Tuesday, July 26, 2022

تورکستان نامیدن منطقه‌ی تورک‌نشین شمال غرب ایران در قصیده‌ی محمد قهرمان (قارامان)، ناخشنودی او از تورکی ‌ندانستن اعقاب قاجاری، و ریشه‌شناسی قارامان - قهرمان

 

تورکستان نامیدن منطقه‌ی تورک‌نشین شمال غرب ایران در قصیده‌ی محمد قهرمان (قارامان)، ناخشنودی او از تورکی ‌ندانستن اعقاب قاجاری، و ریشه‌شناسی قارامان - قهرمان

 

مئهران باهارلی

 

در این نوشته ‌به ‌دو مطلب در یکی از قصاید محقق، مصحح و شاعر برجسته‌ی سبک هندی از تربت حیدریه - خوراسان «سلطان محمد میرزا قهرمان – قارامان» (۱٩٢٩ – ٢٠١٣) از شاهزاده‌گان قاجار‌ پرداخته‌ام[1]. نخستین مطلب، «تورکستان» نامیدن مناطق تورک‌نشین – تورک‌زبان واقع در شمال غرب – غرب ایران، و مطلب دوم اعلان تاسف و ناخشنودی‌اش از ندانستن زبان تورکی، علی رغم داشتن ‌تبار تورک و منسوبیت به ‌قاجاریان است. محمد قهرمان - قارامان این قصیده‌ی مطایبه‌ به زبان فارسی را که ‌در باره‌ی سفر او با جمعی از دوستانشان به‌ تبریز از طریق تهران، ابهر، قزوین، زنجان، و میانه‌ در تورک‌ایلی می‌باشد در تیرماه ‌١٣٦٩ سروده ‌است. سه مصراع تورکی قصیده‌ از شاعر تبریزی محمد رضا طاهری - حسرت که‌ در تهران زندگی می‌کرد است.

 







Sunday, July 24, 2022

تصحیح شعر تورکی «ابهادیر بوگون» منسوب به‌ سئیسان‌لی - باباکندی‌لی لئیلا نه‌نه‌– موللا لئیلا

 تصحیح شعر تورکی «ابهادیر بوگون» منسوب به‌ سئیسان‌لی - باباکندی‌لی لئیلا نه‌نه‌– موللا لئیلا

 

مئهران باهارلی

 

در اینترنت یک شعر شادیانه‌ - بشارت‌نامه‌ی تورکی بنام «ابهادیر بوگون» ‌در وصف بهاء‌الله‌ موسس دین بهایی و باشنده‌ی «ارضِ عَکّا» منتشر شده است. این شعر که شاعر نام و تخلص خود را در آن ذکر نکرده، منسوب به «لیلا ننه»، به‌ تورکی «لئیلا نه‌نه» معروف به‌ «موللا لئیلا» اهل سئیسان – آزربایجان شرقی – تورک‌ایلی است. به همراه این شعر یک عکس جمعی از زنان تورک بهایی روستای باباکندی در مجاورت سئیسان هم پخش شده که در آن لئیلا نه‌نه در وسط جمعیت تابلوی «یا بهاء الابهی» را در دست گرفته است. آنگونه که از این عکس – ظاهرا گرفته شده در سال ١٣١٠ شمسی معادل ١٩٣١ بر می‌آید، «لئیلا نه‌نه» در این زمان در سنین ٤٠- ٦٠ ساله‌گی بوده و بنابراین متولد تاریخی احتمالا بین ١٨٧٠-١٨٩٠ است.

١-در روایت موجود در باره‌ی لئیلا نه‌نه‌ (در ادامه‌ی مقاله) گفته ‌می‌شود او دارای اشعار بسیاری به ‌تورکی است. با اینهمه‌ در مراجعه‌ای گذرا به ‌منابع تاریخ تورک‌ایلی و تاریخ ادبیات تورک در تورک‌ایلی و مطالعات زنان تورک و کتب مربوط به ‌شخصیت‌های بهایی....، به‌ هیچ اطلاعات و معلومات دیگری در باره‌ی او و آثار تورکی‌اش به ‌غیر از شعر «ابهادیر بوگون» و مطلع یک شعر تورکی دیگر برخورد نشد. پیدا نمودن و جمع‌آوری و انتشار اشعار تورکی منسوب به «لئیلا نه‌نه» – در صورت وجود و حفظ شده‌گی – وظیفه‌ای مهم، ضروری و مفید برای ادبیات منظوم تورک، ادبیات دینی تورک، ادبیات دینی تورکی بهائی، مطالعات زنان تورک و .... است.

٢-شعر «ابهادیر بوگون»، علی رغم اهمیت تاریخی و ادبی آن – ظاهرا توسط اعقاب و نسل‌های جدید بهائیان تورک سئیسان‌لی و باباکندی‌لی مهاجرت کرده به‌ خارج و کم آشنا - ناآشنا با ادبیات تورک و تورکی مکتوب – معیار – ادبی و یا کاملا فارسی‌زبان شده منتشر، و در نتیجه دارای اشتباهات و نواقصی است[1]. به‌ عنوان نمونه به‌ جای الفبای فونتیک عربی – تورکی، الفبای غیر فونتیک عربی – فارسی بکار رفته ‌است. در نتیجه:

-فتحه‌ها به ‌جای «ه»، نشان داده‌ نشده ‌است: «نه» به ‌صورت «ن»، «اه‌له» به ‌صورت «ال»، «عکادا» به ‌صورت «عکاد»، «طوردا» به‌ صورت «طوری د»، «ظلماتا» به‌ صورت «ظلمات»، «اوزونه» به‌ صورت اوزون»،.... نوشته‌ شده‌ است.

