Saturday, December 21, 2019

هیچ کدام از دولت‌های تورک –موغول در تاریخ، دولت ایران نبود

هیچ کدام از دولت‌های تورک –موغول در تاریخ، دولت ایران نبود

مئهران باهارلی

باید از کاربرد «ایران» به جای نام دولت‌های تورک-موغول اجتناب کرد. جنگ چالدیران بین ایران- تورکیه به وقوع نه‌پیوست. بین دولت‌های قیزیلباشیه (صفوی)- عثمان‌لی به وقوع پیوست. معاهدات گلستان و تورکمان‌چای بین ایران و روسیه منعقد نه‌شد. بین دولت‌های قاجار و تزاری روس منعقد شد. 


ایران، یک هویت ملی جدید ایجاد شده در دوره‌ی مشروطیت توسط دول اوروپایی استعمارگر و مانقورت‌های تورک، با زبان ملی فارسی و نژاد آریایی و گذشته‌ی زرتشتی و... است. در طول تاریخ، دولت‌مداری ایرانی با اعتقاد به هویت ملی ایران، تنها سه تظاهر داشته است: «حکومت‌های مشروطه» پس از اشغال تهران قاجاری توسط مشروطه‌طلبان و بختیاری‌ها و داشناک‌های عامل انگلستان، «دولت سلطنتی پهلوی» و «دولت جمهوری اسلامی ایران».

بنابراین هیچ دولت تورک-موغول حاکم بر کل ایران و یا بخش‌هایی از آن، نمی‌تواند دولت ایران بوده باشد. و هیچ موسسه و میراث تمدنی و فرهنگی این دولت‌ها نه‌باید با نام ایران معرفی و تقدیم شود. فرق است بین دو مفهوم « دولت حاکم بر ایران بودن» و « دولت ایرانی بودن». اساسا مگر نه این است که قومیت‌گرایان فارس و دولت‌های ایرانی مشروطه، پهلوی و جمهوری اسلامی، در تبلیغات و کتب درسی و تحقیقات خود، تورکان و موغول‌ها را عناصری «غیر ایرانی» و «بیگانه» و «متجاوز» به ایران معرفی و تقدیم می‌کنند؟

قبل از مشروطیت و مخصوصا در دوره‌ی دولت‌های تورک –موغول، مفاهیم و پدیده‌هایی مانند ارتش ایران و معماری ایران و مینیاتور ایرانی و رقص ایرانی و ... بی پایه و ناموجود بودند. صرفا دولت‌های تورک - موغول غزنوی و سلجوقی و خوارزم‌شاهی و ایل‌خانی و تیموری و جلایری و آق‌قویونلو و قاراقویونلو و افشار و قیزیلباش و قاجار و ... وجود داشتند و در نتیجه صرفا می‌توان از اوردوی غزنوی و معماری سلجوقی و مینیاتور ایلخانی و رقص قاجاری و .... سخن گفت.

همچنین است کاربرد غلط و آناکرونیک و بدخواهانه‌ی «پرس» و «پرشین» برای نامیدن دولت‌های تورک –موغول و قلمرو و مردمان و میراث تمدنی آنها توسط غربیان و اوروپائیان. پرس یک هویت قومی باستانی نابود شده است. دولت‌های تورک –موغول حاکم بر ایران امروزی، نه دارای هویت قومی پرس بودند، نه خود را پرس می‌دانستند، و نه دارای جمعیت پرس در قلمروی خود بودند.

کاربرد پرس برای این دولت‌های تورک-موغول و قلمرو و مردمان و میراث تمدنی و فرهنگی و سیاسی آن‌ها، یک دسیسه‌ی استعماری و نژادپرستانه‌ی اوروپایی، دروغی شرق‌شناسانه[1] و یک پروژه‌ی مهندسی قومی استعماری است برای نسل‌کشی تورکان ساکن در ایران، آفرینش ملت پارسی‌زبان ایران از طریق آسیمیله کردن تورکان و دیگر مردمان ایران، و غضب میراث تاریخی و تمدنی و سیاسی و فرهنگی آن‌ها به اسم ملت ایران، ملتی که قبل از مشروطیت وجود خارجی نداشت....


[1] ا. اسمیت و ه.گ.او. دووایت (١٨٣٣ میلادی): پرشیا نامیدن ایران یک دروغ یونانی است:

«پرشیا» (فارسستان) نامیدن ایران و «پرشین» (فارس-فارسی) نامیدن ایرانیان، یکی از دروغ‌های یونانیان باستان و یک نام‌گذاری غلط است. زیرا در این کشور تورک‌ها (و عرب‌ها و کوردها و لورها) فارس نیستند و کلمه‌ای فارسی نمی‌دانند. حتی حاکمیت کشور، فارسی و یا پرشین نیست. هرچند اوروپائیان وقت به استفاده از این نام‌گذاری‌های غلط یونانیان دروغ‌گو ادامه می‌دهند، اما خود ایرانیان اطلاعی از مفاهیم پرشیا و پرشین ندارند. برای آن‌ها فارس و یا فارسستان صرفا یک استان در جنوب این کشور است.

No comments:

Post a Comment