Sunday, December 30, 2018

اورمولو جمشید خان سوباتای‌لی افشار -١٩١٣: حکما و دانشمندان اوروپایی که از طرف کلیسا و روحانیون مسیحی تکفیر شده‌اند

حکما و دانشمندان اوروپایی که از طرف کلیسا و روحانیون مسیحی تکفیر شده‌اند

اورمولو جمشید خان سوباتای‌لی افشار -١٩١٣ 

بازنشر و ویرایش: مئهران باهارلی


Urmulu Cemşid Han Subataylı Afşar: Kilise ve Hıristiyan din adamları tarafından aforoz edilen Avrupalı ​​bilgelerle bilginler 

Urmulu Cemşid Han Subataylı Afşar: European sages and scientists who were excommunicated by the church and Christian clergy 

MÉHRAN BAHARLI

 

«سؤزوموز، مئهران باهارلی‌نین یازقالاری توپلوسو» پیتییی،‌ بیرینجی جیلدده‌ن

Sözümüz, Méhran Baharlının yazqalar toplusu” pitiyinden, cild I

از کتاب « سؤزوموز، مجموعه مقالات مئهران باهارلی» - جلد اول 

mehranbahari1@yahoo.com

https://independent.academia.edu/MBaharli

https://sozumuz1.blogspot.com/

https://www.facebook.com/profile.php?id=61579230999069

خلاصه:

این نوشته قسمتی از کتاب «طوق لعنت» (تسمه‌ی نفرین شده‌گی)، تالیف رهبر ملی تورک اورمولو جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی – مجدالسلطنه است که او در سال ١٩١٣ در تفلیس منتشر کرده است. او این کتاب را با هدف روشن‌گری و آگاهی‌دهی در باره‌ی دشمنی و خصومت صنف روحانیون ادیان مختلف با حقیقت و علم و آزاد‌‌‌ی‌ها و نقش منفی آن‌ها در انحطاط اخلاقی و مدنی و سیاسی جوامع در طول تاریخ تالیف کرده است. در این قسمت جمشید خان، زنده‌گی‌نامه‌ی کوتاه چند متفکر، دانشمند، فیلسوف و نویسنده‌ی اوروپایی (مونتسکیو، وولتر، تولستوی، لوک، دوله، زولا، کوپرنیک، گالیله) که توسط روحانیان و کلیسای مسیحی تکفیر و حتی بعضی اعدام شده‌اند را داده است. این نام‌آوران که جمشید خان آن‌ها را معرفی نموده، کسانی هستند که تمام عمر خود را وقف انتقاد از حاکمان و رهبران دینی و نیز خود دین، تبلیغ و دفاع از علم و حقیقت، آزادی تفکر، آزادی عقیده، آزادی بیان تفکر و عقیده، مساوات، حقوق بنیادین بشری، نوع‌دوستی، توسعه و ترقی جوامع بشری کرده بودند.

کلمات کلیدی: مجدالسلطنه، سکولاریسم، کلیسای مسیحی، روحانیون

اؤزه‌ت:

بو یازی تورک اولوسال اؤنده‌ر اورمولو جمشید خان سوباتای‌لی افشار - مجدالسلطنه‌نین، ١٩١٣ ایلی‌نده تیفلیس‌ده یاییم‌لادیغی «طوقِ لعنت» (قارقینمیش‌لیق تاسماسی) پیتییی‌نده‌ن (کیتابی‌ندان) بیر بؤلوم‌دور. اورمولو سوباتای‌لی آفشار بو پیتییی بوته‌م‌اه‌رله‌ری‌نین (دین آدام‌لاری‌نین) اؤته‌ک (تاریخ) بویونجا گئرچه‌یه، بیلیمه و اؤزگورلوک‌له‌ره قارشی یاغی‌جا (دوشمان‌جا) توتوم و ائیله‌م‌له‌ری و توپلوم‌لارین تؤره‌ل (اخلاقی) – تینسه‌ل (معنوی)، اورال (مدنی‌) و یؤنه‌تگیل (سیاسی) چؤکوشونده اوینادیق‌لاری اولوم‌سوز اوینام (رول) قونوسوندا یالینیق‌لاری (اینسان‌لاری) آیدین‌لاتماق و بیلینج‌له‌ندیرمه‌ک آماجی‌یلا یازمیش‌دیر. بو بؤلوم‌ده جمشید خان آوروپادا خیریستیان بوته‌م‌اه‌رله‌ری و کیلیسه ساری‌سی‌ندان (طرفی‌نده‌ن) تکفیر ائدیله‌ن، حتتا کیمی‌سی اؤلدوروله‌ن سه‌کیز دوشونور، بیلگین، بؤگوش‌چو (فیلوسوف) و یازارین (موْنتئسکییوْ، ووْلتئر، توْلستوْی، لوْک، دوْلئ، زوْلا، کوْپئرنیک، قالیلئ) قیسا اؤزگئچمیشی‌نی وئرمه‌ک‌ده‌دیر. جمشید خان‌ین تانیتدیغی بو آدلیم‌لار و تانیمال‌لار (نام‌آوران و معاریف) بوتون یاشام‌لاری‌نی ائگه‌مه‌ن‌له‌رله (حاکیم‌له‌رله) بوته‌م (دین) و بوته‌م اؤنده‌رله‌ری‌نی (دینی رهبرله‌ری) اه‌له‌شدیرمه؛ بیلیم و گئرچه‌ک‌له‌ری یایما؛ دوشونجه اؤزگورلو، اینانج اؤزگورلویو، دوشونجه و اینانجی بیلدیرمه اؤزگورلویو، ائشیت‌لیک (مساوات) و ته‌مه‌ل چین‌لاری (حاق‌لاری) ساوونما؛ یالینیق‌سئوه‌رلیک (انسان‌دوستی)، توپلومون ایله‌رله‌مه و گه‌لیشمه‌سی‌نه چالیشماغا آدامیش یالینیق‌لاردیر (اینسان‌لاردیر).

آچار سؤزله‌ر: مجدالسلطنه، سئکولاریسم، خیریستییان کیلیسه‌سی، روحانی‌له‌ر

Özet

Bu yazı Türk ulusal önder Urmulu Cemşid Han Subataylı Afşar – Mecd üs-Seltene’nin yazıp 1913 yılında Tiflis’te yayımladığı Tavk-ı Lânet” (kargınmışlık tasması) pitiyinden (kitabından) bir bölümdür. Urmulu Subataylı Afşar bu pitiyi bütemerlerinin (din adamlarının) ötek (târîh) boyunca gerçeye, bilime ve özgürlüklere karşı yağıca (düşmanca) tutum ve eylemleri ve toplumların törel (ahlâkî), tinsel (mânevî), ural (medeni) ve yönetgil (siyasal) çöküşünde oynadıkları olumsuz oynam (rol) konusunda yalınıkları (insanları) aydınlatmak ve bilinçlendirmek amacıyla yazmıştır. Bu bölümde Cemşid Han Avrupa’da Hırıstiyan bütemerleri (din hâdimleri) ve kilise sarısından (tarafından) tekfîr (kâfir ilan) edilen, hatta kimisi öldürülen sekiz düşünür, bilgin, bögüşçü (filozof) ve yazarın (Montesquieu, Voltaire, Tolstoï, Locke, Dolet, Zola, Copernic, Galilée) kısa özgeçmişini vermektedir. Cemşid Han’ın tanıttığı bu adlımlar ve ünlüler bütün yaşamlarını egemenler ve bütem (dîn) ile bütem önderlerini eleştirme, bilim ve gerçekleri yayma, düşünce özgürlüğü, inanç özgürlüğü, eşitlik ve temel çınları (hakları) savunma, yalınıkseverlik (hümanizm), toplumun ilerleme ve gelişmesine çalışmaya adamış kimselerdir.

Açar sözcükler: Mecd üs-Seltene, Laiklik, Hırıstiyan kilisesi, Dinadamları

Abstract

This article is an excerpt from the book “Tavk-ı Lanet” (Leash of damnation) written by the Turkish national leader Urmulu Cemşid Han Subataylı Afşar - Mecd üsSeltene, and published in Tbilisi in 1913. He wrote this book with the aim of enlightening and raising awareness about the hostility of clergy from various religions towards truth, science, and freedoms, as well as their negative role in the moral-ethical, civil, and political decline of societies throughout history. In this section, Cemşid Han provides short biographies of eight European thinkers, scholars, philosophers, and writers (Montesquieu, Voltaire, Tolstoy, Locke, Dolet, Zola, Copernicus) who were excommunicated and declared unbelievers, with some of them even being executed by Christian clerics and the church. These famous individuals, introduced by Cemşid Han, devoted their entire lives to criticizing rulers, religious and societal leaders, as well as religion itself. They advocated for science, facts, freedom of thought and belief, human equality, basic rights, altruism, humanism, and the advancement and progress of society.

Keywords: Majd us-Saltana, Secularism, Christian Church, religious clerics







مقدمه

-این نوشته نشان می‌دهد که جمشید خان کاملا با تاریخ عصر روشن‌گری در اوروپا (Age of Enlightenment) که از میانه‌های قرن هفدهم در انگلستان و سپس در فرانسه آغاز شد و تا آخر قرن هجدهم ادامه داشت، آشنا بود. عصر روشن‌گری به نفوذ بی‌حد و حصر کلیسا و دین مسیحی در دولت و جامعه و علم و فلسفه و نهایتا جهان‌بینی قرون وسطایی پایان داد.

-زبان و انشای این نوشته به وضوح نشان می‌دهد که در آن مقطع جمشید خان سوباتای‌لی افشار هنوز بر فارسی‌نویسی مسلط نه‌بود. زیرا فارسی برای او یک زبان خارجی و بلکه بیگانه بود. این متن تماما ترجمه‌ی فارسی آنچه او به تورکی می‌اندیشید است، اما به شدت لحن تورکی دارد.

-اصطلاحات اجتماعی و سیاسی و اسامی ... که جمشید خان در این نوشته به کار برده، تماما اصطلاحات و تلفظات اسامی رایج در زبان تورکی و عوثمان‌لی است. از شورای امت (مجلس ملی) و دارالفنون (دانشگاه) گرفته تا قیرال (پادشاه) و روما (رُم).

-جمشید خان در این متن بعضی اصطلاحات بدیع را هم به کار برده که شاید از ابداعات خود اوست. مانند «آیین» به جای دین، و «پیشوایان آیین» به معنی رهبران دینی.

نوت: -[ ] ایچی‌نده‌کی‌له‌ر طرفیم‌ده‌ن آرتیریلمیش، () ایچی‌نده‌کی‌له‌ر ایسه جمشید خان‌ا عاییددیر.

مئهران باهارلی

حکما و دانشمندان اوروپایی که از طرف روحانی‌ها تکفیر شده‌اند 

یازار: اورمولو جمشید خان سوباتای‌لی افشار مجدالسلطنه- ١٩١٣

مونتسکیو [Montesquieu]

از علما و مدقّقین مشهور فرانسه و از دانشمندان برگزیده‌ی عالَم انسانیت می‌باشد. در سال ١٦٨٩ میلادی در قصر لا بْرِده [Château De La Brède] نزدیک شهر بوردو [Bordeaux] متولّد شده، منسوب به خانواده‌ی بزرگی می‌باشد. مثل اجداد خود داخل سلک حکّام شده، در اندک مدّت از این ماموریت بی‌زار شده، ترک کرد. باقیی عمر خود را با مطالعه و تحریر به آخر رسانید. بعد از نوشتن آثارهای زیادی متعلّق به تواریخ و فنون، برای تدقیق اخلاق و عادات زمان از قصر لا بْرِده به پاریس آمده، احوال اوروپا را با تفاوت اوضاع مختلفه تتبّع نموده، و از محصول این تتبّع در سال ١٧٢٨ کتاب معروف به اسم «مکتوبات ایرانی» [Lettres Persanes] را نشر کرد. معایب حکومت و «پیشوایان آئین»[1] را صراحتاً در این کتاب بیان نمود. این کتاب به حدّی مطبوع و پسندیده‌ی عامّه شد که تمام مطبعه‌‌ها از مولّفین از اقسام این کتاب خواهش نمودند. لاکن تنها مونتسکیو می‌توانست آن نوع کتاب به‌نویسد.

مونتسکیو در سال ١٧٢٨ میلادی به عضویت انجمن دانش پاریس [Académie Des Sciences] معیّن گردید. پس از آن برای توسعه‌ی تتبّعات به انگلستان و آلمان و ایتالیا عازم گردید. ترتیب ادارات و اوضاع حرّیت عمومی را در انگلستان بسیار پسندیده، بعد از مراجعت فرمود: «انگلستان از به‌ترین و آزادترین ممالک دنیا می‌باشد. زیرا نفوذ حکم‌دار به واسطه‌ی «شورای امّت»[2] محدود است. اگر انسان به عدد موی سر خود دشمن داشته باشد، باز دوچار هیچ‌گونه ظلم و بی حسابی نه‌می‌شود».  بعد از مراجعت به فرانسه به قصر لا بْرِده رفته، در مدّت سی سال کتاب «روح القوانین» [De L'esprit Des Lois] را نوشت. روح القوانین اوّلین کتاب معظّم عصر هیجدهم محسوب می‌شود. مثل یک طبیب حاذق امراض اجتماعیه را تدقیق نموده، علاج‌های آن را گفته و تدبیر آن را ارائه نموده است. برای خلاصیی یک ملّت از انقراض، روح القوانین اوّلین کتاب می‌باشد. مونتسکیو در سال ١٧٥٥ در پاریس مرحوم شده.

حکیم وولتر [Voltaire]

از اعاظم متاخّرین دانشمندان عالَم و موجد افکار جدیده می‌باشند. در عالَم شباب مولّف معروفی شد. در سن شانزده ساله‌گی یک تییاتر از تالیفات او را به موقع تماشا گذاشتند. و هم در آن سن او را به محبس باستیل فرستادند[3]. (باستیلBastille  قلعه‌ی مشهوری بود در پاریس. در سال ١٣٦٩ شارل ششم Charles VI بنا نموده، مقصرین سیاسی را در آن‌جا محبوس می‌کردند. بسا می‌شد که اشخاص بزرگ را هم از روی غرض و هوای نفس در آن‌جا حبس می‌نمودند. زندان مخصوص برای تهمت‌زده‌گان شده بود. در سال ١٧٨٩ در موقع انقلاب کبیر فرانسه خراب و منهدم گردید. جمشید افشار).

تولّد او در سال ١٦٩٤ می‌باشد. در مکتب لویی‌ی بزرگ [Collège Louis-Le-Grand] تحصیل کامل نمود. پس از اتمام تحصيلات در امورات عدلیه مأموریت پیدا نموده و استعداد خارق العاده با میلی طبیعی که به شعر و ادبیات داشت، از شغل اولی فراغت نموده، بیست [و] یک ساله‌گی شهرت بزرگ پیدا نمود. به علّت هجوی که در حق لویی‌ی ١٤ [Louis XIV] گفته بود، او را به محبس باستیل [Prise De La Bastille] انداختند.

بعد از یک سال از محبس خلاص شده، حکایه و تییاترهای زیادی نوشت. پس از نوشتن «تاریخ شارل دوازدهم» [Histoire De Charles XII]، «مکتوب فلسفی‌ی انکلتره (؟)[4]» [Lettres Philosophiques Sur Les Anglais]، را تألیف نمود. و در این آثار حرّیت افکار خود را در کمال جرئت به میدان گذاشت. وولتر در این آثار خود حرّیت وجدان و آزادی‌ی مذاهب مختلفه را در مملکت انگلیس مدح نموده، اصول حکومت انگلیس را در مساوات و حفظ حقوق عامّه ایضاح کرد. بدین واسطه کتاب او را احراق بالنّار کردند. خواستند خود او را محبوس نمایند. لاکن وولتر به واسطه‌ی دوستان خود قبل از وقت از خیال حکومت مطّلع شده فرار نمود. در سال ١٧٣٥ مشروط بر این که بار دیگر با کارهای سیاسی مشغول نه‌باشد، اجازه‌ی مراجعت به فرانسه به او دادند.

چهارده سال با نوشتن تواریخ و سایر مشغول گردید. شهرتش عالم‌گیر شد. در ١٧٤٠ میلادی پادشاه پروسیا فردریق دویّم [Frederick II] او را با کمال اعزاز و احترام به نزد خود برده، در ١٧٤٦ به عضویت انجمن دانش فرانسه [Académie des sciences] برقرار گردید. سال ١٧٧٨ در سن هشتاد ساله‌گی برای دیدن بازی‌ی تییاتر [Irène] که تازه نوشته بود به پاریس رفته، به واسطه‌ی احترامات فوق العاده که اهالی‌ی پاریس در حقّش نمودند، به شدّت گرفتار هیجان شده مرحوم گردید. پیشوایان آئین برای نماز و تدفین او حاضر نه‌شده، از طرف جماعت با کمال طنطنه و احترامات مدفون گردید. در نظم و نثر و انشاء و افکار حکیمانه و ذکاوت داهی‌ی بی نظیر و خارق العاده بود. خلاص‌کار اوروپا از جهل و ظلمت و هادی‌ی طریق تمدّن و ترقّی و سلوک شد.

ادیب اعظم لئون تولستوی [Léon Tolstoï]

از دانشمندان بزرگ عهد حاضر بودند. برای درس انسان‌دوستی اوّلین معلّم عالم محسوب می‌شوند. تالیفات بسیار عالی در رحم و تواضع و مساوات و عشق دارند. تولّد ایشان در روسیه ١٨٢١ می‌باشد. در سال ١٩٠١ ایشان را تکفیر نمودند. فکر تازه‌ی او در فلسفه‌ی انسانیت بلا نهایه متعالی است.

لوک (Locke)

از حکمای بزرگ انگلیس است. در سال ١٦٣٢ میلادی تولّد شده و در ١٧٠٤ مرحوم شده. بعد از اتمام دارالفنون اوقسفورد [The University of Oxford] فنّ طبّ را هم یاد گرفت. لاکن طبابت نه‌نموده، در «مکتب قیریست[5]» [Christ Church] معلم شد. در ١٦٦٠ مربّی‌ی پسر قونت شافتِس‌بوری [Shaftesbury] شده، پس از آن به مناصب عالیه معیّن کردند. در ١٧٧٠ به علّت ضعف پیری، از خدمت کناره نمود. حامی‌ی بزرگ حرّیت مذاهب و مدنیّت بود. تألیفات عدیده دارد. افعال [و] حرکاتش هم موافق اقوالش بوده، حکیمی متخلّق به حسن اخلاق بود.

دوله (Dolet)

از قدمای علمای فرانسه می‌باشد. سال ١٥٠٩ در اورلیان [Orléans] تولّد شده، در تولون [Toulon] علم حقوق تحصیل می‌نمود. به علت حرّیت افکار و نکوهش پیشوایان آئین، از شهر مذکور طرد و اخراج شده، به لیون [Lyon] رفته در آن جا مطبعه گشوده، به واسطه‌ی نشر بعضی کتاب‌ها بر ضدّ رهبان و ظلام، مدّتی محبوس شده، پس از آن به حکم مجلس رهبان[Faculté de Théologie de Paris]  او را به پاریس آورده، در سال ١٥٤٦ احراق بالنّار نمودند. تالیفات و ترجمه‌های زیادی از زبان یونانی و لاتین دارد.

