Thursday, June 9, 2022

مرتضی‌قلی خان بیات، الحاق خانات بیات ماکو (و خوی و سلماس و اورمیه‌ و سولدوز و ...) به ‌امپراتوری عوثمان‌لی و خریطه‌ی درویش پاشا

مرتضی‌قلی خان بیات، الحاق خانات بیات ماکو (و خوی و سلماس و اورمیه‌ و سولدوز و ...) به ‌امپراتوری عوثمان‌لی و خریطه‌ی درویش پاشا 

مئهران باهارلی


امین الشرع خویی در اثر خود بنام «تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان»[1] مطالبی را در باره‌ی ادعا، تمایل و اقدامات شخصیت ملی تورک «مرتضی‌قلی خان بیات» (مورتوضا قولو خان بایات)، آخرین خان «خانات بیات ماکو» (ماکی بایات خان‌لیغی) برای الحاق نواحی قلم‌روی خود در ماکو، هم‌چنین قسمت‌هایی از ولایات خوی و اورمیه ‌به ‌امپراتوری عوثمان‌لی را بیان کرده ‌است. وی می‌گوید مرتضی‌قلی خان بیات ادعای خود مبنی بر تعلق این مناطق به‌ عوثمان‌لی را بر دو اساس مطرح می‌کرد. نخست یک توافق‌نامه ‌که ‌در گذشته ‌بین خانات ماکو و امپراتوری عوثمان‌لی منعقد شده ‌و سند آن در نزد مرتضی‌قلی خان موجود بود، دوم «نقشه‌ی درویش ابراهیم پاشا» در تعیین حدود و مرزهای شرقی عوثمان‌لی که‌ قسمت‌هایی از استان آزربایجان غربی و دیگر استان‌های غربی کنونی ایران را شامل می‌شد. در این نوشته ‌نخست، مطلب امین الشرع در این مورد را نقل و سپس با آوردن نقشه‌ی درویش پاشا و دو نقشه‌ی دیگر، نشان‌دهنده‌ی قسمت‌هایی از استان آزربایجان غربی کنونی که ‌داخل در قلم‌روی عوثمان‌لی بودند، توضیحاتی در باره‌ی تمایلات الحاق‌طلبی به عوثمان‌لی ‌در میان تورکان تورک‌ایلی داده‌ام.

روایت امین الشرع: «چون حضرات [خانات بیات ماکو] از قدیم الایام از زمان جدّشان ابراهیم سولطان از جانب نادر شاه ‌افشار سرحدّدار بوده‌اند، گویا در دست آن‌ها سندی است در تعیین سرحد ایران و عثمانی. و معلوم نیست کی عثمانی‌ها فرصت یافته ‌و با آن خانی‌ها [خان‌لیق‌ها] این حدود را قرار داد‌ه‌ا‌ند. و از روی آن سند تمامی ماکو، اکثری از خوی و اورمیه‌ به‌ جانب عثمانلو  [عوثمان‌لی] می‌افتد. با وجودی که‌ هیچ وقتی چنین حدودی معمول نبوده ‌است، با همه‌ی این‌ها، سردار [مرتضی‌قلی خان بیات] به‌ واسطه‌ی رغبتی که‌ از دولت پراکنده ‌[غیر متمرکز، فدرال] دارد، مخصوصاً عثمانلوها را به ‌این معنی تحریک می‌کرد. مخصوصاً چیزی قبل از گرفتاری [حبس توسط سردار سپه]، حاکم بایزید و وان به ‌ماکو آمده‌ و چندی با سردار خلوت داشته‌اند و در پیش روی مامور نظامی با حضرات گفته ‌است که: «من اگر به‌ خاک شما بیایم، مرا قبول می‌کنید؟» می‌گویند: «با کمال امتنان پذیرایی می‌نمائیم». وانگهی به ‌تحریک مومی الیه ‌یک نفر ضابط قوماندان [عوثمان‌لی] با جمعی عسکر متمرّد آمده ‌و مطالبه‌ی تعیین حدود از روی «جریده‌ی درویش پاشا» می‌کردند  ...».

نکات جالب توجه‌ در بیانات امین الشرع خویی

١-امین الشرع خویی در کتاب خود بعضی از حوادث مهم تاریخی وقت، مانند کشت و کشتار تورکان منطقه ‌توسط ارمنیان و آسوریان، خون‌ریزی‌های اسماعیل آقا سیمیتقو، دلاوری‌های اوردوی عوثمان‌لی در عملیات آزادسازی تورک‌ایلی و دیگر نقاط ایران قاجاری در سال‌های جنگ جهانی اول، تمایلات تورک‌گرایانه ‌در غرب آزربایجان، تشکیل و فعالیت حزب اتحاد اسلام، طراحی بیرق و افتتاح شعبات آن .... را با امانت‌داری و بی طرفی نسبی تالیف کرده‌ است. با این‌همه‌ وی که ‌فاقد شعور ملی تورک و به ‌هنگام تالیف کتاب، طرف‌دار رضاخان سردار سپه ‌بود، مرتضی‌قلی خان بیات را به ‌سبب آن که ‌شخصیتی تورک‌گرا، فدرالیست و در اواخر خواهان الحاق ماکو و خوی و اورمیه ‌و ... به ‌امپراتوری عوثمان‌لی بود، با یک‌سونگری، به ‌شدت لجن‌مال کرده ‌است.

٢-امین الشرع می‌گوید مرتضی‌قلی خان بیات، «رغبتی به‌ دولت پراکنده ‌دارد». منظور وی از دولت پراکنده، دولت غیر متمرکز - نیمه‌فدرالی قاجاری و با توجه‌ به ‌مودرنیست بودن مرتضی‌قلی خان بیات، شاید دولت مودرن فدرالی است. این تثبیت بسیار مهم است، زیرا ممکن است مرتضی‌قلی خان بیات، که‌ خواهان تاسیس دولتی فدرال بود،‌ پس از مشاهده‌ی سیاست تمرکزگرایی و ضد تورک شدید مشروطه‌طلبان انگلیسی و سپس سردار سپه ‌– رضا خان، به ‌سوی جدایی از ایران و الحاق به ‌عوثمان‌لی متمایل شده‌ باشد. (مانند ستارخان که‌ پس از مشاهده‌ی ماهیت باستان‌گرایانه – زرتشتی‌گری ضد اسلامی و ضد تورک مشروطیت انگلیسی، بر علیه ‌آن‌ها موضع گرفت و در اواخر کار، متمایل به‌ جدایی و الحاق به ‌عوثمان‌لی شد. بدین سبب نیز توسط مشروطه‌طلبان انگلیسی – تقی زاده، حیدرخان عموغلو، یپرم خان داشناک – سردار اسعد بختیاری ....- به‌ قتل رسید).

٣-امین الشرع می‌گوید بین خانات ماکو و امپراتوری عوثمان‌لی سندی منعقد شده ‌بود که‌ طبق آن ماکو و ... در قلم‌روی عوثمان‌لی قرار داشت. عقد هم‌چو قراردادی بین یک خانات تورک و دولت عوثمان‌لی امر معمولی بود. چنان‌چه ‌در کتاب سیاحت‌نامه‌ی اولیا چلبی، موضوع یک قرارداد مشابه‌ دیگر منعقده ‌بین خانات تورک افشار اورمیه‌ و امپراتوری عوثمان‌لی ذکر شده ‌است (این عهدنامه‌ی تورکی در سؤزوموز منتشر خواهد شد).

٤-امین الشرع می‌گوید مرتضی‌قلی خان بیات با والیان ولایات بایزید و وان عوثمان‌لی در ماکو دیدار کرده‌ و با ایشان مساله‌ی مهاجرت – پناهنده‌گی به ‌(و قبول تابعیت؟) عوثمان‌لی را مطرح کرده ‌است. ظاهرا در این زمان مرتضی‌قلی خان بیات جان خود را در معرض خطر می‌دید. نگرانی و تشویشی که‌ کاملا به‌ جا بود. چرا که ‌رضا شاه مدتی بعد او را دست‌گیر – محبوس کرد و به ‌قتل رسانید.

٥-مساله‌ی نیت و تمایل و اقدامات مرتضی‌قلی خان بیات به ‌الحاق خانات ماکو (و خوی و اورمیه) به‌ امپراتوری عوثمان‌لی با دیگر اسناد و منابع هم تائید می‌شود. به‌ عنوان نمونه‌ در یک بررسی جدید بر اساس اسناد اداره‌ی اسناد و تاریخ دیپلوماسی وزارت خارجه‌ گفته‌ می‌شود «در سال ١٣٠٠ شایعاتی مبنی بر مذاكرات اقبال السلطنه‌ با نماینده‌گان دولت آنكارا ( آتاتورک ) در فضای سیاسی كشور شنیده‌ شد»، و «طهماسبی بعد از دست‌گیری اقبال السلطنه‌ بیانیه‌ای منتشر کرد....: در این موقع سردار اقبال السلطنه‌ ماکوئی را دست‌گیر و اعزام تبریز نمودم. همان اقبال السلطنه‌ی خائن را که ‌از ذکر مفاد مراسلات خیانت کارانه‌ی متعدد مشارالیه‌.... خودداری می‌نمایم»[2]. بررسی مذکور اصل این اسناد را نقل نکرده ‌است. اما احتمال دارد که‌ «مذاکرات اقبال السلطنه‌ با نماینده‌گان دولت آنکارا (آتاتورک)» و «مراسلات خیانت‌کارانه‌ی متعدد مشارالیه» ....، شامل همان مواردی باشد که ‌امین الشرع نیز به ‌آن‌ها اشاره‌ کرده، ‌یعنی مذاکرات مساله‌ی الحاق ماکو و قوتور و حتی خوی و سلماس و اورمیه و ... به‌ تورکیه‌. قابل ذکر است که‌ غازی مصطفی کمال پاشا در اوان کودتای رضاخان سردارسپه ‌هنوز سیاست قبلی و جاافتاده‌ی دولت عوثمان‌لی – اتحاد و ترقی مبنی بر حمایت از قاجاریان و تورک‌های ساکن در تورک‌ایلی و ایران را دنبال می‌کرد. (از جمله: پیشنهاد کومک نظامی آتاتورک برای اعاده‌ی سلطنت به ‌احمد شاه‌ قاجار[3]، موافقت با مهاجرت تورکان کوره‌سون‌لوی آزربایجان غربی، و تلاش برای مهاجرت قاشقایی‌ها به‌ تورکیه[4]‌...).

نقشه‌ی درویش ابراهیم پاشا:

درویش ابراهیم پاشا (١٨١٧ لوفچا- ١٨٩٦ استانبول) نظامی و دولت‌شخص عوثمان‌لی بود که در سال ١٨٤٩ در راس هئیتی موظف به ‌شرکت در کومیسیون تعیین حدود مرزی بین قاجار – عوثمان‌لی در بغداد شد. وی در همان سال یک گزارش و نقشه‌ در این باب تهیه ‌و به ‌باب عالی در استانبول تقدیم، و در سال ١٨٧٠ یک اثر دیگر در این موضوع به نام «تحدید حدود ایرانیه» تالیف کرد. دولت عوثمان‌لی سه ‌دهه ‌بعد در سال ١٨٨١ یک هیئت دیگر به‌ صدارت میرآلای جواد بیگ را مامور به شرکت در این کومیسیون برای تعیین حدود مرزی قاجاری – عوثمان‌لی که ‌به ‌معضلی مزمن تبدیل شده‌ بود نمود. میرآلای جواد بیگ حاصل فعالیت خود را در یک گزارش و دو نقشه ‌در سال ١٨٨٣ به‌ دولت عوثمان‌لی تقدیم کرد[5]. علاوه ‌بر این نقشه‌های عوثمان‌لی، یک نقشه‌ی پیشنهادی دولت قاجاری و دو نقشه‌ی پیشنهادی روسیه‌ و انگلستان نیز در باب حدود مرزی قاجاری – عوثمان‌لی موجود بودند.

بعدها میرآلای احمد جواد همه‌ی این خطوط حدود پیشنهادی را در یک نقشه، ‌متمرکز بر ناحیه‌ی قوتور (قطور) ترکیب و به ‌طور مقایسه‌ای ترسیم کرد. (ضمیمه‌ی این مقاله). بر نقشه‌ی‌ میرآلای احمد جواد توضیحات زیر به ‌زبان تورکی آمده ‌است:

درویش پاشا مرحومون ترسیم ائیله‌‌دییی خریطه‌‌نین قوپیاسی‌دیر

قوتور جهتی‌نده ‌‌‌دولتِ علّیه ‌[عوثمان‌لی] ‌‌ایله ‌ایران [قاجار] دولتی بینی‌نده ‌اولان قدیم حدودلار و اوشبو حدودلارا متداثر اوّل و آخر – گه‌ره‌‌ک دولتِ علّیه‌‌‌ و ایران دولتی قومیسیونئرله‌‌ری و گه‌ره‌‌ک بئرلین معاهده‌‌سی موجبی‌نجه ‌‌‌اینگیلتئره ‌و روسیا دولت‌له‌‌ری طرفی‌نده‌ن - ائدیله‌‌ن تکالیفِ متعدّده، معرفتِ عاجزانه‌‌م‌له‌ خریطه‌‌یِ مذکوره‌‌‌ اوزه‌‌ری‌نده ‌‌‌ارائه ‌قیلینمیش‌دیر. سنه‌‌

[گؤی] جنّت‌مکان سولطان غازی مورادخان رابع حضرت‌له‌‌ری‌نین عصری‌نده‌ قوتور جهتی‌نده‌‌کی حدودِ دولتِ علّیه‌ [عوثمان‌لی]

 [توْخ‌ساری] جنّت‌مکان سولطان غازی عبدالحمید خان حضرت‌له‌‌ری‌نین عصری‌نده‌‌‌ قوتور جهتی‌نده‌‌کی حدودِ دولتِ علّیه‌ [عوثمان‌لی]

[یئشیم] درویش پاشا مرحومون ١٢٩٢ [١٨٧٥] سنه‌‌سی‌نده‌ قوتور حقّی‌نده‌ حدود قومیسیونونا تکلیف ائیله‌‌دییی خطِّ حدود

[موْر] ایران [قاجار] قومیسئری‌نین ١٢٩٤ [١٨٧٧] سنه‌‌سی‌نده‌‌‌ قوتور حقّی‌نده‌ حدود قومیسیونونا تکلیف ائیله‌‌دییی خطِّ حدود

 [قیزیل] بئرلین معاهده‌‌سی [١٨٧٨] موجبی‌نجه‌‌‌ اینگیلتئره‌ و روسیا دولت‌له‌‌ری‌نین قوتور حدودو حقّی‌نده‌‌‌ مشترکاً تکلیف ائیله‌‌دیک‌له‌‌ری خطِّ حدود

 [یاشیل] روسیالی‌لارین [آغری ایلی‌نده] اه‌له‌شکیرت اوواسی‌نی تخلیه‌ ائتدیک‌له‌‌ری‌چون، بعدالمحاربه ‌‌‌ایران‌ا ترک اولونان قوتور اراضی‌سی‌نین حدودو

ارکانِ حربیه ‌‌‌میرآلای‌لاری‌ندان

[دامقا] احمد جواد

 

[OSMANLI’NIN BATI AZERBAYCAN’DAKİ TOPRAKLARINI GÖSTEREN HARİTA]

“DERVİŞ PAŞA MERHÛMUN TERSÎM ETTİYİ HARÎTANIN KOPYASIDIR

Kotur cihetinde Devlet-i Aliyye ile [Kacar] Îran Devleti beyninde olan kadim hudûdlar ve işbu hudûdlara mütedâsir evvel ve âhir, gerek Devlet-i Aliyye ve [Kacar] Îran Devleti komisyonerleri ve gerek Berlin Muâhedesi mevcibince İngiltere ve Rusya devletleri tarafından edilen tekâlif-i müteeddide mârifet-i âcizânemle harîta-yı mezkûre üzerinde irâe kılınmıştır. Sene

Mikyas: 1/180000 Zirâ'-ı Osmânî

[MÂVİ] Cennet mekan Sultan Gâzi Murad Han Râbi’ Hazretleri’nin asrında Kotur cihetindeki hudûd-i Devlet-i Aliyye

[TURUNCU] Cennet mekan Sultan Gâzi Abdülhamid Han Hazretleri’nin asrında Kotur cihetindeki hudûd-i Devlet-i Aliyye

[YEŞİM] Derviş Paşa merhûmun 1292 [1875] senesinde Kotur hakkında Komisyon’a teklif ettiyi hatt-i hudûd

[LÂCİVERT] İran komiserinin 1294 [1877] senesi Kotur hakkında Hudûd Komisyonu’na teklif eylediyi hatt-i hudûd

[KIRMIZI] Berlin Muâhedesi [1878] mevcibince İngiltere ve Rusya devletlerinin Kotur hudûdu hakkında müşteriken teklif eyledikleri hatt-ı hudûd

[YEŞİL] Rusyalıların Eleşkirt Ovası’nı tahliye ettikleriçün ba'delmuhâribe İran’a terk olunan Kotur arâzisinin hudûdu

Erkân-ı Harbiye Miralaylarından

[Damga] Ahmed Cevad”


الحاق خانات بیات ماکو و ولایات ثلاث (خوی، سلماس، اورمو) به‌‌ امپراتوری عوثمان‌لی

در سال‌های حرکت مشروطیت - جنگ جهانی اول، جریانات و شخصیت‌های ملی تورک آغاز به‌ جستجوهایی مرکزگریزانه ‌‌بر اساس تورکیت و تورک‌گرایی کردند. این جستجوها در سطح سیاسی منجر به ‌ظهور طیفی گسترده ‌‌از جریانات مختلف و مطرح شدن آلترناتیوهایی بسیار متنوع شد. از جمله:

الف-ادغام دولت قاجاری با دولت عوثمان‌لی بر اساس اصل مظفری یک دولت - یک ملت،

ب-انتزاع منطقه‌ی تورک‌نشین شمال غرب ایران و الحاق و ضمیمه‌ شدن مستقیم آن به ‌امپراتوری عوثمان‌لی و تبدیل آن به‌ ایالت عوثمان‌لی با والی‌گری «پرنس شهزاده‌ صباح‌الدین بیگ افندی» و ایجاد «بویوک تورکییا - تورکیه‌ی بزرگ»،

ج-ادغام و اتحاد بخش تورک‌نشین شمال غرب ایران – تورک‌ایلی با آزربایجان قفقاز و تاسیس یک دولت -کشور تورک واحد جدید «یئکه‌‌ آزه‌ربایجان - آزربایجان بزرگ» تحت الحمایه‌ی عوثمان‌لی مانند خانات تاتار کریمه.

به‌‌ لحاظ تاریخی جریانات تورک‌گرای خواهان الحاق به‌ عوثمان‌لی، ادامه‌ی حرکات امرای تورکمان - قیزیل‌باش از جمله ‌‌امیرالامرای آزربایجان «اولامه‌ سلطان تکلو» (اولاما سولطان تکه‌لی)، «علی‌بیگ تکه‌لی»، «ولی‌خان تکه‌لی»، ... در دوره‌ی صفویان برای ایجاد کشوری مستقل در غرب شامل سراسر تورک‌ایلی و الحاق آن به‌ عوثمان‌لی[6]؛ سپس اقدامات دیپلوماتیک نادرشاه‌‌ افشار برای ادغام و الحاق دولت افشاری به ‌‌دولت عوثمان‌لی و تبدیل شدن دولت افشاری به ‌‌تحت الحمایه‌ی امپراتوری عوثمان‌لی[7] ‌است. (ادعای تاریخ‌نگاری ایرانی که گویا آزربایجان و دیگر مناطق همیشه بخشی از ایران و مرزهای آن ازلی بوده، افسانه است. در طول تاریخ تورک‌ایلی و یا منطقه‌ی ملی تورک در بسیاری از دوره‌ها در خارج مرزهای فعلی ایران قرار داشته و در بعضی دوره‌ها همراه با آناتولی در قلم‌روی یک دولت‌ تورک دیگری بوده است).

در آن سال‌ها خواست الحاق و ضمیمه‌ شدن مناطقشان به ‌قلم‌روی ‌امپراتوری عوثمان‌لی و ایجاد «بویوک تورکیا- تورکیه‌ی بزرگ»، خواست همه‌گانی مردم و نخبه‌گان - زعمای قوم - مقامات دولتی تورک مخصوصا در غرب تورک‌ایلی از ماکو و خوی و سلماس و اورمو («ولایات ثلاثه» به‌ علاوه‌ی خان‌نشین مستقل بیات ماکو که ‌حالت نیمه‌مستقل داشت) تا بیجار و سونقور و همدان و سنندج[8] بود. بعضی از دلایل محتمل الحاق‌طلبی تورکان تورک‌ایلی و غرب آزربایجان به‌ امپراتوری عوثمان‌لی در سال‌های جنبش مشروطیت – جنگ جهانی اول[9] چنین است:

١-به‌ لحاظ جوغرافیایی، تاریخی، فرهنگی – ادبی - زبانی و دینی (حضور تورک‌های سنّی، علوی - علی اللهی – قاراقویون‌لو، و جعفری - نادری)، نواحی غرب آزربایجان از ماکو و خوی تا سولدوز و قوشاچای به ‌مرکزیت اورمیه ‌– سلماس، امتداد طبیعی آناتولی و عوثمان‌لی؛ و در برهه‌هایی از تاریخ مودرن و معاصر بخشی از آن بوده ‌است.

٢- ظهور جنبش مشروطیت انگلیسی که ‌رهبران آن (عوامل اطلاعاتی انگلستان، پارسی‌های هندوستان، زرتشتیان، داشناک‌ها - هینچاک‌های ارمنی، ماسون‌ها، ازلی‌ها، بختیاری‌ها، مازندرانی‌ها، گیلک‌ها و تورک‌های مانقورت و گؤزقامان خائن مشروطه‌طلب فرقه‌ی دموکرات ایران، انجمن آزربایجان تهران، آنارشیست‌ها و تروریست‌های مجاهدین قفقازی، ...) ایرانیت را مساوی با فارسیت می‌دانستند و گرایشات بارز ضد تورک داشتند، عامل مهمی در ایران‌گریزی و عوثمان‌لی‌دوستی افزاینده‌ی مردم تورک در غرب تورک‌ایلی بود. زیرا تسلط عناصر ضد تورک بر دولت قاجاری و شکوفایی شعور ملی تورک و تشکل هویت ملی تورک به ‌‌معنی مودرن در میان تورکان ساکن در ایران، باعث می‌شد آن‌ها نه ‌دولت مشروطه‌ی ضد تورک ایران را، بلکه ‌امپراتوری تورک عوثمان‌لی را خودی و ملی تلقی کنند.

٣- با ظهور جنبش مشروطیت و جنگ داخلی‌ای که ‌آغاز و هرج و مرجی که ‌ایجاد کرد و بعد از اشغال تهران پای‌تخت دولت تورک قاجار توسط نیروهای مشروطه‌طلب ضد تورک در تاریخ ١٣ ژوئیه ‌‌١٩٠٩ و خلع محمدعلی شاه ‌‌از سلطنت، روند سقوط دولت قاجاری اکنون تحت حاکمیت فارس‌گرایان و نیروهای ضد تورک، که ‌‌با انقلاب مشروطیت انگلیسی و قرارداد سن پترزبورگ برای تقسیم دولت قاجاری در ۳۱ اوت ۱۹۰۷ توسط انگلستان و روسیه‌ و فرانسه ‌‌آغاز شده ‌بود، شتاب بسیار گرفت. پس از اشغال قلم‌روی قاجاری در سال‌های جنگ جهانی اول توسط دولتین بریتانیا و روسیه، اقتدار دولت قاجار در بسیاری از نواحی کشور مخصوصا در غرب آزربایجان تضعیف شد، حتی عملا از بین رفت. در چنین شرایطی بسیاری از مردم تورک‌ایلی اعم از عامی و خواص، به ویژه ‌در ناحیه‌ی اورمیه - سلماس برای حفظ خود در مقابل تهاجمات و تجاوزات روسیه، بریتانیا، ارمنی‌ها و آسوری‌ها و کوردها و تحت الحمایه‌شدن، «دخالت کرده» به ‌تابعیت عوثمان‌لی در می‌آمدند[10] که ‌به طور ضمنی به ‌معنی الحاق عملی موطنشان به‌ عوثمان‌لی هم بود.

٤-در فقدان حاکمیت و اقتدار دولت قاجاری، امپراتوری عوثمان‌لی با فداکاری‌های بسیار و دادن هزاران شهید، راساً به ‌دفاع از مردمان ایران در مقابل روسیه ‌و انگلستان، و دفاع از تورک‌های غرب آزربایجان در مقابل اشرار ارمنی و آسوری دست زد و در نهایت به ‌تاسیس دو دولت تورک در دو سوی ارس، در شمال «جمهوری مردم آزربایجان» به‌ رهبری محمدامین رسول‌زاده ‌و در جنوب دولت تورک «بیرلیک - اتحاد» به ‌رهبری جمشیدخان سوباتای‌لی مجدالسلطنه‌ افشار اورومی اقدام کرد. این اقدامات و مواضع، دولت عوثمان‌لی را مخصوصا در غرب آزربایجان، بیش از پیش محبوب مردم و نخبه‌گان تورک کرد.

٥-تعداد کثیری از تورکان تورک‌ایلی، صرفا به ‌سبب تورک بودن دولت عوثمان‌لی را دولت ملی خود می‌شمردند، و خود را طبیعتا تبعه‌ی عوثمان‌لی می‌دانستند.

٦-بسیاری از تورک‌های سنّی منطقه ‌مانند اهالی سئلاو سلماس و دیگر مناطق تورک‌نشین سنّی در ولایات سه‌گانه ‌خوی، دیلمقان - سلماس، اورمیه ‌و اندکی قبل از آن در نواحی شرق‌تر، مردم سنّی تالش، به‌ دلیل هم‌مذهب بودن به‌ دولت عوثمان‌لی تعلق خاطر داشتند و بر این مبنا توسط نامه‌نگاری با مقامات عوثمان‌لی - تورکیه، خواستار تابعیت و الحاق مناطقشان به‌ عوثمان‌لی – تورکیه ‌شده ‌بودند.

٧-تمایل برای الحاق به‌ عوثمان‌لی در قفقاز مخصوصا در نخجوان و گنجه ‌و .. هم موجود و بسیار قوی‌تر بود. اقبال السلطنه ‌در گزارشی می‌گوید اهالی آن طرف (نخجوان و شرور و ...) عموما طالب تبعیت دولت عَلّیه ‌هستند و چند فقره‌ هم عریضه ‌فرستاده‌اند[11]. و یا در پاسخ یک تلگراف انور پاشا که ‌تورک‌های قفقاز را به ‌اعلان استقلال و تاسیس دولت ملی خود توصیه‌ می‌کرد، اهالی تورک قفقاز می‌گویند به ‌شدت مخالف ایده‌ی استقلال و مصرا خواهان الحاق بلا قید و شرط به ‌امپراتوری عوثمان‌لی هستند. آن‌ها می‌خواهند در زیر پرچم عوثمان‌لی زنده‌گی کنند و در صورت عدم قبول این درخواست ترجیح می‌دهند که‌ مُرده‌ و جسدشان در پرچم عوثمان‌لی پیچیده‌ شوند[12].

٦-مقامات محلی عوثمان‌لی با ولایات ماکو، خوی، دیلمقان - سلماس، اورمیه ‌و سولدوز به ‌مثابه‌ی ولایات عوثمان‌لی رفتار می‌کردند و حتی - بدون اخذ اجازه‌ از استانبول - به‌ جمع‌آوری مالیات از مردم بومی به‌ عنوان تبعه‌ و قلم‌روی عوثمان‌لی و صدور تذکره ‌و پاسپورت عوثمان‌لی برای آن‌ها پرداخته‌ بودند. در نتیجه، این بخش‌ها به‌طور عملی و نیمه‌حقوقی به ‌قلم‌روی عوثمان‌لی ضمیمه‌ شده‌ بود. چنان‌چه ‌سال‌نامه‌های رسمی - دولتی عوثمان‌لی در دو دهه‌ی اول قرن بیستم این ولایات را به‌ عنوان ولایت - سانجاق امپراتوری عوثمان‌لی و پاتریک‌گری‌های کلدانی آن‌ها را در میان پاتریک‌گری‌های کلدانی عوثمان‌لی و «روسای روحانیه‌ی ممالک محروسه‌ی عوثمان‌لی» قلم‌داد و تقدیم می‌کرد (از جمله ‌سلماس و خوسراوا از ١٩٠٤ تا ١٩١٨؛ اورمیه ‌از ١٩٠٤ تا ١٩٠٨ و دوباره ‌در ١٩١٨؛ کوردستان - سنندج از ١٩٠٤ تا ١٩١٨؛ و عربستان - اهواز از ١٩١٠ تا ١٩١٨) [13]

از تاریخ الحاق‌طلبی با عوثمان‌لی

پشت کردن خاندان صفوی به ‌تورک‌ها و قیزیل‌باشان

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/10/blog-post_28.html

نامه‌ی تورکی یکی از احفاد جهان‌شاه ‌قاراقویون‌لو به‌ سلطان سلیم عوثمان‌لی در شکایت از شاه‌ اسماعیل ظالم

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_18.html

تقاضای فضل الله ‌بن روزبهان خنجی اصفهانی از سلطان سلیم برای الحاق مُلْکِ فارس و خوراسان و عراق و ماوراء النّهر به‌ قلم‌روی عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/07/blog-post_24.html

آزربایجان عوثمان‌لی، کوردستان عوثمان‌لی، لورستان عوثمان‌لی، الاحواز عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/11/blog-post_24.html

ایرانِ عوثمان‌لی: پاتریک‌های غرب آزربایجان در قلم‌روی عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_27.html

تقاضای نادرشاه ‌برای الحاق رسمی دولت تورک افشاری-ایران به ‌امپراتوری عوثمان‌لی و تحت الحمایه‌ی آن دولت شدن

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_24.html

تلاش معتبران و متنفذان اورمیه ‌برای گرفتن تابعیت عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/11/blog-post_17.html

خواست مردم تبریز، اهالی ولایات ایرانی مجاور عوثمان‌لی و کولونی ایرانیان استانبول برای قبول تابعیت عوثمان‌لی-١٩٠٨

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_9.html

اعلان التحاق سنندج و توابع آن به ‌دولت عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/09/blog-post_16.html

تروئیکایی برای استقلال آزربایجان از ایران، اتحاد با قفقاز و ایجاد دولتی تورک تحت الحمایه‌ی عوثمان‌لی در سال ۱۹۱۸

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_27.html

از تاریخ معاصرمان: حکومت موقت ملی قفقاز جنوب غربی

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_9.html

تصمیم احزاب سیاسی تبریز برای اتحاد و الحاق به ‌آزربایجان قفقاز

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/11/blog-post_17.html

صمدخان شجاع‌الدوله، تلاش او برای ‌الحاق زنجان به ‌آزربایجان و استقلال مجموع آن دو از ایران، و دروغ‌پردازی ‌در باره‌ی ‌قاجارها توسط تاریخ‌نگاری مشروطه‌خواه و محمد سعید اوردوبادی‌

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/11/blog-post_14.html

صاحب جمع و توفیق همدانی: دولت قاجار تنها با کومک «تورانیان» و «تورک‌ها» می‌تواند نجات یابد

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post.html

طرح صولت الدوله‌ برای مهاجرت و کوچ جمعی ایل قشقایی به ‌عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_14.html

توصیه‌ی انورپاشا به‌‌ اعلان استقلال مسلمانان (تورک‌های) قفقاز جنوبی، عقد پیمان اخوت بین این دولت و دولت مستقل گورجی با امپراتوری عوثمان‌لی و جلوگیری از تشکیل قوای مسلح ارمنی

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_5.html

دو سند از شخصیت ملی تورک مرتضی‌قلی‌خان بیات - اقبال السلطنه‌‌ ماکوئی: جمع‌آوری قوشون برای آزادسازی روستاهای منطقه‌ی نخجوان اشغال شده‌‌ توسط ارمنیان و سرکوب اشقیای کورد اسماعیل آقا سیمیتقو

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/05/blog-post_29.html


[1] تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان. تالیف ابوالقاسم امین الشرع خویی (میرزا ابوالقاسم بن اسدالله‌ تسوجی خویی، ۱۲۷۷-۱۳۴۸ ق. ، ۱۸۶۱-۱۹۳۰ م). مقدمه، لغت‌نامه، ویرایش و بازنویسی در ١١٣ صفحه ‌از مئهران باهارلی. بر اساس متن منتشر شده‌ به‌ کوشش علی صدرایی خویی

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_88.html

[2] منبع: اداره‌ی اسناد و تاریخ دیپلوماسی وزارت خارجه، اسناد نماینده‌گی ماكو:15-21- 5 – 45 – 1300  ش35- 14 – 82 – 45 – 1302  ش. به ‌نقل از: آقازاده‌، جعفر ، بررسی زنده‌گی و اقدامات اقبال السلطنه‌ ماكویی، پایان نامه‌ی كارشناسی ارشد چاپ نشده، دانشگاه‌ تهران ، 1387

http://chaipara.blogfa.com/post/470

[3] پیشنهاد آتاتورک به ‌کومک نظامی برای اعاده‌ی سلطنت احمد شاه‌ قاجار، فاجعه‌ی مخالفت احمد شاه‌ با آن، و خبط آتاتورک در اتحاد عکس العملی با رضا شاه‌ نسل‌کش

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/12/blog-post_12.html

[4] طرح صولت الدوله برای مهاجرت و کوچ جمعی ایل قشقایی به عثمانلی

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_14.html

[5] Sıtkı ULUERLER. BERLİN ANTLAŞMASI’NA GÖRE (1878) OSMANLI’NIN İRAN’A TERK ETTİĞİ KOTUR’UN SINIRLARI MESELESİ

http://busbed.bingol.edu.tr/en/download/article-file/557605#:~:text=Osmanl%C4%B1%20Devleti%2C%20Aral%C4%B1k%201878'te,devletine%20terki%E2%80%9D%20%C5%9Feklinde%20tarif%20etmi%C5%9Ftir.

[6] پشت کردن خاندان صفوی به تورک‌ها و قیزیل‌باشان

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/10/blog-post_28.html

[7] تقاضای نادرشاه برای الحاق رسمی دولت تورک افشاری-ایران به امپراتوری عوثمان‌لی و تحت الحمایه‌ی آن دولت شدن و توافق سلطان عثمان‌لی با آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_24.html

[8] اعلان التحاق سنندج و توابع آن به دولت عثمانی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/09/blog-post_16.html

[9] کومیته‌ی تورکوفیل – تورک‌گرای اورمیه ‌١٣٠٤ (اورمو تورک‌چو قومیته‌سی ١٩٢٥)

http://sozumuz1.blogspot.com/2023/09/blog-post_3.html

[10] تلاش معتبران و متنفذان اورميه برای گرفتن تابعيت عثمانی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/11/blog-post_17.html

[11] وزارت امور خارجه، از جلفا، نمره‌ی ١١٨٣، ١٦ رجب، ١٣٣٦، ١٥-٤٢ ٣٦ . به‌ نقل از توفان بر فراز قفقاز. کاوه ‌بیات. ص ٩١

[12] توصیه‌ی انورپاشا به ‌اعلان استقلال مسلمانان (تورک‌های) قفقاز جنوبی، عقد پیمان اخوت بین این دولت و دولت مستقل گورجی با امپراتوری عثمانلی و جلوگیری از تشکیل قوای مسلح ارمنی

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_5.html

[13] ایرانِ عثمانی: پاتر‌یک‌های غرب آزربایجان در قلمروی عثمانلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_27.html

No comments:

Post a Comment