اطلاعیههای
جعلی پانایرانیستهای سلطنتطلب فارس به اسم جوانان محلات تبریز
مئهران
باهارلی
رقابتی سخت بین طیفهای گوناگون جریانات و گروههای مختلف قومیتگرای فارس برای دزدیدن حرکت اعتراضی مردمان ایران به حجاب اسلامی و در نهایت دولت دینی، و بدست آوردن رهبری و مدیریت این حرکت در گرفته است (به لحاظ ملیتی، رهبریت این حرکت در آغاز خودجوش، اکنون در دست ناسیونالیستهای فارس و کورد و از میان دول خارجی فرانسه است). همهی گروههای موسوم به سراسری، به واقع ناسیونالیست فارس و بسیاری آغشته و آلوده به پانایرانیسم آشکار و یا خجالتی هستند. از جمله گروههای سراسری رنگارنگ چپ، ملیگرا، نژادپرست، لیبرال، جمهوریخواه، مشروطهطلب، و سلطنتطلب.
اخیرا عدهای، همانها که گروهی آنلاین به نام «جوانان محلات تهران» را تاسیس کردهاند، گروه مجازی دیگری به اسم «جوانان محلات تبریز» را هم ایجاد کردهاند. این افراد پانایرانیست که خود را وطنپرست مینامند در اصل یک گروه سلطنتطلب پانایرانیست فارس خارجنشین هستند که هنوز با حسرت از «شهیاد» پهلوی یاد میکنند. این گروه پانایرانیستی و سلطنتطلب فارس تاکنون چندین اطلاعیه به اسم جوانان محلات تبریز صادر کرده است که آنها را سایت اخبار روز منسوب به جریان فدائی اکثریت که به شدت آلوده به ناسیونالیسم فارسی و پانایرانیسم خجالتی ضد تورک است، و دیگر سایتهای فارسی – ایرانی مانند سایت ایران گلوبال، .... درج و تبلیغ میکنند.
آنچهکه به پانایرانیستها و سلطنتطلبان فارس جرات و جسارت میدهد که با بی شرمی به نام جوانان تبریز اطلاعیههای جعلی صادر کنند، پدیدهی طولانی مدت بودن فقدان شعور ملی تورک در میان نخبهگان تبریز، کانون ناسیونالیسم ایرانی ضد تورک بودن آن شهر در تمام طول قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم، و پرچمداری نخبهگان گؤزقامان و مانقورت آن شهر برای نجات ایران است. البته عوامل دیگری مانند بی اخلاقی سیاسی و شیادی و شارلاتیسم بسیاری از پانایرانیستها و سلطنتطلبان و گروههای سیاسی و رسانههای سراسری – ایرانی، همچنین ممنوعیت احزاب سیاسی و نبود آزادیهای مطبوعاتی و انتشاراتی و در نتیجه عدم رشد مدنی و فرهنگی ایرانیان هم بهاین امر دامن میزند.
زبان و اصطلاحات و عبارات اطلاعیههای گروه مجازی جوانان محلات تبریز تماما ماخوذ از فرهنگ سیاسی پانایرانیستی – سلطنتطلب فارسی، و بیگانه با فرهنگ سیاسی و ملی تورک و مطالبات ملت تورک است. در زیر به بررسی اجمالی بعضی از این اصطلاحات و عبارات پرداختهام. قابل ذکر است که گروههای دیگری با نام فعالین آزربایجان هم بسیاری از این اصطلاحات و تعبیرات را بکار میبرند، که یک بار دیگر نشان میدهد آزربایجانگرایی زائده و زائیدهی ایرانگرایی و پانایرانیسم است:
١-زبان این اطلاعیهها فارسی است. زبان فارسی از دورهی مشروطیت تاکنون به منظور ریشهکن کردن زبان تورکی بر ملت تورک تحمیل شده و میشود. بنابراین برای ملت تورک زبانی بیگانه، استعماری و قاتل است و فعالین سیاسی تورک هرگز اعلامیههای خود در مسائل کلان و استراتژیک را صرفا به فارسی منتشر نمیکنند. بلکه زبان اصلی نشریات و اطلاعیههای آنها تورکی و در بسیاری از موارد برای اطلاعرسانی به کسانی که به علت ممنوعیت تعلیم و تعلم به تورکی دارای سواد تورکی نیستند توامان به دو زبان تورکی و فارسی است.
٢- نام آزربایجان در این اطلاعیهها به صورت فارسی – پانایرانیستی آذربایجان نوشته شده است. در حالی که نام کوردستان اغلب مطابق زبان و الفبای کوردی و به صورت صحیح کوردستان نوشته میشود. در حال حاضر تمام کسانی را که این نام را به صورت آذربایجان مینویسند، چه خود را ایرانگرا و چه فعال آزربایجانی بدانند، میبایست پانایرانیست و فارسگرا و ضد تورک تلقی کرد، به خصوص آزربایجانگرایان استالینیست که در خارج هستند.
٣-شعار «آذربایجان اویاخدی، کوردستانا دایاخدی» نه به تورکی ادبی، بلکه به لهجهی کوچه بازاری و با املای فارسی نوشته شده است. این شعار در تورکی مکتوب و معیار و ادبی و با املای تورکی چنین است: «آزهربایجان اویاقدیر، کوردوستانا دایاقدیر». عدم کاربرد زبان ادبی و معیار تورکی و اصرار در کاربرد لهجهی تبریزی، از مشخصات پانایرانیستهای فارس و آزربایجانگرایان پانایرانیست و آزربایجانگرایان استالینیست است.
٤-در این اطلاعیهها جوانان تبریز یادگاران ستارخان و باقرخان و مشروطهچیها نامیده میشوند و روز تولد ستارخان تعزیز و انقلاب مشروطیت مدح میشود. در حالیکه از منظر تاریخنگاری علمی و تاریخ ملی تورک، مشروطه حرکتی پانایرانیستی – فارسگرا و ضد تورک، رهبران تورک مشروطه عموما گؤزقامان و مشروطهچیان عوام پیروی آنها که به دست خود دولت تورک قاجار را ساقط کرده به حاکمیت تورک بر ایران پایان دادند، مانقورتهایی بودند که نه تنها قهرمان و اولگوی نسل جدید تورک نیستند، بلکه باعث سرافکندهگی او هستند. (هر چند ستارخان و باقرخان بعدا به ماهیت ضد تورک مشروطه پی بردند. ستارخان به مقاومت مسلحانه در برابر مشروطهطلبان انگلیسی ضد تورک پرداخت و به همین سبب نیز به قتل رسید؛ باقرخان هم بعدها به جریانات تورکگرا پیوست و توسط راهزنان کورد کشته شد).
٥-در این اطلاعیهها اصطلاحات «آزادیخواه» و «مبارزین راه آزادی» بکار رفته است. این اصطلاحات به فارسی سره بوده، و کودهای بکار برده شده توسط باستانگرایان و ملیون فارسگرا در دورهی مشروطه به جای «احرار» و «حریتپروران» که مشروطهطلبان معتدل تورک بکار میبردند است.
٦-در این اطلاعیهها ذهنیت پرچمدار بودن آزربایجان برای نجات ایران، که در میان ناسیونالیستهای فارس و چپ ایرانی و آزربایجانگرایان پانایرانیست و آزربایجانگرایان استالینیست وجود دارد نمایان است. آنجا که میگوید آزربایجان و به ویژه تبریز در طول تاریخ برای آزادی و سربلندی ایران از جان مایه گذاشته است.
٧-در این اطلاعیهها نام بعضی از محلات تبریز با اسامی جعلی و فارسی دولتی ذکر شده است. مانند امیر خیز فارسی به جای اهمرهقیز تورکی، حکم آباد فارسی به جای هؤکماوار تورکی، سرخاب فارسی به جای سیرخاب تورکی، ... تغییر نامهای جوغرافی تورکی به فارسی جزئی از سیاست نسلکشی ملی و زبانی تورک در ایران است.
٨-در این اطلاعیهها چندین اصطلاح فارسی سره بکار رفته است: مانند خیزش به جای انقلاب، آوردگاه، فراخوان، زادروز، کارآزموده، درود، شامگاه، .... در تاریخ معاصر پارسی سرهنویسی یکی از رفتارهای خائنین گؤزقامان تبریزی و .... بوده و است.
٩-در این اطلاعیهها هیچ ذکری از ملت تورک وجود ندارد، بلکه عدم اعتقاد به ملت تورک و انکار آن عیان و بارز است. از جمله با سردار ملی ایران نامیدن ستارخان که منظور از «ملی» در آن همان «ملت ایران» است.
١٠-هرچند در اطلاعیهی ٣ یک بار نام «ترک» بکار رفته، با اینهمه در اطلاعیههای دیگر، ملت تورک با اسم استعماری و نژادپرستانهی «آذری» نامیده شده و اطلاعیهی ٦ در حالیکه نیکا شاکرمی را لر نامیده، حدیث نجفی را «ترکزبان» نامیده است. «آذری» و «تورکزبان» نامیدن ملت تورک رفتاری تماما نژادپرستانه بوده و به معنی دشمنی علنی با ملت تورک است.
١١-تنها کلمات تورکی در این اطلاعیهها شعارهای «یاشاسین تبریز، یاشاسین آزربایجان، یاشاسین ایران» در آخر آن است که محض تعارف و عوامفریبی به زبان تورکی نوشته شدهاند. علاوه بر آن شعار «یاشاسین ایران» و فارسی آن «پاینده ایران» که در این اطلاعیهها آمده، شعار ناسیونالیستهای فارس اعم از سکولار و چپ و شیعیگرا و نژادپرستان آریایی و .... است. ملت تورک همچو شعار پانایرانیستی ندارد.
١٢-گروه پانایرانیستی و سلطنتطلب جوانان محلات تبریز، هدف خود را سرنگونی و سقوط رژیم جمهوری اسلامی عنوان کرده است. در حالیکه ملت تورک پس از تجربیات انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی، هرگز به شعارها و مطالبات سلبی صرف و کلی و مجرد اکتفا نمیکند. وی دارای مطالبات ایجابی و اثباتی مشخص و موردی است. مانند:
در
عرصهی حقوق زنان: لغو حجاب اسلامی تحمیلی، آزادی پوشش زنان، برچیدن تفکیک جنسیتی، انحلال گشت ارشاد و ....
در
عرصهی دین: دولت سکولار و جدایی مطلق دین از دولت، استقلال حوزههای علمیه در تورکایلی و دیگر مناطق تورکنشین از حوزههای علمیهی فارسستان، جلوگیری از دخالت روحانیون شیعی در
امور دولت و اقتصادی و نظامی و امنیتی و ....
در
عرصهی ملی: به رسمیت شناخته شدن حقوقی و رسمی ملت تورک در قانون اساسی، رسمیت
زبان تورکی توسط قانون اساسی در مقیاس سراسری، تاسیس دولتهای ملی با پارلمانهای
ملی منطقهای در همهی مناطق تورکنشین ایران و در راس آنها تورکایلی یعنی مجموعهی
مناطق تورکنشین در شمال غرب ایران و نواحی تورکنشین مجاور آنها در مرکز و غرب
کشور، .....