Saturday, December 31, 2022

پیام‌های نهفته در سنگ قبرها با سمبول آی‌اولدوز و نوشته‌های تورکی و حروف لاتینی و اورخونی آن‌ها

 

پیام‌های نهفته در سنگ قبرها با سمبول آی‌اولدوز و نوشته‌های تورکی و حروف لاتینی و اورخونی آن‌ها

 

مئهران باهارلی

 

تورک‌ها در ایران و مخصوصا در تورک‌ایلی، و به‌ طور چشم‌گیر و روزافزونی در استان‌های حاشیه‌ای آزربایجان غربی، همدان، مرکزی، تهران و ... سنگ قبرها (و اعلامیه‌های ترحیم و عروسی و تولد و ....) خود را به‌ زبان تورکی نویسانده‌ و در آن‌ها از سمبول‌های تورکیت، مانند هلال ماه‌ و ستاره، تامقاهای طوائف تاریخی و دولت‌های تورک، و خطوط لاتینی و اورخونی (تورکی قدیم) استفاده ‌می‌کنند. این روند، زائیده‌ی «حرکت ملی تورک» (و نه «‌حرکت ملی آزربایجان» ‌مربوط به ‌یک هویت ملی دیگر و دارای تاریخی جداگانه‌) است. در زیر به ‌بعضی پیام‌های نهفته در این سنگ قبرها که آن‌ها را دارای اهمیت تاریخی می‌کنند اشاره‌ کرده‌ام.

١-بازگشت به هویت ملی تورک - «حرکت ملی تورک»: نوشتن سنگ قبرها به‌ زبان تورکی و کاربرد سمبول‌های تورکیت در آن‌ها، در متن روند خودآگاهی – شعور ملی تورک و برگشت به‌ هویت ملی تورک و یا «حرکت ملی تورک» (ادامه‌ی «مجادله‌ی ملی تورک» سال‌های جنگ جهانی اول) است که توسط دو هویت ملی ضد تورک «ایرانی» و «آزربایجانی» نفی و انکار و کاملا به‌ حاشیه‌ رانده ‌شده‌ بود و در دهه‌های اخیر بعد از انقطاعی هشتاد ساله ‌دوباره‌ احیا شده ‌است. مفید است یادآوری شود که روند خودآگاهی ملی تورک و برگشت به‌ هویت ملی تورک و یا «حرکت ملی تورک» به‌ درجه‌ی بزرگی محصول دور شدن از و نفی هویت ملی آزربایجانی – زائیده‌ی پان‌ایرانیسم دوره‌ی جنبش مشروطه‌ی انگلیسی و استالینیسم روسی – است که‌ هیچ اهمیتی به‌ فرهنگ‌سازی و احیای شعور ملی تورک نمی‌داد و نمی‌دهد و با هویت ملی تورک هم مشکل حیاتی و سر دشمنی دارد.

٢- نافرمانی مدنی و مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز با سیاست دولتی فارس‌سازی: نوشتن سنگ قبرها به ‌زبان تورکی و کاربرد سمبول‌های تورکیت – تورک‌باشی در آن‌ها، جزئی از نافرمانی مدنی و مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز با سیاست دولتی فارس‌سازی در ایران و نسل‌کشی زبانی و ملی تورک در این کشور که‌ هدف ریشه‌کن کردن زبان تورکی و متروک ساختن تورکی‌نویسی و متوقف ساختن استفاده‌ی مردم تورک از زبان تورکی در مناسبات اجتماعی و .... را دنبال می‌کند است. (این نافرمانی مدنی نباید محدود به ‌سنگ قبرها و ... شود، بلکه ‌به‌ موازات تضعیف جمهوری اسلامی باید تشدید و تعمیق و گسترده‌تر شود و از جمله به ‌صورت تغییر تابلوهای شهری و اماکن و خیابان‌ها و یادبودها و مدارس و ادارات از فارسی به ‌تورکی در تمام شهرها و روستاها و محلات تورک‌نشین در تورک‌ایلی و دیگر مناطق ملی تورک راسا از طرف مردم ادامه ‌یابد).

٣- اسناد حقوقی برای اثبات تملک ملت تورک بر وطن تورک: یکی از دلائل نوشتن سنگ قبرها به ‌زبان تورکی و کاربرد سمبول‌های تورکیت در آن‌ها، وقوف مردم تورک بر این حقیقت است که ‌سنگ قبرهای تورکی، مانند کتیبه‌ها و کتاب‌ها و دیگر میراث مادی تمدنی تورک، از مهم‌ترین اسناد حقوقی برای نشان دادن وجود یک ملت و فرهنگ و زبان و تمدن آن، به‌ شکست کشانیدن سیاست پان‌ایرانیسم و آزربایجانیسم در ناموجود کردن «تورک» در ایران و تورک‌ایلی، و اثبات تملک ملت تورک بر سرزمین‌های تورک‌نشین است. دقیقا به ‌همین سبب است که‌ دولت ایران و ناسیونالیست‌های ارمنی و کوردی و .... به ‌تخریب میراث مادی مدنیت تورک و در راس آن‌ها کتیبه‌ها و سنگ قبرهای تورکی در هر جا که ‌به ‌اشغال خود در می‌آورند می‌پردازند و به‌ جای آن‌ها کتیبه‌ها و سنگ قبرها به‌ زبان‌های فارسی و ارمنی و کوردی و .... را نصب می‌کنند.

٤-بازیافت حافظه‌ی تاریخی تورک: کاربرد تامغاهای ایلات تاریخی تورک و دولت‌های تورک در تاریخ در سنگ قبرها و اعلامیه‌ها، تلاشی است برای ترمیم گسست عظیمی که‌ به‌ خصوص با ظهور صفویان در تاریخ تورک رخ داد و در نتیجه‌ی آن ملت تورک تماما از تاریخ و تمدن تورک بریده‌ و به‌ درون تاریخ فارس – ایران انداخته ‌– وصله ‌شد. گسست مردم تورک ساکن در ایران و تورک‌ایلی از تاریخ و حوزه‌ی تمدنی تورک با ظهور مشروطیت و آزربایجان‌گرایی انگلیسی که‌ مردم تورک ساکن در آزربایجان را به ‌ایران پیش از اسلام و آریایی‌ها و زرتشتی‌گری می‌چسباند و سپس آزربایجان‌گرایی استالینیستی که ‌همان سیاست را با افزودن رنگی قفقازی به آن ادامه داد بسیار عمیق‌تر شد و باعث پاک و زدوده ‌شدن حافظه‌ی تاریخی تورک مخصوصا در میان نخبه‌گان استان آزربایجان شرقی سابق گشت. اکنون کاربرد تامغاهای ایلات تاریخی تورک و دولت‌های تورک تاریخ، نشانگر بازیافتن حافظه‌ی تاریخی تورک و ترمیم مانقورتیزاسیون و گسست و فراموشی ایجاد شده ‌توسط ایران‌گرایی و شیعی‌گری و آزربایجان‌گرایی و ... در ملت تورک است.

