Tuesday, November 29, 2016

اینال‌لی ساوقاتی (سوغات اينانلو)- اشعار تورکی

 

مئهران باهارلی. اینال‌لی سووقاتی (سوغات اینان‌لو)- مقدمه و لغتنامه

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/blog-post_29.html

مئهران باهارلی. اینال‌لی سووقاتی (سوغات اینان‌لو)- اشعار تورکی

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/blog-post_51.html

Türk İnanlı - Yınallı boyunundan (İran’ın günéyinde) Türkçe qoşuqlar

Turkish Poesm from Turkish Inanlı Yinalli tribe of Southern Iran 


میرزا باقر اینان‌لو [اواخر قرن نوزده]

 

آن طوری که از قرائن بر می‌آید و معمرین قوم نقل کرده‌اند، ایام زنده‌گی وی قبل از میرزا علی‌بابا اینان‌لو بوده است. در دامنه‌ی کوهی در شمال شرقی دوگان و جرغه «در منطقه‌ی قره بلاغ فسا» غاری است منتسب به این شاعر. گویا وی که صاحب رمه و گله‌ی گوسفند بوده، در این مکان اقامت داشته و غار مذکور محل نگه‌داری گوسفندان وی بوده است.

 

ائی آقالار! بو دنیایا گه‌له‌لی                               

ازلی‌نده‌ن صاحب اقبال اولمادیم

فلک، غم-دردی‌نی آشتی (آچدی) اوزومه          

بیر زمان شاد اولان خوش‌حال اولمادیم         

 

ایساردیم غول ائده کردگار مه‌نی                       

آپارا، ساتوردا او تجّار مه‌نی                          

خرید ائتمه‌ز او زلیخا یار مه‌نی                             

یوسف کیمین صاحب جمال اولمادیم          

 

یار یولونا چه‌که‌ر انتظار گؤزوم                          

بلکه بهار اولا، خوش اولا یازوم    

ازلی‌نده‌ن بختی قارا مه‌ن اوزوم                           

نه‌چون یار دردی‌نده‌ن آبدال اولمادیم    

 

باقر دئیه‌ر سریم یارا فدا جان                          

یاندیگیمی چارا ائتمه‌م جدا جان       

درگاهی‌ندا مه‌ن نیلادیم خدا جان                       

مه‌ن یارینان بیر هم‌وصال اولمادیم


اینال‌لی ساوقاتی (سوغات اینان‌لو)- مقدمه و لغتنامه

اینال‌لی ساوقاتی

(سوغات اینان‌لو)

 

گزیده‌ای از اشعار تورکی شعرای ایل تورک اینال‌لی-اینان‌لو در استان فارس- جنوب ایران

برگرفته از سایت «شعرا و نویسندگان ایل اینان‌لو- یاشاسون اینان‌لو ائلی»

 

«خرم احسانی چایان اینان‌لو»

 

آنیق‌لایان (حاضیرلایان)، اؤن‌سؤز،سؤزلوک: مئهران باهارلی

  

http://shoaraye-inanloo.blogsky.com/ 

مئهران باهارلی. اینال‌لی سووقاتی (سوغات اینان‌لو)- مقدمه و لغتنامه

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/blog-post_29.html

مئهران باهارلی. اینال‌لی سووقاتی (سوغات اینان‌لو)- اشعار تورکی

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/blog-post_51.html

Türk İnanlı - Yınallı boyunundan (İran’ın günéyinde) Türkçe qoşuqlar

Turkish Poesm from Turkish Inanlı Yinalli tribe of Southern Iran 


Canım qurban Türk’ün ağır éline

Baldan şirin, gözel, şirin diline

Türk élinin gep ve sözü bir ola

Eyri géden oyaq ola, düz ola

 

Xürrem İhsâni İnanlı,

Fesa, Fars Ostanı, Günéy İran

مقدمه (مئهران باهارلی):

۱-ایل اینان‌لو از ایل‌های مهم در تاریخ سیاسی و تباری ملت تورک ساکن در تورک‌ایلی و ایران است. نام این ایل از واژه‌ی تورکی «یینالYınal »-«اینالInal » به معانی کسی که یقینا بر چیزی واقف است، مشاور، امین، معتمد، صاحب منصب، کسی که از طرف مادر اصیل‌زاده و از اعیان و اشراف و از طرف پدر از زمره‌ی عوام باشد است. یینال هم‌چنین یک عنوان در دولت‌های باستانی و قدیم تورک و معادل کونت و بارون در زبان‌های اوروپائی است. یینال در گذشته یکی از نام‌های رایج در میان مردم تورک و اسم چند شخصیت تاریخی مشهور تورک بوده است. از جمله «یینال تیگین» از فرماندهان اوغوز در قرن ۱۰ میلادی و «ابراهیم یینال» (۱۰۵۶) از فرماندهان سلجوقیان، حاکم اصفهان و یزد در فارسستان و برادر ناتنی توغرول بیگ و چاغری بیگ امپراتوران سلجوقی. از ابراهیم یینال و پیرامونیان وی در تاریخ به نام «ینالیان» (یینال‌لی‌لار) یاد می‌شود.

یینال هم‌چنین نام یک بیگ‌لیک و یا دولت محلی تورکمان بنام «یینال‌اوغول‌لاری» (Inalids)، تاسیس شده توسط «یینال بیگ تورکمان» در منطقه‌ی آمید-دیاربکر در جنوب شرقی آناتولی و یا سرزمین «تورکمانیه»ی بعدی (۱۰۹۸-۱۱۸۳) است. در دوره‌ی اینال‌اوغول‌لاری در آمید، کتاب‌خانه‌ای با بیش از ۴۰۰۰۰ کتاب تاسیس شده بود. یینال‌اوغول‌لاری در میان دولت‌های متعلق به تاریخ دولت‌مداری مشترک تورکیه-آزربایجان جای دارد.

نام یینال‌لی-اینال‌لی با مرور زمان فورم‌های گوناگونی چون اینان‌لو (پس از پیوستن به شاهی‌سئوه‌ن‌ها) و با ریشه‌شناسایی‌های عامیانه‌ی تورکی ایلان‌لو، عربی ایمان‌لو (در سوریه و مناطق عربی تورکیه، ایمان‌جا) و فارسی آینالو-آیینه‌لو (در قرن نوزده، به سبب حمل توفنگ اوتریشی آیینه‌دار ورندل)، آیین‌لو و به اشتباه اینارلو، عین آلو و ... را به خود گرفته است.

مسقط الراس ایل اینال‌لو مانند همه‌ی تورکان اوغوز نخست سرزمین تورکستان-آسیای میانه، و از زمان امپراتوری سلجوقی در قرن یازده میلادی جنوب شرقی آناتولی و تورک‌ایلی است. اینال‌لوها در تاریخ طولانی خود بخشی از هویت‌های قومی و ایلی «اوغوز» و سپس «تورکمن» در تورکستان، و پس از ورود به آناتولی و آزربایجان در قالب‌های «تورکمان»، «افشار»، «قیزیل‌باش» و «شاهی سئوه‌ن» بوده‌اند. اینال‌لوها به لحاظ منسوبیت اوغوزی، ابتدائا به احتمال زیاد از طائفه‌ی «بیگ‌دیلی – به‌ی‌دیلی» و به احتمال کم‌تری از طائفه‌ی «بیات - بایات» بودند که بعدا به طائفه‌ی «افشار-آوشار» ملحق شده‌اند. هر سه طائفه‌ی بیگ‌دیلی، بیات و افشار به همراه دؤگر -دؤیه‌ر متعلق به شاخه‌ی «بوز اوخ» (در مقابل اوچ اوخ) تورک‌های اوغوز بودند. در قرن ۱۵ میلادی اینال‌لوها در آناتولی به اتحادیه‌ی ایلی آغ‌قویون‌لوها پیوستند و بخشی از آن‌ها در ترکیب شام‌لوها به آزربایجان و ایران وارد شدند.

در تورکیه اینال‌لوها تقریبا در سرتاسر این کشور از جمله در نواحی آماسیا، چانقیری، سامسون، آنکارا، آدانا، چوروم، یوزقات، آنتالیا، سیواس، تارسوس، مرزیفون، ماراش، نوشهیر، تکیرداغ، آرتوین.... پخش شده‌اند. نیز گروه بزرگی از اینال‌لوها بین قرون ۱۳-۱۵ میلادی در سوریه در نواحی حلب، رقه، حماه، حمص، .... مسکن گزیده است.

در طول تاریخ سران و سرداران و فرماندهان و والیان اینال‌لو به همراه سپاهیان سواره و پیاده‌ی ایلی و گروه کثیری از خانواده و تیره‌ی خود در سرتاسر ایران، تورک‌ایلی و آزربایجان (هر دو قسمت شمالی و جنوبی آن) پخش شده‌اند. بسیاری از گروه‌های منفرد اینال‌لو که در خارج تورک‌ایلی مسکن گرفته‌اند در طول زمان دری‌زبان شده و در تشکل قوم موسوم به فارس (تاجیک‌های غربی) نقش بازی کرده‌اند. به غیر از این دسته، ایل اینال‌لو به طور مشخص و متراکم در تورک‌ایلی و فارسستان ساکن شده است.

در تورک‌ایلی محل اسکان ایل اینال‌لو عمدتا در سه ناحیه، یعنی استان آزربایجان غربی (اورمیه و حوالی آن، در ترکیب افشارها)، در استان اردبیل (پیشگین=مشکین شهر، موغان و حوالی آن، در ترکیب شاهی‌سئوه‌ن‌ها) و در استان‌های زنجان، قزوین و مرکزی تا قوم و تهران حتی همدان (ساوه، قزوین، بوئین زهرا، زرند، آبیک، رباط کریم، حسن‌آباد، ساوج‌بلاغ، خرقان، آبگرم، ... در ترکیب شاهی‌سئوه‌ن‌ها) بوده است. در فارسستان، محل اسکان ایل اینال‌لو استان فارس و کرمان (داراب، فسا، رامجرد، مرودشت، خفر، ...) است. در این ناحیه اساس اینال‌لوها به ترکیب کونفدراسیون ایلی خمسه و گروه‌های منفردی از آن‌ها به کونفدراسیون ایلی قشقایی، بخشی نیز در میان تورکان بولوردی، فریدن، .... داخل شده‌اند. 


Monday, November 28, 2016

فراکسيون «تورک‌زبانها»؟!!


فراکسيون «تورک‌زبانها»؟!!

اگر اين فراکسيون فقط يک کار مثبت کرده باشد، آن هم بکار بردن نام «تورک» است، بدون پسوند و پيشوند براي يک تشکل سياسي، آنهم قانوني و آنهم دولتي و آن هم داخل ايران. اين است آن تابوشکني و آن ارج و آن اهميت و معناي تاريخي که تشبث براي تشکيل اين فراکسيون با نام «تورک» دارد، نه عملکردهاي آتي آن. تشکيل فراکسيون با نام ملي «تورک»، نه تنها امري مثبت است، بلکه حادثه‌اي منحصر بفرد و تاريخي است. زيرا پس از خيانت رهبران تورک مشروطيت که هويت ملي ايراني-فارسي را اساس حرکت خود و دولت ايران قرار دادند، نمايندگان تورک مجلس پس از صد و ده سال براي اولين بار اقدامي در راستاي منافع ملي خلق تورک و شناختن هويت ملي واقعي وي انجام دادند.

عده‌اي با سوء نيت و با انگيزه‌ي تورک‌هراسي، شماري به سبب فقدان حس اعتماد به نفس و خودسانسوري ناشي از آن، برخي نيز به دليل سطحي‌نگري و عدم تعمق و دقت کافي به معني اين نامگذاري، به هنگام اسم بردن از فراکسيون نمايندگان مناطق «تورک»نشين، از آن به صورت فراکسيون «تورک‌زبانها»، «آزريها»، «آزري‌زبانها» و .... ياد مي‌کنند. حال آنکه نام اين فراکسيون همان است که تشکيل‌دهندگان و اعضاء آن زير فرم تقاضا براي تاسيس آن امضاء کرده‌اند: فراکسيون نمايندگان مناطق «تورک»نشين، نه «تورک‌زبان»‌نشين.

در متن امضاء شده، فراکسيون مناطق «تورک» آمده است و مهم اين نام است. و الا اعضاي اين فراکسيون آنرا در مناسبات گوناگون با نامهاي مختلف از جمله آزري‌زبان هم ناميده‌اند. نيز ممکن است در آينده بر اثر فشارها و تضييقات، نام «تورک» را تغيير داده و يا حذف کنند. حتي از ثبت رسمي آن جلوگيري شود. اينها مهم نيست. مهم، کاربرد آن نام حاوي فقط «تورک» در فرم و اعلاميه‌ي اوليه‌ي تاسيس اين فراکسيون است که به عنوان سندي دال بر وجود هويت ملي «تورک» در ايران و وقوف بر آن، يعني وجود «شعور ملي تورک» در تاريخ ثبت شد. فقط اين نقطه است که يک نخستين و تابوشکني تاريخي بشمار مي‌رود.

در اينجا بحث بيشتر از نامهايي که ما طرفدار آنيم و يا آنها را درست و مفيد مي‌شماريم، کاربرد دقيق نامهاي نهادها و تشکلات و گروهها و جريانها، همانگونه که خود مي‌نامند و امانتداري در نقل و انعکاس پديده‌ها و رويدادهاي تاريخي است. زيرا اين نامها هر کدام داراي معنا و بار تاريخي معين و متفاوتي است. همانگونه که نمي‌توان مثلا نام انجمن ايالتي آزربايجان را انجمن ايالتي تورکستان ناميد، فراکسيون مناطق «تورک»‌نشين را هم نمي‌توان «تورک‌زبان»‌نشين ناميد.

افزودن هر گونه پسوند و پيشوند و يا تغيير نام اين فراکسيون از «تورک» به «تورک‌زبان»، «آزري»، «آزري‌زبان»، «شمال غرب»، «آزربايجان» و ... به هر علتي و از طرف هر شخص و مرجعي که باشد، بي‌معني و آبکي ساختن اين تشبث تاريخي و نتيجتا در خدمت سياست انکار و امحاء هويت ملي تورک در ايران است.

Thursday, November 24, 2016

فراکسيون تورک و رسميت هويت ملي تورک


فراکسيون تورک و رسميت هويت ملي تورک

قاضي‌پور عضو حزب کمونيست، سوسيال دمکرات و يا ليبرال و سبزها، مجلس شوراي اسلامي ايران هم پارلمان اروپا نيست. وي عضوي از نظام بنيادگراي شيعي-فارس‌محور و تورک‌هراس ايران است. اکنون ايشان و عده‌اي ديگر از مقامات تورک اين نظام، به هر دليلي در حرکتي تاريخي با تاسيس فراکسيون مناطق «تورک»نشين، گفتمان رسمي دولت مبني بر انکار هويت ملي تورک در ايران و آزربايجان را به چالش کشيده و در اين عرصه‌ي مشخص، خواسته و يا ناخواسته از خط قرمز دولت ايران عبور و شناخته شدن رسمي هويت تورک را بر نظام و دولت فارس‌محور و تورک‌هراس تحميل کرده‌اند. «به رسميت شناخته شدن هويت ملي تورک در ايران»، اساسي‌ترين و عاجلترين مطالبه‌ي دمکراتيک و راهبردي ملت تورک در ايران است. آنچه اهميت دارد تحقق عملي و گام به گام اين امر است، نه خيالپردازي و توقعات بي‌جايي مانند انتظار به موضعگيري وي و امثال وي بر اساس ديدگاههاي حزب کمونيست و يا ليبرال و يا مانند يک عضو پارلمان اروپا. ...

