکان می‌باشند. این نشان می‌دهد در ربع اول قرن بیستم (سال‌های انقلاب مشروطیت و جنگ جهانی اول) علاوه بر صدها هزار تورک و غیر تورک ایرانی که در قفقاز و عثمانلی به کار و زنده‌گی و در این میان هزاران تن به خدمت در اوردوی عثمانلی مشغول بودند، قاطبه‌ی نخبه‌گان تورک و حتی غیر تورک در داخل ایران و تورک‌ایلی هم مستقیما مطبوعات تورک قفقاز و عثمانلی، به ویژه نشریات مربوط به جریانات ملی‌گرایی تورک (تورک یوردو، تورک سؤزو، ...) را خوانده و تعقیب می‌کردند (این موضوع را در یک نوشته‌ی جداگانه بررسی کرده‌ام).

 به عبارت دیگر، در نیمه‌ی دوم قرن نوزده و نیمه‌ی اول قرن بیستم، زبان تورکی کانال ارتباط تورک‌ها و دیگر مردمان ایران با جهان مودرن و ذهنیت معاصر بود. این یگانه‌گی زبانی، ارتباط انسانی و مراوده‌ی فرهنگی بین تورکان ساکن در ایران و تورک‌ایلی با فضای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی عثمانلی - قفقاز یکی از دلائلی است که دولت‌های ضد تورک و فارس‌گرای ایران بعد از مشروطیت (۱۹۰۶) و بویژه دولت کودتای رضاخانی (۱۹۲۰) – پهلوی و در ادامه‌ی آن‌ها جمهوری اسلامی ایران، کمر به ریشه‌کن کردن زبان تورکی از ایران و تورک‌ایلی و ناتوان کردن مردم و نخبه‌گان تورک و غیر تورک از تورکی‌نویسی و تورکی‌خوانی بستند. تا با بی‌سواد کردن آن‌ها در تورکی و ایزوله کردنشان از قفقاز و مخصوصا آناتولی، ارتباط آن‌ها با دنیای مودرن و ذهنیت و تمدن معاصر بشری، و در نتیجه به زعمشان تهدید دموکراتیزاسیون و سکولاریسم و .... در ایران را هم از بین ببرند. و نسبتا موفق هم شدند.

نتیجه آن شد که اکنون نه تنها مقامات و نخبه‌گان فارس، حتی بسیاری از خود تورک‌ها در ایران و در تورک‌ایلی، اخبار و حوادث تورکیه و جمهوری آزربایجان و کلا همه چیز  مربوط به تورکان از تاریخ تا فرهنگ ... را صرفا از طریق رسانه‌ها و نوشته‌جات فارسی - که ذاتا دارای «فیلیتر ضد تورک» هستند و به «بیماری تورک‌کوری» مبتلایند و خودشان هم اخبارشان را از منابع غربی و کوردی و ارمنی و ... افراطی ضد تورک‌تر اخذ و ترجمه می‌کنند- تعقیب می‌نمایند.

مشابه این اتفاق در تورکیه با لاتین‌سازی و پاک‌سازی زبان تورکی در آنجا اتفاق افتاده و مقامات و نخبه‌گان تورکیه‌ای، حوادث ایران و حتی مسائل مربوط به ملت تورک ساکن در ایران را از طریق کانال‌ها و رسانه‌ها و نوشته‌جات فارسی حتی اوروپائی، که آن‌ها هم تقریبا همه «فلیتر ضد تورک» دارند و به «بیماری تورک‌کوری» مبتلایند، تعقیب می‌کنند......  اساسا در دوره‌ی کمالیستی و جمهوریت، روایت جمهوری تورکیه از ملت تورک ساکن در ایران و دیگر ملل تورکیک آن، تماما ماخوذ از روایت جمهوری آزربایجان است که خود محصول و ملقمه‌ای از هویت ملی و تاریخ‌نگاری‌ها و روایت‌های ضد تورک و تماما دروغ ساخته و پرداخته‌ی پان ایرانیسم، صلیبیان و استالینیزم است.

از همین روست که تورکی‌نویسی و تورکی‌خوانی تورک‌ها و غیر تورک‌ها و به ویژه رسمیت دو ژور (توسط قانون اساسی) زبان تورکی در ایران در مقیاس سراسری – سطح دولت مرکزی، و درهم شکستن تسلط و حاکمیت انحصاری زبان فارسی، علاوه بر یک امر حقوق بشری، یک ضرورت و نیاز مودرنیته و لازمه‌ی توسعه، مدنی و معاصر شدن این کشور است ...


