Sunday, October 3, 2021

تهاجم تبلیغاتی اخیر دولت ایران به دولت آزربایجان

تهاجم تبلیغاتی اخیر دولت ایران به دولت آزربایجان


به جان هم افتادن کشورهای منطقه-مخصوصا مورد خاص تهاجم تبلیغاتی اخیر دولت ایران به دولت آزربایجان- برای احیای جاده‌ی ابریشم نیست، این کشورها غافل‌تر و از مرحله پرت‌تر از این مسائل هستند. اگر به این دلیل بود، باز جای شکر داشت. دشمن‌تراشی از هم‌سایه‌گان و غیرْسایه‌گان از طرف دولت‌هایی مانند دولت ایران، بدین سبب است که:

-رژیم موجود در اینگونه کشورها بدون دشمن خارجی و بحران‌های خودساز مدام و همیشه‌گی، قادر به منحرف کردن افکار عمومی مردمش از مسائل و مشکلات داخلی و مدیریتی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و .... که خود او تنها عامل اصلی همه‌ی آن‌ها است، و با این بهانه ایجاد وضعیت فوق العاده و کونترول امنیتی-پولیسی-نظامی اتباع خود نیست.

در مورد ایران طبقه‌ی حاکمه می‌داند آن لحظه که سیاست همیشه‌گی دشمن‌تراشی خاتمه یابد، لحظه‌ی شروع پایان حاکمیت است. چرا که دولت مودرن ایران بر اساس چهار رکن «شیعی‌گری»، «فارسی‌گری»، «نظام دیکتاتوری-توتالیتاریسم» به بهانه‌ی وضعیت فوق العاده در نتیجه‌ی بحران‌های مصنوعی و دشمن‌تراشی‌های خودساخته، و نهایتا «مزدوری صلیبی‌یان ضد تورک» تاسیس شده است. فرو ریختن هر کدام از این‌ پایه‌ها باعث لرزه، و فرو ریختن اقلا دو تا از آن‌ها به معنی کله پا شدن اوست....

-نزدیک به نیمی از جمعیت ایران را ملل تورکیک تورک، تورکمن، خلج و قازاق تشکیل می‌دهند. ملت تورک در میان این ملل تورکیک هم دارای اکثریت مطلق است و هم در جوار جوغرافیایی جمهوری‌های آزربایجان و تورکیه قرار دارد و هم اکثریت نسبی جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد. به خودآگاهی و شعور ملی تورک رسیدن حتی درصدی کوچک از این توده‌ی معظم تورک، به معنی خاتمه دادن به حاکمیت عنصر قومی و اقلیت فارس بر کشور، و نامتساوی شدن معادله‌ی نادرست تساوی ایرانیت با فارسیت است. دولت ایران و رهبران فارس‌گرای این دولت هم به خوبی از این واقعیت مطلعند و بدین سبب به هر بهانه‌ای متوسل می‌شوند که توده‌ی ناآگاه تورک آسیمیله شده و نخبه‌گان ناآگاه‌تر تورک را با تحریک ناسیونالیسم ایرانی از دو دولت تورکیه و آزربایجان جدا کنند.

-آن‌ها سعی دارند با مانقورت‌سازی اهالی و نخبه‌گان و مقامات مناطق استان آزربایجان شرقی و شمال آزربایجان غربی که در مجاورت ارمنستان -متحد ازلی و ابدی قومیت‌گرایان فارس صلیب‌نشان- قرار دارند، راه حیاتی اتصال جوغرافیایی خود به ارمنستان را باز نگه داشته و لوژیستیک آن را بر علیه دولتین آزربایجان و تورکیه، همانگونه که مانقورت‌های مشروطه‌طلب و آزادی‌ستان با کومک به تروریست‌های داشناک می‌کردند، تامین کنند.

-ناسیونالیست‌های افراطی فارس حاکم بر جمهوری اسلامی ایران با رجزخوانی بر علیه جمهوری آزربایجان و تورکیه، به متحدین تاریخی خود صلیبی‌یان (فرانسه، آمریکا، یونان، ...) سیگنال و مساژ می‌فرستند که هنوز به نیابت از آن‌ها در منطقه وظیفه‌ی خنجرزنی از پشت به تورک‌ها را مشتاقانه ادامه می‌دهند و در مقابل این خوش‌خدمتی، انتظار دارند که از ایشان آوانتاژها و تعویض و جایزه‌ و مزدهایی را – از جمله کومک به ادامه‌ی حاکمیت اقلیت فارس بر اکثریت تورک؛ رفع بعضی تحریم‌ها و ...- دریافت کنند.

-دولت جمهوری اسلامی ایران مخصوصا سپاه پاسداران که تحت کونترول ناسیونالیست‌های افراطی فارس قرار دارد و عموما همه‌ی جامعه‌ی نخبه‌گانی و الیت فارس، از رها شدن جمهوری آزربایجان و تورکیه از گسل‌های قومی-دینی و تروریسم و جنگ داخلی – در مورد آزربایجان ارمنیان در قاراباغ و در مورد تورکیه پ‌ک‌ک-  و در نتیجه‌ی آن ایجاد ثبات سیاسی و توسعه‌ی اقتصادی و قدرت گرفتن این دو دولت تورک بشدت هراس دارند. چرا که می‌دانند در صورت رها یافتن از جنگ داخلی و قدرت‌یابی آن‌ها، این دو دولت دیر یا زود توجه خود را به تورکان ساکن در ایران، وضعیت فاجعه‌بار آن‌ها و سیاست رسمی و دولتی نسل‌کشی ملت تورک در ایران معطوف خواهند کرد. زیرا آنچه در ایران نابود می شود، یعنی زبان و فرهنگ و تاریخ و میراث مدنی تورک، نه تنها متعلق به ملت تورک ساکن در ایران، بلکه زبان و فرهنگ و تاریخ و میراث مدنی دولتین آزربایجان و تورکیه نیز است. به همین سبب دولت ایران و ناسیونالیسم ایرانی –فارس، به جد تلاش می‌کنند که شعله‌ی جنگ‌های داخلی در این دو کشور را همیشه افروخته نگاه دارد. از همین رو در جمهوری آزربایجان شدیدا مشغول به تحریک تروریسم و اشغال‌گری ارمنی، جدائی‌طلبی تالشی، بنیادگرایی شیعی امامی فارسی و ...؛ و در تورکیه به تحریک تروریسم کوردی-پ‌ک‌ک، جامعه‌ی علوی، اقلیت جعفری، توسعه‌طلبی یونانی-رومی ... مشغول هستند.

-و اما مهم‌ترین و بلکه راه‌بردی‌ترین دلیل حمایت دولت ایران از ارمنستان و توسعه‌طلبی و تجاوزات و اشغال‌گری آن دولت بر علیه جمهوری آزربایجان، تلاش ایران برای ایجاد سد حائل و قطع کردن ارتباط فیزیکی-خاکی-جوغرافیایی بین تورکیه و جهان تورکیک در شرق آن کشور است.  اتصال جوغرافیایی تورکیه با جمهوری آزربایجان و ایضا با تورک‌ایلی، منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران، احتمالی است که وحشت دولت ایران و قومیت‌گرایان افراطی فارس حاکم بر آن را موجب می‌شود. این واقعیت را  علی اکبر ولایتی وزیر خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران در سال‌های جنگ اول قاراباغ هم صراحتا بیان و اعتراف کرده است: «ما از ارمنستان حمایت می‌کنیم، زیرا در مرز تورکیه واقع شده و مانند سدی بین تورکیه و جهان تورک (تورکمنستان، اوزبکستان، ...) است»[1]. به همین سبب است که پیروزی جمهوری آزربایجان در جنگ دوم قاراباغ- ٤٤ روزه و قبول پروژه‌ی ایجاد کوریدور ارتباطی بین جمهوری آزربایجان با ناخجیوان که به لحاظ جوغرافیایی متصل به تورکیه است، باعث تشویش و عصبانیت و استیصال، درمانده‌گی و بیچاره‌گی فوق العاده‌ی دولت ایران و بروز عکس العمل‌های احساسی خشم‌آلود، خشن و غیر دیپلوماتیک او شده است. دولت ایران با همان قصد ایجاد سد فیزیکی حائل بین تورکیه و جهان تورکیک، در شمال غرب ایران هم به شدت مشغول به فارس‌سازی‌های اوستان‌های آزربایجانی تورک ایلی است. حتی برای وصول به این غایه، علاوتا سیاست کوردسازی و کوردستان‌سازی اوستان آزربایجان غربی را با خوشنودی و شدت و سرعت دنبال می‌کند. کوردستان‌سازی غرب تورک‌ایلی و ارمنی‌سازی غرب جمهوری آزربایجان به واقع بخش‌هایی از یک پروژه‌ی واحد استراتژیک ضد تورک هستند که دولت ایران در هماهنگی و همسوئی با اوروپای صلیبی در صدد تحقق آن است.

-نهایتا آن که علی‌یف به هنگام اعتراض به نقض حاکمیت جمهوری آزربایجان از طریق کامیون‌های ایرانی، در ضمن گفت که به این امر «آزربایجانی‌های جهان» هم اعتراض دارند. فارغ از این مساله که کاربرد «آزربایجانی» به جای «تورک» برای ملت تورک ساکن در ایران نادرست و مضر است، این اشاره‌ی  علی‌یف به آزربایجانی‌های جهان و در واقع ملت تورک ساکن در ایران، هشداری زیرکانه‌ و پیامی سرپوشیده به ایران بود که در صورت ادامه‌ی فتنه‌انگیزی‌شان، جمهوری آزربایجان هم می‌تواند از کارت تورک‌های ساکن در ایران و تضییق حقوق ملی و انسانی آن‌ها توسط دولت ایران و .... استفاده کند. مقامات ایرانی این پیام را فورا گرفتند اما مطابق معمول در رفتاری غیر دیپلوماتیک و بی خردانه به خط و نشان کشیدن شروع کردند. و با این عمل- مانند اعتراض بی‌جایشان به شعرخوانی اردوغان، مساله‌ی تورک‌های ساکن در ایران را هم تبدیل به عاملی مطرح و موثر در روابط بین دولت ایران با دولتین تورکیه و آزربایجان کردند....



[1] شیخ صبحی طفیلی اولین دبیر حزب الله لبنان: ایران بر علیه مسلمانان از ارمنستان حمایت می‌‌کند. در مساله‌‌ی آزربایجان، ما با اردوغان هستیم و به او آفرین می‌‌گوییم

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_6.html

No comments:

Post a Comment