Friday, March 20, 2020

شب یلدا، چیلله گئجه‌سی

شب یلدا، چیلله گئجه‌سی

 ٢٢ آرالیق-دسامبر (اول دی) 

مئهران باهارلی 


«شب یلدا» و «چلّه» در فارسی و یا «چیلله گئجه‌سی» در تورکی، درازترین شب سال، آخرین شب پاییز و نخستین شب زمستان، پایان قوس و آغاز جدی است. یلدا کلمه‌ای سوریانی سامی و به معنی زاده شدن به فارسی و تولد، ولادت و میلاد به عربی، و معادل کلمه‌ی «نوئل» از ریشه‌ی «ناتالیس» رومی به معنی تولد است. الف آخر کلمات در زبان سوریانی، مانند الف و لام - «ال» عربی و «ها»ی عبری در ابتدای کلمات است و نقل تعریف یک کلمه را ایفا می‌کند. چنانچه «مسیحا» معادل «المسیح»، «صلیبا» (چلیپا) معادل «الصلیب» عربی، ... است. به گفته‌ی ابوریحان بیرونی یلدا را به فارسی «شب‌زادان» ترجمه کرده‌اند.

مراسم و جشن شب یلدا - چلّه و چیلله گئجه‌سی آن گونه که امروز در میان فارس‌ها و دیگر ملل ساکن در ایران مرسوم است (احتمالا به جز اسم چلّه[1]) ربطی به فارسیت و ایرانیت ندارد، بلکه دارای منشاء اولیه‌ی مصری، عبری - یهودی - موسوی، سامی – سوریانی - آرامی (از سوریه‌ی فعلی) و سپس روم (تورکیه و شبه جزیره‌ی بالکان فعلی) است. این مراسم با اسامی مختلف از روزگاران کهن در مناطق مختلف جهان و بسیار پیش از ظهور عیسی مسیح رایج بوده و آوازه‌ی جهانی داشته است.

Friday, March 13, 2020

رفورم‌های مذهبی و تدابیر اتحاد اسلامی ناصرالدین شاه: جعفری مذهب پنجم اسلام، ممنوع کردن لعن خلفای راشدین، قدغن کردن جعلیات و خرافات شیعی، منسوخ کردن جنگ حیدری-نعمتی، ...

رفورم‌های مذهبی و تدابیر اتحاد اسلامی ناصرالدین شاه: جعفری مذهب پنجم اسلام، ممنوع کردن لعن خلفای راشدین، ریشه کن کردن جشن عمرکشان، قدغن کردن جعلیات و خرافات شیعی، منسوخ کردن جنگ حیدری-نعمتی، ...

مئهران باهارلی

ناصرالدین شاه تبریزی (حاکمیت ١٨٤٨-١٨٩٦) سلطان تورک قاجار، شخصیتی اصلاح‌طلب و رفورمیست، متجدد و مودرنیست، نوآور، سکولاریست، روشنفکر-منور، هنرپرور و هنرمند، محرر و نویسنده و شاعر بود. ناصرالدین شاه در طول حاکمیت نیم قرنه‌ا‌ی خود به سیاق «تنظیمات» و «اصلاحات» امپراتوری عثمان‌لی، به نوآوری‌ها و رفورم‌ها و انقلابات بنیادین و فرهنگ‌سازی و نهادسازی‌های تاریخی بی شمار و موفق، در سطح دولت و جامعه دست زد. اصلاحات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اداری و نظامی ناصرالدین شاه، دولت و جامعه‌ی قاجاری را به سوی جهان پیش‌رفته و متمدن و عصر مودرنیته نزدیک‌تر ساخت و روند دموکراتیزاسیون آن‌ها را تسریع نمود[1].  

محمد حسن خان مقدم (اوتوزایکی) [2] مراغه‌ای (۲۶ شهریور ۱۲۲۲ مراغه، ۱۴ فروردین ۱۲۷۵ تهران) ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتمادالسلطنه؛ دولت‌مرد، نویسنده و جوغرافی‌دان تورک عهد ناصرالدین، در کتاب خود بنام «المآثر و الآثار» هزاران نمونه از اصلاحات و نوآوری‌های ناصرالدین شاه و عهد ناصری تا سال چهلم حاکمیت وی ( ١٨٨٨ میلادی -١٢٦٧ شمسی)، در عرصه‌های گوناگون دولت‌مداری و اداری و سیاسی و فرهنگی و نظامی، اقدامات عمرانی و آبادانی او و علوم و صنایعی که در این مدت به ایران آورده شد را ثبت کرده است[3].

یکی از عرصه‌های مهم اصلاحات و نوآوری‌های ناصرالدین شاه که در کتاب المآثر و الآثار هم ثبت شده‌اند، رفورم‌ها و سنت شکنی‌های مذهبی وی است. تدقیق این نمونه‌ها نشان می‌دهد که ناصرالدین شاه در امر رفورم‌های مذهبی ادامه‌ی دهنده‌ی راه اغلب سلاطین تورک قبلی، به ویژه شاه اسماعیل دوم[4]، نادرشاه افشار[5] و محمدشاه غازی قاجار[6]؛ شخصیتی در جرگه‌ی نواندیشان دینی تورک و مانند مظفرالدین شاه قاجار[7] فرزند خود طرف‌دار اندیشه‌ی اتحاد اسلام بود.

در زیر نخست خلاصه‌ای از رفورم‌های مذهبی ناصرالدین شاه را بر اساس کتاب المآثر و الآثار داده و سپس اصل بندهای مربوطه از کتاب مذکور را نقل کرده‌ام.

Wednesday, March 11, 2020

کوروناویروسونا قارشی هر چئشیت یاشماق (ماسک)، یارارلی‌دیر

کوروناویروسونا قارشی هر چئشیت یاشماق (ماسک)، یارارلی‌دیر

آراشدیرمالارا گؤره کوروناویروسونا قارشی هر چئشیت یاشماق (ماسک)، یارارلی‌دیر (فایدالی‌دیر)؛ یا دا هئچ بیر شئی‌ده‌ن داها یاخچی‌دیر.

میکروب‌لارین یوزده ٩٥ و یوزده ٩٩ونو سوزه‌ن (فیلتئر ائده‌ن) ن٩٥ و ن٩٩ ماسک‌لاری ال‌ده یوخسا، یارمان یاشماغی (جراح‌لیق ماسکی)؛ جراح‌لیق ماسکی دا بولونماز ایسه، ائوده آستارلی کته‌ن قوماش‌دان یاپیلان «چای دستمالی» و یا حوله‌سی‌، داها آز اولسا بیله، کوروناویروسونو فیلتئر ائده‌رله‌ر. ائو یاپیمی یاشماق ایکی قات قوماش (لایه پارچا)دان یاپیلسا، ائتگی‌سی داها دا آرتار:

چای حوله‌سی‌نده‌ن-دستمالی‌ندان یاپیلان ماسک: کوروناویروسونا قارشی ٦٠٪ ائتگی‌لی‌دیر
جراح‌لیق ماسک: کوروناویروسونا قارشی ٧٨٪ ائتگی‌لیدیر
ن٩٥ و ن٩٩ ماسک‌لاری: کوروناویروسونا قارشی سیراسییلا ٩٥٪-٩٩٪ ائتگی‌لیدیر

Can DIY homemade masks protect us from coronavirus?

ائتگی‌لی: موثر
ائو یاپێمێ: خانه ساخت
پوْزمۇق: میکروب
چئشیت: نوع
سۆزمه‌ک: فیلتئر ائتمه‌ک
سێراسێ‌یلا: به ترتیب
سیله‌ک: دستمال کاغذی
سێواشقێ: ویروس
قۇماش: پارچه
یارارلێ: مفید
یارمان: جراح
یاشماق: ماسک
یاغ‌لێق: دستمال پارچه‌ای

Saturday, March 7, 2020

در ضرورت جلوگیری از حرکت مسافران و افراد غیربومی از کانون‌های ویروس کورونا به دیگر نقاط از جمله تورک‌ایلی

در ضرورت جلوگیری از حرکت مسافران و افراد غیربومی از کانون‌های ویروس کورونا به دیگر نقاط از جمله تورک‌ایلی

مئهران باهارلی

برای یک نوشته‌ی مربوط دیگر: کورونا و فدرالیسم ملی

کانون پخش ویروس کووید-١٩ در ایران، اوستان‌های قوم و تهران و مناطق فارس‌نشین مجاور آنهاست. طبق برخی بررسی‌ها اقلا پنجاه درصد از اهالی قوم و تهران آلوده به ویروس هستند[1]. امن‌ترین منطقه در کشور هم نواحی مرزی در جوار تورکیه است. در اخبار گفته می‌شود که جمعیت عظیمی از کانون ویروس مخصوصا قوم، احتمالا با تمهیدات دولتی در حال عزیمت به آزربایجان غربی و اورمیه و ... هستند. این امر به معنی مبتلا کردن عامدانه‌ی جمعی مردم بی دفاع آزربایجان غربی به ویروس کورونا است.

باید مقامات محلی اوستان آزربایجان غربی و تک تک شهرهای آن مخصوصا اورمیه، همچنین دیگر اوستان‌ها و شهرهای تورک‌نشین، تمام مسافران و افراد غیر بومی- چه تورک چه غیر تورک- مخصوصا آنهایی که از کانون‌های شیوع ویروس کورونا یعنی تهران و قوم و ... قصد ورود به اوستان و شهرشان دارند را تست کرده و پس از تائید حامل ویروس نبودن و یا بیمار نبودن، به آن‌ها اجازه‌ی ورود به شهر و اوستان خود را بدهند. از ورود مسافران و افراد غیر بومی -چه تورک چه غیر تورک- بدون انجام تست و یا دارای نشانه‌های بیماری و ... هم باید قطعیا جلوگیری شود و آن‌ها- به مراکز درمانی ویژه‌ی کورونا و قرنطیه -ترجیحا در شهر مبداء خود- فرستاده شوند.

پ.س.: مساله‌ی اپیدمی، ربطی به قومیت و به تورک و یا فارس بودن سفر کننده‌گان ندارد. ووهان-چین مرکز پیدایش این ویروس و منطقه‌ی فارس‌نشین کانون پخش آن در داخل ایران و منطقه[2]، و ایتالیای شمالی مرکز پخش آن در اوروپا و ...است. این‌ها بیان واقعیت‌های اپیدمیولوژیک است و ربطی به قومیت‌گرایی ندارد. مساله، قرنطیه کردن اشخاص مبتلا - چه تورک چه غیر تورک- و ایزوله کردن شهرهای کانون پخش ویروس - چه تورک‌نشین چه غیر تورک‌نشین- برای متوقف کردن حرکت ویروس و جلوگیری از گسترش اپیدمی است.

امروز اوستان مازندران مرزهای خود را به روی مسافران بست[3] و ان‌.جی.او.های خوزستانی خواستار ممنوع الورود شدن گردش‌گران به اوستان خوزستان شدند[4]. اوستان‌های دیگر هم باید عینا همین کار را بکنند و صرفا بعد از انجام تست و تائید بیمار-ناقل نبودن، اجازه‌ی ورود افراد غیر بومی را- چه تورک چه فارس چه کورد چه عرب، .....-به شهرهای خود بدهند. اوستان‌های کانون بیماری کووید-١٩ مانند تهران و قوم هم کلا باید ایزوله-قرنطیه  و ممنوع الورود و ممنوع الخروج اعلام شوند. چنانچه کانون‌های کوروناویروس در کشورهای دیگر، مانند چین و ایتالیا شده‌اند[5].





[1] چهل درصد تهرانی‌ها تا پایان ماه کرونا می‌گیرند
[2] عربستان: مسئولیت انتشار بیماری کرونا در جهان با ایران است
چین: ۱۷شهروندمان که از ایران برگشته‌اند کرونا دارند
[3] تمامی جاده‌های ورودی مازندران بسته شد
[4] لطفا خوزستان را ممنوع‌الورود و تعطیل کنید

Friday, March 6, 2020

تورکمانیه-مملکت تورکمان، تورکمانیای غربی-عثمان‌لی و تورکمانیای شرقی-عجم

تورکمانیه-مملکت تورکمان، تورکمانیای غربی-عثمان‌لی و تورکمانیای شرقی-عجم

مئهران باهارلی

در این نوشته دو پاراگراف از کتاب «جدید اطلس ترجومه‌سی» و یا «اوسکودار اطلسی»[1]، چاپ استانبول به سال ١٨٠٣ در باره‌ی «مملکت و ایالت تورکمان» و یا «تورکمانیه» و «تورکمانیا» در منابع دیگر، را آورده‌ام. کتاب جدید اطلس ترجومه‌سی، محتوی یک نقشه‌ی آسمان-ستاره‌گان و ٢٤ نقشه از بخش‌های گوناگون کره‌ی زمین بر گرفته از کتاب «اطلس عمومی» اثر «ویلیام فادن» و یک متن تورکی ٧٤ صفحه‌ای به نام «عجالة الجغرافیة» به قلم «محمود رائیف افندی»[2]؛  یکی از کتاب‌های مهم در تاریخ کارتوگرافی مودرن است.

دو پاراگراف مذکور کتاب «جدید اطلس ترجومه‌سی»، اطلاعات آتی را در باره‌ی «مملکت و ایالت تورکمان» و یا «تورکمانیا-تورکمانیه» و حدود و قلمروی آن در اوائل قرن نوزده میلادی می‌دهند:

-«مملکت و یا ایالت تورکمان» سابقا «ارمنیه‌ی کبری» نامیده می‌شد
--«مملکت و یا ایالت تورکمان» از غرب محدود به رودخانه‌ی فرات، از شمال به مملکت گورجستان، از شرق به مملکت شیروان (کمابیش مطابق با جمهوری آزربایجان)، از جنوب شرق به مملکت آزربایجان (ایالتی در ایران) و از جنوب به دو مملکت دیاربکر و کوردستان بود.
-«مملکت و یا ایالت تورکمان» مرکب از دو بخش و یا قطعه‌ی «تورکمان غربی-عثمان‌لی» در آناتولی شرقی و «تورکمان شرقی - عجم» در جنوب شرق قفقاز بود.
- تورکمانیای غربی و یا عثمان‌لی مرکب از سه ایالت وان در جنوب، ارزروم در مرکز و قارس در شمال؛ و شهرهای مهم آن وان، بیتلیس، ارزروم، قارس و چیلدیر بود
- شهر ایروان کورسی و حاکم‌نشین تورکمانیای شرقی و یا عجم [قاجاری] و نخجوان شهر مهم آن بود.
- عجم‌ها تورکمانیای شرقی را «نفس (جان و روح) ایران» می‌نامیدند.


Tuesday, March 3, 2020

کورونا و فدرالیسم ملی

کورونا و فدرالیسم ملی

بحران‌های طبیعی و بشرساخته مانند جنگ و زلزله و سیل و اپیدمی-پاندمی‌ها، ... مخصوصا در نظام‌های توتالیتر و استبدادی به همه حال سیاسی خواهند شد و یا از اول سیاسی هستند و در نتیجه از طرف سیاسیون و مخالفین و طبیعتا به سوی انتقاد از عملکرد دولت و حاکمیت متوجه و یا مدیریت می‌شوند.

در مورد بحران کورونای فعلی در ایران هم، نباید تلاش مخالفین به ربط دادن آن به حاکمیت فعلی و انتقادشان از مدیریت بد، پنهان‌کاری حاکمیت؛ همچنین اقتصاد ورشکسته و تحریمات بین المللی و وضعیت افتضاح سیستم بهداشتی-پزشکی کشور و گسترده‌گی و عمق خرافات و جهالت و رفتارهای غیر مدنی مردمان ایران و .... که آن‌ها هم در نهایت محصول سیاست‌های دولت هستند را غیر طبیعی و یا غیر اخلاقی دید. طبیعت سیاست‌ورزی چنین است.

همچنین است ربط دادن این بحران به «مساله‌ی ملی» و «استعمار داخلی» و «حاکمیت فارسی» از طرف گروه‌های ملی غیر فارس ساکن در ایران که رفتاری بجاست.

به عنوان مثال تا حال در شهرهای دوردست تورک‌نشین نمونه‌های افراد مظنون به ابتلاء به کورونا برای انجام تست به تهران فرستاده می‌شد. اینکار اتلاف وقت است. و یا برای قرنطیه‌ی شهرها و روستاها و یا حتی تعطیلی کودکستان‌ها و مدارس و دانشگاه‌ها و ... در مناطق تورک‌نشین (با اغماض از این واقعیت که موسسات آموزشی فارس در مناطق تورک به همه حال باید تعطيل و برچیده شود)، این تهران است که باید تصمیم بگیرد.

در حالیکه اگر سیستم فدرال ملی در ایران حاکم بود، خود منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران و یا تورک‌ایلی، می‌توانست راسا و سریعا در این موارد تصمیم بگیرد و تصمیمات گرفته را اجرا کند، مرزهای خود را به روی منطقه‌ی فارسستان که کانون شیوع بیماری کورونا در داخل ایران و کشورهای همسایه است ببندد و حتی با کشورهای همسایه‌ی تورکیه و سازمان بهداشت جهانی برای مهار و اخذ کومک ارتباط برقرار سازد....


به عبارت دیگر، در استفاده از واقعیت مدیریت بد دولت ایران و نقشش در ایجاد بحران کورونا، برای به زیر سوال کشیدن ماهیت ملی فارسی دولت ایران و «استعمار داخلی» در ایران و مطرح کردن ضرورت «فدرالیسم ملی» و .... نباید خجالتی رفتار کرد.


اگر یک هزارم واقعه‌ی ویروس کورونا در دوره‌ی قاجار اتفاق می‌افتاد، نه تنها فارس‌ها بلکه تمام تورک‌ستیزان در مقیاس بین المللی، یک صدا از تورک‌های وحشی و بی لیاقت و .... دم می‌زدند و با ایجاد ده‌ها شورش براندازانه و عصیان مشروطه‌نما، خواستار پایان دادن به حاکمیت تورک‌های قولدور و موغول و .... در ایران می‌شدند. اما الان کسی از بی کفایتی نظام فارسی-آریایی و لزوم پایان دادن به حاکمیت فارس بر ایران صحبتی نمی‌کند. حال آنکه اصل مطلب و ریشه‌ی اغلب مشکلات ایران و حتی منطقه همین حاکمیت فارسی-آریایی است...



Sunday, March 1, 2020

قدغن کردن تئاتر تورکی در تبریز توسط ریاست معارف آزربایجان در دوره‌ی رضاشاه-١٩٢٩

قدغن کردن تئاتر تورکی در تبریز توسط ریاست معارف آزربایجان در دوره‌ی رضاشاه-١٩٢٩

مئهران باهارلی

از تاریخ ممنوع ساختن تئاتر تورک توسط دولت ایران:

 

İran devletinin Türk tiyatrosu ile Türkçe oyunları yasaklaması tarihinden, Tebriz’de-1929, Kazvin’de-1941, Tahran’da-1948

 

قدغن کردن تئاتر تورکی توسط ریاست معارف آزربایجان در دوره‌ی رضاشاه-١٩٢٩

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/03/blog-post.html

ممنوع کردن تئاتر تورک در قزوین تورک‌ایلی توسط دولت ایران-١٩٤١

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/02/blog-post_9.html

سندی از ممنوعیت تئاتر تورکی در تهران بزرگ‌ترین شهر تورک‌نشین در ایران-١٩٤٨

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/10/blog-post_13.html


در این نوشته سندی از ممنوع ساختن اجرای نمایش‌های تئاتری به زبان تورکی در تبریز توسط احمدخان محسنی، رئیس معارف آزربایجان در سال ١٩٢٩ به دوره‌ی رضاشاه، را آورده‌ام[1].

خلاصه‌ی سند: این سند یک تقاضانامه از سوی دسته‌ی آکتورال آئینه‌ی عبرت در تبریز به تاریخ ١٨ خرداد ١٣٠٨ (٨ ژوئن ١٩٢٩) در ارتباط با ممنوع ساختن نمایش‌های تئاتری تورک در تبریز به سال‌های رضاشاهی است. طبق این سند، «رئیس وقت اداره‌ی معارف آزربایجان (احمدخان محسنی) که اجازه‌ی تهیه و اجرای نمایش به زبان تورکی را نمی‌دهد، قدغن نموده که نمایش‌ها باید به زبان فارسی باشند. وی خواستار اجرایی کردن ممنوعیت نمایش‌های تورکی و تهیه‌ی نمایش‌های فارسی به فوریت است. اما دسته‌ی آکتورال آئینه‌ی عبرت از این ممنوعیت شاکی است و خواهان رفع آن است. زیرا اکثریت جماعت تبریز فارسی نمی‌دانند و رغبتی به نمایشات به زبان فارسی نشان نمی‌دهند، در نمایشات فارسی حضور نمی‌یابند و در موقع حضور هم از آن‌ها لذت نمی‌برند. دسته‌ی آکتورال آئینه‌ی عبرت می‌گوید اجرای نظریه‌ی رئیس معارف مبنی بر ممنوعیت نمایشات به زبان تورکی و تهیه و اجرای آن‌ها به زبان فارسی بدین فوریت نه تنها مانع پیشرفت خدمت دسته‌ی آکتورال آئینه‌ی عبرت گردیده، بلکه سکته‌ای بزرگ به عالم نمایش وارد آورده و خدمات چند ساله‌ی هوس‌کاران تئاتر را عقیم گذاشته است. هئیت مدیره‌ی جمعیت آئینه‌ی عبرت خواهان مانوس کردن تدریجی مردم به نمایشات فارسی و تعلیم و تعمیم زبان فارسی است. در این راستا خود به ایجاد یک مدرسه‌ی شبانه‌ی مجانی برای تعلیم فارسی به بزرگ‌سالان تبریز اقدام کرده است. در پایان، هیئت مدیره‌ی جمعیت اتکاء خود به نیات و آمال رضاشاه برای تربیت و ترقی معنوی نژاد ایرانی را اعلام می‌کند».

چند نکته:

١- ظاهرا نمایشنامه‌ی تورکی موضوع این سند که محسنی بر صحنه آوردن آن را ممنوع کرد، نمایشنامه‌ی «شیخ صنعان» اثر «حسین جاوید» بود. نمایشنامه‌ی شیخ صنعان به زبان تورکی در سال ١٩٢٨ در تبریز توسط آکتورال آیینه‌ی عبرت تبریز- به مدیریت مهدی ظاهری- دو بار بر صحنه رفت. با آمدن محسنی از تهران از اجرای سوم آن به زبان تورکی جلوگیری شد. بعد از آن مجبورا ترجمه‌ی فارسی  و سانسور شده‌ی آن به صحنه رفت. در این دوره ادارات معارف و نظمیه، علاوه بر ممنوع ساختن کاربرد زبان تورکی در نمایشنامه‌ها، محتوی آن‌ها را نیز کونترول و سانسور می‌کردند.

٢-در ایران تئاتر ملی تورک وجود داشت: این سند، تلاش دولت ایران برای نابود ساختن تئاتر تورک، و در نتیجه وجود تئاتر تورک در ایران –تورک‌ایلی –آزربایجان-تبریز را ثبت کرده است. به واقع تئاتر تورک در ایران قاجاری به سال‌های پایان قرن نوزده (١٨٨٨) به دوره‌ی ناصرالدین شاه، با الهام از تئاتر تورک عثمان‌لی و قفقاز -که خود ملهم از تئاتر عثمان‌لی بود- متولد شد، عمری ١٣٠ ساله دارد و با سابقه‌تر از تئاتر فارسی‌زبان -فارس، که آن هم توسط تورکان بوجود آمد، است.

٣- مولفه‌های سیاست از بین بردن تئاتر تورک در ایران: ممنوع ساختن اجرای نمایشات تئاتری به زبان تورکی، یکی از مولفه‌های سیاست گسترده‌تر از بین بردن تئاتر تورک در ایران، تورک‌ایلی و آزربایجان بود.هرچند اوج اقدامات برای نابود کردن تئاتر تورک مربوط به سال‌های حاکمیت رضاشاه است، اما این اقدامات دهه‌ها پیش‌تر از آن آغاز شد.