قرائت کامل سنگنوشتهی تورکی کلات نوشته شده به امر نادر شاه افشار: کتیبهی نادری، و تصحیح قرائت تورخان گنجهای
مئهران باهارلی
NÂDİR ŞAH AVŞAR’IN BUYRUĞUYLA TÜRKÇE YAZILMIŞ KELAT – QALAT OYMA KAYAYAZITI, VE GENCEÎ'NİN OKUMALARINDAKİ DÜZELTMELER
KALAT CARVED ROCK INSCRIPTION WRITTEN IN TURKISH BY THE ORDER OF NADIR SHAH AFSHAR AND CORRECTIONS IN THE GENCEÎ'S READING
این مقاله، بازنویسی نوشتهای به همین نام منتشر شده در سؤزوموز ٢٠٠٤ است.
Tuesday, April 06, 2004
MÉHRAN BAHARLI
«سؤزوموز، مئهران باهارلینین یازقالاری توپلوسو» پیتییی، بیرینجی
جیلددهن
“Sözümüz, Méhran Baharlının yazqalar toplusu” pitiyinden,
cild I
از کتاب « سؤزوموز، مجموعه مقالات مئهران باهارلی» - جلد اول
https://independent.academia.edu/MBaharli
https://sozumuz1.blogspot.com/
https://www.facebook.com/profile.php?id=61579230999069
Özet
Kelât-i Nâderî veya Nedir Kalat (Qalat) yazıtı Nâdir Şah Afşar'ın buyruğuyla İran’ın Rezevi Horasan Eyâletinin Deregez İlçesinde kayaya kazınmış bir Türkçe koşuktan (şiirden) oluşur. Kalat yazıtı, İran topraklarındaki Türk hakanları sarından (tarafından) yazılan Türkçe yazıtlarının bugüne deyin (kadar) bulunan tek örneyidir. Türkçe yazılmış bu yapıt Nâdir Şah'da Türk ulus (milli) bilincin varlığı ile Afşar Erkletinde (Devletinde) Türk dilinin tuğralığını (resmiyetini) gösteren öteksel (târîhî) bir belgedir. Yazıtın dili denli (kadar), içeriyi de önemlidir: Nâdir Şah'ın tuğralı (resmi) yönetgisi (politikası) doğrultusunda soyunu Emir Timur Küreken'e bağlaması, İslam Birliyi süleşkisi (istiratejisi doğrultusunda Sünniliee olumlu bakması ve Şiilikten uzak durması. Bu yazımda, Kalat yazıtının iki Latin ve Arap biçiglerinde (alfabelerinde) bütöv (tam) metni ile Farsça'ya dakik çevrisini, önceki yayınlarda ve bu arada Profesör Turkhan Ganjei'nin yayınında var olan eksiklikleri bütünleyerek ve yanlışları düzelterek okunamayan bölümlerin hepsini okudum.
Abstract
The Kalat-i Naderi inscription consists of a Turkish poem engraved on a rock in the Deregez district of the Rezevi Khorasan province, by the order of Nadir Shah Afshar. The Kalat inscription is the only example found to date of Turkish inscriptions written by Turkish kings in Iranian lands. This monument, written in Turkish, is a historical document that shows the existence of Turkish national consciousness in Nadir Shah, as well as official status of the Turkish language in the Afshar state. The content of the inscription is as significant as its language: In line with Nadir Shah's official policy, linking his lineage to Emir Timur Küreken, viewing Sunnism positively and distancing himself from Shiism in alignment with his Islamic Union policy. In this article, I present the complete text of the Kalat inscription in two Latin and Arabic alphabets and its precise translation into Persian. In my article, I corrected the existing mistakes in previous publications, including Professor Turkhan Ganjei's publication, and read all the unreadable sections.
اؤزهت:
کلات نادری – نهدیر قالات یازیتی نادیر شاه آفشارین بویروغویلا ایرانین رضوی خوراسان اوستانیندا دهرهگهز ایلچهسینده قایایا قازیلمیش بیر تورکجه قوشوقدان اولوشور. قالات یازیتی ایران توپراقلارینداکی تورک خاقانلاری ساریدان یازیلان تورکجه یازیتلارین بوگونه دهکین تاپیلان تهک اؤرنهییدیر. تورکجه یازیلمیش بو یاپیت نادیر شاهدا تورک اولوس (میللی) بیلینجین وارلیغی ایله افشار اهرکلهتینده (دولتینده) تورک دیلینین توغرالیغینی (رسمیتینی) گؤستهرهن اؤتهکسهل (تاریخی) بیر بهلگهدیر. یازیتین دیلی دهنلی، ایچهرییی ده اؤنهملیدیر: نادیر شاهین توغرالی یؤنهتگیسی (رسمی سیاستی) دوغرولتوسوندا سویونو امیر تیمور کورهکهنه باغلاماسی، ایسلام بیرلییی سولهشکیسی (ایستیراتئژیسی) دوغرولتوسوندا سنّیلییه اولوملو باخماسی و شیعیلیکدهن اوزاق دورماسی. بو یازیمدا قالات یازیتینین ایکی لاتین و عرب بیچیگلهرینده (الیفبالاریندا) بوتؤو (تام) متنی ایله فارسجا دقیق چئوریسینی، اؤنجهکی یایینلاردا و بو آرادا پروفئسور تورخان گنجهای یایینیندا وار اولان اهکسیکلیکلهری بوتونلهیهرهک و یانلیشلاری دوزهلدهرهک، اوخونمایان بؤلوملهرین هامیسینی اوخودوم.
خلاصه:
کتیبهی کلات نادری و یا «نهدیر شاه قالات قایایازیتی»، شعری تورکی حکاکی شده به امر نادر شاه بر روی یک صخره در درگز استان خراسان رضوی است. کتیبهی کلات تنها نمونهی کتیبههای تورکی نویسانده شده توسط شاهان تورک در قلمروی ایران است که تاکنون یافت شدهاند. نویساندن این یادمان تاریخی به زبان تورکی نشانگر شعور قومی نادر شاه افشار، و کاربرد تورکی در آن سندی دال بر رسمی بودن دوفاکتوی زبان تورکی در دولت افشاری است. محتوی اشعار این کتیبهی تورکی هم دارای ارزش است: تاکید بر تبار و اصل و نسب تورک نادر شاه در راستای سیاست رسمی او برای ارتباط دادن تباری خود با امیر تیمور کورهکهن، تبلیغ تسنن و دوری از تشیع در راستای استراتژی اتحاد اسلامی او، ... در این مقاله متن کامل این کتیبه را به دو الفبای لاتین و عربی، و ترجمهی دقیق آن به فارسی را با تکمیل نقصانها، تصحیح کلمات به اشتباه خوانده شده و قرائت تمام قسمتهای خوانده نهشده، از جمله در نشر پروفسور تورخان گنجهای تقدیم کردهام.
مقدمه
در این مقاله متن تکمیل و تصحیح شدهی کتیبهی تورکی کلات نادری را به قرائت خودم همراه با ترجمهی دقیق آن به فارسی و توضیحاتی چند در بارهی زبان و اهمیت تاریخی این کتیبه داده، سپس بعضی از نقصانها و اشتباهات قرائتی و معنائی نشرهای قبلی آن از جمله نشر پروفسور تورخان گنجهای را بررسی کردهام.
نادرشاه افشار بنیانگذار دولت تورک افشار
١- نادر شاه افشار بنیانگذار دولت تورک افشار، از معدود حکمرانان دارای خودآگاهی و شعور ملی تورک در تاریخ دولتهای تورک حاکم بر ایران است. وی از این منظر شاید تنها با جهانشاه قاراقویونلو، اوزون حسن آغقویونلو، آغامحمد خان قاجار و.... قابل مقایسه باشد. نادر شاه افشار یکی از نخستین تورکگرایان در عصر مودرن شناخته میشود. دورهی حاکمیت نادر شاه، همچنین دورهی تاثیرگذاری گستردهی زبان تورکی بر فارسی و نفوذ و ورود اصطلاحات و واژهگان تورکی متعدد نظامی و اجتماعی به زبان فارسی است[1]. بدین سبب، دولت تورک افشاری، جایگاهی ممتاز در تاریخ زبان و فرهنگ تورک دارد.
٢-نادر شاه افشار این آخرین جهانگیر تورک، علاه بر جهات فوق، در فرهنگ و تاریخ دینی - مذهبی و سیاسی - نظامی تورک، آزربایجان، تورکایلی، ایران و جهان اسلام، از جهات بسیار دیگری نیز دارای اهمیت است، جهاتی که در تاریخنگاریهای رسمی - دولتی ایرانی و آزربایجانی معمولا بدانها چندان اشارهای نهمیشود. از جمله:
- ایجاد «مذهب جعفری نادری» ویا قرائتی از شیعهی دوازدهامامی متشرعه که در آن
صنف روحانی فاقد قدرت، اهمیت و قداست است. (شیعهی جعفری و یا «مذهب
جعفری نادری»، هر چند که نادر شاه قصد داشت آن را به عنوان مذهب پنجم تسنن
تثبیت کند، در واقع قرائت تورکی شیعهی دوازدهامامی متشرعه است که در آن امامان معصوم
نیستند و صنف روحانی فاقد قدرت، اهمیت و قداست است. در مقابل شیعهی امامی،
که قرائت فارسی - عربی آن بوده و در آن امامان معصوم بوده و صنف روحانی از قدرت،
اهمیت و قداست ویژهای برخوردار است).
-
اقدام برای تقریب و نزدیکی معتقدین به مذاهب اسلامی متفاوت. مودرنیتهی تورک، با
اتّخاذ سیاست «اتّحاد اسلام نادری» نادر شاه آغاز میگردد. «اتحاد اسلام
نادری»، در درجهی اول معطوف به مذاهب اسلامی و جرح و تعدیل و اصلاح آنها ....
داشت. در حالی که اتحاد اسلام عوثمانلی، در درجهی اول معطوف به ملل
مسلمان و همیاری و همسویی آنها بر علیه دشمنان خارجی – اوروپای استعمارگر و
صلیبی بود. «اتّحاد اسلام نادری» با به پس راندن شیعی امامی - اسلام فارسی و
اتّخاذ دیپلوماسی سکولار در ارتباط با امپراتوری عوثمانلی و دولتهای تورک
تورکستان - آسیای میانه و شبه جزیرهی هند، در عمل راه خلاصیی ملّت تورک ساکن در
ایران و تورکایلی از فاناتیزم دینی - مذهبی، بازگشت وی به هویت ملّیی تورک و نزدیکیاش
به جهان تورکیک و مخصوصا عوثمانلی را، پس از انسداد طولانی در دورهی سلاطین قیزیلباش
(صفوی)، دوباره گشود.
-
سعی و موفقیت در ایجاد دولت عرفی ویا به زبان امروزی لائیک-سکولار.
-
متحد نمودن هرچند کوتاهمدت اراضی و هر سه بخش سرزمین آزربایجان تاریخی یعنی سرزمینهایی
که در برهههایی از تاریخ جزئی از منطقهی
آزربایجان شمرده شدهاند به لحاظ سیاسی (بخش شمالی در قفقاز، بخش جنوبی در ایران و
بخش غربی در خاک تورکیهی امروزی).
-
تاسیس نیروی دریایی دولت تورک افشار.
-
طراحی پرچم سهرنگ سبز-سفید-سرخ دولت تورک افشار.
-هماهنگی
و ادغام سیاسی با امپراتوری عوثمانلی تا حد تقاضا برای ادغام دولت افشاری در
امپراتوری عوثمانلی
- و ......
٣- از اقدامات مشخص نادر شاه افشار در راستای تورکگرائی وی، تدابیر مختلفی است که او برای حفظ و ارتقاء موقعیت رسمیت دوفاکتو و دولتی بودن زبان تورکی، کاربرد آن در عرصهی دیپلوماسی و تثبیت آن به عنوان زبانی نوشتاری - مکتوب انجام داده است. نویساندن کتیبههای تورکی، از جمله کتیبهی تورکی کلات نادری و کتیبهی تورکی سردر حرم امام علی در نجف، نگارش نامههای رسمی به زبان تورکی خطاب به سلطان محمود اول و حکیماوغلو علیپاشا صدراعظم عوثمانلی، چاپ سکهی چرمی دهییرمه گؤتورو با متن تورکی، امر دادن به سرودن مادههای تاریخ رسمی متعدد به زبان تورکی به مناسبتهای گوناگون، اصرار بر استفاده از زبان تورکی در تمام ملاقاتهای رسمی و دولتی داخلی و خارجی و .... نمونههائی از این تدابیر است.
در زیر به مقصد نشان دادن نمونهای دیگر از اقدامات نادر شاه برای تقویت و تثبیت زبان نوشتاری تورکی، یکی از کتیبههای منظوم تورکی نوشته شده به امر نادر شاه و یا کتیبهی کلات، به تورکی «نهدیر شاه قالاتی قایایازیتی» و یا به اختصار «قالات یازیتی» را نقل میکنم (کتیبهی تورکی سردر حرم امام علی در نجف، آن هم نوشته شده به امر نادر شاه، و نامههای تورکی نادر شاه به سلطان و صدراعظم عوثمانلی، سکهی چرمی دهییرمه گؤتورو با متن تورکی، .... موضوع دیگر نوشتههای من است).
کتیبهی تورکی کلات نادری - نهدیر شاه قالاتی قایایازیتی
١- سنگنوشتهی تورکی معروف به کتیبهی نادری - نهدیر شاه قالاتی قایایازیتی در مدخل غربی در بند آرغون شاه، یکی از ورودیهای کلات، در ملک پدری نادر در درهگز (راه قدیم قلعهی کلات نادری، پشت تونل ورودی کلات، پیش از آبادی دربند، در صخرههای سمت راست دره)، شهرستان کلات، استان خراسان رضوی و ۱۵۲ کیلومتری شمال شرقی شهر مشهد قرار دارد. برای ایجاد این کتیبه، قسمتی از سطح کوه صاف شده و دور کتیبه را قابی به شکل طاق با نقوش اسلیمی و گلهای پنجپر در بر گرفته است. ارتفاع کتیبه از کف رودخانه حدود ١٥ متر است. حکاک این کتیبهی کمنظیر در تاریخ اسلام و تورک دانسته نیست. کتیبه تقریبا یک سوم بالایی عرصهی صاف شده را در بر میگیرد که نشان میدهد دو سوم بقیه در وسط و پایین شاید برای درج بقیهی شعر و یا اشعار و کندهکاریهای دیگری در نظر گرفته شده بود. در قسمت یک سوم بالایی حکاری شده بعضی از کلمات نوشته نهشده، شماری دیگر از کلمات نوشته شده اما حجاری نهشده است. ضلع پایین مستطیل کادر کتیبه به عللی نامعلوم ناتمام مانده و بسته نهشده است.
٢-این کتیبهی تورکی منحصر به فرد علیرغم آن که ارزش تاریخی فراوان دارد و یک جاذبهی توریستی به شمار میرود به سبب بیتوجهی مسئولین دولتی، قرار داشتن در فضای باز و ریزش آب باران دچار آسیبهای جدی فیزیکی (تَرَک)، انسانی، شیمیائی و زیستشناسی (رشد گلسنگ و گیاهان در کتیبه) شده است (گویا کتیبه اخیراً از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی، آفتزدائی، مرمت و تثبیت شده است).
اشعار تورکی
١-کتیبهی نادری - نهدیر شاه قالاتی قایایازیتی مرکّب است از ٢٤ بیت تورکی که به دستور نادر شاه، احتمالا بین سالهای ١٧٤٤-١٧٤٢ با الفبای تورکی - عربی و به خط نستعلیق بر روی صخرهی بزرگی حک شده است. اشعار آن متعلق به شاعر تورک «گلبن افشار»، از شعرای دربار نادر شاه افشار است. در بارهی وی معلومات گستردهای وجود نهدارد.
٢-این شعر تورکی در شکل مثنوی در ثنای نادر پسر شمشیر است، با حمد خدا شروع شده و با ذکر نام شاعر گلبن در بیت آخر و یا ٢٤ به پایان میرسد. ابیات ١ – ٤ در مدح خدا، ابیات ٥ – ٧ در نعت رسول و آل و اصحاب او، بیتهای ١٨، ١٩ و ٢٠ از زبان نادر شاه و بقیهی ١٣ بیت باقیمانده از زبان گلبن در حمد و ستایش نادر شاه است.
٣-زبان این اشعار، بر خلاف ادعای عدهای مبنی بر تورکی درگزی بودن، تورکی دیوانی مکتوب و مشترک به لهجهی تورکمانی معروف به قیزیلباشی در دورهی نادری است که در آن تاثیر تورکی عوثمانلی (کاربرد گیبی به جای کیمی - بیت ٢٣، بوُلسا به جای تاپسا - بیت ٢٤، بانگا به جای مهنه - بیت ١٨، سانگا به جای سهنه - بیت ١٩)؛ و فارسی (کاربرد حروف اضافهی به، از، با، ز، ...، کلمات، ترکیبات و اصطلاحات متعدد فارسی، ...) نیز دیده میشود.
اهمیت کتیبه - قالات قایایازیتی
کتیبهی نادری - قالات قایایازیتی از جهات متعددی یک اثر فوق العاده مهم تاریخی است:
-کاربرد تورکی در این بنای یادمان
تاریخی، سند و شاهدی دال بر رسمی بودن دوفاکتوی زبان تورکی در دولت افشاری است.
-محتوی اشعار این کتیبهی تورکی به ویژه از جهت اطلاعرسانی و تائید دادههای دیگر منابع و اسناد در دو مورد خاص دارای ارزش است. یکی تبار و اصل و نسب تورک نادر شاه و سیاست رسمی او برای ارتباط دادن تباری خود با امیر تیمور کورهکهن، و دیگری باورها و افکار و سیاست مذهبی نادر شاه، تبلیغ اعتقاد به زعم او صحیح یعنی تسنن توسط وی و دوری او از تشیع، همچنین ادعاهایی مانند مظهر خدا بودن نادر شاه در اواخر عمر وی.
نادر از اوجاق امیر تیمور است
١-در بیت ١٢ گفته میشود نادر از اوجاق و دودمان امیر تیمور است (نَسَب ایله شرف و فخرِ اوجاقِ تیمور- حَسَب ایله به جهان، شاهِ شهاندیر مشهور). این تثبیت در تطابق با دادههای منابع و اسناد تاریخی متعدد و خطابات و مکتوبات خود نادر شاه است که نسب و اصلیت و تبار تورک، هویت ملی تورک، هویت قومی تورکمان و هویت ایلی افشار او را ذکر کردهاند. به عنوان نمونه نادر شاه در نامه به صدراعظم عوثمانلی حکیماوغلو علیپاشا بر خویشاوندی خود و ایل تورک افشار با ارتوغرول موسس سلسلهی عوثمانلی (تاریخ دور) و آمدن ایل افشار از آناتولی به آزربایجان و ایران (تاریخ نزدیک)؛ در نامهنگاری و تماس با حکام و امیران آسیای میانه و ... بر پیوند تباری خود با سلاطین تورکستان و شبه جزیرهی هند از جمله امیر تیمور تاکید میکند.
٢- ترکیب «خلق عظیم» و یا اتباع بی شمار در بیت ١٤ که گفته میشود از سوی «خداوند» به نادر اعطا شده، مفهوم و ترجمهی ترکیب «گۆر اوُلوُس» است که در فرامین خاقانهای تورک و موغول، از جمله چینگیز خان به کار میرفت و عطیهی «تینگری-تنگری» شمرده میشد[2]. «خلق عظیم»، همچنین اشاره به حسب و مقام شهنشاهی نادر شاه ناشی از آباء و اجداد وی در شعر، در رابطه با دوکترین «حاکمیت جهانی تورکان» (دالای) است. نادر به سبب تورک بودن، خود را منسوب به و وارث حکام جهانگیر تورک میدانست که خداوند حاکمیت جهانی را منحصرا بدانها اعطا کرده است.
٣-قومیتگرایان افراطی فارس و پانایرانیستها که نهمیتوانند و یا نهمیخواهند تورک بودن نادر شاه را پذیرا شوند به توجیه این موارد پرداختهاند. عدهای از آنها ادعا نمودهاند نادر شاه با پیش راندن تبار تورک و خویشاوندی خود و ایل تورکمان افشار با دیگر سلاطین و حکام جهان تورک، میخواسته مقام و منزلت خانوادهگی خود را بالا برد و بهانهای برای تصرف قلمروی تیمور به دست آورد. و یا فردی به اسم قدوسی در کتابش با نام نادرنامه میگوید: «نسبت نادر به تیمور در این شعر به سبب جهانگشایی بوده، نه به سبب نژادی» (ص٦١٩). حتی برخی از پانایرانیستها ادعا کردهاند کتیبهی نادری به علت اعتراض نادر شاه به این که او را در این کتیبه به تیمور لنگ نسبت دادهاند ناتمام مانده است. این ادعاها خیالپردازیهایی غیر مستند، غیر جدی و بیپایهاند. بنا به گواهی اسناد و مدارک و منابع بیشمار، نادر شاه یک شخصیت تورک کاملا آگاه بر هویت ایلی افشار و هویت قومی تورکمان و هویت ملی تورک خود و مصرّ به ذکر و تاکید آنها در هر مناسبتی بود. نَسَب تورک وی که در این شعر ذکر شده به هیچ وجه معنی مجازی نهدارد، بلکه بیان واقعیت مبرهن و معلوم تبار و قومیت و ملیت تورک نادر شاه افشار است.
دنیای اعتقادی نادر شاه
این شعر اطلاعات ذیقیمتی در بارهی دنیای اعتقادی نادر شاه را حاوی است.
١-در ابیات نعت رسول، هیچ اشارهای به امام علی و یا دیگر امامان به اسم نهشده و در بیت ٧ صرفا از آل و اصحاب رسول سخن میرود. (آل و اصحابینا هم رحمتِ بسیار اولا - اوْلا حق یاوری، هر کیم اولْارا یار اولا). این سکوت معنیدار، در تطابق با باور و سیاست مذهبی نادر شاه است که نه تنها به عصمت ادعایی امامان شیعی قائل نهبود، بلکه مذاهب شیعهی امامی و علویگری - علویسم تورک (مخصوصا فرقهی سیاسی ضد تورک قیزیلباشیه) را جریاناتی انحرافی و به ضرر جهان اسلام میدانست و خواستار ریشهکن کردن آنها از قلمروی افشاری بود. در بیت شانزده نیز منظور از «اعتقاد» که «نادر پاکیزه نهاد» امر به آن میکند و سبب میشود از وی به عنوان سلطان صدق بسته به خدا یاد شود، اشاره به عقیدهی به زعم او صحیح و یا تسنن است (اعتقادێ بوُیوُروُر اوْل شهِ پاکیزه نهاد، باغلامێش صدق خداونده، ائدهرلهر بئله یاد).
٢-بیت ١٠ نادر شاه را بشری فوقالعاده در ردیف ملائک و پیغمبران قلمداد کرده (دئمهک اولماز بو شهنشاها که وار پیغمبر - یا مقرّب مَلَکیدیر اولوپ از نوعِ بشر: نه می توان گفت که این پادشاه آیا یک پیغمبر است و یا یک ملک مقرب که در قالب انسان ظاهر شده است)؛ بیت ١٣ وی را به پیغمبر اسلام و عیسیٰ و یوسف تشبیه نموده (مصطفیخُلق و مسیحادم و یوسفطلعت- بوعلیدانش و حاتمکف و لقمانحکمت)، و بیت ١١ او را مظهر ظهور حق و یا نمود خداوند دانسته است (لیک چون قدرتِ حق ظاهر ائدیپ بیش از پیش- مظهرِ حق اونا هر کیمسه دئسه، حقی دئمیش: اما از آنجائی که نادر شاه قدرت خداوند را بیش از پیش ظاهر کرده است، اگر کسی او را مظهر و تجلی خداوند بهنامد، سخنی حق و بهجا گفته است). این ابیات با سیر اعتقادی نادر شاه، سازگار است: آن گونه که از منابع متعدد بر میآید وی اصلا از ایل و خانوادهای تورکمان بر مذهب علوی تورک (علیاللهی) بود. بعدها مذهب تسنن را اختیار کرد. پس از جلوس بر تخت سلطنت، خواستار از بین بردن شیعهی امامی و علویگری و تبدیل تفسیری معتدل از آنها به یک مذهب پنجم اهل سنت به اسم جعفری شد. به مرور زمان به تقدسزدائی از همهی امامان و پیغمبران برخاست، منکر معصومیت آنها شد و خود را همردیف و سپس والاتر از آنها شمرد. به تدریج قائل به نوعی دین واحد جهانی شد. در نهایت به خداانگاری (Deism) و از آن جا هم به بیدینی (Irreligionism) گرائید.