مواضع غير ملی و ضد تورک دموکراتهای آزربايجان:

تبریز مرکز جنبش ملیت‌گرایی ایرانی بوده است
کتاب درسی مشروطیت: بعد از این تورکی حرف نزنیم. اگر او تورکی حرف زد جواب ندهیم
٩٨مین سالگرد تاسیس مدرسه‌ی تورک خیر یوردو (صلاحیه) اورمیه و ١٠٧مین سالگرد مدرسه‌ی تورک بالو و یادی از حاجی میرزا فضل الله مجتهد اورمولو
همدان می‌خواست تورکی، زبان رابط بین المللی جهان اسلام شود
نیروهای عثمانلی و آزادسازی زبان تورکی در تورک‌ایلی و ایران
موضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی به ادعای عبدالله بهرامی
دستور موکد خيابانی برای تحميل زبان فارسی به کودکان تورک و تنبيه آنان به جرم تورکی‌گويی به روايت ناصح ناطق
از خیانتهای آزربایجان‌گرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکراتهای آزربایجان
از خیانتهای آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل کشی ملی و زبانی تورکی در ایران
مبارزه‌ی قهرآمیز و زدوخورد فیزیکی دموکراتهای آزربایجان با تورک‌گرایان و قائلین به عدم مرکزیت (فدرالیستها، آزادی‌خواهان و ملیون واقعی)
کومیته‌ی تروریستی خیابانی- دموکراتهای آزربایجان
اخلالگری‌ها و سابوتاژهای دموکراتهای آزربایجان در تبریز بر علیه نیروهای متحد تورک بومی-عثمانلی
خیانت عده‌ای از دموکراتهای آزربایجان و اشغال اورمیه توسط سیمیتقو
از خیانتهای آزربایجان‌گرایان مشروطه‌طلب و دموکراتهای آزربایجان:  برآمدن رضاشاه

تحميل زبان فارسی به تورکها:

دستور مظفرالدین شاه قاجار برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن
اسناد دولتی در باره‌ی منسوخ کردن زبان تورکی و فارس‌سازی اجباری تورکها توسط مدارس فارسی‌زبان بنا به گزارشات رسمی سالهای ١٣٠٤-١٣٠١
زدن افسار الاغ به سر کودکان تورک و بستنشان به آخور تا مثل آدم به فارسی حرف بزنند
تکلم به لهجه‌ی اجنبی تورکی اکیداً ممنوع است. با زبان شیرین فارسی صحبت کنید!
یک سند تاریخی: تحمیل زبان فارسی به شاگردان تورک با توبیخ و اخطار و قدغن نمودن تورکی حرف زدن در مدارس
خانم معلم و صندوق جریمه‌ی تکلم به زبان تورکی
جلوگیری از جار زدن به زبان تورکی در مدارس شهر بین (بن)، استان چهارمحال بختیاری - ایران مرکزی
قومیتگرائی افراطی فارسی و مراسم کتاب‌سوزی ٢٦ آذر سال ١٣٢٥ در آزربایجان
رابینو: روستائیان همدان تورک‌اند و کلمه‌ای فارسی نمی‌دانند.
دانش‌آموزان تورک کوریجان- کبود راهنگ- همدان اصلاً زبان فارسی نمی‌دانند
بخشنامه‌ی اداره‌ی فرهنگ آزربایجان برای رایج ساختن نام و هویت قومی آذری و آذربایجانی به جای تورک

نسل‌کشی زبانی تورکی در ايران:

مورد ایران: نژادپرستی زبانی، نسل‌کُشی زبانی و زبان‌کُشی دولتی
سیاست انکار و سرکوب هویت و ملت تورک ورشکست شده است
هویت‌پروری و برابری‌خواهی ملی تورک، مبارزه‌ای علیه نژادپرستی، نئوفاشیسم و نئوکولونیالیسم
ناسیونالیستهای افراطی فارس و پان‌ایرانیستها، از چپ و راست و بنیادگرا و ... نازیستهای ایران و خاورمیانه‌اند.
کانون مبارزه با نژادپرستی و تورک‌ستیزی در ایران
نه‌‌ای به آن چشمهای مهربان و پر امید
آقای آیت الله، شما چرا تورکی یاد نگرفته‌اید؟!
اشکالات اصل ١٥ قانون اساسی و مسئله‌ی خط و زبان تورکی
تحریم مدارس فارسی در یک روز و یا یک ساعت مشخص در سراسر ایران
بهار تورکی‌زبانان ایران
مصوبه‌ی حکومت احمدی‌نژاد در باره‌ی تدریس اختیاری دو واحد درسی اختیاری زبان و ادبیات تورکی در دانشگاهها
يکی بر سر شاخ، بن می‌بريدو يا يونسی دستيار رئيس جمهور و بطحايي وزير آموزش و پرورش، نفوذی موساد و سيا هستند

ضرورت رسميت يافتن زبان تورکی

تورکی‌خوانی و تورکی‌نویسی و رسمیت زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران است
همه‌ی زبانهای رایج در ایران، بلا استثناء می‌باید رسمی شوند
رفع بعضی از شبهات در باره‌ی رسمیت زبان تورکی
باز هم معضل رسمیت زبان تورکی
دهکده‌ی جهانی و زبان فارسی
رسمی بودن انحصاری زبان فارسی در تضاد با حقوق بشر، دموکراسی و مودرنیته
افول ستاره‌ی زبان فارسی به عنوان زبان رابط. فارسی می‌باید به مرزهای طبیعی خود عقب‌نشینی کند
عقبگرد به سنگر ملی، مشترک و سراسری
اعلامیه جهانی حقوق زبانی  Universal Declaration of Linguistic Rights
در دفاع از تاتها، تالشها، گیلکها و حقوق و زبانشان
مطالبات بنیادین مردم تورک در سراسر ایران (فارغ از استان، لهجه، مذهب و گرایشات سیاسی)

No comments:

Post a Comment