خواندن خطبهی عقد ازدواج به تورکی:
اینجا زبان رایج تورکی است. چه احتیاجی در اجرای عقد به زبان فارسی است؟
مئهران باهارلی
١-در جلد سوم کتاب «جرعهای از دریا» (تالیف سید موسی شبیری زنجانی)[1] روایتی در مورد لزوم خواندن خطبهی عقد ازدواج به زبان تورکی، و بی مورد و بی جا بودن خواندن آن به زبان فارسی در مناطق تورکنشین وجود دارد. روایت چنین است که دو روحانی به اسم انگجی (حاج سید ابوالحسن انگجی تبریزی) و حجت در تبریز مراسم یک عقد ازدواج را برگزار میکردند. پس از آن که آنها خطبه و صیغهی عربی عقد را خواندهاند، انگجی خطبه و صیغهی عقد را به وکالت از طرف ایجاب به فارسی هم خوانده است. اما حجت که وکیل طرف قبول بود و میبایست از جانب او موافقت خود را بیان کند، ساکت مانده و جواب نهداده است. دلیلی که وی برای این رفتار خود میآورد این است که خواندن خطبه و صیغهی عقد به زبان عربی به دلیل باورهای مذهبی برای صحت آن ضروری است. اما خواندن خطبه و صیغهی عقد به زبان فارسی در شهر و مملکتی تورک (تبریز و آزربایجان) ضرورت و توجیهی نهدارد. زیرا زبان اینجا تورکی است و خطبه و صیغهی عقد هم میباید با زبان محیط مطابقت داشته باشد و به زبان مردم که تورکی است خوانده و جاری شود. در کتاب، تاریخ وقوع این حادثه ذکر نهشده است. این نقص بزرگی برای سندیت این روایت است. اما محتملا مربوط به دورهی پهلوی و شاید رضا شاه باشد.
٢-نخبهگان تورک در ایران شامل سه گروه روحانیون شیعی، غربگرایان و چپگرایان، مخصوصا در دو قرن گذشته در مرکز و شرق آن، نقش و مسئولیت بسیار بزرگی در از یک طرف تشکل و اجرای سیاست فارسسازی ملت تورک ساکن در ایران و نسلکشی زبانی و ملی او، جلوگیری از تشکل هویت ملی تورک و ممانعت از فورم گرفتن زبان مکتوب و ادبی و دیوانی تورک و تشکل سنت تورکینویسی؛ و از طرف دیگر کومک به تشکل هویت ملی مودرن ایرانی ضد تورک و تلقی از زبان فارسی به عنوان زبان ملی تورکها داشتند. در این میان نقش روحانیون عالیرتبهی شیعی موسوم به مجتهدین و اکنون آیت اللهها بسیار منفی بوده است. زبان مکتوب این دسته در صدور فتواها و چاپ توضیح المسائلها و دیگر آثارشان فارسی و عربی است، اما آنها هرگز زبان تورکی را بدین منظور بهکار نهبردهاند. علی رغم آن که خودشان و بسیاری از مخاطبین و مقلدینشان تورک هستند. وضعیت روحانیون شیعی تورک از جهت بی اعتنایی به زبان ملی و هویت ملی خودشان تورکی، در منطقه و جهان یک مورد فوق العاده استثنائی است. بهعنوان نمونه روحانیون کورد و ارمنی و یهود و آسوری و بلوچ و تورکمن و .... همواره مدافع زبان ملی خودشان و هویت ملیشان بودهاند و هستند. در حالی که روحانیون شیعی تورک، مخصوصا نوع جدید ولایت فقیهی آن در دورهی جمهوری اسلامی، نوعا منکر هویت ملی تورک بوده و سر ستیز با زبان تورکی دارند. یک دلیل این پدیده آن است که فارسی زبان مقدس شیعهی امامی که در واقع دین ملی فارسی است میباشد. البته این را نیز باید ذکر کرد که روحانیون شیعی مخصوصا در ردههای میانی و پائین که به زبان ملی خود تورکی علاقهمند بودند و هستند و یا به آن آثاری (اغلب شعر) آفریدهاند نیز وجود داشته و دارند. مانند حجت در این روایت که به جاری کردن خطبهی عقد به زبان فارسی اعتراض کرده است.
روایت:
«از مرحوم حاج آقای والد شنیدم: آقای حجت نقل میکرد در تبریز قرار شد من و آقای انگجی عقدی بهخوانیم. آقای انگجی سنّاً و طبقةً بر آقای حجّت مقدم بود. طرف ایجاب آقای انگجی و طرف قبول آقای حجّت بود. آقای حجت میگفت عقد را به عربی خواندیم. سپس آقای انگجی عقد را به فارسی خواند. وقتی نوبت به قبول رسید، من سکوت کردم. آقای انگجی گفت چرا سکوت کردی؟ گفتم اگر شرط صحّت عقد آن است که مطابق عمل ائمهی طاهرین اجرا شود، آنها به عربی عقد خواندند و ما نیز به عربی خواندیم. و اگر شرط صحّت عقد مطابقت با زبان محیط جاری شدن عقد و زبانی است که معمولاً امورشان را با آن انجام می دهند؛ اینجا تبریز و آزربایجان است و زبان رایج تورکی است. چه احتیاجی در اجرای عقد به زبان فارسی است؟
(٧
رجب ١٤٣٣)
یک تانیقلیق - استشهادنامهی تورکی
در بخشودن کابین – مَهریه نوشته شده در تورکایلی در پایان عصر ایلخانی
١٣١٥-١٣٣٥ میلادی
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_15.html
نکاحنامهی عبدالله میرزا قاجار و گلین
خانم قۇوانلی به تورکی جغتایی، زنجان-تورکایلی سال ١٨١١ دورهی فتحعلی شاه قاجار
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_12.html
نکاحنامهی تورکی جماعت شاهیسئوهن
طبق فرقهی قیزیلباشی مذهب علوی تورک در قرن شانزده میلادی
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_23.html
خواندن خطبهی عقد ازدواج به تورکی: اینجا زبان رایج تورکی است. چه احتیاجی در
اجرای عقد به زبان فارسی است؟
https://sozumuz1.blogspot.com/2025/01/blog-post_17.html
[1] سید موسی شبیری زنجانی. جرعهای از دریا، جلد سوم، مقالات و مباحث شخصیتشناسی و کتابشناسی، صص ٤٢٦-٤٢٧
No comments:
Post a Comment