٣- عدهای که قبول سیر اعتقادی نادر شاه به عنوان یک آزاداندیش از علویگری به تسنن و از آن جا به مخالفت با شیعهی امامی و علویسم، سپس گرایش او به سوی دین جهانی، خداانگاری و بیدینی برایشان ثقیل است، گمان کردهاند که نادر شاه فقط بنا به مصالح سیاسی زمان همچو رفتار و تدابیری را اتخاذ کرده و خود را متمایل به مذهب تسنن نشان داده تا با ایجاد وحدت مذهبی به اختلافات با عوثمانلی پایان دهد. اما این ادعا را دادهها و منابع و اسناد تاریخی متقن بیشمار نفی و نقض میکنند. واقعیت آن است همانگونه که شاه اسماعیل اول دشمن تسنن بود، نادر شاه هم دشمن تشیع بود ویا شد.
سنگنوشتهی صخرهای تورکی کلات نوشته شده به امر نادر شاه افشار- کتیبهی
نادری
نادیرشاه آوشار بویروغویلا تورکجه یازیلان قالات قایا داشیازیتی (نهدیر داشیازیتی)
هنگام بازنویسی کتیبه با الفبای عربی - تورکی، کلمات و پسوندهای تورکی را طبق رسم الخط مودرن و فونتیک تورکی نشان داده و کلمات فارسی و عربی را مطابق زبان مبداء نوشتم. شعر را به الفبای لاتینی تورکی و ترجمهی فارسی آن را نیز دادهام. متن را در درجهی اول بر اساس عکسی که آن را در این نوشته نیز آوردهام خوانده و کلماتی که برایم ناخوانا و یا محل تردید بودند را داخل [ ] نشان دادهام.
هوالعلی الاعلی
بسم الله الرحمن الرحیم
١-ابتداء
حمدِ خدایِ احدِ فردِ قدیم
قادرِ
لمیزل و عالِم
و دانا و حکیم
٢-اوْ
که بوُ کون و مکانێ یارادێپ قدرتدهن
اوْ
که بوُ بحر و بری خلق ائلهییپ شوکتدهن
٣-ایکی
عالَمده اوْدوُر بهندهلهره یاور و یار
حکمتیندهن
گؤرۆنۆر بهندهلهره هر آثار
٤-خَلقِ
عالَم هامێ محتاجدێر اوْل درگاها
او
وئریپ نور و ضیاء کوکبه، مِهر و ماها
٥-حمدِ حقدهن سوْنگرا اوْلدوُ قلمیم نورافشان
به
ثناءگسترییِ ختمِ رُسُل، فخرِ جهان
٦-[نبییِ
هاشمی]، اوْل احمدِ محمودا سلام!
کیم
خدادان اوْلا دایم اوْنگا صلْوات و سلام
٧-آل
و اصحابێنا هم رحمتِ بسیار اوْلا
اوْلا
حق یاوری، هر کیم اوْلارا یار اوْلا
٨-حمدِ حق، نعتِ نبیدهن سوْنگرا، با صدقْ زِ جان
فرضدیر
بهندهلهره مدحِ شهنشاهِ جهان
٩-اوْل
شهنشاهِ فلکْ مرتبهیِ چرخْ سریر
شاهِ
نادر، که آدێ تهک اوْنگا
یوْخ مثل و نظیر
١٠-دئمهک
اوْلماز بوُ شهنشاها که وار پیغمبر
یا
مقرّب مَلَکیدیر، اوْلوُپ از نوعِ بشر
١١-لیک
چون قدرتِ حق ظاهر ائدیپ بیش از پیش
«مظهرِ
حق» اوْنگا بیر کیمسه دئسه، حقّی دئمیش
١٢-نَسَب
ایله شرف و فخرِ «اوْجاقِ تیمور»
حَسَب
ایله به جهان، شاهِ شهاندێر مشهور
١٣-مصطفی
خُلْق و مسیحا دَم و یوسفْ طلعت
بوعلی
دانش و حاتمْ کف و لقمانْ حکمت
١٤-قابلیتله
اوْنگا وئردی خداوندِ کریم
تاج
و تختِ شهی و عدل و کَرَم، «خَلقِ عظیم»
١٥-هر
شرافت که دئسهم شاهِ شهاندێر کامل
هر
جهتدهن اوْنگا الطافِ خدادێر شامل
١٦-اعتقادێ
بوُیوُروُر اوْل شهِ پاکیزه نهاد
باغلامێش
صدق خداونده، ائدهرلهر بئله یاد
١٧-اهله
گیرمهز بئله دولت به سپاه و شمشیر
اوْلابیلمهز
بئله اقبال به عقل و تدبیر
١٨-سهن
وئریپسهن بانگا بوُ سلطنت و تخت و سپاه
سهن
وئریپسهن بانگا تاج و کمر و فرّ و کلاه
١٩-دولتیم
حافظی سهنسهن، سانگادێر اۆممیدیم
مهن
سانگا باغلامێشام صدق، بوُدوُر تاییدیم
٢٠-دولتیم
منکِرینی سهن [ائلهگیل خوار و؟] ذلیل
دشمنیم
کوْرلوُغوُنا یاور اوْل، ائی ربِّ جلیل!
٢١-چون
که صدقی بئلهدیر حقّینه از رویِ یقین
بوُ
سببدهن اوْنگا الطافِ خدا اوْلدوُ مُعیٖن
٢٢-[اهلینی
توُتدوُ خداوندِ؟] جهان، قدرتدهن
کامیاب
ایتتی اوْنوُ معدلت و شوکتدهن
٢٣-بخت
و اقبال ا[یله هیچ کیم بئله اوْلماز فائق؟]
گون
گیبی دو[لتینه، عالمَهَ روشن، بارق؟]
٢٤-[شاخِ
گُل نشو] و نما بوُلسا نمِ فیضیندهن
[اوْلا گلزارْ بوُ اشع؟]ارِ مدحسرا گلبندهن
چند لغت:
اوجاق: کلمهای تورکی به معنی آتشدان، مجازا آل، خاندان (کلمهای تورکی)، دودمان و دوده (دودمان و دوده نیز، مانند توتون کلماتی تورکی و همه از مصدر توتمهک هستند. ارتباط دو کلمهی تورکی اوجاق به معنی خاندان و دوده به معنی نسب، بدان سبب است که دود از اوجاق بلند میشود، همانگونه که نسب از خاندان).
آرغون-آرقون: نامی تورکی که در اسامی بسیاری از بزرگان تورک، هم برای زنان و هم مردان، به تنهایی و یا همراه با کلمهی دیگری به کار رفته است. مانند: آرغون آقا، آرغون آلپ، آرغون آتا، آرغون آی، آرغون خان (از خانان ایلخانلی، نوهی هولاگو خان، فرزند آباقا خان)، آرغون خاتون (بانوی همخانهی هولاگو خان)، آرغون قوجا (از فرماندهان دورهی بابور)، آرغون نویان و .... نام والی خراسان در دورهی چینگیز. نام یکی از مشاوران وی و اوگهده (اوختای). مطرحترین ریشهشناسیهای این نام: ۱-«آریقۇن» موغولی به معنی پاک، خالص، صاف (معادل آرێق-آرێ تورکی)؛ ۲-«آرقۇن» تورکی به معنی دورگه؛ ۳-آرغون به معنای یوزپلنگ (پوما).
تمور: فورم تورکی قدیم و شرقی، و فارسی آن تیمور، فورم اوغوزی و تورکی معاصر آن دهمیر. کلمهای تورکی – موغولی - آلتائیک به معانی آهن، سمبول شکستناپذیری و سلامت. از همین ریشه است نامهای تهموچین و نامهای تورکی-موغولی تهموگه، تهمودهر، تهمولون،... (پسوند .چین معادل پسوند .دین، .دهن در تورکی به معنی از است. معادل تهموچین به تورکی دهمیردهن، به معنی آهنین و یا دهمیرچی به معنی آهنگر، نام اصلی چینگیز خان است).
درگز – دهرگهز: محل تولد نادر شاه در مملکت افشاریورت (منطقهی ملی تورکنشین در شمال خراسان)، یکی از مراکز قدیمی تورکهای علوی عمدتاً قاراقویونلو (غلات علوی تورک علیاللهی). کلمهی درگز – دهرگهز در زبان تورکی به معنی داس و قدارهی چمنزنی است. از ریشهی دهرمهک (تهرمهک، تئرمهک، دیرمهک، تیرمهک) به معنی جمع کردن، گردهم آوردن؛ به علاوهی پسوند اسم آلتساز -گهز، -گهج (مانند سوزگهج، ...). این کلمه همریشه با کلمات تورکی آتی دانسته شده است: درّه - دهره (محل جمع شدن آب میان دو بلندی و یا کوه)، دهریز (بستهی غلات درو شده)، دهرهنه (سبد کوچک برای چیدن میوه)، دهرهنهک (ظرف چیدن محصول)، دهرنهک (مجمع و انجمن)، دهرگی (مجله و مجموعه)، تهرگی (سفره)، دهرلهمهک (گردآوری)، دهرمه (گلچین)، دهرگه (دسته)، دهرهک (تهرگهک تورکی قدیم به معنی بوقچه - بوغچا)، دهرین (عمیق، محل انباشته شدن آب) و .... . کلمهی درو (کردن) در زبان فارسی نیز احتمالا وامواژهی تورکی دهرهو – دهرهغو و از همین ریشه است.
صدق باغلاماق (تانرییا، آللاها، حقه): به معنی ایمان آوردن به خدا و تسلیم او شدن، از صمیم قلب او را دوست داشتن (حاققا کؤنول باغلاماق، آللاها اینانماق، ایمان ائتمهک، تسلیم اولماق، چین اورهک و گؤنولدهن سئومهک[3]). در این شعر در سه جا مصدر «صدق باغلاماق» (به خدا) استفاده شده است: صدقی بئلهدیر حقّینه، مهن سانگا باغلامێشام صدق، باغلامێش صدق خداونده
با صدقْ زِ جان: ترجمهی اصطلاح تورکی «چین کؤنولدهن» (از صمیم قلب). در اینجا «جان» در واقع محرف کلمهی تورکی «چین» (راستی، صمیمیت، صداقت، حقیقت) است.
گلبن: تخلص شاعر. درخت گل سرخ، پای درخت بید. ممکن است که برگرفته از نام روستای باغ گلبن واقع در هفت کیلومتری جنوب شرقی گرگان فعلی (استرآباد) باشد. این روستای سرسبز که در میان جنگلهای انبوه و سر به فلک کشیده قرار دارد، همچنین زادگاه شخصیت برجستهی تورک، میرزه محمد مهدی استرآبادی، وزیر الممالک و بعدها وزیر خارجهی نادر شاه است. میرزه محمد مهدی استرآبادی کسی است که زبان فارسی را به نادر شاه آموخته است (نادر شاه تا اواخر عمر خود فارسی نهمیدانست). وی مولف کتب بسیار ارجمندی مانند تاریخ جهانگشای نادری (دارای کلمات تورکی و موغولی بسیار)، سنگلاخ (فرهنگ لغت تورکی در ردهی کتبی چون برهان قاطع و یا دیوان لغات التورک)، درّهی نادره، معانی اللغه، منشات، و ... است.
حَسَب:
بزرگی مرد از روی نسب و مال و دین و کرم و شرف بالفعل، فخر به پدران، بزرگی و شرف
از آباء و اجداد. مفاخر پدران
نَسَب:
اصل مردم، تبار، نژاد، خاندان، سلسله، رگ و ریشه و پیوند
فائق:
مسلط، چیره، غالب، مسلط، حکمفرما، بالاتر،
مافوق، برتر، عالی، ارشد
بارِق:
روشن، درخشان، تابان، برق زننده، برقدار
نم: باران (قدیمی)
به کوری: علی رغم، بر خلاف آرزوی
مَلَکی: یک ملک، یک فرشته
یاور: کلمهای تورکیالاصل، همریشه با کلمات چاکر و نؤکر (ن ← ی ← چ).
NÂDİR ŞAH AVŞAR’IN BUYRUĞUYLA TÜRKÇE YAZILMIŞ-OYULMUŞ KELAT – QALAT KAYA TAŞYAZITI
KALAT ROCK INSCRIPTION WRITTEN AND CARVED IN TURKISH BY THE ORDER OF NADIR SHAH AFSHAR
Hüve-l-elî el-e’lâ
Bismillâhirrehmânirrehîm
İbtidâ hemd-i Xudâ-yi ehed-i ferd-i qedîm
Qâdir-i lem yezel ü âlim ü dânâ vu hekîm
O ki bu kûn u mekânı yaradıp qüdretden
O ki bu behr ü beri xelq éleyip şövketden
İki âlemde O’dur bendelere yâver ü yâr
Hikmetinden görünür bendelere her âsâr
Xalq-ı âlem hamı möhtâcdır ol dergâha
O vérip nûr u ziyâ kövkebe, méhr ü mâha
Hemd-i Haq’dan soñra oldu qelemim nûrefşân
Bé senâ gosteri-yi xetm-i rosol, fexr-i cahân
Nebi-yi Hâşimi, ol Ehmed-i Mehmûd’a selâm
Kim Xudâ’dan ola dâyim oña selvât u selâm
Âl u eshâbına hem rehmet-i bésyâr ola
Ola Haq yâveri, her kim olara yâr ola
Hemd-i Haq, ne’t-i Nebî’den soñra bâ sidq zé cân
Ferzdir bendelere medh-i şehenşâh-i cahân
Ol şehenşâh-i felek mertebe vü çêrx serîr
Şâh-i Nâdir, ki adı tek yox oña misl ü nezîr
Démek olmaz bu şehenşâha ki var péyqember
Yâ müqerreb melekîdir olup ez nov’-i beşer
Léyk çün qüdret-i Haq zâhir édip bîş ez pîş
Mezher-i Haq oña her kimse dése, Haqqı démiş
Neseb ile şeref ü fexr-i ocâq-ı Tîmûr
Heseb ile bé cahan şâh-i şehandır meşhûr
Mustafa xulq u Mesîha dem ü Yûsif tel’et
Bû-Elî dâniş ü Hâtem kef ü Luqman hikmet
Qâbiliyyetle oña vérdi Xudâvend-i Kerîm
Tâc u text-i şehî yü edl ü kerem, xalq-ı ezîm
Her şerâfet ki désem şâh-i şehandır kâmil
Her cehetden oña eltâf-i Xudâdır şâmil
É’tiqâdı buyurur ol şeh-i pâkize nehâd
Bağlamış sidq Xudâvende, éderler béle yâd
Ele girmez béle dévlet bé sépâh u şemşîr
Olabilmez béle iqbâl bé eql ü tedbîr
Sen véripsen baña bu seltenet ü text ü sipâh
Sen véripsen baña tâc u kemer ü ferr ü kulâh
Dévletim hâfizi sensen, sañadır ümmîdim
Men saña bağlamışam sidq, budur te’yîdim
Dévletim münkirini sen éledin xâr ü zelîl
Düşmenim korluğuna yâver ol, éy Rebb-i celîl!
Çünki sidqi béledir Haqqına ez rûy-i yeqîn
Bu sebebden oña eltâf-i Xudâ oldu müîn
Elini tutdu Xudâvend-i cahan qüdretden
Kâmyâb étdi onu me’dilet ü şövketden
Bext ü iqbâl ile hiç kim béle olmaz fâiq
Gün gibi dévletine, âleme rövşen bâriq
Şâx-i gül neşv ü numâ bulsa nem-i féyzinden
Ola gülzâr bu eşâ’r-ı medhserâ Gülbün’den
ترجمهی کلمه به کلمهی فارسی کتیبهی نادری – از مئهران باهارلی
١-ابتدا حمد
خدای احد و فرد و قدیم، و قادر لم یزل و عالم و دانا و حکیم
٢-آن که با
قدرت خود این کون و مکان را آفرید، و آن که با شوکتش این بحر و برّ را خلق کرد
٣-اوست آن که
در دو عالم یار و یاور بندهها است، آن که همهی آثار [خلقت] از روی حکمت او پدیدار
و به بندهگان دیده میشود
٤-خَلق عالم همه
محتاج آن درگاه هستند. اوست که به کوکب و مهر و ماه نور و ضیاء داده است
٥-بعد از حمد
حق، قلم من با ثناگستری برای ختم رسل و فخر جهان [پیغمبر اسلام]، نورافشان شد
٦-درود بر نبی
هاشمی، آن احمد محمود [ستودهترین ستوده شدهها] که صلوات و سلام خدا بر او دائمی
باد
٧-بر آل و
اصحاب او هم رحمت بسیار باد، و حق یاور هر آن کس که یار آنها شود باشد
٨-پس از حمد
حق و نعت نبی، مدح شاهنشاه جهان [نادر شاه] با صداقت از [صمیم قلب و] جان بر بندهگان
فرض و واجب است
٩-آن شاهنشاهی
که مرتبهی او فلک و سریر او چرخ است، یک شاه نادر که مانند اسمش نظیر و مثل او
وجود نهدارد
١٠-نهمیتوان
گفت که این شاهنشاه آیا یک «پیغامبر»، و یا یک «ملک مقرب» ظاهر شده در نوع و قالب بشر
است
١١-اما از آن جائی
که او را قدرت حق را بیشتر از پیش ظاهر کرده، اگر کسی او را «مظهر حق» بهخواند،
سخنی به حق و بهجا گفته است
١٢-او [نادر
شاه] از جهت نسب، شرف و فخر اوجاق تیمور؛ و از جهت حسب مشهور به شاه شاهان در جهان
است
١٣ - او دارای اخلاق مصطفا، دم مسیحا و
چهرهی یوسف، علم بوعلی، بخشش حاتم و حکمت لقمان است
١٤-خداوند کریم
همراه قابلیت به او عدل و کرم، تاج و تخت شاهی و «خلق عظیم» (اتباع انبوه) داد.
١٥-هر شرافتی
را که بهگویم، شاه شاهان [از آن نظر] کامل است، زیرا الطاف خدا از هر جهت شامل
اوست
١٦-آن شاه
پاکیزه نهاد، امر به اعتقاد [صحیح] میکند، و او را اینگونه یاد میکنند که به خداوند
ایمان آورده و تسلیم اوست
١٧-این چنین
دولتی با سپاه و شمشیر بهدست نهمیآید، و این چنین اقبالی با عقل و تدبیر نهمیتواند
حاصل شود
١٨-تو [خدا] به
من سلطنت و تخت و سپاه دادهای، تو به من تاج و کمر و فر و عطا کردهای
١٩-حافظ دولت
من تو هستی، اومیدم به توست. من از صمیم قلب به تو ایمان آورده و تسلیم شدهام،
این است تائید [کومک خدا به] من
٢٠- تو منکر
دولت من را خوار و ذلیل کردی، ای ربّ جلیل به کوری [علی رغم] دشمنم [مرا] یاوری کن
٢١-چون که ایمان
و تسلیمیت او [نادر شاه] به حق، اینگونه از روی یقین است، به این سبب الطاف
خداوند یاور او شده است
٢٢-خداوند جهان
دست او را با قدرتش گرفت و او را از سر معدلت و شوکت خود کامیاب کرد
٢٣-هیچ کس با
بخت و اقبال صرف نهمیتواند این چنین مسلط و حکمفرما گردد، و مانند خورشید بر
دولت خود و عالم روشنی دهنده و تابان باشد
٢٤-اگر فیض باران باعث نشو و نمای شاخهی گل میشود، [اشعارِ] مدحیهی گلبن هم آن را تبدیل به بوستان و گلزار میسازد.
تصحیح نقصانهای قرائت تورخان گنجه ای
در کتب و مقالات ایرانی و فارسی، اشعار کتیبهی تورکی نادری تقریبا بلا استثناء به صورت ناقص، با قرائت مغلوط و ترجمههای نادرست منتشر و بازنشر شدهاند. از خارجیان برای نخستین بار سیر پرسی سایکس در سالهای ١٩٠٥ و ١٩١٠ این کتیبه را معرفی و ابیاتی از آن را همراه با ترجمههای آنها داده است. اما هم ابیات داده شده و هم ترجمههای او دارای اشتباهاتی است.
نخستین نشر علمی اشعار کتیبهی تورکی نادری توسط تورکولوق تبریزی پروفسور تورخان گنجهای در سال ١٩٧٧ در لندن انجام گرفته است[4]. اما به سبب آن که تحقیق او بر اساس عکسهای غیر واضحی که در دست داشته بود، وی در مقالهی خود تعداد قابل توجهی از کلمات را نهخوانده (با قرمز نشان دادم) و جالی خالی آنها را با [ ] نشان داده، چند مورد را هم به اشتباه قرائت کرده است. در زیر به این موارد با رنگ قرمز اشاره کردهام:
٦-نبییِ
هاشمی، اوْل احمدِ محمودا سلام - کیم
خدادان اوْلا دایم اونگا صلْوات و سلام
قرائت تورخان گنجهای: [ ] نبی [ ] احمد [ ] - [ ] اوله دایم اونکا [ ] سلام
١٠-دئمهک
اولماز بو شهنشاها که وار پیغمبر - یا مقرّب ملکیدیر، اولوپ از نوعِ بشر
قرائت تورخان گنجهای: دیمک اولمز او شهه وار شبیه و هنبر - [ ] اولوب نوع بشر
١١-لیک
چون قدرتِ حق ظاهر ائدیپ بیش از پیش - مظهرِ حق
اونگا بیر کیمسه
دئسه، حقّی دئمیش
قرائت تورخان گنجهای: لیک چون قدرت حق فائز ائدوب بیش زبیش - مظهر حق اونکا هر کیمسه دیسه حقی دیمیش
١٢-نَسَب
ایله شرف و فخرِ اوجاقِ تیمور - حَسَب ایله به جهان، شاهِ شهاندیر مشهور
قرائت تورخان گنجهای: نسب ایله [] تیمور - حسبت ایله بجهان شاه شهان در مشهور
١٤-قابلیتله
اونگا وئردی خداوندِ کریم - تاج و تختِ شهی و عدل و کرم، خَلقِ عظیم
قرائت تورخان گنجهای: قابلیتله اونکا ویردی خداوند کریم - تاج و تخت شهی و عدل و کرم خلق حلیم
١٨-سهن
وئریپسهن بانگا بو سلطنت و تخت و سپاه - سهن وئریپسهن بانگا تاج و کمر و فرّ
و کلاه
قرائت تورخان گنجهای: سن ویروب سن بکا بو ساز و [ ] و سپاه - سن ویروب سن بکا تاج و کمر و فر کلاه
٢٠-دولتیم
منکرینی سهن ائلهدین خوار و ذلیل - دشمنیم
کورلوغونا یاور اوْل، ای ربِّ جلیل!
قرائت تورخان گنجهای: دولتم منکرینی سن ایله [ ] و ذلیل - دشمنیم کورلوقنه یاور اول ای رب جلیل
٢١-چونکه
صدقی بئلهدیر حقّینه از رویِ یقین - بو
سببدهن اونگا الطافِ خدا اولدو مُعیٖن
قرائت تورخان گنجهای: چونکه صدقی بیله [ ] یقین - بو سببدن اونکا الطاف خدا اولدی معین
٢٢-اهلینی توتدو خداوندِ جهان، قدرتدهن - کامیاب ایتتی اونو معدلت
و شوکتدهن
قرائت تورخان گنجهای: [ ] - [ ] حق اونی []
٢٣-بخت
و اقبال ایله هئچ کیم بئله اولماز فائق - گون
گیبی دولتینه، عالمه روشن، بارق
قرائت تورخان گنجهای: بخت و اقبال [ ] - کون کیبی دو [ ]
٢٤-شاخِ گل نشو و نما بوُلسا نمِ فیضیندهن - اوْلا گُلزار بو اشعارِ مدحسرا گلبندهن
قرائت تورخان گنجهای: [] بولسه نم فیضندن - [] ار مدح سرا کلبندن
منابع:
١-نامهی تورکی نادرشاه افشار به سلطان عوثمانلی محمود اول-
مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_23.html
٤-نادر
پسر شمشیر، نورالله لارودی، نشر کتاب پارسه، چاپ دوم ١٣٨٨، تهران
٥-کلات نادری، محمدرضا خسروی، انتشارات آستان
قدس رضوی 1367
٦-تشیع
در دورهی نادرشاه. پرویز فتحالله پور
٧-کتیبهی
سنگی نادرشاه مرمت و تثبیت شد
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=8807020329
[1] توحید ملکزاده دیلمقانی:
نادیرشاه افشار دؤورونده تورک دیل،ادبیات و کولتورونه بیر باخیش
[2] عبارت تورکی نامهی گویوک خان موغول به پاپ چهارم اینوسنت: منکو
تنکری کوجندا- مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_24.html#links
[3] Emrah Yılmaz. MAHTUMKULU
ESERLERİNİN DEYİMLER SÖZLÜĞÜ (Türkiye Türkçesi – Türkmen Türkçesi)
https://www.academia.edu/55990186/_Mahtumkulu_Eserlerinin_Deyimler_S%C3%B6zl%C3%BC%C4%9F%C3%BC_
[4] 2-The Turkish Inscription Of Kalāt-İ Nādirī . Tourkhan Gandjeï .
Wiener Zeitschrift Für Die Kunde Des Morgenlandes . Vol. 69 (1977), Pp. 45-53
https://www.jstor.org/stable/23868094?seq=1#page_scan_tab_contents
No comments:
Post a Comment