٥-پایان دادن به تفرقه‌افکنی و فرقه‌گرایی شیعی: کاربرد سمبول هلال ماه ‌و ستاره ‌در سنگ قبرها و .... بیان صریح روی گرداندن ملت تورک از تفرقه‌افکنی و فرقه‌گرایی شیعی است که‌ در پانصد سال گذشته ‌با خلاصه‌ کردن هویت تورک‌ها در شیعیت – که ‌خود ملقمه‌ای از شعوبیسم پارسی و آموزه‌های زرتشتی و کلیسای ارمنی و ذهنیت صلیبی است – آن‌ها را از جهان تورکیک منتزع و ایزوله، و با عمده ‌کردن هویت مذهبی به ‌طور موثر از ظهور هویت ملی مودرن تورک در میان تورک‌زبانان ساکن در ایران و ورود آن‌ها به‌ عصر مدنیت معاصر جلوگیری کرده،‌ و نهایتا آن‌ها را تبدیل به‌ ماشه‌هایی مانقورت بر علیه ‌ملت تورک و جهان تورکیک کرده‌ بود. ملت تورک با گنجاندن سمبول هلال ماه ‌و ستاره ‌در سنگ قبرها و ... می‌گوید اکنون ‌او جزئی از جهان اسلام است و دوران فرقه‌گرایی و فاناتیسم شیعی و سوء استفاده‌ی دولت ایران و صلیبیان از وی برای ضربه ‌زدن به‌ جهان اسلام و تورکیک به ‌پایان رسیده‌ است.

٦-رهایی از الفبای فارسی و پیوند با تورکیه و جمهوری آزربایجان: کاربرد الفبای لاتین در سنگ قبرها، همچنین نشانگر وجود تمایل و عزم ملت تورک برای رهایی خود از یوغ زبان و الفبای فارسی و تاسیس روابط همه‌جانبه ‌با تورکیه‌ و جمهوری آزربایجان است. (مردم تورک و حرکت ملی تورک در این راستا می‌باید از کاربرد حرف (Ə) که ‌استالینیست‌ها در جمهوری آزربایجان با هدف جدا ساختن مردم تورک جمهوری آزربایجان از مردم تورک جمهوری تورکیه ‌در الفبای لاتینی خود گنجاندند اجتناب کنند و در همه‌ جا از جمله در سنگ قبرها فتحه ‌و یا زبر را با حرف لاتینی (E) و کسره ‌و یا زیر را با حرف لاتینی (É) نشان دهند).

٧-تاکید بر سکولاریسم و عضوی از جهان مدنی و معاصر بودن: کاربرد الفبای لاتینی همچنین می‌تواند به ‌صورت یک رفتار سکولار - رد مقدس بودن الفبای عربی –، و ظهور دوباره‌ی ملت تورک در صحنه به صورت عضوی از جهان مدنی و معاصر و دارای پیوندها با جهان دموکراتیک (در این میان غرب و اوروپا) تعبیر شود.

٨- بازگشت به هویت و تمدن پیش اسلامی: کاربرد الفبای اورخون در سنگ قبرهای تورکان علاوه‌ بر پیام‌هایی که‌ فوقا شمرده‌ شدند (شعور ملی تورک، بازگشت به‌ هویت ملی تورک، نافرمانی مدنی به‌ رسمیت و تحمیل زبان و الفبای فارسی، سکولاریسم، ....)، مشخصا دارای پیام دوری از فرهنگ و تمدن اسلامی و بازگشت به هویت و تمدن پیش اسلامی – تمایلی که ‌در دوره‌ی جمهوری اسلامی ایران در میان تمام ملل ساکن در ایران مشاهده ‌می‌شود – هم است (تمایل دوری از اسلام در فارس‌ها به صورت بازگشت به زرتشتی‌گری و باستان‌گرایی ایرانی جلوه‌گر می‌شود).

٩-پیام به‌ جهان تورکیک غیر مسلمان: کاربرد الفبای اورخون همچنین می‌تواند به‌ صورت پیامی به‌ جهان تورکیک غیر مسلمان (تورکیک‌های مسیحی، موسوی، بودیست، شامانیست، آنیمیست، تنگریست، بی دین، ....) که ‌با ملاتی به‌ غیر از اسلام، یعنی تورکیت به ‌یک‌دیگر وابسته‌اند تلقی شود. 









Thursday, December 29, 2022

بو قیز کیمین قیزی‌دیر؟ بو قیز تورک‌ون قیزی‌دیر

 

بو قیز کیمین قیزی‌دیر؟ بو قیز تورک‌ون قیزی‌دیر

 

Bu qız kimin qızıdır? Bu qız Türkün qızıdır


رامیان - Ramyan

November 28, 2005

 

از وئبلاگ مازندران - گلستان تورک‌له‌ری

http://mazandaran-turk.blogspot.com/


علی یازرلو (یازیرلی) محقق فولکلور، در نوشته‌ای مربوط به ‌مراسم عروسی تورک‌ها در شهر رامیان، متن تورکی ترانه‌هایی که ‌در این مراسم خوانده‌ می‌شود را به‌ لهجه‌ی محلی داده ‌است که‌ در آن «تورک»، نام قومی – ملی ملت تورک ساکن در ایران هم ذکر می‌شود.

ذکر نام ملی «تورک» در ترانه‌های مردمی (تورکو) مهم است، زیرا علاوه بر دلالت بر وجود عزم وجدان تاریخی ملت تورک برای حفظ نام ملی خود و «خودنام‌گذاریEndonym » ملی‌اش، نشان می‌دهد که تلاش‌های «پان‌ایرانیسم» و دولت ایران برای ریشه‌کن کردن نام ملی تورک با تبلیغ «هویت ملی ایرانی» ایجاد شده توسط صلیبیان از ١٢٠ سال پیش به دوره‌ی مشروطه، و تلاش‌های مشابه مشترکشان با روسیه برای ریشه‌کن کردن نام ملی تورک با تبلیغ «هویت ملی آزربایجانی» استالین – میکویان ساخته، هر دو به شکست انجامیده است.

این مطلب هم‌چنین از جهت نشان دادن اوج غفلت و گمراهی و غیر ملی بودن جریان ایدئولوژیک – سیاسی موسوم به «آزربایجان‌گرایی» – «حرکت ملی آزربایجان» دارای اهمیت است. در حالی که کوردها (کرمانج‌ها) ساکن در خراسان به عنوان جزئی از ملت کورد نه تنها با دیگر کوردان ساکن در ایران و کوردستان ایران، بلکه با کوردهای عراق و ...، حتی دیگر ملل ایرانیک مانند گوران‌ها و زازاها و ... پیوندهای مستحکم فرهنگی و سیاسی و ادبی و هویتی و .... برقرار کرده‌اند و به صورت ید واحد عمل می‌کنند، جریان مانقورتی و استعمارساخته و ضد تورک «آزربایجان‌گرایی» در خیانتی تاریخی و خوش‌خدمتی معمولش به تورک‌ستیزان، به تکه پارچه کردن و تجزیه‌ی ملت تورک (اوغوزهای غربی) ساکن در ایران به «ملت خیالی آزربایجان» و «تورک‌های ایران» و بیگانه ‌نمایاندن قسمت‌هایی از ملت تورک که ساکن در خارج منطقه‌ی آزربایجان هستند مشغول است.

رامیان شهری تورک‌نشین در استان عمدتا تورکمن‌نشین گلستان است. در استان مازندران پس از بهشهر به ‌طرف شرق با روستاها و شهرهای تورک‌نشین واقع در منطقه‌ی ملی «تورکمن‌یورت» (به ‌فارسی تورکمن صحرا) مواجه‌ می‌شویم که در ادامه به منطقه‌ی ملی تورک در شمال شرق «آفشار یورت» ملحق می‌شوند. در این منطقه‌ هر چند اکثریت را تورکمن‌ها (Turkmen-Türkmen) تشکیل می‌دهند، در نواحی جنوبی‌تر شهرهای گلوگاه، رامیان، مینودشت؛ هم‌چنین روستاهایی در شهرستان شاهرود (بخش بسطام میامی) تورک‌نشین هستند. اکثریت تورک‌های رامیان منسوب به تورک‌های گرای‌لی هستند (در حاشیه‌ی کوه ‌بلندجار موسوم به ‌کهنه‌ رامیان، اراضی دره ‌بیژن، توران، خاندوز، نظام آباد، ازدارتپه‌ و دیگر نواحی در شهرستان‌های رامیان و آزادشهر کنونی). علاوه ‌بر گروه‌های تورک قدیمی تاتار و جالاییر و بایات .... گروه‌های تورک متاخر هم مانند تورکمانان (Turcoman-Türkman) شاهی‌سئوه‌ن‌ و قیزیل‌باش‌ و قاجار در تشکل مردم تورک این منطقه ‌دخیل بوده‌اند که ‌بعدها بسیاری و بلکه همه‌گی در گرای‌لی‌ها جذب شده‌اند. قابل ذکر است که‌ گرای‌لی‌ها در دیگر نقاط خراسان هم ساکن هستند (کالپوش،...)[1]. طوایف گرای‌لی ساکن در رامیان عبارتند از: قلیچی (شامل بای‌ها و بیگ‌ها) اصلا شاهسون‌ها و قیزیل‌باش‌ها شامل یازرلوها (یازیرلی)، کاغذلوها (چاغیزلی‌)، رجب‌لی‌ها، قوانلوها (قووان‌لی) و صادقلوها (ساداق‌لی)، قرجه (قاراجا)، ...

در زیر نخست توضیحاتی در باره‌ی کلمات به کار رفته در این مقاله، سپس ترانه‌ی تورکی مزبور را، و در انتهای مقاله‌ نوشته‌ی محقق علی یازرلو را داده‌ام.

Monday, December 26, 2022

آیا باخ اولدوزا باخ، دام‌دا دوران قیزا باخ. ترانه‌های مردمی تورکی از روستای ازندریان ملایر- تورک‌ایلی

 

 آیا باخ اولدوزا باخ، دام‌دا دوران قیزا باخ


ترانه‌های مردمی تورکی از روستای ازندریان ملایر - تورک‌ایلی

 

Thursday, January 28, 2010


نوشته‌ی زیر به ‌قلم محمدرضا شاهسوند، از فصل‌نامه‌ی نجوای فرهنگ، سال چهارم، شماره‌ی دوازدهم، تابستان ١٣٨٨،  صص ٥٥-٥٣ گرفته‌ شده ‌است. نوشته ‌در باره‌ی چند «تورکو» و یا ترانه‌ی مردمی تورک از روستای ازندریان ملایر که‌ در جنوبی‌ترین بخش تورک‌ایلی در استان همدان قرار دارد است. نویسنده‌ در مقابل هر بند تورکی آوانگاری آن را با حروف لاتینی و ترجمه‌ی فارسی آن‌ها را نیز داده ‌است. تنها تغییر داده ‌شده‌ در این متن از سوی اینجانب تبدیل الفبای لاتینی آوانگار متون فارسی به ‌الفبای لاتین تورکی و دادن متن اشعار به ‌تورکی معیار با دو الفبای عربی و لاتینی در داخل کروشه ‌است.

چند توضیح:

١-کلمه‌ی «اوزین» در بند چهارم، فورم محلی تلفظ لهجه‌ای «اوزویون»، معادل «اوزونون» (رویت) است. در اینجا حرف «نگ» تورکی قدیم – شرقی بر خلاف تورکی معیار که به «ن» تبدیل می‌شود (اوزونگون اوزونون)، به «ی» تبدیل شده است (اوزونگون اوزویون).  عین این فورم علاوه بر بعضی از لهجه‌ها در تورک‌ایلی مانند اورمیه و دیگر نقاط ایران، در بعضی از لهجه‌های آناتولی از جمله چوکوراووا – آدانا هم دیده می‌شود: اه‌لییین (به جای اه‌لینی)، بابایین (به جای بابانی)، ....

٢-کلمه‌ی «آق» که در نام اوجاق – یاتیر (مقبره) و گؤروشگه‌ (زیارت‌گاه) «آق ایمام» هم وجود دارد، در هنگام اشاره ‌به‌ اشخاص به‌ معنی پاک و شریف و عالی و بلندمرتبه ‌و فاضل و ... (یوکسه‌ک‌لیک، اوجالیق، یوخاری‌لیق، اوستون‌لوک، آری‌لیق) است.

٣-نام مولف «شاهسوند»، فورم فارسی شده ‌و املای غلط نام ایل تورک «شاهی‌سئوه‌ن» است که‌ در آن با تحریف هجای آخر قسمت «سئوه‌ن» (به‌ معنی دوست‌دار در تورکی) به «وند» (فارسی)، مبدل به ‌»شاهسوند» شده‌ است.

٤- در ریشه‌ی نام شهر تورک‌نشین ازندیران چند نظر وجود دارد. بنا به ‌یک نظر نام ازندیران، «اه‌سه‌ن‌له‌ر» و یا «اه‌زه‌نده‌ر» تورکی از ریشه‌ی «اه‌سه‌ن» تورکی، «اه‌زه‌ن» در لهجه‌های شمالی و شرقی زبان‌های تورکیک به ‌معنی سالم، مستحکم، در عافیت و مصون از بلا و بیماری و .... است. از این ریشه مشتقات متعددی در زبان‌های تورکیک وجود دارد: اه‌زه‌نده‌ش (سلام)، اه‌زه‌نده‌شمه‌ک (سلام‌لاشماق)، اه‌زه‌نده‌شدیرمه‌ک (سلام‌لاش‌دیرماق)، اه‌زه‌ندیک (اسه‌ن‌لیک، ساغ‌لیق)، ایزه‌ن (سلام)، ایزه‌ننه‌مه‌ک (اه‌سه‌ن‌له‌مه‌ک، سلام وئرمه‌ک)، ایزه‌ننه‌شمه‌ک (اه‌سه‌ن‌له‌شمه‌ک، سلام‌لاشماق)، اه‌زه‌نده ‌(گه‌له‌جه‌ک گؤروشه ‌ده‌ک، گه‌له‌جه‌ک ایله ‌ده‌ک). در لهجه‌های موغولی «اه‌زه‌نده‌شمه‌ک»، «اه‌زه‌نده‌شدیرمه‌ک»، «اه‌زه‌ندیک»، «اه‌زه‌نده‌ر».... نظری دیگر این نام را «ازه‌نده‌ر» و یا «ازه‌ندور» در زبان موغولی معادل کلمه‌ی تورکی «اه‌سه‌ن‌ده» به‌ معنی در سلامت می‌داند. مانند «کوجوندور» که ‌تلفظ موغولی کلمه‌ی «گوجون‌ده»ی تورکی است. بنا به‌ نظر سوم، کلمه‌ی ازه‌نده‌ر، ترکیب «اسه‌ن اؤنده‌ر» به‌ معنی بلندی مستحکم (ساغلام هوندور) است. در زبان تورکی علاوه بر فورم موغولی «هوندور» به‌ معنای بلندی و ارتفاع، فورم‌های «اؤنده‌ر» و «ایندیر» هم رایج است که ‌در نام‌های جوغرافیایی تورک هم، مانند نام روستای «ایندیرقاش» در حوالی سلماس، بکار رفته‌ است.

اه‌ره‌ک: مراد

اؤرتگون: خرمن

باشرا: امام

سؤیله: بگو، بسرای


مئهران باهارلی

Sunday, December 25, 2022

سنگ قبرها و اعلامیه‌های ترحیم و آگهی‌های فوت یک تورک، باید به زبان تورکی باشد

 

سنگ قبرها و اعلامیه‌های ترحیم و آگهی‌های فوت یک تورک، باید به زبان تورکی باشد

 

مئهران باهارلی

 

Thursday, November 08, 2007

 

آنیمساتما: بو یازی اون‌بئش ایل قاباق تورک‌جه یازی‌لی مزارداش‌لاری ایله ایلگی‌لی یازیلان ایلک اینجه‌له‌مه اولان اوزون یازقامین (مقاله‌مین) بیر بؤلومودور. اونو یازان‌دا، تورک‌جه سین‌داش‌لاری چوخ آز ایدی. یازقامین دا به‌للی ائتگی‌سی اولدو و تورک‌جه مزارداش‌لاری‌نین سایی‌سی آرتدی. تاریخی اؤنه‌می اولدوغو اوچون بو یازی‌نی یئنی‌ده‌ن یاییم‌لاییرام.

مئهران باهارلی

 

سنگ قبرهای تورک میراثی است که از ما به فرداهایمان خواهد ماند.

بنا به مشهور، پدیده‌ی سنگ قبر به شکل امروزی آن نخستین بار از طرف موسویان باستان آغاز شده است. در آغاز سنگ قبرها عبارت از سنگ‌های صاف (به تورکی «سال» و «یاسی داش») بود که بر روی قبر انداخته می‌شد. بعدها در طرف سر قبر («باش داشی») سنگ‌های نقش‌دار («تیکیلی سوس‌لو داش‌لار») نصب شدند. در قرون اخیر در بسیاری نقاط در طرف پای قبر («آیاق داشی») نیز سنگی نصب می‌شود.

فرهنگ اسلامی در آغاز ساختن قبر همیشه‌گی را گناه شمرده و تنها برای اینکه پس از دفن، حیوانات وحشی جسدها را از خاک بیرون آورده و متلاشی نکنند، به گذاشتن سنگی بر روی خاک مساعده کرده است. اما این قواعد در میان تورک‌ها از رغبت و قبول برخوردار نشده و  فرهنگ مزار تورکی پیش از اسلام، پس از آن نیز ادامه پیدا کرده است. همچنین در فرهنگ اسلامی بی نوشته بودن سنگ قبرهای بالا و پائین مقبول‌تر و مقدس‌تر است. حتی در این فرهنگ، سنگ قبرهای اشخاص زاهد ترجیحا بدون نوشته است. در میان تورکان کوچنده نیز به عنوان یک اصل، مزارها بدون نوشته و به صورت «تیکمه داش» بوده‌اند. درج نوشته بر سنگ قبرها یکی از نتایج گسترش شهرنشینی است. پس از آن، در عهد دولت‌های تورک تنها سنگ قبرهای جلادان بدون نوشته بود.

سنگ قبرها اوراق تاریخند، صفحه‌های ادبیات و کتاب‌های کتاب‌خانه‌ای سنگی‌اند که از گذشته به امروز رسیده‌اند. از آن‌ها می‌توان سرنخ‌هائی در باره‌ی هویت و شخصیت متوفا بدست آورد. قبرستان‌ها موزه و سنگ قبرها نیز یادبود کسانی که در آنجا آرمیده‌اند، و دلیل برای اثبات وجود آن‌هایند. با خواندن هر سنگ مزار می‌توان به دنیای درونی متوفی و بازمانده‌گانش، جهان‌بینی آن‌ها، و حتی به پورتره‌ی عمومی خانواده، شهر، اجتماع و یا دوره‌ی وی، به چیزهایی که آن‌ها اهمیت می‌داده‌اند پی برد. سنگ قبرها، گاهی اوقات منعکس کننده‌ی یک تاریخ، یک مویه، و بسیاری اوقات نیز پژواکی غم‌ناک و تلخ از زبان متوفی است. این‌ها منبعی برای علوم اجتماعی، سند و در عین حال خارقه‌ای هنری مرکب از سخن و نقش در آغوش طبیعت‌اند. قبرستان‌ها ثروتی بزرگ، حاوی اسناد تاریخی و آثار هنری فراوان می‌باشند. سنگ قبرها در عین حال نمونه‌ی زیبائی از محصولات زبانی و خزینه‌ای پربها برای زبان‌شناسان، تاریخ‌نگاران، فولکلورشناسان، عالمان فلسفه و ادبیات هستند.

سنگ مزارهای تورکان هم، بسیار بیش‌تر از یک سنگ قبر صرف بودن، به لحاظ ساخت و طراحیشان و از جنبه‌ی نوشته‌های تورکی بر روی آن‌ها، منعکس کننده‌ی دنیای درونی، ذوق و تفکر انسان تورک و آئینه‌ی تمام‌نمای درک تورکان از زنده‌گی هستند. در این سنگ مزارها، آداب و رسوم و سنن نیز جای خود را دارند. مانند گذاشتن سرپوش بر مزار مردان، گل‌ها و یا جواهرات گوناگون پیشانی و گردن بر مزار بانوان و دختران که نشان از لطافت و ظرافت آن‌ها دارد، و یا گذاردن «دوواق» بر تابوت، ساختن سنگ قبر دختران جوان فوت کرده به شکل دوواق، حک کردن غنچه‌ی گل شکسته شده بر آن‌ها، .... ظرافت و عمقی که در سنگ مزارهای تورکان دیده می‌شود، این ادعا که تورکان صرفا ملتی جنگ‌جویند را باطل می‌سازد.

قدیمی‌ترین نمونه‌های ادبیات تورک، نوشته‌های سنگ مزارها است

Friday, December 23, 2022

گاوصندوق و گوسفندصندوق و شترصندوق نیست، «قاب صاندیق» (قاپ‌ساق) تورکی است

 

گاوصندوق  و گوسفندصندوق و شترصندوق نیست، «قاب صاندیق» (قاپ‌ساق) تورکی است

 

مئهران باهارلی

 

کلمه‌ی «گاوصندوق» در زبان فارسی محرف «قاب صاندیق» مرکب از «قاب» و «صاندیق» است. «قاب» کلمه‌ای تورکی به‌ معنی ظرف، و «صاندیق - صندوق» احتمالا معرب کلمه‌ی تورکی «چنته ‌– چانتا» است. «قاب صاندیق» خود به ‌سبب تشابه صوری با کلمه‌ی «قاپساق» تورکی قدیم جای‌گزین آن شده است.

در زبان فارسی هزاران کلمه‌ی تورکی و تورکیسم (کلمات آلتایی از قبیل موغولی و چینی و غیر آلتایی مانند زبان‌های اوروپایی که‌ از طریق زبان تورکی وارد فارسی شده‌اند) وجود دارند که ‌ریشه ‌و اشتقاق آن‌ها کاملا معلوم و مشخص است. اما به‌ همین مقدار هم کلمات تورکی دیگری وجود دارند که ‌عموم بر ریشه ‌و اصلیت تورکی آن‌ها واقف نیستند. محققین فارس اغلب در برخورد با اینگونه‌ کلمات، با سائقه‌ی ناسیونالیسم افراطی فارسی (اصرار و عناد در نفی تاریخ یک هزارسال تورکِ ایران و انکار وجود عنصر تورک و اکثریت نسبی جمعیتی تورک در ایران و تاثیرات زبانی گسترده‌ی تورکی بر فارسی و ...)، تورکی الاصل بودن آن‌ها را مخفی و انکار کرده، و برای آن‌ها ریشه‌شناسی‌ها و به‌ واقع ریشه‌سازی و ریشه‌تراشی و ریشه‌بافی‌های فارسی غیر علمی ‌و بی پایه‌ انجام می‌دهند. این ریشه‌تراشی‌ها اکثرا به ‌سبب فوق العاده‌ خیال‌بافانه‌ و آبسورد بودن، مضحک (مصداق ضرب المثل «خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی!») و به‌ سبب تلاش برای دروغ‌پردازی، زشت هستند. تقریبا هیچ کلمه‌ی تورکی موجود در زبان فارسی وجود ندارد که ‌ناسیونالیست‌های فارس برای آن یک ریشه‌ی خیالی و بی پایه نتراشیده ‌‌باشند.

به‌ عنوان نمونه‌ اصطلاح «دارما داغین» تورکی (مرکب از اسم مصدر «دارما» از فعل «دارماق» به‌ معنی پراکندن، و «داغین» از مصدر «داغینماق» و داغیتماق به‌ همان معنی) که ‌در فارسی به ‌شکل «درب و داغون» در آمده ‌(دارما داغین داربا داغین دربه ‌داغون دربو داغون درب و داغون) و مرتبط با درب و در و دروازه ‌.... گمان شده ‌است. و یا «تاخما» - یک نوع معرق و گچ‌کاری در معماری قدیم تورک که ‌در آن پارچه‌های رنگی گچی در سازه ‌تعبیه ‌و جای داده ‌می‌شود - (از مصدر «تاخماق» به‌ معنی تعبیه‌ کردن) در فارسی به‌ شکل «تَخْمه» ‌نوشته‌ شده ‌و مرتبط با تخم و دانه‌ و خایه‌ و ... گمان شده ‌است.

یکی دیگر از اینگونه‌ کلمات دارای ریشه‌ی تورکی در زبان فارسی کلمه‌ی «گاوصندوق» است. این کلمه ‌چیزی نیست به ‌جز اصطلاح مرسوم «قاب صاندیق»[1] در تورکی که ‌در آن قاب و صاندیق مترادف یک‌دیگرند. قاب صاندیق در تورکی معادل «کیز - گیز» در تورکی قدیم به‌ معنی صندوق نگه‌داری پول، اشیای گران قیمت و اسناد است. (کیز در تورکی مودرن در کلمات گیزلی، گیزله‌مه‌ک، گیزه‌م، .... باقی مانده ‌است).

در محیط فارسی، بخش اول گاوصندوق «گاو» به ‌معنای حیوان گمان و بر اساس این گمان غلط برای آن وجه‌ تسیمه‌های عجیب و غریبی مطرح شده‌ است. (ادعای «ارزشمند و مقدس بودن این صندوق مانند گاوِٰ!»: در حالی که ‌در فرهنگ قوم فارس گاو حیوان مقدسی نیست و کلمه‌ی گاو هم در زبان فارسی معنی باارزش و مقدس ندارد. وانگاه‌ گاوصندوق چیز مقدسی نیست؛ ادعای «گاو نامیده‌ شدن گاوصندوق به‌ سبب وزن بسیار زیاد یا جابجایی آن به‌ سبب این وزن زیاد توسط گاو!»: در حالی که‌ در زبان فارسی برای اشاره ‌به‌ جثه‌ی بزرگ از نام حیوانات و مخلوقاتی مانند خر و شتر و دیو و غول استفاه‌ می‌شود و نه ‌گاو؛ در ضمن گاوصندوق در جای ثابت و یا در داخل یک دیوار قرار داده ‌می‌شود و حمل نمی‌گردد، حتی اگر جابجا شود با گاو جابجا نمی‌شود؛ و یا ادعای «شباهت گاو به گاوصندوق و آرام‌بخشی گاوصندوق مانند آرام‌بخش بودن گاو! »: ظاهرا مطرح کننده‌گان این ادعا هیچ گاوی ندیده‌اند و از وجود گاو وحشی بی خبر بوده‌اند. ...)

کلمه‌ی تورکی قاب – قاو – گاو: بخش اول کلمه‌ی «گاوصندوق» یعنی گاو تلفظ «قاو» در لهجه‌های تورکی شرقی و قیپچاقی شمالی (و «کاو» در تورکی عثمانلی) از کلمه‌ی تورکی «قاب» است که ‌در لهجه‌ها و متون تورکی قدیم و فعلی به صورت‌های گوناگون قاب، قاپ، قاف، قاو، کاو، خا[2] (در تورکی ساخا – یاکوت)، ... ثبت ‌شده ‌است. تبدیل حرف «ب» به حرف «و» در لهجه‌های تورکی رایج در ایران هم شایع است. مانند تبدیل خبر به خه‌وه‌ر، هاوار (در تمام لهجه‌ها)، و یا جوراب جئرراو، قربان قوروان (در لهجه‌ های شیروان زبان تورکی در خوراسان).

قاب در زبان تورکی به‌ معنی هر نوع ظرف، قوطی، محفظه‌ی فیزیکی چوبی و فلزی و پارچه‌ای و بیولوژیک و .... است که‌ چیزی در درون آن قرار داده ‌می‌شود و یا هر آنچه ‌چیزی را اعم از خوراکی و نوشیدنی و بدن انسان و اشیاء و ... در بر می‌گیرد. کلمه‌ی قاب احتمالا مرکب از بن فعلی «قا» (از مصدر چینی «قا» به‌ معنی افزودن، جمع کردن، گرد هم آوردن؟) به ‌علاوه‌ی پسوند تورکی اسم‌ساز از فعل «-پ» است. از همین ریشه ‌است قاباق (کیچیک قاب)، قاجاق، قاباقولاق، قابالاق، قابجیق، قابیرجاق، قابیرجیق، قابورقا، قابداماق، قابتورقای (جعبه، قوطی، توربه‌ی بزرگ)، قابتاقا (چنته، توربه، کیسه،..) شاید قوْبدوْ (قوطی، قوطی باریک و دراز) ...[3] کلمه‌ی قاب تورکی به‌ زبان فارسی هم وارد شده‌ و در این زبان عینا به‌ صورت قاب (قاب عکس، ...)، در کلمات مرکب بشقاب (بوشقاب)، ... و یا در فورم‌های متحول به ‌لحاظ آوایی مانند قفتان (محرف قاب دون قاف تون قافتان، مانند فیستان: محرف بئز دون فئس دون فیس تون  فیستان)، گاوصندوق (قاب ساندیق قاو صاندیق کاو صاندیق گاوصندوق)، .... بسیار مستعمل است. بنا به ‌بعضی محققین کلمه‌ی تاباق – طَبَقْ هم محرف قاپاق تورکی است[4].

کلمه‌ی ساندیق – صندوق: ریشه‌ی صندوق در زبان عربی مشخص نشده ‌است. بنا به ‌بعضی از محققین کلمه‌ی صندوق عربی محرف کلمه‌ی تورکی «چنته‌ – چانتا» است (با تبدیل چ ص، ت د، و اضافه‌کردن حرف ق به‌ آخر کلمات مختوم به حرف ‌ه. مانند تبدیل چینی ‌صینی در عربی). حتی مولف پان‌ایرانیست ایرج افشار مجبور به ‌اشاره ‌به ‌این نکته‌ شده‌ است: «کلمه‌ی صندوق یادآور کلمه‌ی چنته ‌می‌باشد.... دوکتور محمد حمیدالله ‌چنته ‌را تورکی یاد کرده ‌است»[5]. دوکتور حمیدالله‌ در کتاب الذخائر والتحف (ص ٣٣٣)، کلمه‌ی صندوق را معرب کلمه‌ی تورکی چانتا دانسته ‌است: «صندوق. صنادیق: كأنه ‌معرّب كلمة تركية چنته» (صندوق ظاهرا عربی شده‌ی کلمه‌ی تورکی چنته‌ – چانتا است).

فورم‌های گوناگون چانتا در زبان‌های تورکی و موغولی چنین است: چانتا، چه‌نته، چانتیک، چه‌نته‌ی، چه‌نتی، چه‌نتیک (لهجه‌های آناتولی)؛ جوُنتای، جوْنتای، جوْنتایی، شوْنتای (قازاق)، چوْنتوْی، چؤنتۆک (قیرقیز)، چوُنتاک (اوزبیکی افغانستان)؛ چۆنگکه، چۆخ، سیگوُدای، سی‌اوُدای، شوُوُدای (موغولی)[6]، .... به‌ واقع هم تلفظ صندوق در زبان عربی با ضمه ‌(صُندوق) و هم تلفظ‌های اولیه‌ی صندوق در زبان فارسی مانند صندُق و صندوقه ‌با فورم‌های تورکی و موغولی چانتا (سیگودای؛ چؤنتۆک صُندوق، چانتیک صاندیق) شباهت ظاهری دارد. به لحاظ معنایی کلمه‌ی صندوق در آغاز منحصرا به ‌معنی تابوت و سنگ قبر مکعب درون خالی که ‌بر روی قبر می‌گذاشتند بکار می‌رفت. معنی اولیه‌ی صندوق به صورت جعبه‌ای درون خالی، ‌معنی دقیق قاب و قاو است؛ و معنی نخستینِ  آن به صورت تابوت، دلیل دیگری است که‌ نشان می‌دهد اصطلاح تورکی «قاب ساندیق» جای‌گزین فورم تورکی پیشین «قاپساق» (در زیر) شده ‌است. مفهوم صندوق در دوره‌ی متاخر هم مانند گذشته، با تورکان مرتبط بوده ‌است. چنانچه‌ نوعی از صندوق‌های کوچک فولادی و یا آهنی «مَجَری» - محرف ماجار (مجار) اسمی ‌با ریشه‌ی تورکی – نامیده ‌می‌شدند.

Sunday, December 18, 2022

خط تورکی سیاق - سیاقی

 

خط تورکی سیاق - سیاقی

 

مئهران باهارلی

 

by Mehran Baharli on Friday, November 4, 2011 at 9:28pm

 

(قسمتی از مقاله‌ی اصلی:

مئهران باهارلی. خدمات تورکان اویغور به ‌فرهنگ و تمدن ایران. خط و زبان تورکی اویغوری از خطوط و زبان‌های رسمی‌ دولت‌های تورک حاکم بر ایران)

 

در زمان‌های قدیم در تورک‌ایلی و در میان کسبه‌ی تورکِ با سواد، خطی ریاضی بنام خط سیاق (سایاق) مرسوم بود که‌ به‌ عنوان وسیله‌ای برای نوشتن قیمت‌ها و ارقام و اعداد و یادداشت کردن اقلام نسیه ‌به ‌حساب مشتری بکار می‌رفت. کاسب‌های بی‌سواد نیز با کومک فرزندان و یا دیگران این حساب‌ها را یادداشت می‌کردند. این خط امروز هم در میان بعضی از بازاریان قدیمی ‌تورک رواج دارد. اعداد در خط سایاق که دارای حروف چسبیده و منفصل و ارقام خاص خود است، با دو واحد قیران Qıran (از لقب فتح‌علی شاه ‌قاجار، صاحبِ قِران) و تومه‌ن Tümen (کلمه‌ای تورکی به ‌معنی ده‌ هزار) حساب می‌شوند و با آن می‌توان تا رقم ٩٩٩٩٩٩٩ را نشان داد.

نام این خط از کلمه‌ی تورکی سایاق به ‌معانی ‌حساب؛ نوع، طور، سبک، قاعده، روش؛ و طرز محاسبه و ....، از فعل سایماق Saymaq به‌ معنی شمردن گرفته ‌شده ‌است[1]. (ریشه‌شناسی نام خط سیاق که‌ کلمه‌ی تورکی سایاق است با سیاگ – سیاک – سیاه ‌پارسی و یا سیاهه ‌به‌ معنی چرک‌نویس، ایضا ربط دادن آن به ‌خط اوستایی، ادعاهایی غیر علمی ‌با سائقه‌ی ناسیونالیزم افراطی فارسی است).



در ریشه‌یابی اصطلاح تورکه ‌سایا: به ‌سبک و قاعده‌ی تورکان؛ سخن صریح و جسورانه، عملی، متمرکز بر موضوع و معطوف به‌ نتیجه

در ریشه‌یابی اصطلاح تورک‌ه ‌سایا:

به ‌سبک و قاعده‌ی تورکان؛ سخن صریح و جسورانه، عملی، متمرکز بر موضوع و معطوف به‌ نتیجه

 

مئهران باهارلی 


در زبان تورکی اصطلاحی به ‌صورت «تورکه‌ سایاق» - «تورکه‌ سایا» به ‌معنی به ‌سبک و قاعده‌ی تورکان، سخن صریح و عملی، متمرکز بر موضوع و معطوف به‌ نتیجه‌ وجود دارد که‌ از لحاظ تشکل و تحول فورم و معنا با «تورکه‌ جارا»[1] مشابه‌ است. در این مورد نیز حرف «ق» در آخر فورم اولیه‌ که‌ «تورکه‌ سایاق» است، مانند معادل آن حرف «و» در آخر «تورکه‌ جاراو»، حذف شده ‌و سپس فورم حاصله‌ی سایا به‌ سبب شباهت با کلمه‌ی فارسی سادا – ساده، بر آن معانی جدید نادرستی بار شده ‌است. تورکه‌ جاراو تورکه‌ جارا، تورکه‌ سایاق تورکه‌ سایا

تحولات معنایی سایاق:

فورم اولیه‌ی قسمت سایا، کلمه‌ی سایاق تورکی به ‌معنی قاعده‌ و طرز است. این کلمه ‌مشتق از فعل سایماق به ‌معنی شمردن است، و در چند مرحله ‌دوچار تحول معنایی شده است:

١- معنی اولیه‌ی «سایاق» شمارش و شماره‌ و شمار، حساب و علم حساب و .... بود. اکنون هم یکی از معانی سایاق در زبان تورکی حساب است. از این ریشه ‌است سایاق‌چی (حساب‌گر، حساب‌رس)، سایاق‌لاماق (محاسبه)، سایاما (محاسبه، حساب، خرج)، سایاماجی (محاسبه‌گر)، سایاو (حساب)، سایاولاماق (حساب کردن)، سایغاماق (شمردن، محاسبه کردن)[2]، سایی (عدد، شماره)، ساییم (شمارش، سرشماری)، سایپاماق (خرج کردن)، ساییتیم (استاتیستیک)، ....

٢- «سایاق» تدریجا در اثر تشابه ‌ظاهری به‌ «سیاق» عربی (هم‌ریشه ‌با سوق و سائقه‌ و ....) که‌ به‌ معنی طرز و طریقه‌ و روش است[3]، در دیوان‌های دربار دول تورک مانند سلجوقیان و .... معنی ثانویه‌ی قواعد محاسبه‌ و نوشتن حساب را کسب کرد و به ‌یک اصطلاح فنی محاسبان تبدیل شد: (از این رو قواعد نوشتن حساب را «سیاق» نام کردند. غیاث اللغات، آنندراج)؛ (علم حساب و نوشتن حساب. ناظم الاطباء). از همینجا «سیاقات» به‌ معنی حساب و کتاب (ملوک آل سلجوق به هر دو سه‌ سال وزیری از وزرای خویش ... به جانب مکرانات می‌فرستادند، حساب معاملات و سیاقات خراج آن طرف روشن می‌گردانید. المضاف الی بدایع الازمان)، و «خط سیاق» («خط سیاقی») به‌ معنی خطی بود که ‌اهل دفتر و دیوان، و مردم عادی مخصوصا کسبه اعداد، مقادیر و اوزان را با آن می‌نوشتند (نوعی از خط که ‌بدان اهل دفتر دیوان اعداد، مقادیر و اوزان را نویسند. ناظم الاطباء).  همانگونه ‌که ‌مشاهده ‌می‌شود همه‌ی اصطلاحات سیاق و سیاقات و خط سیاق و .... در ارتباط با عدد و حساب و در ضمن مربوط به تورکان و دیوان‌های دول تورک (سلجوقیان، ...) است[4].

٣-در مرحله‌ی سوم کلمه‌ی «سایاق» تورکی، در اثر تشابه ‌به «سیاق» عربی، معنی عمومی طرز و سبک و روش را (نه فقط در محاسبه)، اما باز مربوط به ‌تورکان یعنی طرز و سبک و روش و قاعده‌ی تورک را کسب کرد. زیرا کلمه‌ای با ریشه‌ی تورکی و یک اصطلاح فنی دیوان‌های دول تورک بود. (در الفبای لاتین تورکی سیاق عربی (siyaq) و سایاق تورکی (sayaq) با دو املای متفاوت نوشته ‌می‌شوند).

Tuesday, December 13, 2022

اه‌م‌چی قادین (طبیب سنتی زن) و تداوی با قورت اه‌لی (دست گرگ) در روستای حاجی پیرلی اورمیه‌

 

اه‌م‌چی قادین (طبیب سنتی زن) و تداوی با قورت اه‌لی (دست گرگ) در روستای حاجی پیرلی اورمیه‌

 

مئهران باهارلی

 

«توپراق قالا» در صفحه‌ی فیس بوکی‌اش، خاطره‌ای از دوران کودکی خود مربوط به ‌یک خانم از روستای هه‌جی بؤرولو – حَجی پیرلی (تلفظ دولتی: حاجی پیرلو) اورمیه ‌به ‌اسم «اه‌میجی خانیم» که ‌یک طبیب سنتی – طبیب مردمی تورک بود و کودکان را از جمله ‌با استفاده ‌از «قورت اه‌لی» (دست گرگ) مداوا می‌کرد منتشر کرده است. این مطلب علی رغم کوتاهی‌اش دارای اهمیت بسیار است. زیرا علاوه‌ بر آن که‌ نشان می‌دهد طب شامانی تورکان و موغولان باستان و قدیم تا دوره‌ی معاصر در شکل طب مردمی تورک (موسوم به «تورکه ‌جاراو» و یا «تورکه ‌چارا») در اورمیه‌ و اطراف آن هنوز حیات داشت، حفظ شدن لفظ «اه‌م‌چی» یکی از نام‌های قام و شامان‌های باستان و قدیم در زبان تورکی مردم منطقه در شکل «اه‌میجی خانیم» («اه‌میجی نه‌نه» – سعید داوری نیکو) ‌را هم نشان می‌دهد. (بنا به Reza Saemi در حال حاضر یکی از دختران اه‌م‌چی قادین مذکور که فوت کرده، به جای ایشان و با همان روش و اسلوب کار می‌کند).

عموما فرهنگ مردمی و زبانی تورک در غرب تورک‌ایلی، منطقه‌ی ماکو - خوی - سلماس – اورمیه‌ – سولدوز – سایین قالا – بیجار – یاسوکن – سونقور و ... بسیار غنی و پربار است و پیوسته‌گی بلاانقطاع تاریخی با فرهنگ مردمی و زبانی تورکان و موغولان قدیم و باستان و به‌ طور حیرت‌آوری با تورکان شرقی (چاغاتای و اویغور) را - مانند مورد طب مردمی تورک که‌ ادامه‌ی طب شامانی است - نشان می‌دهد. بی جهت نیست همانگونه‌ که ‌کلاویخو و دیگران هم ثبت کرده‌اند[1]، مردم تورک و نیز خارجیان از قدیم الایام منطقه‌ی خوی - سلماس – اورمیه‌ و عموما غرب آزربایجان را تورکستان (تورک‌ایلی) می‌نامیدند و اکنون هم می‌نامند.

در زیر خاطره‌ی توپراق قالا و چند روایت دیگر از اهالی منطقه‌ در این رابطه‌ را با املای استاندارد مودرن تورکی بازنویسی کرده و سپس توضیحاتی در باره‌ی اصطلاحات اه‌م‌چی – امیجی و اوتاچی، و تداوی با دست گرگ (قورت اه‌لی توختاتی‌سی)، و در بخش آخر ریشه‌شناسی اسامی «حاجی پیرلو» را به صورت «هه‌چی بؤرولو» به‌ معنی زن مقدس دارای گرگ (یعنی شامان و قام زن که‌ با گرگ معالجه ‌می‌کند)؛ و «دده سققی» را به صورت «ده‌ده‌ ساقین» به معنی مرد محترم سلامتی‌بخش (شامان و طبیب سنتی) داده‌ام. ریشه‌شناسی اصطلاحات «تورکه چارا» (طب مردمی تورک) به صورت «تورکه جاراو» به معنی تداوی خاص تورکان[2] و «تورکه سایا» به صورت «تورکه سایاق» در معنی به قاعده و رسم تورکان[3] را در مقاله‌های جداگانه انجام داده‌ام.