تورک زبان شدن موغولان در سفرنامهی ابن بطّوطه؛ و ریشهی نام شیر-شیرا-شیرین (عجب شیر، قراشیران، ...)
مئهران باهارلی
با اسلام آوردن بسیاری از سران موغول در ماوراء النهر (بوراق خان مبارکشاه[1]، تَرْمَشیرین - تهرْمهشْرین، ...) و ایران کنونی (قازان خان - غازان، قزن، غزن، قزغن، قازاغان، ...)، قسمت اعظم عنصر پرشمار موغول در قلمروی امپراتوری ایلخانی و شرقتر از آن در تورکستان- آسیای میانه در قلمروی دولت جغتایی، به مرور زمان تورکزبان و تورک شد، و در این پهنه آداب و رسوم و فرهنگ عامهی موغول در فرهنگ عامهی تورک استحاله یافت[2]. چنانچه در اواخر قرن ١٣ میلادی سلاطین موغول در ایران، تورکستان-آسیای میانه و هندوستان به زبان به تورکی تکلم میکردند، زبان تورکی را در مراسم مذهبی (سرودها و الاهیها، اوراد و اذکار و ....) بکار میبردند و خود را «تورک» دانسته و معرفی مینمودند. حتی بعدها برخی از آنها مانند سلطان احمد جالاییر خدمات ارزنده و ماندهگاری به فرهنگ، زبان و ادبیات تورکی نمودند[3].
تورکزبانی تیمور کورهکهن موغولتبار
در منابع تاریخی به تورکیدانی سلاطین و فرمانروایان موغول اشارات متعددی شده است. به عنوان نمونه در سفرنامهی ابن بطّوطه[4] شواهد و دادههایی از روند تورکزبان و تورک شدن موغولها ثبت و ذکر شده است. روند تورکیدانی و تورکیگویی سلاطین و فرمانروایان موغول در سرزمینهای اسلامی در قرون آتی به تورک شدن هویتی و زبانی کامل آنها منجر شد. چنانچه بنا به فاروق سومر در مقالهی «آنادولودا موغوللار» (موغولها در آناتولی) «تیمور کورهکهن-گورکان» که به لحاظ تباری یک موغول بود، در حالیکه موغولدانیاش قطعی نیست، تورکزبان بوده و به زبان تورکی سخن میگفت.[5] این تثبیت نشان میدهد نسلهای بعدی موغولها در آسیای میانه-خاورمیانه-آناتولی تماما تورکزبان شده و زبان موغولی را فراموش کرده بودند.
فاروق سومر در همین مقاله میگوید که بنا به ابن شدّاد، «آباقا خان» (أَبَغا) فرزند هولاگو خان و دومین خاقان دولت موغول-تورک ایلخانلی، پس از اطلاع یافتن بر رد و بدل کردن نامهها بین «بایپارس» (بیبرس) چهارمین خاقان دولت تورک کؤلهمهن –مملوک مصر (یک تورک قیپچاق، منسوب به اجداد ملت کازاخ کنونی) و معین الدین سلیمان پروانه (البرواناة) نائب السلطنهی سلطان سلجوقی در روم، خطاب به دومی «سین یاغی» [تو دشمن هستی] گفته است که تکلم آباقاخان موغول به تورکی را نشان میدهد. (در مراجعه به اصل عربی کتاب ابن شدّاد[6]، معلوم شد که جملهی مورد نظر فاروق سومر به تورکی نیست، بلکه به عربی است:... فلما بلغ امتناع سيف الدين من تسليمها قال للبرواناة « أنت يا باغي ».. یعنی تو، ای عاصی! البته ممکن است که ناسخ «یاغی» تورکی به معنی دشمن را به اشتباه به صورت «یا باغی» نوشته باشد. اما باز هم به سبب وجود انت، این جملهی کوتاه دو کلمهای یک جملهی عربی است و نه تورکی. مئهران باهارلی)
در زیر بعضی از آن دادههای مربوطهی ابن بطوطه را همراه با اصل عربیشان[7] نقل و ترجمه کردهام.