-کسره‌ها به‌ جای «ئ»، نشان داده‌ نشده ‌است: «گئتدی» به‌ صورت «گدی»، «یئر» به‌ صورت «یر»، «وئریر» به‌ صورت «وریر»، «وئریله‌ن» به‌ صورت «وریلن»، «ائیله‌یه‌ن» به‌ صورت «الین»،... نوشته ‌شده‌ است.

-صدا و حرف «ؤ» نشان داده ‌نشده‌ است: «گؤسته‌ره‌ن» به‌ صورت «گسترن» نوشته‌ شده‌ است.

همچنین:

-«ارض» عربی به‌ اشتباه‌ «عرض»، «بیّنت» (بیّنة) عربی به ‌اشتباه‌ «بییت»، «دیییبه‌ن» تورکی به ‌اشتباه‌ «د وبن»، «که‌له‌ییپ» تورکی به‌ اشتباه‌ «کی گلیب»، ... نوشته‌ شده ‌است.

-پسوند «–دیر» تورکی به ‌معنی است، با تلفظ محلی - محاوره‌ای به ‌صورت «–دی» نوشته‌ شده ‌است: «ابهادیر» به‌ صورت «ابهادی» نوشته‌ شده‌ است.

در زیر نخست متن تصحیح و ترمیم شده‌ی شعر مذکور توسط خودم را به ‌دو الفبای عربی و لاتین و سپس توضیحاتی چند در باره‌ی لیلا ننه، انتساب این شعر به ‌او و بعضی اصطلاحات و مضامین بکار رفته ‌در شعر را داده‌ام.


Friday, July 22, 2022

AZERBAYCAN RÉSPUBLİĶASI İSRAİL’DE ÖZ BÖYÜKÉLÇİLİYİNİ AÇMALIDIR.

 

AZERBAYCAN RÉSPUBLİĶASI İSRAİL’DE ÖZ BÖYÜKÉLÇİLİYİNİ AÇMALIDIR.

 

Son dönemde bir sıra Ereb ve başqa Müsülman nufuslu ölkelerin - sankı yarışdaymışlar kimi - İsrail ile ilişki qurduqlarına tanıq olmaqdayıq. Bunlar günden güne ilişkilerinin alanını genişlendirip derinleşdirmekdedirler. Bu da Azerbaycan Réspubliķası’nın İsrail ile var olan ilişkisinin önemini, en azından İsrail açısından azaltabilir.

Oysa Azerbaycan Réspubliķası bağımsızlığından beri İsrail ile dostca ilişkiler qurmuşdur. Ayrıca Türk ve Yehud xalqları, Xaçlı zéhniyeti ile Ariya ırqçılığı tehdidleri başda olmaq üzere, çéşitli nedenlerden dolayı birbirinin târîxi müttefiqidirler. Günümüzde bu ilişki, İsrail’e olduğu qeder belke de çoxraq, (Batı ile bağlantılarda, Séküler düzeni qorumaqda ve Érmeni - Fars ittifaqı ile yayılmacılığına qarşı qoymaqda) Azerbaycan Réspubliķası’nın yararınadır.

Bu durumda Azerbaycan Réspubliķası’nın (hetta başqa Türkik devletlerinin) İsrail bağlamında özellik ve üstünlüyünü qoruması üçün atması gereken âcil adım, çekinmeden İsrail’de öz böyükélçisini açmaq ve gécikmeksizin Télaviv’e böyükélçi atamaqdır.

Tuesday, July 19, 2022

ته‌بریز بیرله‌شییی (مجمع تبریز) خواستار انتخاب رضا خان به ‌سلطنت و اعلان شاهی او توسط مجلس موسسان بود.

 «ته‌بریز بیرله‌شییی» (مجمع تبریز) خواستار انتخاب رضا خان به ‌سلطنت و اعلان شاهی او توسط مجلس موسسان بود.

 

مئهران باهارلی

 

در نشریه‌ی تورکمه‌نستان به‌ تاریخ سه‌شنبه ‌١٧ نووامبر ١٩٢٥ چاپ آشقابات، خبری در باره‌ی طرح مجتمع – اتحادیه‌ی تبریز (ته‌بریز بیرله‌شییی) که‌ طرف‌دار رضا خان بود، مبنی بر انتخاب رضا خان به ‌سلطنت و اعلام شاهی او از طرف مجلس موسسان درج شده ‌است. در زیر متن اصلی تورکمنی، معادل آن به ‌تورکی و ترجمه‌ی آن به‌ فارسی و سپس چند توضیح کوتاه ‌را داده‌ام. 

متن اصلی تورکمنی:

تورکمه‌نستان، سه‌شه‌نبه ‌١٧ نویابر ١٩٢٥

گون دوغار ایلله‌رینده‌

ایراندا: لوندون نویابر ١٤. آنگلییانڭ «دیلی تلیغراف» غازیه‌تینڭ یازان ماغلوماتینا گوره‌ ریزا حان ایراندا «اوچریدیتیلنی سابرانییه» چاغرلب ایران حوکومه‌تینڭ دویب قانونلارینی دوزب یولا سالینچا اورش حاله‌تی اعلان ادبدر.

ریزا حان تاراپدارلارینڭ پیکری: تاهران نویابر ١٤. ریزا حان تاراپدارلاری بولان «ته‌بریز» بیرله‌شیگی، اوچریدیتیلنی سابرانیه ‌چاغریلانچا ریزا حانی شاه ‌ادب سایلاماقی ته‌کلیپ ادییارلار.


بیزیم تورک‌جه‌میزده:

گون‌دوغار ایل‌له‌ری‌نده

ایران‌دا: لوندون نویابر ١٤. اینگیلته‌ره‌نین دئیلی تئلئگراف قه‌زئتی‌نین یازان معلوماتی‌نا گؤره، ریضا خان ایران‌دا «اوچرئدیتئلنوئ سوبرانیئ» (قوروجو قووراق) چاغریلیپ، ایران حکومتی‌نین دیپ قانون‌لاری‌نی (آنایاساسی‌نی) دوزوپ، یولا سالینجا، «اوروش (ووروش) حالتی» اعلان ائدیپ‌دیر.

ریضا خان طرف‌دارلاری‌نین فکری: تاهران نویابر ١٤. ریضا خان طرف‌دارلاری اولان «ته‌بریز بیرله‌شییی» (مجمعی) « اوچرئدیتئلنوئ سوبرانیئ» (قوروجو قووراق) چاغریلینجا، ریضا خان‌ی شاه ‌ائدیپ، سایلاماغی (سئچمه‌نی) تکلیف ائدیرله‌ر.


ترجمه ‌به ‌فارسی

در کشورهای مشرق

در ایران: لندن، نووامبر ١٤: بنا به ‌معلومات روزنامه‌ی دیلی تلگراف انگلستان، رضا خان تا زمان فراخواندن «مجلس موسسان» و تنظیم قوانین اساسی دولت ایران و آغاز به ‌اجرای آن‌ها، وضعیت جنگی اعلام کرده ‌است.

طرح طرفداران رضا خان: تهران، نووامبر ١٤: مجمع تبریز که‌ از طرفداران رضا خان است، پیشنهاد می‌کند مجلسِ موسسان فراخوانده‌ شده، رضا خان را برای سلطنت انتخاب و شاه ‌اعلام نماید. 

Sunday, July 17, 2022

گزارشی از گردهمایی زنان تورک از آزربایجان ایران برای حقوق زنان در آشقابات به‌ نقل از نشریه‌ی تورکمه‌نستان – ١٩٢٥

 

گزارشی از گردهمایی زنان تورک از آزربایجان ایران برای حقوق زنان در آشقابات به‌ نقل از نشریه‌ی تورکمه‌ن‌ستان – ١٩٢٥

 

مئهران باهارلی

 

در نشریه‌ی تورکمه‌ن‌ستان چاپ آشقابات (عشق‌آباد) در جمهوری سوسیالیستی شوروی تورکمن‌ستان به ‌تاریخ نووامبر ١٩٢٥ – گزارشی از یک گردهمایی با شرکت بیش از ٢٠٠ تن از زنان تورک از آزربایجان ایران در باره‌ی حقوق و آزادی‌های زنان در کولوپ نریمانوف آن شهر درج شده ‌است. در گزارش به وضعیت اسف‌بار زنان تورک در آزربایجان ایران، سرکوب حقوقشان و ذلیل و خوار شدن خودشان، لزوم سوادآموزی و کسب آگاهی و پیش‌قدم و فعال شدنشان برای حفظ حقوق و آزادی‌های‌شان و .... اشاره شده است. در زیر متن اصلی تورکمنی این گزارش را با الفبای استفاده شده در آن نشریه، معادل آن به‌ تورکی و سپس ترجمه‌ی آن به ‌فارسی را داده‌ام.

١-مطالب این نشریه‌ مانند دیگر نشریات وقت در تورکستان – آسیای میانه به‌ سبب سنت‌شکنی در املا و استفاده ‌از الفبای فونتیک – تمامن فونتیک در نگارش همه‌ی کلمات و پسوندها و اسامی با منشاء تورکی و فارسی و عربی و روسی و .... در متون تورکمنی، از جمله‌ استفاده ‌از املاهای آزربایجان - آزاربایجان، ته‌بریز، تورکمه‌ن، تاهران، اورسیهاورسییه‌ت، په‌کین، له‌نین و ... به‌ جای فورم‌های فارسی آذربایجان، تبریز، ترکمن، تهران، روسیه، پکن، لنین، ...، دارای اهمیت فوق‌العاده‌ در تاریخ تطور املا و اورتوگرافی تورکی است.

٢-وفور و غنای لغات و ترکیبات و اصطلاحات و قواعد دستور زبانی قدیم و اصیل تورکیک در نوشته‌جات این نشریه و دیگر نشریات وقت در تورکستان – آسیای میانه، که‌ می‌توانند از طرف ما اقتباس و در زبان تورکی‌مان - که‌ به‌ شدت متاثر از فارسی و عربی مخصوصا در حیطه‌ی لغوی و کلمات بوده و فارسیزه شده است – به کار روند هم، بسیار جالب توجه ‌و مهم است. مانند: یوُموُش (خدمت)، قوُراما (تشکیلات)، اوُیا (خواهر)، سانێ (عدد)، آیێتماق (گفتن)، دۆزگۆن‌لۆ (منظم)، یئتمه‌زچی‌لیک (نارسائی)، اه‌نته‌ک (عجیب، حیرت‌آور)، قاتێ (شدید)، اه‌رک‌لی (مقتدر)، آنق (ادراک، شعور)، ایبه‌رمه‌کیێبارماق (فرستادن)، قاتناشماق (در ارتباط و پیوند بودن)، بای (ثروت‌مند)، توْپار (دسته، گروه)، قاراماق (نظر انداختن، نگاه کردن)، گؤته‌رمه‌کقوْتارماق (برافراشتن، بلند کردن)، تؤوه‌ره‌ک (اطراف، دور)، قایتارقێ (جواب، پاسخ)، بۆس‌بۆتون (تماما)، یوُرت‌داش اوُروُشوُ (جنگ داخلی)، سێخێ (محکم)، کؤپه‌لتمه‌ک (زیاد کردن)، بیرله‌شیک (متحد)، اوُلوُ (بزرگ)، یئنگیل (مودرن)، یایراتماق (منتشر کردن)، کؤپ‌ره‌ک (زیادتر)، یایرادیجی (ناشر)، که‌زه‌ک (دفعه، بار)، اؤسمه‌ک (رشد کردن، بالغ شدن، ارتقاء یافتن)، ...

٣-این گزارش معین، علاوه ‌بر عرصه‌ی املا و لغت، از جهت تاریخ مبارزه ‌برای احقاق حقوق و آزادی‌های زنان تورک از آزربایجان ایران و وضعیت و فعالیت‌های آن‌ها در این استقامت در جمهوری سوسیالیستی تورکمنستان شوروی – آن هم یک سال بعد از تاسیس آن جمهوری -، دارای اهمیت مضاعف می‌باشد.

٤-در قرن نوزده‌ و ربع اول قرن بیستم، امپراتوری عوثمان‌لی ملجاء و پناه‌گاه‌ اصلی و وطن جدید برای خیل مهاجرین و پناهنده‌گان و فراریان و ناراضیان و مخالفین سیاسی و مقامات دولتی و نظامی متجدد و اصلاح‌‌طلب و تجار و کارگران فصلی و گروه‌های دینی سرکوب شده‌ی (علوی – علی‌اللهی، سنّی، بابی – ازلی و بهایی و ...) تورک از تورک‌ایلی و دیگر ملل ساکن ایران بود. پس از قلم‌روی عوثمان‌لی، امپراتوری تزاری روسیه ‌از این بابت در رده‌ی دوم قرار داشت. در روسیه‌ی تزاری به ‌ترتیب سه ‌منطقه‌ هدف اصلی مهاجرت – اسکان تورک‌های تورک‌ایلی بود: نخست قفقاز (باکو، تفلیس، باتوم، ایروان، نخجوان، گومرو، ...)، دوم تورکمنستان مخصوصا آشقابات، سوم دیگر مناطق روسیه‌ی اوروپایی و مرکزی (موسکو، روستوو، اودئسا، ....). با این وصف در دوره‌ی مورد بحث تورکمنستان یکی از دریچه‌های آشنایی ملت تورک و دیگر ملل ساکن در ایران با مدنیت معاصر و از مراکز مبارزات تجددخواهانه و حریت‌طلبانه‌ی آن‌ها بود.

٥-با اشغال دوباره‌ی قفقاز - جمهوری آزربایجان و تورکستان - تورکمنستان توسط روسیه ‌(بولشویک‌ها و ارتش سرخ) و کشیدن دیوار آهنین بین ایران و قفقاز - تورکستان توسط روسیه، این مناطق نقش خود به‌ عنوان دریچه‌ی آشنایی مردمان ایران با مدنیت معاصر را از دست دادند. این نیز، به‌ درجه‌ی معینی باعث عقب‌مانده‌گی و پس‌رفت زبانی، ادبی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کل جامعه‌ی ایرانی مخصوصا دو ملت تورک و تورکمن ساکن در ایران شد.

٦-با سقوط شوروی، بر خلاف آن‌چه انتظار می‌رفت، دو منطقه‌ی قفقاز و مخصوصا تورکستان - تورکمنستان دوباره‌ به‌ مودلی برای تجددطلبی و پای‌گاهی برای مبارزات آزادی‌خواهانه‌ی مردمان ساکن در ایران و مخصوصا ملل تورک و تورکمن ساکن در این کشور تبدیل نشدند. از دلائل این امر، علاوه ‌بر عامل اصلی یعنی عدم گذر آن‌ها به‌ نظام‌هایی مودرن و دموکراسی لیبرالی و .... و غلطتیدن آن‌ها به نظام‌هایی نالیبرال، عدم موفقیت آن‌ها در زدودن سمومات و ترمیم تخریبات نظام شوروی بر هویت ملی آن‌ها، ترک آوانگاردیسم و سنت‌شکنی‌های آغاز قرن بیستم (مانند کاربرد املای فونتیک و سپس قبول خط لاتینی، اصلاحات رادیکال در عرصه‌ی حقوق و آزادی‌های زنان و .....)، و به جای آن‌ها حاکم شدن نوعی محافظه‌کاری شدید در این عرصه‌ها است. به‌ عنوان نمونه: ‌در جمهوری آزربایجان اصرار بر هویت ملی ضد تورک استعماری و جعلی روسیه‌ی ساخته‌ی «آزربایجانی» و تاریخ‌نگاری ضد تورک و غیر علمی آزربایجان‌گرا؛ در جمهوری تورکمنستان قبول یک الفبای لاتینی بسیار نامناسب که‌ خواندن متون تورکمنی لاتینی را برای دیگران غیر ممکن و زجرآور می‌کند، و تبدیل شدن این کشور به کره‌ی شمالی آسیاسی میانه و ایزولاسیون و تجرید این کشور از جهان معاصر؛ هم‌چنین لاقیدی رسمی – دولتی هر دو دولت جمهوری آزربایجان و جمهوری تورکمنستان به ‌ترتیب به سرنوشت تورکان ساکن در ایران و عراق، و تورکمن‌های ساکن در ایران و افغانستان، ....

پایان نوت مئهران باهارلی





Thursday, July 14, 2022

TÜRK LATİN BİÇİG (ABÉCÉ) - TÜRKİLİ

 TÜRK LATİN BİÇİG (ABÉCÉ)

(TÜRKİLİ VE İRAN'DA YAŞAYAN BÜTÜN TÜRKİK MİLLETLERİN ORTAK ALFABESİ)


A-a, B-b, C-c, Ç-ç, D-d, E-e, É-é, F-f, G-g, Ğ-ğ, H-h, I-ıİ-i, J-j, K-k, L-l, M-m, N-n, O-o, Ö-ö, P-p, Q-q, R-r, S-s, Ş-ş, T-t, U-u, Ü-ü, V-v, X-x, Y-y, Z-z

 

EK BİÇİK VE HİMLER:

 

: Kesme himi (işâreti)

^ : Sesli harflere eklendiyinde seste uzatma yapar. Â-â, Ê-ê, -ế, Î-î, Ô-ô, Û-û,...

Ķ-ķ: Bir sıra yabancı kelimelerle Türkiye Türkçesindeki “kalın art damaksıl K” sesini karşılar: “Ķanal” (K ise “ince ön damaksıl K sesi”ni karşılar: “Kim”)

Ñ-ñ: Eski Türkçe metinler ile bir sıra lehçelerde var olan “NG” sesini karşılar: “Doñuz

Ň-ň: Eski Türkçe metinler ile bir sıra lehçelerde var olan “NY” sesini karşılar: “Xitaň” (Çin)

Ć-ć: Bir çok lehçede var olan, normalden daha önde telaffuz edilen ve hafifçe sızıcı olan, tonlu ve yarı kapantılı, DZ”ye benzer bir ses.

-: Bir çok lehçede var olan, normalden daha önde telaffüz edilen ve hafifçe sızıcı olan, tonsuz ve yarı kapantılı, “TS”ye benzer bir ses.

W-w: Eski Türkçe metinler ile bir sıra lehçelerde var olan “AU” veya “OU” diftongu (ikili) ünlü karşılar.









لوح تورکی عبدالبهاء خطاب به سئیسان‌لی مه‌شه‌دی آللاه‌وئردی و بابا کند‌ی‌لی سولطان علی‌

 لوح تورکی عبدالبهاء خطاب به سئیسان‌لی مه‌شه‌دی آللاه‌وئردی و بابا کند‌ی‌لی سولطان علی‌

 

مئهران باهارلی


در سایت «حظیرة القدس سیسان (سئیسان) قدیم» یک متن تورکی با امضای ع ع (عبدالبهاء عباس، عبده عباس) منتشر شده است[1]. این متن تورکی ظاهرا بازنویسی متاخر یک لوح به قلم عباس افندی (۱۸۴۴ تهران – ۱۹۲۱ عکّا، معروف به غُصْنِ اعظم و عبدالبهاء در میان بهائیان، ‌فرزند ارشد بنیان‌گذار بهائیت میرزا حسین‌علی نوری معروف به بهاءالله و سومین شخصیت محوری بهائیت) است. سایت مذکور منبع و تاریخ نوشته شدن این لوح تورکی را ذکر نکرده، همچنین اطلاعاتی در باره‌ی دو شخصیت که لوح خطاب به آن‌ها نوشته شده، «سئیسان‌لی مه‌شه‌دی آللاه‌وئردی» و «باباکندی‌لی سولطان علی» نداده است.

در زیر، پس از چند توضیح متن لوح تورکی مذکور را که به لحاظ ادبیات تورکی دینی بهائیان و آثار تورکی عبدالبهاء و ... اهمیت دارد به تصحیح خودم تقدیم کرده‌ام.

١-این متن مانند دیگر نوشته‌جات تورکی عبدالبهاء به تورکی ادبی بسیط و مشترک وقت (رایج در عثمانلی، قفقاز، ایران قاجاری) است و در آن کلمات و پسوندها و قالب‌های تورکی ادبی که در محاوره‌ی لهجه‌های تورکمانی مردم تورک در ایران و تورک‌ایلی و آزربایجان و سئیسان – باباکندی چندان رایج نبودند - نیستند بکار رفته است: «دورلو» (متنوع)، «ایسه» (در حالیکه، هم)، پسوند «-له» (با، مع)، قالب «گره‌ک ... گره‌ک ...» (باغلاج – ادات برای ایجاد تساوی و برابری بین چند چیز و مفهوم و یا جمع‌آوری مفاهیم و چیزهایی برای انتخاب از میانشان و ...) .

٢-در این لوح بعضی فورم‌های اغلب و یا منحصرا مستعمل در لهجه‌ی عثمانلی به جای فورم‌های تورکمانی آن‌ها بکار رفته است: «اولموش‌دور» به جای اولوپ‌دور، «بؤیله» به جای بئیله - بئله، «طاهره‌یی» به جای طاهره‌نی، «بویورموش‌لار ایدی» به جای بویورموشدولار، «یوزونده‌ن» به جای اوزونده‌ن.  

٣-کاربرد تورکی ادبی بسیط - مشترک دارای فورم‌های لهجه‌ی عثمانلی در خطاب به تورکان سئیسان – باباکندی و تورک‌ایلی (همچنین قفقاز) از طرف عبدالبهاء، نشان می‌دهد که:

-عبدالبهاء فرقی بین تورکان ایران و قاجار و قفقاز با عثمانلی نمی‌گزارد، همه را صرفا «تورک» و «تورکی زبان» می‌دانست

- عبدالبهاء زبان ادبی معیار تورکان ایران  قاجاری و قفقاز و عثمانلی را یکی (تورکی بسیط – مشترک عثمانلی) می‌شمرد،

-تورکان وقت در سئیسان و باباکندی و کل تورک‌ایلی قادر به خواندن و درک متون تورکی ادبی و مشترک بودند.

٤-سیسان و یا سئیسان یکی از مراکز جمعیتی مهم بهاییان تورک در تورک‌ایلی، و باباکندی روستایی بهایی‌نشین نزدیک سیسانِ در دهستان کوهسار بخش مرکزی شهرستان هشترود تبریز در استان آزربایجان شرقی بود. تقریبا تمام تورکان بابی – ازلی – بهایی این منطقه مانند بسیاری دیگر از مناطق تورک‌ایلی، تورک‌های قبلا بر مذهب علوی قیزیل‌باشی بودند که در بعضی موارد مستقیما و اغلب پس از گرایش به فرق و مذاهب و طریقت‌های شیعی غلات و تصوفی شیخی و ذهبی و .... نهایتا آئین- مذهب – دین‌های بابی – ازلی – بهایی را پذیرفتند.

٥-در متن لوح اشاره‌ای به حادثه و یا واقعه‌ی مشخص و معینی وجود ندارد. عبدالبهاء به طور کلی به مشقت و مصیبت و بلا و جفاهایی که این دو شخص به سبب دیدن نور هدایت و سلوک در طریق حقیقت با آن مواجه شده‌اند اشاره و آن‌ها را به مقاومت و پایداری دعوت و تشویق می‌کند. احتمالا این لوح پس از یک مورد آزار و اذیت این دو شخص و یا کلیت اهالی سئیسان و باباکندی (و تبعید و رانده شدنشان از روستا) توسط شیعیان افراطی نوشته شده است.

٦-در لوح اصطلاحات و مفاهیم خاص بهائیت و بابیت دیده نمی‌شود. بر عکس مطابق با فرهنگ و اصطلاحات شیعی، امام حسین به صورت حضرت سید الشهداء و علیه الصلاه و السلام، شهید دشت کربلا، جمال نورانی و فرشته‌ی آسمانی؛ و خویشان و اطرافیانش به صورت عترت طاهره، خاندان نبوت، اصحاب کرام؛ یاد و تقدیر و تقدیس و تعزیز می‌شود.

پایان نوت مئهران باهارلی

Tuesday, July 12, 2022

«حجاب» و تحمیل آن، در قرآن و سنت پیغمبر وجود ندارد. «چادر» ریشه در فرهنگ زرتشتی - پارسی دارد، پدیده‌ای غیر اسلامی و در ضدیت با فرهنگ ملی تورک است.

 «حجاب» معروف به اسلامی و تحمیل آن، در قرآن و سنت پیغمبر وجود ندارد. «چادر» ریشه در فرهنگ و سنن زرتشتی - پارسی دارد، پدیده‌ای غیر اسلامی و در ضدیت آشکار با سنن ملی تورک و بیگانه با فرهنگ وی است.

 

مقاله‌ی اصلی:

 

مئهران باهارلی. آسیمیلاسیون پوشاکی اجباری ملت تورک در ایران. ٢٠٠٨

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/04/blog-post_8.html


Monday, July 11, 2022

ضرورت و صحت املای «آزه‌ربایجان» در نوشته‌جات تورکی

 ضرورت و صحت املای «آزه‌ربایجان» در نوشته‌جات و متون تورکی

 

مئهران باهارلی

 

املای نام «آزربایجان» در متون تورکی «آزه‌ربایجان» است. همه‌ی دلائلی که ‌در ضرورت کاربرد املای «آزربایجان» با «زا» در متون فارسی بیان شد[1]، در مورد ضرورت و صحت کاربرد املای «آزه‌ربایجان» با «زا» و فتحه ‌به ‌صورت «ه» در متون تورکی نیز صدق می‌کنند. علاوتا: 

از دیدگاه‌ زبان‌شناسانه‌

١-بنا بر اصلی کلی، لغات دخیل و کلمات خارجی از قواعد دستوری و آوائی و صرف و نحو زبان میزبان پیروی می‌کنند. این متابعت در کتابت و املا نیز خود را نشان می‌دهد. چنانچه ‌حرف «ت» در کلمات و اسامی با ریشه‌ی تورکی که ‌سابقا در نوشتار فارسی با «ط» نوشته‌ می‌شد در حال حاضر با «ت» نوشته‌ می‌شود. مانند کلمات تورکی اوتو (اطو)، تپیش (طپش)، اوتاق (اطاق)، تاپانچا (طپانچه)، باتلاق (باطلاق)، اوتراق (اطراق)، ... و اسامی تورکی تاریم (طارم)، توغرول (طغرل)، خاتا (خطا)، ....؛ کلمات با ریشه‌ی اوروپایی امپراتور، بلیت، باتری و ...؛ همزه‌های آخر کلمات عربی (ء) که ‌در فارسی تلفظ نمی‌شوند در املا نیز حذف می‌گردند (املا به ‌جای املاء)، .....

بنا به ‌اصل مذکور، کلمات ایرانیک - فارسی و غیر تورکی به‌ هنگام ورود به‌ دائره‌ی لغات زبان تورکی، از قواعد دستوری و آوائی و صرف و نحو زبان تورکی تبعیت می‌کنند، بعضی از آن‌ها نیز در گامی فراتر، کاملا بومی و تورکیزه ‌می‌شوند و هویت تورکی کسب می‌کنند. این متابعت، خود را در کتابت هم– به ‌صورت کاربرد حروف موجود در الفبای تورکی به ‌جای حروف و علائم خاص عربی و فارسی (ذ، ظ، ط، ث، ص، ض، تنوین، تشدید، فتحه، ضمه، کسره، همزه، ....) نشان می‌دهد.

٢-یکی از لوازم بومی و تورکیزه‌ شدن لغات بیگانه‌ در زبان تورکی آن است که ‌صائت‌ها و صامت‌های کلمات وارده‌ که‌ در زبان تورکی وجود ندارند، به صائت‌ها و صامت‌های معادل و متعارف موجود در زبان تورکی تبدیل می‌شوند. در زبان تورکی معاصر (اوغوز غربی رایج در ایران) صداهای «ط، ظ، ض، ص، ذ، ث، ح، ع» وجود ندارند و حروف خاص نشان‌گر آن‌ها هم در کلمات با ریشه‌ی تورکی و یا کلمات دخیل که ‌هویت تورکی کسب کرده‌ و بومی شده‌اند بکار نمی‌روند. حرف «ذال» موجود در کلمات وارداتی عربی و فارسی بومی شده ‌و هویت تورکی کسب کرده‌ هم مشمول این قاعده‌است و به‌ شکل «ز» تلفظ و به صورت «زا» نوشته ‌می‌شود. ابقای حرف «ذال» در این قبیل کلمات، علامت و نشان‌گر بیگانه‌گی و بومی نشدن آن‌ها؛ برعکس عدم کاربرد حرف «ذال» در نگارش کلمه‌ی آزربایجان در نوشته‌جات تورکی، نتیجه‌ی بومی‌سازی این کلمه ‌– نام ایرانیک است.

٢-تورکی زبان زنده‌ و مستقلی است و نام‌های خاص خارجی مستعمل در آن، مخصوصا آن‌هائی که‌ دارای ریشه‌‌ی غیر عربی و غیر فارسی هستند و یا کاملا تورکیزه ‌شده‌اند، می‌بایست بر اساس قواعد و فونتیک زبان تورکی نگاشته‌ و تلفظ شوند. همان‌گونه ‌که‌ فارس‌ها مجازند نام‌های فارسی و خارجی را در نوشته‌های فارسی، طبق قواعد و املای زبان فارسی تلفظ و ثبت کنند، تورک‌ها نیز مجازند که‌ نام‌های تورکی و خارجی و تورکیزه ‌شده، و در این میان آزربایجان را در نوشته‌های تورکی طبق قواعد و املای زبان تورکی یعنی به‌ صورت «آزه‌ربایجان» (و یا «آزاربایجان» تلفظ و) ثبت نمایند.

٣-حرکت به ‌سوی املا و اورتوگرافی تورکی تماما فونتیک و بدون تناقض داخلی که‌ کاملا از قید و بندهای املای مغلوط و نارسای زبان فارسی و یا املاهای محافظه‌کارانه‌ی التقاطی فارسی - تورکی (که‌ حرکه‌های عربی و حروف خاص فارسی و عربی را به ‌الفبا و املای تورکی بخیه ‌می‌زنند) رها شده ‌باشد، در این میان نشان دادن فتحه ‌با «ه» در نام آزه‌ربایجان، یک نیاز و ضرورت تاریخی برای انکشاف زبان تورکی در ایران و در نتیجه‌ آسان ساختن امر خواندن و نوشتن به ‌زبان تورکی است.







Saturday, July 9, 2022

مدرسه‌ی تورک بالاو (بالوو، بالو) اورمو (اورمیه) - ١٩٠٩، از نخستین مدارس مودرن و ملی تورک در تورک‌ایلی و ایران

مدرسه‌ی تورک بالاو (بالوو، بالو) اورمو (اورمیه) - ١٩٠٩، از نخستین مدارس مودرن و ملی تورک در تورک‌ایلی، آزربایجان و ایران

 

مئهران باهارلی

BALAV OKULU - URMU 1909; AZERBAYCAN, TÜRKİLİ VE İRAN’DA İLK MODÉRN VE MİLLİ TÜRK OKULLARDAN

خلاصه:

مدرسه‌ی تورک بالاو یکی از نخستین مدارس مودرن تماما تورک با اصول جدید و به ‌سبک اوروپائی در ایران، تورک‌ایلی و آزربایجان است که ‌در سال ١٩٠٩ در قریه‌ی بالاو – بالوو - بالو در شمال اورمو (اورمیه)‌ توسط میرزا آقا پتروس ایلیا ا‌فندی‌ (بطرس ايليا البازي) کونسول عوثمان‌لی در اورمو ‌تاسیس شد. این مدرسه یکی از اولین مدرسه‌های تورک تاسیس شده به یاری مقامات عوثمان‌لی در غرب آزربایجان در ربع اول قرن بیستم است. برنامه‌ی تحصیلی، کتب درسی و زبان تعلیم و تعلم مدرسه‌ی تورک بالوو که آموزگاری از استانبول داشت، همه به تورکی بود و در آن ادبیات تورک، به عنوان ادبیات ملی تدریس می‌شد. شاگردان مدرسه یونیفورم و لباس و فینه‌ی عوثمان‌لی می‌پوشیدند. مدرسه‌ی تورک بالاو - مانند دیگر مدارس تورک‌زبان تاسیس شده‌ در مناطق تورک‌نشین ایران و تورک‌ایلی ‌توسط بومیان و عوثمان‌لیان و قفقازیان - به سبب آن که ‌(بر خلاف مدارس فارسی‌زبان)، به‌ زبان ملی مردم منطقه تورکی بود، از طرف مردم تورک منطقه یک مدرسه‌ی خودی و طبیعی و ملی شمرده شده و با استقبال گسترده مواجه گشت.

اؤزه‌ت:

تورک بالوو (بالاو، بالو) اوخولو، عوثمان‌لی یئتکی‌لی‌له‌رین یاردیمی ایله ٢٠نجی یوزایلین ایلک دؤرت‌ده‌بیری‌نده ایران، تورک‌ایلی و آزه‌ربایجان‌دا قورولموش بوتونویله تورک و آوروپا طرزی‌نه یییه ایلک مودئرن اوخول‌لاردان‌دیر. تورک بالوو اوخولو ١٩٠٩ ایلی‌نده اورمودا (اورمیه‌ده) عوثمان‌لی قونسولوسو اولان پئتروس ایلییا اه‌فه‌ندی ساری‌ندان (طرفی‌نده‌ن) اورومونون قوزئیی‌نده بالوو که‌ندی‌نده قورولموش‌دور. ایستانبول‌لو بیر اؤیره‌تمه‌نین گؤره‌و یاپدیغی بالوو تورک اوخولونون مفرداتی، درس کیتاب‌لاری، و ائییتیم دیلی بوتونویله تورک‌جه ایدی و تورک ادبیاتی میللی ادبیات اولاراق اوخودولوردو. اوخولون اؤیره‌نجی‌له‌ری عوثمان‌لی یونیفورما، پالتار و بؤرکو – فئسی گییردی‌له‌ر. بالوو تورک اوخولو او دؤنه‌م‌ده عوثمان‌لی‌لار، قافقاسیالی‌لار، و یئرلی تورک‌له‌ر ساری‌ندان ایران و تورک‌ایلی‌نده قورولان باشقا تورک دیل‌لی اوخول‌لار کیمی (و فارس دیل‌لی اوخول‌لارین ته‌رسی‌نه) تورک خالقی‌نین اولوسال دیلی‌نده اولماسی نه‌ده‌نی ایله بؤلگه تورک‌له‌ری‌نجه، یئرلی، دوغال و میللی قبول ائدیلمیش و بویوک بیر آلقیش و ایلگی ایله قارشی‌لانمیش‌دیر.

Özet

Türk Balov (Balav - Balo) Okulu, Osmanlı yetkililerin yardımıyla 20. yüzyılın ilk çeyreğinde İran, Türkili ve Azerbaycan'da kurulmuş bütünüyle Türk ve Avrupa tarzına yiye ilk yénicil (modern) okullardandır. Türk Balov Okulu, 1909 yılında Urmu'da (Rumiye, Urmia) Osmanlı Konsolosu olan Petros İlia Efendi (Bazlı Mirza Ağa Petros) sarından (tarafından) Urmu'nun kuzeyindeki Balov köyünde kurulmuştur. İstanbullu bir öğretmenin görev yaptığı Balov Türk Okulu'nun müfredatı, ders pitikleri (kitapları) ve eğitim dili bütünüyle Türkçe idi ve Türk görksözü (edebiyatı) milli edebiyat olarak okutuluyordu. Okulun öğrencileri Osmanlı üniforma, giysi ve fesi giyiyorlardı. Balov Türk Okulu Osmanlılar, Kafkasyalılar ve yerli Türkler sarından İran ve Türkili'de kurulan öteki Türk dilli okulları gibi, (Fars dilli okulların tersine) Türk halkının ulusal dilinde olması nedeniyle bölge Türklerince, yerli, doğal ve milli kabul edilmiş, büyük alkış ve ilgiyle karşılanmıştır.

Abstract

Turkish Balov (Balav - Balo) School is one of the first modern and entirely Turkish schools with a European style that were opened in Iran, Turkili and Azerbaijan with the assistance of Ottoman authorities in the first quarter of the 20th century.  This school was founded in 1909 by Petros Ilia Efendi (Mirza Agha Petros), the Ottoman Consul in Urmu (Rumiye, Urmia), in the village of Balov in the northern region of Urmu. The curriculum, textbooks and language of education at the Balov Turkish School, where a teacher from Istanbul worked, were entirely in Turkish. Turkish literature was taught as the national literature. The students of the school wore Ottoman uniforms, dresses and fez hats. ​Balov Turkish School, like other Turkish-language schools founded by the Ottomans, Caucasians, and native Turks in Iran and Turkili, (unlike Persian-language schools) was embraced as a local, innate and national institution by the Turks of the region. It was welcomed with great interest and admiration due to its use of the Turkish language, which is the national language of the Turkish people.

یکی از نخستین مدارس تورک مودرن با اصول جدید و به ‌سبک اوروپائی در ایران، تورک‌ایلی و آزربایجان، «مدرسه‌ی تورک بالاو» است که ‌در سال ١٩٠٩ در قریه‌ی بالاو – بالوو - بالو در شمال اورمو (اورمیه)‌ توسط شهبندری عوثمان‌لی در اورمو ‌تاسیس شد. منظور از «مدرسه‌ی تورک»، مدرسه‌ای است که ‌زبان تعلیم و تعلم و کتب و مفردات درسی آن منحصرا ‌به ‌زبان تورکی باشد. بنابراین مدارس سنتی و مودرن در ایران که ‌زبان تعلیم و تعلم آن‌ها منحصرا فارسی بوده و یا است، اما یک درس برای آموزش زبان تورکی هم داشته و یا دارند، مدارس تورک به ‌حساب نمی‌آیند. این‌ها مدارس فارس در تورک‌ایلی و دیگر مناطق ملی تورک (افشاریورت، قاشقای‌یورت، خلج‌اوردا، ...) هستند.

‌تاکنون اسناد آرشیوی و روایت‌ها و خاطرات مخصوصا آرشیوهای عوثمان‌لی در باره‌ی این یکی از نخستین مدرسه‌های مودرن تورک در تورک‌ایلی تدقیق، جمع آوری و منتشر نشده است. کتاب «اوضاع ایران در جنگ اول یا تاریخ رضائیه» تالیف محمد تمدن[1] منبعی منحصر به‌ فرد است که ‌در این باره‌ اطلاعاتی هر چند اندک را ثبت کرده‌ است. طبق این منبع، مدرسه‌ی تورک بالوو با تشبث پئتروس ایلیا اه‌فه‌ندی (میرزا آقا پتروس) کونسول عوثمان‌لی در اورمو دایر شده ‌بود، آموزگاری از استانبول داشت، برنامه‌ی تحصیلی مدرسه‌ یعنی کتب درسی و زبان تعلیم و تعلم تورکی بود، در آن ادبیات تورک تدریس می‌شد، شاگردان مدرسه یونیفورم و لباس و کلاه‌ قرمز و یا فینه‌ی عوثمان‌لی می‌پوشیدند.

در زیر روایت محمد تمدن در باره‌ی مدرسه‌ی تورک بالو را آورده ‌و سپس توضیحاتی داده‌ام: