اظهارات قومیتگرایانهی افراطی فارسی و نژادپرستانهی یونسی دستیار رئیس جمهور و بطحایی وزیر آموزش و پرورش
مئهران باهارلی
یکی بر سر شاخ، بن میبرید، و یا آیا یونسی دستیار رئیس جمهور و بطحایی وزیر آموزش و پرورش، نفوذی موساد و سیا هستند؟
خبر سید محمد بطحایی:
وزیر آموزش و پرورش ایران در دیدار با «ویاچسلاو نیکونوف» رئیس کومیتهی آموزش و علوم دومای روسیه، پیشنهاد کرد: «به منظور شکستن انحصار زبان انگلیسی، زبان فارسی و روسی در مدارس دو کشور به عنوان زبان دوم آموزش داده شود».
این در حالی است که در ایران زبان اول این کشور تورکی که زبان اکثریت نسبی مردمان ایران است، از دورهی مشروطیت یعنی بیش از ١٢٥ سال پیش، غیر رسمی اعلام و از عرصههای دولتی، آموزشی، دیپلوماتیک و رسانههای سراسری مطرود و ممنوع شده است. اما زبان دوم این کشور فارسی که زبان اقلیتی ٢٥-٣٠ درصدی از مردمان ایران است، به تنها زبان رسمی کشور در همهی عرصههای مذکور تبدیل شده است. در چنین شرایطی، آنچه باید انحصار آن در ایران در هم شکسته شود فارسی است و نه انگلیسی. و آنچه باید دومین زبان ایران شود فارسی، بعد از تورکی است؛ و نه روسی.
خبر علی یونسی:
دستیار رئیس جمهوری، در مصاحبه با روزنامهی قانون گفت: «در ایران تورک وجود نهدارد، آذری وجود دارد. آذریها، برادر دوقلوی کوردها هستند؛ هم زبان فارسی و هم تبار فارسی دارند و فارستر از خیلی مناطق هستند. بخش زیادی از آذریها زبان تورکی را گرفتند و فارسی کردند. زبان تورکی که در آزربایجان رسم شده، حدود ۴۰۰-۳۰۰ سال بیشتر سابقه نهدارد که زبانی عارضی است و تورکیی فارسی شده است. زبان آذری یک لهجه از زبان فارسی محسوب میشود و میتوان نام آن را تورکیی فارسی یا تورکیی ایرانی گذاشت».
این در حالی است که در ایران گروهی قومی و ملتی و زبانی به نام آذری وجود نهدارد. در ایران ملتی با نام تورک و زبانی با نام تورکی وجود دارد، و اقلاً ٤٠ درصد از جمعیت ایران تورک و زبانشان تورکی است. آنچه در آزربایجان و دیگر مناطق تورکایلی زبانی عارضی است، نه تورکی، بلکه زبان تحمیلی و بیگانهی فارسی است. در آغاز قرن بیستم نه تنها در آزربایجان، بلکه حتی در جنوب تورکایلی در همدان و بین (بن) و ... احدی از مردم تورک، زبان فارسی نهمیدانست.
از طرف دیگر، گروهی که امروزه فارس نامیده میشود، عبارت است از گروههای تورک، عرب، ایرانیکزبان بومی و تاجیک غربی منطقه که به موازات در آمیختن با هم و قبول زبان تاجیکی - دری عارض شده از افغانستان و تغییر مذاهبشان به شیعهی امامی بین قرون ١٦-٢٠ میلادی، نهایتا موسوم به قوم فارس شدهاند. زبان فارسی در ایران یک زبان کرئول (دورگه، هیبرید) بوجود آمده از التقاط زبانهای عربی و تورکی و راجی و ... است و اقلاً به لحاظ الفباء، ذخیرهی واژهگانی و بسیاری از قواعد دستوری صبغهی عربی دارد. در آن حد که بسیاری، فارسی رایج در ایران را لهجهای از زبان عربی میشمارند. به لحاظ تباری نیز، پس از فتوحات عرب، فارس به اعراب مهاجری گفته میشد که زبانشان با زبانهای ایرانیک منطقه در هم آمیخته شده بود، یعنی اساس تبار فارسهای امروزی عرب است.
برخی از شارحان تذکر دادند: «این الفاظ موذیانه و هدفمند [ابطحی و یونسی]، ایماء و اشاره به عوامل استعمار است که بیائید، فرصت مناسبی برای تجزیهی ایران است». بنا به این شارحان، این دو مقام عالیرتبهی دولت ایران که از سر قومیتگرایی افراطی فارسی ادعاهای ضد علمی و نژادپرستانهی فوق را بر زبان آوردهاند، به احتمال زیاد نفوذی سیا و موساد هستند. زیرا اگر سیا و موساد میخواستند که در ایران جنگی داخلی به راه بیاندازند و حذف کشوری با نام ایران از نقشهی جوغرافیایی جهان را قطعی و حتمی و تضمین کنند، دقیقاً مهملات تحریکآمیز و ترهات جنگافروز از این نوع را بیان و تبلیغ میکردند.
البته این، نگاهی شوخ به این مطلب است. بیانات و رفتارهای اخیر این دو مقام فارس دارای وجوه بسیار جدی است: