Tuesday, July 26, 2022

تورکستان نامیدن منطقه‌ی تورک‌نشین شمال غرب ایران در قصیده‌ی محمد قهرمان (قارامان)، ناخشنودی او از تورکی ‌ندانستن اعقاب قاجاری، و ریشه‌شناسی قارامان - قهرمان

 

تورکستان نامیدن منطقه‌ی تورک‌نشین شمال غرب ایران در قصیده‌ی محمد قهرمان (قارامان)، ناخشنودی او از تورکی ‌ندانستن اعقاب قاجاری، و ریشه‌شناسی قارامان - قهرمان

 

مئهران باهارلی

 

در این نوشته ‌به ‌دو مطلب در یکی از قصاید محقق، مصحح و شاعر برجسته‌ی سبک هندی از تربت حیدریه - خوراسان «سلطان محمد میرزا قهرمان – قارامان» (۱٩٢٩ – ٢٠١٣) از شاهزاده‌گان قاجار‌ پرداخته‌ام[1]. نخستین مطلب، «تورکستان» نامیدن مناطق تورک‌نشین – تورک‌زبان واقع در شمال غرب – غرب ایران، و مطلب دوم اعلان تاسف و ناخشنودی‌اش از ندانستن زبان تورکی، علی رغم داشتن ‌تبار تورک و منسوبیت به ‌قاجاریان است. محمد قهرمان - قارامان این قصیده‌ی مطایبه‌ به زبان فارسی را که ‌در باره‌ی سفر او با جمعی از دوستانشان به‌ تبریز از طریق تهران، ابهر، قزوین، زنجان، و میانه‌ در تورک‌ایلی می‌باشد در تیرماه ‌١٣٦٩ سروده ‌است. سه مصراع تورکی قصیده‌ از شاعر تبریزی محمد رضا طاهری - حسرت که‌ در تهران زندگی می‌کرد است.

 







Sunday, July 24, 2022

تصحیح شعر تورکی «ابهادیر بوگون» منسوب به‌ سئیسان‌لی - باباکندی‌لی لئیلا نه‌نه‌– موللا لئیلا

 تصحیح شعر تورکی «ابهادیر بوگون» منسوب به‌ سئیسان‌لی - باباکندی‌لی لئیلا نه‌نه‌– موللا لئیلا

 

مئهران باهارلی

 

در اینترنت یک شعر شادیانه‌ - بشارت‌نامه‌ی تورکی بنام «ابهادیر بوگون» ‌در وصف بهاء‌الله‌ موسس دین بهایی و باشنده‌ی «ارضِ عَکّا» منتشر شده است. این شعر که شاعر نام و تخلص خود را در آن ذکر نکرده، منسوب به «لیلا ننه»، به‌ تورکی «لئیلا نه‌نه» معروف به‌ «موللا لئیلا» اهل سئیسان – آزربایجان شرقی – تورک‌ایلی است. به همراه این شعر یک عکس جمعی از زنان تورک بهایی روستای باباکندی در مجاورت سئیسان هم پخش شده که در آن لئیلا نه‌نه در وسط جمعیت تابلوی «یا بهاء الابهی» را در دست گرفته است. آنگونه که از این عکس – ظاهرا گرفته شده در سال ١٣١٠ شمسی معادل ١٩٣١ بر می‌آید، «لئیلا نه‌نه» در این زمان در سنین ٤٠- ٦٠ ساله‌گی بوده و بنابراین متولد تاریخی احتمالا بین ١٨٧٠-١٨٩٠ است.

١-در روایت موجود در باره‌ی لئیلا نه‌نه‌ (در ادامه‌ی مقاله) گفته ‌می‌شود او دارای اشعار بسیاری به ‌تورکی است. با اینهمه‌ در مراجعه‌ای گذرا به ‌منابع تاریخ تورک‌ایلی و تاریخ ادبیات تورک در تورک‌ایلی و مطالعات زنان تورک و کتب مربوط به ‌شخصیت‌های بهایی....، به‌ هیچ اطلاعات و معلومات دیگری در باره‌ی او و آثار تورکی‌اش به ‌غیر از شعر «ابهادیر بوگون» و مطلع یک شعر تورکی دیگر برخورد نشد. پیدا نمودن و جمع‌آوری و انتشار اشعار تورکی منسوب به «لئیلا نه‌نه» – در صورت وجود و حفظ شده‌گی – وظیفه‌ای مهم، ضروری و مفید برای ادبیات منظوم تورک، ادبیات دینی تورک، ادبیات دینی تورکی بهائی، مطالعات زنان تورک و .... است.

٢-شعر «ابهادیر بوگون»، علی رغم اهمیت تاریخی و ادبی آن – ظاهرا توسط اعقاب و نسل‌های جدید بهائیان تورک سئیسان‌لی و باباکندی‌لی مهاجرت کرده به‌ خارج و کم آشنا - ناآشنا با ادبیات تورک و تورکی مکتوب – معیار – ادبی و یا کاملا فارسی‌زبان شده منتشر، و در نتیجه دارای اشتباهات و نواقصی است[1]. به‌ عنوان نمونه به‌ جای الفبای فونتیک عربی – تورکی، الفبای غیر فونتیک عربی – فارسی بکار رفته ‌است. در نتیجه:

-فتحه‌ها به ‌جای «ه»، نشان داده‌ نشده ‌است: «نه» به ‌صورت «ن»، «اه‌له» به ‌صورت «ال»، «عکادا» به ‌صورت «عکاد»، «طوردا» به‌ صورت «طوری د»، «ظلماتا» به‌ صورت «ظلمات»، «اوزونه» به‌ صورت اوزون»،.... نوشته‌ شده‌ است.

-کسره‌ها به‌ جای «ئ»، نشان داده‌ نشده ‌است: «گئتدی» به‌ صورت «گدی»، «یئر» به‌ صورت «یر»، «وئریر» به‌ صورت «وریر»، «وئریله‌ن» به‌ صورت «وریلن»، «ائیله‌یه‌ن» به‌ صورت «الین»،... نوشته ‌شده‌ است.

-صدا و حرف «ؤ» نشان داده ‌نشده‌ است: «گؤسته‌ره‌ن» به‌ صورت «گسترن» نوشته‌ شده‌ است.

همچنین:

-«ارض» عربی به‌ اشتباه‌ «عرض»، «بیّنت» (بیّنة) عربی به ‌اشتباه‌ «بییت»، «دیییبه‌ن» تورکی به ‌اشتباه‌ «د وبن»، «که‌له‌ییپ» تورکی به‌ اشتباه‌ «کی گلیب»، ... نوشته‌ شده ‌است.

-پسوند «–دیر» تورکی به ‌معنی است، با تلفظ محلی - محاوره‌ای به ‌صورت «–دی» نوشته‌ شده ‌است: «ابهادیر» به‌ صورت «ابهادی» نوشته‌ شده‌ است.

در زیر نخست متن تصحیح و ترمیم شده‌ی شعر مذکور توسط خودم را به ‌دو الفبای عربی و لاتین و سپس توضیحاتی چند در باره‌ی لیلا ننه، انتساب این شعر به ‌او و بعضی اصطلاحات و مضامین بکار رفته ‌در شعر را داده‌ام.


Friday, July 22, 2022

AZERBAYCAN RÉSPUBLİĶASI İSRAİL’DE ÖZ BÖYÜKÉLÇİLİYİNİ AÇMALIDIR.

 

AZERBAYCAN RÉSPUBLİĶASI İSRAİL’DE ÖZ BÖYÜKÉLÇİLİYİNİ AÇMALIDIR.

 

Son dönemde bir sıra Ereb ve başqa Müsülman nufuslu ölkelerin - sankı yarışdaymışlar kimi - İsrail ile ilişki qurduqlarına tanıq olmaqdayıq. Bunlar günden güne ilişkilerinin alanını genişlendirip derinleşdirmekdedirler. Bu da Azerbaycan Réspubliķası’nın İsrail ile var olan ilişkisinin önemini, en azından İsrail açısından azaltabilir.

Oysa Azerbaycan Réspubliķası bağımsızlığından beri İsrail ile dostca ilişkiler qurmuşdur. Ayrıca Türk ve Yehud xalqları, Xaçlı zéhniyeti ile Ariya ırqçılığı tehdidleri başda olmaq üzere, çéşitli nedenlerden dolayı birbirinin târîxi müttefiqidirler. Günümüzde bu ilişki, İsrail’e olduğu qeder belke de çoxraq, (Batı ile bağlantılarda, Séküler düzeni qorumaqda ve Érmeni - Fars ittifaqı ile yayılmacılığına qarşı qoymaqda) Azerbaycan Réspubliķası’nın yararınadır.

Bu durumda Azerbaycan Réspubliķası’nın (hetta başqa Türkik devletlerinin) İsrail bağlamında özellik ve üstünlüyünü qoruması üçün atması gereken âcil adım, çekinmeden İsrail’de öz böyükélçisini açmaq ve gécikmeksizin Télaviv’e böyükélçi atamaqdır.

Tuesday, July 19, 2022

ته‌بریز بیرله‌شییی (مجمع تبریز) خواستار انتخاب رضا خان به ‌سلطنت و اعلان شاهی او توسط مجلس موسسان بود.

 «ته‌بریز بیرله‌شییی» (مجمع تبریز) خواستار انتخاب رضا خان به ‌سلطنت و اعلان شاهی او توسط مجلس موسسان بود.

 

مئهران باهارلی

 

در نشریه‌ی تورکمه‌نستان به‌ تاریخ سه‌شنبه ‌١٧ نووامبر ١٩٢٥ چاپ آشقابات، خبری در باره‌ی طرح مجتمع – اتحادیه‌ی تبریز (ته‌بریز بیرله‌شییی) که‌ طرف‌دار رضا خان بود، مبنی بر انتخاب رضا خان به ‌سلطنت و اعلام شاهی او از طرف مجلس موسسان درج شده ‌است. در زیر متن اصلی تورکمنی، معادل آن به ‌تورکی و ترجمه‌ی آن به‌ فارسی و سپس چند توضیح کوتاه ‌را داده‌ام. 

متن اصلی تورکمنی:

تورکمه‌نستان، سه‌شه‌نبه ‌١٧ نویابر ١٩٢٥

گون دوغار ایلله‌رینده‌

ایراندا: لوندون نویابر ١٤. آنگلییانڭ «دیلی تلیغراف» غازیه‌تینڭ یازان ماغلوماتینا گوره‌ ریزا حان ایراندا «اوچریدیتیلنی سابرانییه» چاغرلب ایران حوکومه‌تینڭ دویب قانونلارینی دوزب یولا سالینچا اورش حاله‌تی اعلان ادبدر.

ریزا حان تاراپدارلارینڭ پیکری: تاهران نویابر ١٤. ریزا حان تاراپدارلاری بولان «ته‌بریز» بیرله‌شیگی، اوچریدیتیلنی سابرانیه ‌چاغریلانچا ریزا حانی شاه ‌ادب سایلاماقی ته‌کلیپ ادییارلار.


بیزیم تورک‌جه‌میزده:

گون‌دوغار ایل‌له‌ری‌نده

ایران‌دا: لوندون نویابر ١٤. اینگیلته‌ره‌نین دئیلی تئلئگراف قه‌زئتی‌نین یازان معلوماتی‌نا گؤره، ریضا خان ایران‌دا «اوچرئدیتئلنوئ سوبرانیئ» (قوروجو قووراق) چاغریلیپ، ایران حکومتی‌نین دیپ قانون‌لاری‌نی (آنایاساسی‌نی) دوزوپ، یولا سالینجا، «اوروش (ووروش) حالتی» اعلان ائدیپ‌دیر.

ریضا خان طرف‌دارلاری‌نین فکری: تاهران نویابر ١٤. ریضا خان طرف‌دارلاری اولان «ته‌بریز بیرله‌شییی» (مجمعی) « اوچرئدیتئلنوئ سوبرانیئ» (قوروجو قووراق) چاغریلینجا، ریضا خان‌ی شاه ‌ائدیپ، سایلاماغی (سئچمه‌نی) تکلیف ائدیرله‌ر.


ترجمه ‌به ‌فارسی

در کشورهای مشرق

در ایران: لندن، نووامبر ١٤: بنا به ‌معلومات روزنامه‌ی دیلی تلگراف انگلستان، رضا خان تا زمان فراخواندن «مجلس موسسان» و تنظیم قوانین اساسی دولت ایران و آغاز به ‌اجرای آن‌ها، وضعیت جنگی اعلام کرده ‌است.

طرح طرفداران رضا خان: تهران، نووامبر ١٤: مجمع تبریز که‌ از طرفداران رضا خان است، پیشنهاد می‌کند مجلسِ موسسان فراخوانده‌ شده، رضا خان را برای سلطنت انتخاب و شاه ‌اعلام نماید. 

Sunday, July 17, 2022

گزارشی از گردهمایی زنان تورک از آزربایجان ایران برای حقوق زنان در آشقابات به‌ نقل از نشریه‌ی تورکمه‌نستان – ١٩٢٥

 

گزارشی از گردهمایی زنان تورک از آزربایجان ایران برای حقوق زنان در آشقابات به‌ نقل از نشریه‌ی تورکمه‌ن‌ستان – ١٩٢٥

 

مئهران باهارلی

 

در نشریه‌ی تورکمه‌ن‌ستان چاپ آشقابات (عشق‌آباد) در جمهوری سوسیالیستی شوروی تورکمن‌ستان به ‌تاریخ نووامبر ١٩٢٥ – گزارشی از یک گردهمایی با شرکت بیش از ٢٠٠ تن از زنان تورک از آزربایجان ایران در باره‌ی حقوق و آزادی‌های زنان در کولوپ نریمانوف آن شهر درج شده ‌است. در گزارش به وضعیت اسف‌بار زنان تورک در آزربایجان ایران، سرکوب حقوقشان و ذلیل و خوار شدن خودشان، لزوم سوادآموزی و کسب آگاهی و پیش‌قدم و فعال شدنشان برای حفظ حقوق و آزادی‌های‌شان و .... اشاره شده است. در زیر متن اصلی تورکمنی این گزارش را با الفبای استفاده شده در آن نشریه، معادل آن به‌ تورکی و سپس ترجمه‌ی آن به ‌فارسی را داده‌ام.

١-مطالب این نشریه‌ مانند دیگر نشریات وقت در تورکستان – آسیای میانه به‌ سبب سنت‌شکنی در املا و استفاده ‌از الفبای فونتیک – تمامن فونتیک در نگارش همه‌ی کلمات و پسوندها و اسامی با منشاء تورکی و فارسی و عربی و روسی و .... در متون تورکمنی، از جمله‌ استفاده ‌از املاهای آزربایجان - آزاربایجان، ته‌بریز، تورکمه‌ن، تاهران، اورسیهاورسییه‌ت، په‌کین، له‌نین و ... به‌ جای فورم‌های فارسی آذربایجان، تبریز، ترکمن، تهران، روسیه، پکن، لنین، ...، دارای اهمیت فوق‌العاده‌ در تاریخ تطور املا و اورتوگرافی تورکی است.

٢-وفور و غنای لغات و ترکیبات و اصطلاحات و قواعد دستور زبانی قدیم و اصیل تورکیک در نوشته‌جات این نشریه و دیگر نشریات وقت در تورکستان – آسیای میانه، که‌ می‌توانند از طرف ما اقتباس و در زبان تورکی‌مان - که‌ به‌ شدت متاثر از فارسی و عربی مخصوصا در حیطه‌ی لغوی و کلمات بوده و فارسیزه شده است – به کار روند هم، بسیار جالب توجه ‌و مهم است. مانند: یوُموُش (خدمت)، قوُراما (تشکیلات)، اوُیا (خواهر)، سانێ (عدد)، آیێتماق (گفتن)، دۆزگۆن‌لۆ (منظم)، یئتمه‌زچی‌لیک (نارسائی)، اه‌نته‌ک (عجیب، حیرت‌آور)، قاتێ (شدید)، اه‌رک‌لی (مقتدر)، آنق (ادراک، شعور)، ایبه‌رمه‌کیێبارماق (فرستادن)، قاتناشماق (در ارتباط و پیوند بودن)، بای (ثروت‌مند)، توْپار (دسته، گروه)، قاراماق (نظر انداختن، نگاه کردن)، گؤته‌رمه‌کقوْتارماق (برافراشتن، بلند کردن)، تؤوه‌ره‌ک (اطراف، دور)، قایتارقێ (جواب، پاسخ)، بۆس‌بۆتون (تماما)، یوُرت‌داش اوُروُشوُ (جنگ داخلی)، سێخێ (محکم)، کؤپه‌لتمه‌ک (زیاد کردن)، بیرله‌شیک (متحد)، اوُلوُ (بزرگ)، یئنگیل (مودرن)، یایراتماق (منتشر کردن)، کؤپ‌ره‌ک (زیادتر)، یایرادیجی (ناشر)، که‌زه‌ک (دفعه، بار)، اؤسمه‌ک (رشد کردن، بالغ شدن، ارتقاء یافتن)، ...

٣-این گزارش معین، علاوه ‌بر عرصه‌ی املا و لغت، از جهت تاریخ مبارزه ‌برای احقاق حقوق و آزادی‌های زنان تورک از آزربایجان ایران و وضعیت و فعالیت‌های آن‌ها در این استقامت در جمهوری سوسیالیستی تورکمنستان شوروی – آن هم یک سال بعد از تاسیس آن جمهوری -، دارای اهمیت مضاعف می‌باشد.

٤-در قرن نوزده‌ و ربع اول قرن بیستم، امپراتوری عوثمان‌لی ملجاء و پناه‌گاه‌ اصلی و وطن جدید برای خیل مهاجرین و پناهنده‌گان و فراریان و ناراضیان و مخالفین سیاسی و مقامات دولتی و نظامی متجدد و اصلاح‌‌طلب و تجار و کارگران فصلی و گروه‌های دینی سرکوب شده‌ی (علوی – علی‌اللهی، سنّی، بابی – ازلی و بهایی و ...) تورک از تورک‌ایلی و دیگر ملل ساکن ایران بود. پس از قلم‌روی عوثمان‌لی، امپراتوری تزاری روسیه ‌از این بابت در رده‌ی دوم قرار داشت. در روسیه‌ی تزاری به ‌ترتیب سه ‌منطقه‌ هدف اصلی مهاجرت – اسکان تورک‌های تورک‌ایلی بود: نخست قفقاز (باکو، تفلیس، باتوم، ایروان، نخجوان، گومرو، ...)، دوم تورکمنستان مخصوصا آشقابات، سوم دیگر مناطق روسیه‌ی اوروپایی و مرکزی (موسکو، روستوو، اودئسا، ....). با این وصف در دوره‌ی مورد بحث تورکمنستان یکی از دریچه‌های آشنایی ملت تورک و دیگر ملل ساکن در ایران با مدنیت معاصر و از مراکز مبارزات تجددخواهانه و حریت‌طلبانه‌ی آن‌ها بود.

٥-با اشغال دوباره‌ی قفقاز - جمهوری آزربایجان و تورکستان - تورکمنستان توسط روسیه ‌(بولشویک‌ها و ارتش سرخ) و کشیدن دیوار آهنین بین ایران و قفقاز - تورکستان توسط روسیه، این مناطق نقش خود به‌ عنوان دریچه‌ی آشنایی مردمان ایران با مدنیت معاصر را از دست دادند. این نیز، به‌ درجه‌ی معینی باعث عقب‌مانده‌گی و پس‌رفت زبانی، ادبی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کل جامعه‌ی ایرانی مخصوصا دو ملت تورک و تورکمن ساکن در ایران شد.

٦-با سقوط شوروی، بر خلاف آن‌چه انتظار می‌رفت، دو منطقه‌ی قفقاز و مخصوصا تورکستان - تورکمنستان دوباره‌ به‌ مودلی برای تجددطلبی و پای‌گاهی برای مبارزات آزادی‌خواهانه‌ی مردمان ساکن در ایران و مخصوصا ملل تورک و تورکمن ساکن در این کشور تبدیل نشدند. از دلائل این امر، علاوه ‌بر عامل اصلی یعنی عدم گذر آن‌ها به‌ نظام‌هایی مودرن و دموکراسی لیبرالی و .... و غلطتیدن آن‌ها به نظام‌هایی نالیبرال، عدم موفقیت آن‌ها در زدودن سمومات و ترمیم تخریبات نظام شوروی بر هویت ملی آن‌ها، ترک آوانگاردیسم و سنت‌شکنی‌های آغاز قرن بیستم (مانند کاربرد املای فونتیک و سپس قبول خط لاتینی، اصلاحات رادیکال در عرصه‌ی حقوق و آزادی‌های زنان و .....)، و به جای آن‌ها حاکم شدن نوعی محافظه‌کاری شدید در این عرصه‌ها است. به‌ عنوان نمونه: ‌در جمهوری آزربایجان اصرار بر هویت ملی ضد تورک استعماری و جعلی روسیه‌ی ساخته‌ی «آزربایجانی» و تاریخ‌نگاری ضد تورک و غیر علمی آزربایجان‌گرا؛ در جمهوری تورکمنستان قبول یک الفبای لاتینی بسیار نامناسب که‌ خواندن متون تورکمنی لاتینی را برای دیگران غیر ممکن و زجرآور می‌کند، و تبدیل شدن این کشور به کره‌ی شمالی آسیاسی میانه و ایزولاسیون و تجرید این کشور از جهان معاصر؛ هم‌چنین لاقیدی رسمی – دولتی هر دو دولت جمهوری آزربایجان و جمهوری تورکمنستان به ‌ترتیب به سرنوشت تورکان ساکن در ایران و عراق، و تورکمن‌های ساکن در ایران و افغانستان، ....

پایان نوت مئهران باهارلی





Thursday, July 14, 2022

TÜRK LATİN BİÇİG (ABÉCÉ) - TÜRKİLİ

TÜRK LATİN BİÇİG (ABÉCÉ) – TÜRKİLİ

(TÜRKİLİ VE İRAN'DA YAŞAYAN BÜTÜN TÜRKİK MİLLETLERİN ORTAK ALFABESİ)


Bu Tam Fonétik Latın biçig (Abécé) Türkili[1] ve İran’da yaşamakta olan Türk (Batı Oğuz) halkının Türkçesi için önerilmiş ve kullanılıyor. Ancak İran’da yaşamakta olan öteki Türkik diller Türkmence (Doğu Oğuz), Halaçça ve Kazakça için de kulanılabilir.

A-a, B-b, C-c, Ç-ç, D-d, E-e, É-é, F-f, G-g, Ğ-ğ, H-h, İ-i, I-ı, J-j, K-k, L-l, M-m, N-n, O-o, Ö-ö, P-p, Q-q, R-r, S-s, Ş-ş, T-t, U-u, Ü-ü, V-v, X-x, Y-y, Z-z

  

EK BİÇİK (HARF) VE HİMLER (İŞÂRETLER):


’ : Kesme Himi

’ Kesme Himi duraksamayı gösterir.

1- Arapça ayn harfi (ع، عین), genellikle Türkçede duraksamayla söylenir. Bu duraksama, ’ Kesme Himi ile gösterilir:

Me’ni (Arapçada anlam demektir) ≠ Meni (beni);

Men (Ben) ≠ Men’ (منع, Arapçada engel demektir).

Alfabede kesme himine yer verilmemesi duraksamalı söylenen kelimelerin onların duraksamasız söylenen ancak bütünüyle farklı anlamları olan benzerleri ile karışmasına neden olur[1].

2-’ Kesme Himi Özel adlar ve onlardan sonra gelen bir sıra ekler arsına konur.

Bu durumlarda kesme Himinin kullanılmaması yanlış anlamalara yol açabilir:

Çin’i (Çin ülkesini)Çini (porselen),

Elî’ni (Eli adlı şahsı) ≠ elini (insan elini)

TürküTürk’ü[2].

^ : Sesli harfleri Uzatma himi

^ (ve ) Uzatma himi, Sesli harflere eklendiyinde seste uzatma yapar. Â-â, Ê-ê, -ế, Î-î, Ô-ô, Ȫȫ,, Û-û, Ǖ-ǖ, ...

1-Uzatmalı sesliler genelde yabancı kökenli kelimeler ve en başta Farsça ve Arapça kelimelerde kullanılır: nâme, -zâde, âdil, ...

2-Bazen aruz şiir kalıbında vezin gereyi kısa olan sesliler, hatta Türkçe kelimeler uzun sesli olarak söylenir. Bu durumlarda da uzatmalı harf kullanılır: “Cefâ-yı çerx-i kecreftâr elinden vâr min derdim” (Fuzûlî)

Bazen uzun sesli harfli bir kelimenin yazılışında uzun harf kullanılmadığında yanlış anlamalar ortaya çıkıkabilir:

Yar (Yarmak fiili) ≠ Yâr (Arkadaş ve sevgili, Farsça kökenli);

Dar (Geniş olmayan) ≠ Dâr (Ev, Arapça kökenli),

Dur (Durmak fiili) ≠ Dûr (Uzak, Farsça kökenli), ...[3]

É é

É -kesre (asra, ــِـ), ve E -fethe (üsre, ــَـ) sesini gösterir:

Vér (vermek fiili) ≠ Ver (tarlada toprak dilimi),

SenSén (Sahne, Fıransıca kökenli), ...

Ğ ğ

Ğ biçiyi her zaman ötümlü artdamaksıl sürtünmeli ünsüz sesini karşılar. (Türkiyede daha yumuşak ve sürtünmesiz ğ sesini (Aǧar), ba’zen Y (Eǧri) sesini karşılar, bazen de söylenmez ve kendisinden önceki seslinin uzamasını sağlar: dağlar (dâlar söylenir).

Q q

Arapça alfabesindeق  ile gösterilen Q sesi, G, K, Ķ, X seslerinden farklıdır:

Qala (Kale) ≠ Gala (Tebriz lehçesinde gel ve al demektir),

Qola (İnsan koluna) ≠ Kola (Küçük bağevi) ≠ Ķola (coca cola),

Qara (siyah) ≠ Xara (katı kara taş), ...

Ķ-ķ: Duralı K

Başta Avrupa dilleri olmak üzere bir sıra yabancı dillerden alınma kelimelerle Türkiye Türkçesindeki “kalın art damaksıl K” sesini karşılar: “Ķanal”, Ķanada, , Ķadr[4] (K ise sadece “ince ön damaksıl K sesi”ni karşılar: Kend, Kim, Kömek, Kömür, ...). Bazen Ķ-ķ ile “Kk” sesleri kelimelere ayrık anlamlar verir:

Kola (Küçük bağevi) ≠ Ķola (İçecek coca cola), ...

Ñ-ñ: Geniz Nn

Ññ biçiyi Eski Türkçe metinler ile bir sıra çağdaş lehçelerde var olan Geniz “NG” sesini karşılar. Géçmişde (ڭ) ile gösterilen bu ses, çağdaş Ereb köklü Türk abécésinde (نگ) biçiminde gösterilir: “Doñuz”

X x

Türkçenin Türkman lehçelerinde X sesi, H sesinden farklıdır:

Hara (nere) ≠ Xara (katı kara taş),

Hırıltı (sırıtarak gülme) ≠ Xırıltı (zorlukla soluk alma sesi),

Xoş (iyi, Farsça kökenli) ≠ Hoş (Hayvanları durdurmak için söylenir),

Ah (memnuniyetsizlik ve hasreti belirtir) ≠ Ax (acı ve ağrıyı belirtir), ...

Ć-ć: Sızıcı tonlu C

Bir çok çağdaş lehçede var olan, normalden daha önde telaffuz edilen ve hafifçe sızıcı olan, tonlu ve yarı kapantılı, “DZ”ye benzer bir ses. (Türkiyede doğu Karadeniz bölgesinde de vardır).

Ḉ-ḉ: Sızıcı tonsuz Ç

Bir çok lehçede var olan, normalden daha önde telaffüz edilen ve hafifçe sızıcı olan, tonsuz ve yarı kapantılı, “TS”ye benzer bir ses. (Türkiyede doğu Karadeniz bölgesinde de vardır).

W-w: Koşa dudaksıl V

W-w biçiyi, Eski Türkçe metinler ile bir sıra çağdaş Türkçe lehçelerde var olan çift dudaksıl v sesini, ayrıca bazi Arapça kökenli kelimelerdeki W sesini karşılar[5].

Ň-ň: İnce Nn

Eski Türkçe metinler ile bir sıra lehçelerde var olan “NY” sesini karşılar: “Xitaň” (Çin)


[1] Başka örnekler: Beden (بدن) ≠ Be`den (بعداً); Bezen (Türkce Bezenmekden) ≠ Be`zen (بعضاً); Dava  ≠ Dâ`va), Ela  ≠ E`la, Elem (علم، الم) ≠ E`lem (اعلم daha bilgili), Eza (عزا) ≠ E`za (اعضاء), Ézam  ≠ É`zam, Medeni (Uyqar anlamında) ≠ Me`deni (معدني); Melul (ملول) ≠ Me`lul (معلول); Merez (مرض) ≠ Me`rez (معرض); Şér (شئر Aslan) ≠ Şé`r (شئعر); Teb (تب) ≠ Teb’ (طبع), Telim ≠ Te`lim, Temir (Demir`in eski söylenişi) ≠ Te`mir (تعمير), Ten (تن) ≠ Te`n (طعن); Tene (تنه) ≠ Te`ne (طعنه), Tevil ≠ Te`vil, ...

[2] Başka örnekler: “Bâbek`i” (Baybek`i öldürdüler) ≠ “Bâbekî” (Baybek`e mensub, Baybek`e bağlı), “Eli`ni” (Eli`ni gördüm) ≠ “elini” (elini tutdum), “Tebrîzi” (soyadı) ≠ “Tebriz`i” (Tebriz`i özlerdim), Mentiqî (Mentiqli anlamında) ≠ Mentiq`i (Mentiq bilimini), ...

[3] Başka örnekler: Asan (Türkce asmaqdan) ≠ Âsan (Farsca rahat anlamında); Bala (Türkce kiçik) ≠ Bâlâ (Farsca yuxarı anlamında); Alam (Türkce almaqdan) ≠ Âlâm (Erebce derdler anlamında); Azar (Türkce azmaqdan) ≠ Âzâr (Farsca eziyyet anlamında), Hadi (telesin) ≠ Hâdi (Erkek ismi, Arapça), Adet ≠ Âdet), Saman ≠ Sâmân, Az ≠ Âz, Sur ≠ Sûr, Zar ≠ Zâr, Tar ≠ Târ, ....

[4] Başka Ķķ ile söylenen örnekler: Aķord, Doķtor, Éķonomi, Folķlor, Ķabinét, Ķadr, Ķampanya, Ķaraķtér, Ķarmén, Ķazino, Ķolombiya, Ķoma, Ķomando, Ķontrol, Ķosmos, Ķuçuq, Ķulub, ...

[5] Türkçenin tersine Türkmencede edebi dilde V sesi yoktur, sadece W sesi vardır. Hatta bu çift dudaksıl W sesinin sürtünmeli ve kayıcı olmak üzere iki çeşiti bulunmaktadır. V sesi ise sadece bazı Türkmen lehçelerinde bulunur.