Tuesday, November 22, 2016

تورکی‌خوانی و تورکی‌نویسی و رسمیت عمومی زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران است

 

تورکی‌خوانی و تورکی‌نویسی و رسمیت عمومی زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران است


٠٧ یئلین‌آی، تویوق ایلی، ٢٠٠٥ 

قسمتی از مقاله‌ی اصلی:

رسمی بودن انحصاری زبان فارسی در تضاد با حقوق بشر، دموکراسی و مودرنیته

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_15.html

مفاهیم مودرنیته، سکولاریسم و مشروطیت .... همه در درجه‌ی اول از طریق امپراتوری عثمانلی و در درجه‌ی دوم قفقاز، یعنی همسایه‌گان تورک به ایران و تورک‌ایلی وارد شده‌اند. یکی از دلائل مهم این پدیده آن بود که در قرون هیجده و نوزده و ربع اول قرن بیستم، علاوه بر حاکمیت و مقامات رسمی، قاطبه‌ی نخبه‌گان و روشن‌فکران در ایران که اکثریت نزدیک به همه‌ی آن‌ها تورک بودند، مسلط بر زبان تورکی و کاملا آشنا به ادبیات سیاسی روز تورک در عثمانلی و قفقاز بودند.

در این نوشته عکس چند نشریه‌ی تورک عثمانلی و قفقازی (شرق روس، تورک سؤزو، تورک یوردو و عدالت) را آورده‌ام که دارای مشترکان و آبونه‌چی‌هایی در ایران - عجمستان و تورک‌ایلی هم بودند. قابل توجه است نشریات تورک سؤزو و تورک یوردو که معتبرترین نشریات روشن‌فکری و فرهنگی جریان ملی‌گرایی تورک و از اورگان‌های حزب «اتحاد و ترقی» و تشکیلات «تورک اوجاق‌لاری» بودند، از همان شماره‌ی نخست اعلام می‌کنند که در ایران - عجمستان دارای مشترکان می‌باشند. این نشان می‌دهد در ربع اول قرن بیستم (سال‌های انقلاب مشروطیت و جنگ جهانی اول) علاوه بر صدها هزار تورک و غیر تورک ایرانی که در قفقاز و عثمانلی به کار و زنده‌گی و در این میان هزاران تن به خدمت در اوردوی عثمانلی مشغول بودند، قاطبه‌ی نخبه‌گان تورک و حتی غیر تورک در داخل ایران و تورک‌ایلی هم مستقیما مطبوعات تورک قفقاز و عثمانلی، به ویژه نشریات مربوط به جریانات ملی‌گرایی تورک (تورک یوردو، تورک سؤزو، ...) را خوانده و تعقیب می‌کردند (این موضوع را در یک نوشته‌ی جداگانه بررسی کرده‌ام).

 به عبارت دیگر، در نیمه‌ی دوم قرن نوزده و نیمه‌ی اول قرن بیستم، زبان تورکی کانال ارتباط تورک‌ها و دیگر مردمان ایران با جهان مودرن و ذهنیت معاصر بود. این یگانه‌گی زبانی، ارتباط انسانی و مراوده‌ی فرهنگی بین تورکان ساکن در ایران و تورک‌ایلی با فضای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی عثمانلی - قفقاز یکی از دلائلی است که دولت‌های ضد تورک و فارس‌گرای ایران بعد از مشروطیت (۱۹۰۶) و بویژه دولت کودتای رضاخانی (۱۹۲۰) – پهلوی و در ادامه‌ی آن‌ها جمهوری اسلامی ایران، کمر به ریشه‌کن کردن زبان تورکی از ایران و تورک‌ایلی و ناتوان کردن مردم و نخبه‌گان تورک و غیر تورک از تورکی‌نویسی و تورکی‌خوانی بستند. تا با بی‌سواد کردن آن‌ها در تورکی و ایزوله کردنشان از قفقاز و مخصوصا آناتولی، ارتباط آن‌ها با دنیای مودرن و ذهنیت و تمدن معاصر بشری، و در نتیجه به زعمشان تهدید دموکراتیزاسیون و سکولاریسم و .... در ایران را هم از بین ببرند. و نسبتا موفق هم شدند.

نتیجه آن شد که اکنون نه تنها مقامات و نخبه‌گان فارس، حتی بسیاری از خود تورک‌ها در ایران و در تورک‌ایلی، اخبار و حوادث تورکیه و جمهوری آزربایجان و کلا همه چیز  مربوط به تورکان از تاریخ تا فرهنگ ... را صرفا از طریق رسانه‌ها و نوشته‌جات فارسی - که ذاتا دارای «فیلیتر ضد تورک» هستند و به «بیماری تورک‌کوری» مبتلایند و خودشان هم اخبارشان را از منابع غربی و کوردی و ارمنی و ... افراطی ضد تورک‌تر اخذ و ترجمه می‌کنند- تعقیب می‌نمایند.

مشابه این اتفاق در تورکیه با لاتین‌سازی و پاک‌سازی زبان تورکی در آنجا اتفاق افتاده و مقامات و نخبه‌گان تورکیه‌ای، حوادث ایران و حتی مسائل مربوط به ملت تورک ساکن در ایران را از طریق کانال‌ها و رسانه‌ها و نوشته‌جات فارسی حتی اوروپائی، که آن‌ها هم تقریبا همه «فلیتر ضد تورک» دارند و به «بیماری تورک‌کوری» مبتلایند، تعقیب می‌کنند......  اساسا در دوره‌ی کمالیستی و جمهوریت، روایت جمهوری تورکیه از ملت تورک ساکن در ایران و دیگر ملل تورکیک آن، تماما ماخوذ از روایت جمهوری آزربایجان است که خود محصول و ملقمه‌ای از هویت ملی و تاریخ‌نگاری‌ها و روایت‌های ضد تورک و تماما دروغ ساخته و پرداخته‌ی پان ایرانیسم، صلیبیان و استالینیزم است.

از همین روست که تورکی‌نویسی و تورکی‌خوانی تورک‌ها و غیر تورک‌ها و به ویژه رسمیت دو ژور (توسط قانون اساسی) زبان تورکی در ایران در مقیاس سراسری – سطح دولت مرکزی، و درهم شکستن تسلط و حاکمیت انحصاری زبان فارسی، علاوه بر یک امر حقوق بشری، یک ضرورت و نیاز مودرنیته و لازمه‌ی توسعه، مدنی و معاصر شدن این کشور است ...


مواضع غير ملی و ضد تورک دموکراتهای آزربايجان:

تبریز مرکز جنبش ملیت‌گرایی ایرانی بوده است
کتاب درسی مشروطیت: بعد از این تورکی حرف نزنیم. اگر او تورکی حرف زد جواب ندهیم
٩٨مین سالگرد تاسیس مدرسه‌ی تورک خیر یوردو (صلاحیه) اورمیه و ١٠٧مین سالگرد مدرسه‌ی تورک بالو و یادی از حاجی میرزا فضل الله مجتهد اورمولو
همدان می‌خواست تورکی، زبان رابط بین المللی جهان اسلام شود
نیروهای عثمانلی و آزادسازی زبان تورکی در تورک‌ایلی و ایران
موضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی به ادعای عبدالله بهرامی
دستور موکد خيابانی برای تحميل زبان فارسی به کودکان تورک و تنبيه آنان به جرم تورکی‌گويی به روايت ناصح ناطق
از خیانتهای آزربایجان‌گرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکراتهای آزربایجان
از خیانتهای آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل کشی ملی و زبانی تورکی در ایران
مبارزه‌ی قهرآمیز و زدوخورد فیزیکی دموکراتهای آزربایجان با تورک‌گرایان و قائلین به عدم مرکزیت (فدرالیستها، آزادی‌خواهان و ملیون واقعی)
کومیته‌ی تروریستی خیابانی- دموکراتهای آزربایجان
اخلالگری‌ها و سابوتاژهای دموکراتهای آزربایجان در تبریز بر علیه نیروهای متحد تورک بومی-عثمانلی
خیانت عده‌ای از دموکراتهای آزربایجان و اشغال اورمیه توسط سیمیتقو
از خیانتهای آزربایجان‌گرایان مشروطه‌طلب و دموکراتهای آزربایجان:  برآمدن رضاشاه

تحميل زبان فارسی به تورکها:

دستور مظفرالدین شاه قاجار برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن
اسناد دولتی در باره‌ی منسوخ کردن زبان تورکی و فارس‌سازی اجباری تورکها توسط مدارس فارسی‌زبان بنا به گزارشات رسمی سالهای ١٣٠٤-١٣٠١
زدن افسار الاغ به سر کودکان تورک و بستنشان به آخور تا مثل آدم به فارسی حرف بزنند
تکلم به لهجه‌ی اجنبی تورکی اکیداً ممنوع است. با زبان شیرین فارسی صحبت کنید!
یک سند تاریخی: تحمیل زبان فارسی به شاگردان تورک با توبیخ و اخطار و قدغن نمودن تورکی حرف زدن در مدارس
خانم معلم و صندوق جریمه‌ی تکلم به زبان تورکی
جلوگیری از جار زدن به زبان تورکی در مدارس شهر بین (بن)، استان چهارمحال بختیاری - ایران مرکزی
قومیتگرائی افراطی فارسی و مراسم کتاب‌سوزی ٢٦ آذر سال ١٣٢٥ در آزربایجان
رابینو: روستائیان همدان تورک‌اند و کلمه‌ای فارسی نمی‌دانند.
دانش‌آموزان تورک کوریجان- کبود راهنگ- همدان اصلاً زبان فارسی نمی‌دانند
بخشنامه‌ی اداره‌ی فرهنگ آزربایجان برای رایج ساختن نام و هویت قومی آذری و آذربایجانی به جای تورک

نسل‌کشی زبانی تورکی در ايران:

مورد ایران: نژادپرستی زبانی، نسل‌کُشی زبانی و زبان‌کُشی دولتی
سیاست انکار و سرکوب هویت و ملت تورک ورشکست شده است
هویت‌پروری و برابری‌خواهی ملی تورک، مبارزه‌ای علیه نژادپرستی، نئوفاشیسم و نئوکولونیالیسم
ناسیونالیستهای افراطی فارس و پان‌ایرانیستها، از چپ و راست و بنیادگرا و ... نازیستهای ایران و خاورمیانه‌اند.
کانون مبارزه با نژادپرستی و تورک‌ستیزی در ایران
نه‌‌ای به آن چشمهای مهربان و پر امید
آقای آیت الله، شما چرا تورکی یاد نگرفته‌اید؟!
اشکالات اصل ١٥ قانون اساسی و مسئله‌ی خط و زبان تورکی
تحریم مدارس فارسی در یک روز و یا یک ساعت مشخص در سراسر ایران
بهار تورکی‌زبانان ایران
مصوبه‌ی حکومت احمدی‌نژاد در باره‌ی تدریس اختیاری دو واحد درسی اختیاری زبان و ادبیات تورکی در دانشگاهها
يکی بر سر شاخ، بن می‌بريدو يا يونسی دستيار رئيس جمهور و بطحايي وزير آموزش و پرورش، نفوذی موساد و سيا هستند

ضرورت رسميت يافتن زبان تورکی

تورکی‌خوانی و تورکی‌نویسی و رسمیت زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران است
همه‌ی زبانهای رایج در ایران، بلا استثناء می‌باید رسمی شوند
رفع بعضی از شبهات در باره‌ی رسمیت زبان تورکی
باز هم معضل رسمیت زبان تورکی
دهکده‌ی جهانی و زبان فارسی
رسمی بودن انحصاری زبان فارسی در تضاد با حقوق بشر، دموکراسی و مودرنیته
افول ستاره‌ی زبان فارسی به عنوان زبان رابط. فارسی می‌باید به مرزهای طبیعی خود عقب‌نشینی کند
عقبگرد به سنگر ملی، مشترک و سراسری
اعلامیه جهانی حقوق زبانی  Universal Declaration of Linguistic Rights
در دفاع از تاتها، تالشها، گیلکها و حقوق و زبانشان
مطالبات بنیادین مردم تورک در سراسر ایران (فارغ از استان، لهجه، مذهب و گرایشات سیاسی)

Monday, November 21, 2016

حئیده‌ر بابایا سلام. فونئتیک الیفبا-یازیم ایله اؤلچون تورک‌جه‌ده (با الفبای فونتیک و املای معیار تورکی)

حئیده‌ر بابایا سلام

 

فونئتیک الیفبا-یازیم ایله اؤلچون تورک‌جه‌ده

(با الفبای فونتیک و املای معیار تورکی)

 

آنیق‌لایان (حاضیرلایان): مئهران باهارلی


حئیده‌ر بابایا سلام، تورک‌جه‌نین باش‌یاپیت‌لاری‌دان بیری‌دیر. شهرییار بو قوشاغی (منظومه‌نی) آتایوردو اولان خیشگه‌ناب  لهجه‌سی‌نده (تیکمه‌داش، بوستان‌اووا، دوغو آزه‌ربایجان، تورک‌ایلی) یازمیش‌دیر. بو یاپیتین (اثرین) یاخلاشیق بوتون چاپ‌لاری، اونون لهجه اؤزه‌ل‌لیک‌له‌ری‌نی قوروموش‌لاردیر.

لهجه‌له‌ره اؤنه‌م وئرمه‌ک، اون‌لاردا یازماق و یاراتماق، یازیلان و یارادیلان اثرله‌ری لهجه اؤزه‌ل‌لیک‌له‌ری‌نه باغ‌لی قالاراق یایین‌لاماق، لهجه‌له‌ری قوروما و لهجه‌بیلیمی - دییالئکتولوژی آچی‌سی‌ندان یارارلی و گه‌ره‌ک‌لی بیر داورانیش‌دیر. آنجاق لهجه‌له‌ری اؤنه‌م‌سه‌مه ایسته‌یی، لهجه‌له‌راوستو اورتاق و میللی یازی دیلی‌نین اولوشماسی‌نا اه‌نگه‌ل اولمامالی‌دیر.

حئیده‌ر بابایا سلام و به‌نزه‌ری باش‌یاپیت‌لار ایسه، لهجه‌له‌راوستو معیار - اؤلچون دیل‌ده ده یایین‌لانمالی‌دیر. بونون، اؤزه‌ل‌لیک‌له ایران‌دا یاشایان تورک خالقی گیبی اورتاق و میللی یازی دیلی‌نی اولوشدورماق حالی‌ندا‌ و ده میللت‌له‌شمه سوره‌جی‌نده اولان توپلولوق‌لار اوچون، یاشام‌سال اؤنه‌می واردیر. چونکو بو یاپیت‌لار، گه‌له‌جه‌ک‌ده رسمی و تحصیل تورک‌جه اوچون اؤلچو ساییلاجاق‌دیر.

لهجه‌له‌رده یارادیلان یاپیت‌لارین معیار دیل‌ده ده یایین‌لانماسی، آیری‌جا بو اثرله‌ری اوخویان‌لارین، باغ‌لی اولدوق‌لاری بؤلگه و لهجه‌ده‌ن آسیلی اولمادان، اون‌لاری قولای‌لیق‌لا اوخویابیلمه‌ و به‌ل‌لی بیر بؤلگه و اؤزه‌ل بیر لهجه‌نین دئییل، تورک دیلی‌نین و تورک میللتی‌نین ادبی یاپیتی اولاراق مه‌نیمسه‌مه‌له‌ری‌نی ساغ‌لاماغا کؤمه‌ک ائده‌جه‌ک‌دیر.

بورادا حئیده‌ر بابایا سلام قوشاغی متنی‌نی معیار و اؤلچون دیل‌ده‌ یایین‌لاماق‌دان آماجیم، اون‌دا آشیری ده‌ییشیک‌لیک‌له‌ر وئرمه‌ک دئییل‌دیر. آماجیم، بو قوشاغین تورک‌جه‌نین ته‌مه‌ل ایلکه‌له‌ری، به‌ل‌لی باش‌لی دیل قورال‌لاری و اه‌ن اؤنه‌م‌لی‌سی سه‌س اویومو یاسالاری‌نا – اؤزه‌ل‌لیک‌له تورک‌جه کلیمه‌له‌رده‌کی فتحه سه‌سی‌نی «اه» و «ه» ایله گؤسته‌رمه قورالی‌نا[1] - اؤزه‌ن گؤسته‌ریلمیش بیچیمی‌نی یایین‌لاماق‌دیر. اؤرنه‌یین «بابایه» یئری‌نه «بابایا»، «قره» یئری‌نه «قارا»، «آغاش» یئری‌نه «آغاج»، «اولدی» یئری‌نه «اولدو»، «گلدوخ» یئری‌نه «گه‌لدیک»، «اوننان» یئری‌نه «اون‌دان»، «قئیته‌ر» یئری‌نه «قایتار»، «بولاخ» یئری‌نه «بولاق» و ..... (داها آرتیق اؤرنه‌ک‌له‌ر اوچون یازی‌نین سونونا باخینیز).

یوخاری‌دا سؤیله‌نه‌ن‌له‌ر دوغرولتوسوندا، حئیده‌ر بابایا سلام قوشاغی‌نین متنی‌نی، مودئرن فونئتیک الیفبا و ایملا و معیار - اؤلچون تورک‌جه‌ده وئریره‌م.

مئهران باهارلی

HÉYDERBABA'YA SELAM

FONÉTİK ELİFBA VE YAZIM İLE ÖLÇÜN TÜRKCEDE

Anıqlayan (hazırlayan): méhran baharlı

Héyderbaba’ya Selam Türkcenin başyapıtlarından biridir. Şehriyar bu qoşağı (menzûmeni) atayurdu olan Xişgenab lehcesinde (Tikmedaş, Bostanova, Doğu Azerbaycan, Türkili) yazmışdır. Bu yapıtın (eserin) yaxlaşıq bütün çapları onun lehce özelliklerini qorumuşlardır. Lehcelere önen vérmek, onlarda yazmaq ve yaratmaq, yazılan ve yaradılan eserleri lehce özelliklerine bağlı qalaraq yayınlamaq, lehceleri qorumaq ve lehcebilimi (diyaléķtoloji) açısından yararlı ve gerekli bir davranışdır.  Ancaq lehceleri önemseme isteyi, lehcelerüstü ortaq ve milli yazı dilinin oluşmasına engel olmamalıdır.

Héyderbaba’ya Selam ve benzeri başyapıtlar ise, lehcelerüstü ölçün dilde de yayınlanmalıdır. Bunun özellikle İran’da yaşayan Türk xalqı gibi ortaq ve milli yazı dili oluşmaq halında ve de milletleşme sürecinde olan topluluqlar üçün, yaşamsal önemi vardır. Çünkü bu yapıtlar gelecekde tuğrali (resmi) ve éyitim (tehsil) Türkce üçün ölçü sayılacaqdır. Lehcelerde yaradılan yapıtların ölçün dilde yayınlanması, ayrıca bu eserleri oxuyanların bağlı olduqları bölge ve lehceden asılı olmadan, onları qolaylıqla oxuyabilme ve belli bir bölge ve özel bir lehcenin déyil, Türk dilinin ve Türk milletinin edebi yapıtı olaraq menimsenmelerini sağlamaya kömek édecekdir.

Burada Héyderbaba’ya Selam qoşağı metnini ölçün dilde yayınlamaqdan amacım, onda aşırı deyişiklikler vérmek déyildir. Amacım, bu qoşağın Türkce’nin temel ilkeleri, belli başlı dil quralları ve en önemlisi ses uyumu yasalarına özellikle Türkce kelimelerdeki fethe sesinin “e”, ve kesre sesini “é” ile gösterme quralına özen gösterilmiş biçimini yayınlamaqdır. Örneyin “babaye” yérine “babaya”, “qere” yérine “qara”, “ağaş” yérine “ağac”, “oldi” yérine “oldu”, “geldux” yérine “geldik”, “onnan” yérine “ondan”, “qéyter” yérine “qaytar”, “bulax” yérine “bulaq” …. (Daha artıq örnek üçün yazının sonuna baxınız).

Yuxarıda söylenenler doğrultusunda Héyderbaba’ya Selam qoşağının metnini, modérn fonétik elifba ve imla ile ölçün Türkcede vérirem.

Méhran Baharlı

Friday, November 18, 2016

علی صفدر عاشری (آشیرلی) اراکی، شاعر تورک از میلاجرد- تورک‌ایلی، منظومه‌ی بایرام موبارک‌له‌ر او، و ژانر ادبی تورکی سیل‌نامه‌

علی صفدر عاشری (آشیرلی) اراکی شاعر تورک از میلاجرد- تورک‌ایلی، منظومه‌ی بایرام موبارک‌له‌ر او،  و ژانر ادبی تورکی سیل‌نامه‌ 

مئهران باهارلی

 

ALİ SEFDER AŞIRLI VE 1963 YEÑİL’İNDE TÜRKİLİ’İ NİN MİLEGİRT KENTİNİ VURAN KURUÇAY KAYANI ŞİİRİ 

ALI SEFDER AŞIRLI, AND THE POEM OF THE KURUÇAY FLOOD THAT STURCK THE MILEGIRT CITY IN TURKILI ON NERVUZ 1963

Méhran Baharlı

خلاصه:

استان مرکزی، به سبب قرار داشتن قسمت‌های بزرگی از خلجستان، بیاتستان و خرقان، و ... در آن، از مناطق مهم تورک‌ایلی است. این استان، در شعر و ادبیات تورکی هم دارای جای‌گاه برجسته‌ای است. موطن تیلیم خان (١٧٦٣-١٨٣١) شاعر بزرگ تورک در این استان قرار دارد. در این مقاله یک شاعر تورک با استعداد معاصر از این منطقه و اثر او را معرفی کرده‌ام. او صفدر آشیرلی میله‌گیرت‌لی (عاشوری میلاجردی اراکی) نام دارد که در بیست و پنج ساله‌گی در یک تصادف راننده‌گی فوت کرد. اثر او یک منظومه‌ی تورکی در باره‌ی سیل نوروز سال ١٩٦٣ در شهر میله‌گیرت - میلاجرد است. این شعر مهم در عرصه‌ی فولکور تورک، یک اثر در نوع ادبی موسوم به قایان‌لیق در ادبیات تورک (به فارسی: سیلنامه) است. علی صفدر در این شعر کوتاه خود وحشت و ویرانی ناشی از سیل ویرانگر و درد و رنج و مقاومت و اتحاد مردم را به وضوح بیان می‌کند.

اؤزه‌ت:

مرکزی اوستان، خلجستان (خه‌له‌ج‌اوردا)، بایاتیستان و قاراقان‌ین بؤیوک بؤلوم‌له‌ری‌نی ایچه‌رمه‌سی نه‌ده‌نی ایله تورک‌ایلی‌نین اؤنه‌م‌لی بؤلگه‌له‌ری‌نده‌ن بیری‌دیر. بوراسی تانینمیش تورک قوشار (شاعر) ته‌لیم خان‌ین (١٧٦٣-١٨٣٢) دوغدوغو یئردیر. بو یازیم‌دا ییرمی بئش یاشی‌ندا گه‌نج بیر یاش‌دا تیرافیک قضاسی‌ندا وفات ائده‌ن، و بو بؤلگه‌نین یئته‌نه‌ک‌لی چاغ‌داش تورک قوشارلاری‌ندان بیری اولان میله‌گیرت‌لی صف‌در آشیرلی‌نی (عاشوری) تانیداجاغام. آیری‌جا اونون ١٩٦٣ یئنگیل (نوروز) بایرامی‌نا ده‌نک گه‌له‌ن میله‌گیرت شه‌هه‌ری قایانی‌نی (سئلی‌نی) آنلاتان تورک‌جه قوشوغونو (شعری‌نی) ده ایکی عرب و لاتین آلفابئسی‌یله سوناجاغام. تورک ائل‌بیلیم (فولکلور) آلانی‌ندا بؤیوک اؤنه‌م داشییان بو قوشوق، «قایان‌لیق» (فارس‌جاسی سیل‌نامه) اولاراق بیلینه‌ن تورک گؤرک‌سؤزو (ادبیاتی) چئشینینه (ژانری‌نا) عایددیر. علی صفدر، بو قیسا قوشوغوندا، ییخیجی قایان‌ین یول آچدیغی قورخو و ییخیمین یانی سیرا، خالقین آجی‌سی‌نی، ته‌دیرگین‌لییی‌نی (اضطرابی‌نی)، دیره‌نیشی‌نی و بیرلییی‌نی ده جان‌لی بیر شکیل‌ده آنلاتیر.

Özet

Merkezî Vilâyet (Merkezî Ostan), Halacistan (Halaçorda), Bayatistan ve Haragan'ın büyük bölümlerini içermesi nedeniyle Türkili'nin önemli bölgelerinden biridir. Merkezî Ostan Türk koşuğu (şiiri) ve görksözü (edebiyatı) açısından da büyük öneme yiyedir (sahiptir). Burası tanınmış Türk koşarı (şairi) Telim Han'ın (1763-1831) doğduğu yerdir. Bu yazımda yirmi beş yaşında genç bir yaşta trafik kazasında trajik bir biçimde yaşamımı yitiren, ve bu bölgenin yetenekli çağdaş Türk şairlerinden biri olan Milegirtli Sefder Aşırlıyı tanıtacağım. Ayrıca onun 1963 Yeñil (Nevruz) bayramına denk gelen Milegirt kenti kayanını (selini) anlatan Türkçe koşuğunu da iki Arap ve Latın biçiyi ile (alfabesiyle) sunacağım. Türk budunbilimi (folklore) alanında önem taşıyan bu koşuk, “Kayanlık” (Farsça: seylnameh) olarak bilinen Türk edebiyat türüne aittir. Ali Sefder, bu kısa şiirinde, yıkıcı selin yol açtığı dehşet ve yıkımın yanı sıra, halkın acısını, ızdırabını, direnişini ve birliğini de canlı bir şekilde anlatıyor.

Abstract

Central Province (Ostan-e Markazi) is one of the important regions of Turkili due to its inclusion of parts of Khalajestan, Bayatestan and Kharaghan. Additionally, this province holds significant importance in Turkish poetry and literature. It is the birthplace of the prominent Turkish poet Telim Khan (1763-1831). In this article, I will introduce a talented contemporary Turkish poet from this region, Milegirtli Sefder Aşırlı, who tragically passed away in a car accident at the young age of twenty-five. I will also present one of his poetic works, a Turkish poem about the Nowruz flood of 1963 in Milgegirt (Milajerd) city. This poem which holds great significance in the field of Turkish folkloric literature, belongs to a Turkish literary genre known as Kayanlık (in Farsi: seylnameh). In his short poem, Ali Sefder vividly describes the horror and destruction caused by the devastating flood, as well as the pain and suffering, resilience, and unity of the people.