Sozumuz a window opening to the life and heritage of the Turkish nation living in Iran and Türkili (Turkish populated northwest and adjacent provinces in Iran) ----- Sözümüz, İran ve Türkili'de (İran'ın Türk nüfuslu kuzeybatı ve komşu vilayetleri’nde) yaşayan Türk milletinin yaşam ve bırakıtına açılan bir ağızka.
Sunday, December 31, 2017
آمبلم شهر تورک-افشار اورميه؛ تورک-آفشار اورمونون بليرتگهسی
Sunday, December 24, 2017
جمشيدخان مجدالسلطنه و قيصرخانيم افشار در کتاب نيکيتين
Tuesday, December 19, 2017
مغلوبیتمان در انقلاب مشروطهی ایران و خبط - خیانت انجمن آزربایجان
مغلوبیتمان در انقلاب مشروطهی ایران
و
خبط - خیانت انجمن آزربایجان
مئهران باهارلی
June 27, 2012
٭ در اسناد «انجمن آزربایجان» کلمهای در بارهی «ملّت تورک» و «وطن تورک» (تورکایلی) نیست؛ همه جا سخن از «ملّت با حمّیت و با غیرت ایران»، «وطن عزیز ایران»، «خون ایرانی» و «غیرت و معرفت ایرانیت» و .... است.
٭ اگر امروز در قرن بیست و یکم در ایران، ملّت تورک به عنوان ملّتی بیزبان و بیدولت زندهگی میکند، در حادث شدن این وضعیت فاجعهآمیز، اشتباهات و خبط و خیانتهائی که در قرن گذشته مرتکب آنها شدهایم سهم بزرگی داشتهاند. انقلاب مشروطه ایران یکی از مهمترین اینهاست.
٭ انجمنهای آزربایجان دورهی مشروطیت و نخبهگان و روشنفکرانی که سردمدار آنها بودند، دارای مسئولیت و گناهی تاریخی در بیزبان و بیدولت کردن ملّت تورک، ایجاد سنّت خوار شمردن هویت ملّی تورک و زبان تورکی، و تلقّی زبان فارسی به عنوان زبان ملّی و برتر در تاریخ اخیر ایران میباشند.
٭ حرکت مشروطهی ایران و رکن آن جنبش مشروطیت در تورکایلی، یک «حرکت ملّی ایرانی»، یعنی یک جنبش سیاسی «ملّت ایران» است، نه «ملّت تورک». قهرمانان ملّی حرکت مشروطه نیز «قهرمانان ملّی ملّت ایران» هستند، نه قهرمانان ملّی «ملّت تورک».
٭ حرکت مشروطه و رهبران آن (عمدتاً مانقورتها و گؤزقامانهای تورک موسوم به آزادیخواهان، مجاهدین و دموکراتهای آزربایجانی)، باعث شدند که زبان فارسی به تنها زبان رسمی، دولتی، آموزشی و مطبوعاتی کشور تبدیل شود و زبان تورکی از همهی این عرصهها طرد گردد. در حالی که در آن زمان کسانی که زبان مادریشان فارسی بود بین ٥ تا ١٠ درصد اهالی و کسانی که زبان مادریشان تورکی بود بین ٤٠ تا ٥٠ درصد جمعیت ایران بود.
٭ حرکت مشروطهی ایران، مخصوصاً از زاویهی نتایجی که به بار آورد،
تماماً بر علیه ملّت تورک و وطن تورک، یک حرکت غیر ملّی، حتی ضد ملّی است. حرکت
مشروطیت ایران، برای ملّت تورک و سرزمین تورکایلی یک موفقیت نیست، بلکه سنگینترین
شکست و در هم شکنندهترین ضربهای است که ملّت تورک و تورکایلی در قرون اخیر
متحمل شده است.
Tuesday, December 12, 2017
از خیانتهای آزربایجانگرایان مشروطهطلب، مانقورتیسم تبریزی و دموکراتهای آزربایجان: برآمدن رضاشاه
از خیانتهای آزربایجانگرایان مشروطهطلب، مانقورتیسم تبریزی و دموکراتهای آزربایجان: برآمدن رضاشاه
مئهران باهارلی
٭ نشریهی «دروشاک» اورگان حزب داشناک، مرحلهی آخر انقلاب مشروطیت یعنی ساقط نمودن سلسلهی تورک قاجار و تاسیس سلطنت پهلوی را به این صورت تصویر میکرد: «انقلاب مشروطیت ایران، سقوط سلسلهی قاجار، پیروزی پهلویها و نبردهای ارمنیان برای آزادی، همهی این حرکات ادامهی جنگ دیرین ایران بر علیه توران و هرمز [اهورامزدا] بر علیه اهریمن است که نژاد آریایی بر علیه اقوام تورک و تاتار ادامه میدهد».
٭ همانگونه که [بالفرض] ساقط کردن امپراتوری عثمانلی و جایگزین کردن یک دولت یونانی توسط رهبران تورک در آناتولی یک خیانت آشکار شمرده میشد، ساقط کردن دولت تورک قاجار و جایگزین کردن دولت فارسمحور و آریاگرا و ضد تورک پهلوی توسط رهبران تورک مشروطیت، آزادیخواهان و دموکراتهای آزربایجان، آزربایجانگرایان پانایرانیست و آزربایجانگرایان ایرانگرا هم، صرفا میتواند زائیدهی خیانت آشکار رهبران تورک مشروطیت و بلاهت محض پیروان تورک آنها باشد.
٭ شماری از تورکهای چپ ایرانی مانند «جوادزاده خلخالی» (پیشهوری بعدی) دارای تمایلات باستانگرایانه بودند. جوادزاده خلخالی در مجموع دیدگاه مثبتی به رضاشاه داشت. وی پس از فوت رضاشاه پیام تسلیتی در روزنامهی آژیر به چاپ رسانید و در اوج جریانات حکومت ملی آزربایجان در گفتگو با مادر محمدرضاشاه، از رضاشاه به خاطر حفظ تمامیت ارضی و جلوگیری از تجزیهی ایران تقدیر کرد. سرکوب حکومت اعراب ایران و جلوگیری از تجزیهی ایران، یکی از دلائل تقدیر از رضاشاه و درج پیام تسلیت برای فوت او در روزنامهی آژیر از طرف پیشهوری بود. پیشهوری تا قبل از ماجرای حکومت ملی آزربایجان، از موضعی ارتجاعی مخالف «فدرالیسم زبانی و ملی در ایران» بود و به همین سبب در روزنامهی آژیر که در سالهای ١٣٢٢ تا تابستان ١٣٢٤ در تهران انتشار میداد با طرح مترقی سید ضیاء الدین طباطبایی «جماهیر متحد ایران» که یک فدرالیسم زبانی-قومی مانند نمونهی هندوستان را برای ایران ترویج میکرد به شدت مخالفت مینمود.
٭ کمالیستها و مساواتیستها به صورت مدافعین رضاشاه عمل کردهاند. با به حاکمیت رسیدن آتاتورک و پس از فاجعهی رد پیشنهاد آتاتورک برای بازپس گرداندن سلطنت قاجاریه و تاج و تخت توسط احمد شاه، «ملت تورک» بر اساس مرزهای جمهوری جدید تورکیه و یا «میثاق ملی» بازتعریف شد و در نتیجه تورکهای ایران از دائرهی نفوذ سیاسی و نظامی جهموری تورکیه خارج گشتند. پس از آن هم کمالیستها فریفتهی تبلیغات بریتانیا مبنی بر تجددخواهی رضاشاه شدند و به دفاع از رژیم رضاخانی پرداختند و با ایجاد اتحاد استراتژیک بین تورکیه و ایران (پهلوی)، به نوعی به تورکستیزی و فارسسازی تورکها توسط دولت ایران چراغ سبز نشان دادند.
٭ مساواتیستها با منطق دشمن دشمن من دوست من است، به دوستی با رژیم ضد کومونیست رضاشاه درغلطیدند. منابع مساواتی آن دوره پر است از مدح و ثنای رضاشاه و سرلشکر امیرطهماسبی و .... که با شدت تمام مشغول به اجرای نسلکشی ملت تورک در ایران بودند. دلیل دیگر حمایت مساواتیستها از رژیم جدید رضا شاه، تبعیت آنها از سیاست آتاتورک در ایجاد اتحاد استراتژیک با رضاشاه-رژیم پهلوی بود.
٭ آزربایجانگرایانی که هنوز حرکت مشروطه که یک جنبش ملی ایرانی برای پایان دادن بر حاکمیت تورک و تاسیس دولت-ملت ایران با زبان و هویت ملی فارسی بود و ماجرای ضد تورک آزادیستان که حرکت دموکراتهای آزربایجانی-تبریزی-اردبیلی ایرانگرا و پانایرانیست برای نجات ایران بود را به عنوان حرکتهای ملی آزربایجانی تقدیم و عکسهای ستارخان و مخصوصا خیابانی و .... را به عنوان قهرمانان ملی ملت تورک عَلَم میکنند، صراحتاً منکر وجود ملت تورک و به واقع مدافع ملیت ایرانی تورکها میشوند. نمایاندن رهبران حرکت مشروطیت و آزادیستان به صورت قهرمانان ملی ملت تورک توسط آزربایجانگرایان، چیزی نیست به جز تحریف آگاهانهی واقعیتها و احمق شمردن و تلاش برای احمقسازی مردم تورک. تا زمانی که رهبران مشروطیت و آزادیستان از سوی آزربایجانگرایان به عنوان قهرمانان ملی تورک تبلیغ و از سوی فعالین سیاسی تورک هم پذیرفته میشوند، نمیتوان از وجود یک حرکت سیاسی آگاهانه، عقلانی و جدی برای احقاق حقوق ملی خلق تورک در ایران سخن راند.