ضبط تصنیف «من بیر تورکم» قاجاری-خاقانی با صدای اقبال السلطان خوانندهی «هیئت موسیقیچیهای دربار حضرت شاه قاجار»، در نتیجهی اعتراض «ما فارسی نمیخواهیم، تورکی بخوانید» محفل تورکیست در تفلیس
مئهران باهارلی
در این نوشته ماجرای تصنیفی بنام «من بیر تورکهم» [من یک تورک هستم] را بررسی کردهام که در سال ١٩١٤ در تفلیس پایتخت فعلی گورجستان و با صدای اقبال السلطان یکی از دو خوانندهی «هیئت موسیقیچیهای دربار حضرت شاه قاجار» [احمد شاه] به سرپرستی غلامحسین خان درویشخان ضبط شده است. (به سبب تالیف و خوانده شدن این تصنیف توسط هئیتی که نام رسمی آن موسیقیچیهای دربار حضرت شاه (خاقان) قاجار بود، از این به بعد این تصنیف را تصنیف «من بیر تورکم قاجاری – خاقانی» مینامم. این نامگذاری همچنین آن را از گونههای «من بیر تورکم-اورمیهای» ١٩١٨ که در سالهای جنگ جهانی اول در مدرسهی تورک یوردوی اورمیه به عنوان سرود خوانده میشد[1]، گونهی «بن بیر تورکوم-عثمانلی» ١٨٩٧ سرودهی اصلی شاعر عثمانلی یورداقول و گونهی کمالیستی آن «بن بیر تورکوم –آلتی اوخ» ١٩٣٨ مشخص میکند)[2].
خوانده و ضبط شدن تصنیف «من بیر تورکم قاجاری – خاقانی» باعث ایجاد بعضی سوء تفاهمها شده است. از جمله اینکه گویا شعر این تصنیف معنا و مفهوم پانتورکیستی هم دارد، اقبال السلطان این تصنیف را با مقدمات و تدارک سنگین آماده و ضبط کرده است؛ اقبال آذر در سال ١٩١٤ یک تورکگرا و یا ملیتگرای تورک بود که سی سال بعد در دورهی حکومت ملی آزربایجان و پیشهوری در ١٩٤٥ آذری شد و به ایرانگرایی پانایرانیستی ضد تورک تغییر موضع داد و ... [3]. این استنتاجات و ادعاها و حدس و گمانها محصول عدم آگاهی بر و بررسی نکردن اسناد و منابع دست اول و آفیشها و کتابها و روزنامهجات وقت در بارهی این رویداد است.
ضبط صفحات در تفلیس
ضبط کردن موسیقیهای دورهی قاجار و در راس آنها موسیقی تورک (و فارس و لور و عرب و ارمنی و یهودی و گیلک و مازندرانی و افغانی و ... رایج در ایران) توسط شرکتهای اوروپایی در سال ١٨٩٩ در ایران و خارج آن آغاز شد. در سال ١٩٠٩ بعضی از این شرکتها که در ایران شعبه و دفتری و موزّعی داشتند، به دلیل وضعیت آشفته و هرج و مرج و ناشی از انقلاب مشروطهی انگلیسی و اشغال تهران پایتخت قاجاری توسط دستهجات مسلح و تروریستی مشروطهطلب، عدم استقبال مردم بومی از صفحات آثار ضبط شده و .... تصمیم گرفتند که به جای ضبط در ایران، هئیتهای موسیقی به اوروپا آورده شوند که تا ضمن دادن کونسرتها، ضبطهای بیشتری از موسیقیهای ایرانی که شامل همهی زبانها و موسیقیهای رایج در ایران میشد انجام گیرد. تا اواخر سال ١٩١٢ حضور مهمترین این شرکتها گرامافون کومپانی ل.ت.د. در ایران تماما متوقف شد.
در سال ١٩١٣ کومپانی «مونارخ ریکورد Monarch Record » آلمانی در تفلیس مرکز سیاسی، اداری و فرهنگی قفقاز روسیه شروع بکار کرد. این کومپانی خوانندهگان و نوازندهگان مناطق گوناگون قفقاز را به این شهر دعوت می کرد و اجراهای سازی و آوازی آنان را در صفحات گرامافون ضبط نموده و در قفقاز، روسیه، کشورهای شرق و اوروپایی به فروش میرساند.
در مارس سال ١٩١٤ به دعوت کومپانی مونارخ ریکورد «هیئت موسیقیچیهای دربار حضرت شاه قاجار» [احمد شاه] به سرپرستی درویش خان[4] تارزن مرکب از خود او، ابوالحسن خان قزوینی ملقب به اقبال السلطان (بعدها اقبال آذر)، سید حسین طاهرزاده[5]-آوازخوان، باقرخان[6] رامشگر-کمانچهکش، عبداللهخان دوامی[7]-ضرب زن و نوازندهی تونبک معروف به دو دانگی عازم سفر گاسترول به اوروپا برای پر کردن صفحهی گرامافون شد. هیئت برای دادن کونسرت و پر کردن صفحه نخست در شهر تفلیس مرکز سیاسی-فرهنگی قفقاز توقف کرد. معروف است درویشخان برای تهیهی تدارکات و هزینههای این سفر، خانهی خود را در بانک گرو گذاشت و تا آخر عمر نتوانست منزل خود را از گرو در بیاورد.
«هیئت موسیقیچیهای دربار حضرت شاه قاجار» در تفلیس، دستگاهها و تصانیف زیادی را در استریوی شرکت «مونارخ ریکورد آلمان» اجرا و در صفحات گرامافون ضبط کردند (موضوع کونسرتهای این گروه در تفلیس در ادامهی مقاله). از تصنیفهای تورکی ضبط شده در تفلیس تصنیف آپاردی تاتار منی و تصنیف من بیر تورکم قاجاری – خاقانی است. صفحههای ضبط شده از این سفر توسط کومپانی دیویدوف (Davidoff)، بعدا به برلین فرستاده شد. اما به جز چند صفحه، صفحات دیگر در آشوب جنگ جهانی اول از میان رفت. ظاهرا تعداد کمی از این صفحات که وارد ایران شده و در آرشیوهای دولت ایران بودند هم، بعد از ساقط کردن سلسلهی قاجار و تاکید رضا شاه بر حذف موسیقی حزنانگیز مقامی و به دلیل بی اعتنایی مسؤولان شکسته و یا نابود شد. تا آنکه در سالهای اخیر وزیر وقت فرهنگ عطاء الله مهاجرانی تعدادی از این صفحات را از آرشیو موسیقی دولت گورجستان خریداری و به تهران انتقال داد.
ضبط قطعات و تصانیف تورکی در دورهی قاجار یک امر استاندارد و قاعدهی معمول و لازم الاجرا بود.
پس از آغاز ضبط کردن موسیقیهای دورهی قاجار توسط شرکتهای اوروپایی در سال ١٨٩٩ و به بعد، ضبط قطعات و تصانیف تورکی در تهران و خارج آن در قفقاز، اوروپا، آسیای میانه، ... (و قطعات و تصانیف به دیگر زبانهای موجود در قلمروی قاجاری از جمله ارمنی و گورجی و گیلکی و لوری و کوردی و عربی و یهودی و مازندرانی و افغانی و ..... ) یک قاعدهی معمول و امری استاندارد و لازم الاجرا بود. قابل ذکر است که در کاتالوگها و اسناد این دوره آثار ضبط شده از موسیقی تورکی ایران قاجاری و قفقاز با نامهای گوناگونی مانند پرشین-تارتار= ایرانی-تاتار، پرشین=ایرانی، تورکی، قفقازی، آزربایجانی، حتی ارمنی و گورجی ثبت شده است.
چنانچه در ضبط اواخر سال ١٩٠٥-ژانویهی سال ١٩٠٦ توسط توسط ماکس هامپه (Max Hampe) و برادرش فرانتز هامپه (Franz Hampe) در تهران، از شرکت گرامافون و تایپ رایتر ل.ت.د. (The Gramophone & Typewriter, Ltd.)، با کومک ژنرال لؤمئر (General Lemaire) مدیر موزیک قوشون ایران، که طی آن صدای مظفرالدین شاه هم در ١٦ ژانویهی ١٩٠٦ ضبط شده است، تصنیفهای تورکی آتی ضبط شدهاند:
از علی خان نائب السلطنه (باقرخان-کمانچه) تصنیف تورکی؛ از حسین شمیرانی تصنیف قاراباغی داداش آماندیر؛ از یاور ابراهیم خان با اورکستر شاهی آواز افشاری و تصنیف تورکی، از میرزا محمد خان –تار و میرزا غلام رضا شیرازی-تار تصنیف تورکی گَل گَل؛ از قربان خان- تار و میرزا غلام شیرازی-تار تصنیف تورکی من گولهنده؛ از حاجی لوره و اکبر تورکه دوئت تورکی و لوری؛ از حسین جان رقاصه و نائب علی رئیس-کمانچه: آواز قاراباغی و تصنیف تورکی؛ از علی خان نائب السلطنه و صفدر خان-کمانچه سهگاه قفقازی؛ از میرزا سید احمد خان و میرزا حسین قلی خان-تار آواز آزربایجانی. در این ضبط همچنین تصنیفهایی به زبانهای فارسی، لوری (بختیاری و فیلی)، گیلگی، کوردی، افغانی، عربی، و ارمنی ضبط شدهاست.
سنت ضبط تصنیفها و آوازهای تورکی حتی در اوائل سلطنت رضا شاه هم ادامه داشت. چنانچه در ضبط سال ١٩٣٣ توسط گرامافون کومپانی ل.ت.د. (The Gramaphone Co., Ltd.) و کولومبیا گرافوفون کومپانی ل.ت.د. (The Columbia Graphophone Co., Ltd.) به خوانندهگی مادام لازاریا (Madam E. Lazaria) تصانیف تورکی آتی ضبط شدهاند:
گئدهن یار، سندهن منه یار اولماز، قاراقاش و آواز قفقازی، دورنا و آواز قفقازی، آمان آوچی و آواز قفقازی، سن هارالیسان، تصنیف لیلی و مجنون به تورکی، آواز کابل به تورکی، اسهن آبهئی (؟)، پراخود و آواز قفقازی[8]. (در سؤزوموز مقالهای در بارهی موسیقی تورکی ضبط شده در صفحات توسط شرکتهای صفحهپرکنی اوروپایی در دورهی قاجار منتشر خواهد شد).
بنابراین این ادعای منابع فارسی و دولتی ایران و پانایرانیستی و .... که این و گروههای مشابه برای ضبط موسیقی اصیل ایرانی روی صفحهی گرامافون به اوروپا سفر میکردند تماما نادرست است. این گروهها برای ضبط موسیقیهای موجود در ایران و به زبانهای رایج در آن از جمله تورکی به اوروپا سفر میکردند.
خوانندهگان هئیت موزیسینهای دربار حضرت شاه قاجار در سفر تفلیس هم طبق این سنت ضروری قاجاری میبایست حتما به زبان تورکی که زبان اکثریت نسبی مردم و زبان رسمی دربار و اوردوی قاجاری و خاندان شاهی قاجار بود، تصنیفهایی خوانده و ضبط کنند.