امیل زولا [Émile Zola]

از مشاهیر ادبا و دانشمندان عهد حاضر و رئیس مدرسه‌ی طبیعیون [Naturalism] بودند. سال ١٨٤٠ میلادی در فرانسه متولّد شده، در ١٩٠٣ مرحوم گردیدند. افکار عالیه و عمیق آن در بعضی مواد هر چند اسباب تردید و مباحثه شد، لیکن قدرت تحریر و خیالات بلند با نقّاشی‌ی فکر در آثار آن ادیب بی نظیر می‌باشد.

کوپرنیک [Copernic]

از کبار علمای ریاضیون و از مشاهیر هیئت‌شناسان و کاشف و موجد اصول جدید هیئت می‌باشد. در سال ١٤٧٣ میلادی در شهر تورْنِ پروس [Thorn, Prussia] متولّد شده، در ١٥٤٣ وفات یافته. مدّتی در روما [Rome] معلّم علوم ریاضی بوده و بعد به وطن خود عودت نموده، در خصوص هیئت تمام اصولهایی که قبل از خودش نوشته بودند در نظر تدقیق گذرانیده، نهایت مرکز بودن کُره‌ی شمس را به عالم و گردش کُره‌ی ارض را هم به روی محور خود و هم به اطراف آفتاب و حرکات سایر ستاره‌ها را هم از این قرار معتقد گردیده و مدّتی از ترس رهبان به نشر عقیده‌ی خود جسارت نه‌نموده، آخر در شهر نورمبرغ [Nuremberg] طبع و توزیع آن اقدام کرد.

گالیله (Galilée)

از کبار ریاضیون و اعاظم منجّمین و از موجدهای هیئت جدیده است. در شهر پیز[ه] [Pisa] سال ١٥٦٤ تولّد شده، از طایفه‌ی رنج‌بر منسوب به خانواده‌ی بسیار فقیری می‌باشد. پدرش او را برای تحصیل علم طبّ گذاشت. لاکن میلی طبیعی او را به تحصیل ریاضيات کشیده، فنّ طبّ را ترک نموده، مشغول تحصیل علوم ریاضی گردید. به درجه‌ای ترقّی نمود که در ٢٢ ساله‌گی به معلّمی‌ی علوم ریاضی‌ی دارالفنون شهر پیز[ه] معیّن گردید.

افکار و عقاید او در علوم طبیعیه با وفور تعصّب جاهلیت که در پیزه حکمفرما بود، توافق نه‌نموده، دچار تعرّضات و تهدیدات گردید. در سال ١٥٩٢ از معلّمی‌ی دارالفنون شهر مذکور استعفا داده، به شهر پادووه [Pàdova] رفت. در آن‌جا مظهر حُسْن قبول شده، به دارالفنون آن‌جا معلّم گردید. اکثر کشفیات فنّی را در این شهر نمود. بعد از آن‌که بیست سال در این شهر معلّم بود، به واسطه‌ی دعوت قیرالِ توسقان  [Cosimo II, Granducato di Toscana] به فلورانس [Florence] رفته، به التفات‌های گوناگون قیرال مذکور نائل گردید.

پیروی از عقیده‌ی قوپرنیق [کوپرنیک، Copernic] نموده، در خصوص ثبوت شمس و حرکت کُره‌ی ارض کتابی نشر نموده، بدین واسطه او را «جمعیت انگیزیسیون» [L’Inquisition] گرفتار کرده و رسماً در کلیسا قسم دادند که به این خیال اعتقاد نه‌نموده، و صرف نظر از این عقیده به‌نماید. با وجود این در سن هفتاد ساله‌گی او را حبس مؤبّد کردند. در هفتاد [و] چهار ساله‌گی به ضعف بصر گرفتار شده، اعماء گردید. در تاریخ ١٦٢٤ میلادی مرحوم شد. در وقتی که مجبوراً او را در کلیسا قسم می‌دادند که زمین حرکت نه‌می‌کند، او در زیر لب می‌گفت «امّا حرکت می‌کند». غالیله (گالیله) در حکمت کشفیات زیادی دارد و موجد یک دوربین به اسم خودش می‌باشد که به واسطه‌ی همین دوربین پیک‌های مشتری دیده شد.

[سون]

مقالات و آثار رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی - مجدالسلطنه

 

ایران‌دا تورک صنایعِ نفیسه‌سی. مقاله‌ی تورکی جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی مجدالسلطنه در باره‌ی ادب و شعر تورکی در ایران- سال ١٩١٥

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_14.html

جمشید خان افشار اورمویی: ایران ادبیاتی‌نا بیر نظر. مقاله‌ی تورکی جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی مجدالسطنه‌ در دفاع از تاریخ تمدّن و میراث مدنی تورک – ١٩١۶

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_12.html

مقاله‌ای از جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی قتل عام سی‌هزار تورک توسط شیخ عبیدالله نهرینی به اسم ترویج شریعت در اورمو، میاندوآب، بناب، مراغه، ملکان، ... مقدّمه، تصحیح، ویرایش، زیرنویسی: مئهران باهارلی

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post.html

حکما و دانشمندان اوروپایی که از طرف روحانی‌ها تکفیر شده‌اند. مولف: جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی- ١٩١٣

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_30.html

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی، تورک اولوسال اؤنده‌رین تورک‌جه و فارس‌جا قوشوق‌لاری‌ندان

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_23.html

مجدالسلطنه افشار اورمویی: تورک‌ها، برجسته‌ترین و غیورترین ملئت دنیا - دونیانین اه‌ن معظّم و غیور ملّتی اولان تورک‌له‌ر

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_73.html

جمشید خان افشار اورمویی: سلاطین تورک حامیان و مروّجان علوم و فنون و هنرها بودند. زبان تورکی وسیع و بی‌نیاز است.

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_25.html

روایت تورکی از قتل عامِ مردمِ ولایتِ اورمو توسط آسوریان و ارمنیان و کوردان؛ و قدردانی مردم تورک از رهبر ملی مجدالسلطنه افشارِ نجات‌دهنده

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_9.html

رهبر ملی تورک جمشید خان افشار اورمویی:  در ماهیت واقعی حرکت مشروطه و تخریبات و قساوت اوباش و اشرار موسوم به فدائی و مجاهد

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post.html

نادر شاه افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشید خان افشار اورمویی -١٩١٣

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_7.html

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی - مجدالسلطنه، ١٨٩٨ میلادی -١٢٧٧ شمسی: «دولتِ عّلیه‌یِ عثمانیه امروز اسبابِ مفاخرتِ عمومِ اسلامیان می‌باشد.»

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_13.html

در باره‌ی رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی- مجدالسلطنه

پروفسور ویلیامز جکسون: مجدالسلطنه افشار اورمویی، جامع سه شخصیت دانشمند، نظامی و درباری

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/saturdaydecember-17-2011-abraham_13.html

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی-مجدالسلطنه (١٨٦٤-١٩٤٠)

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post.html

جمشید خان سوباتای‌لی بکیشلو مجدالسلطنه افشار اوورمیی

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_20.html

جمشید سوباتای‌لی آوشار اورمویی (جمشید خان مجدالسلطنه افشار اورومی) والی آزربایجان نیمه‌مستقل - تحت الحمایه‌ی امپراتوری عوثمان‌لی (٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اوّل اوکتوبر ۱۹۱۸)

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_29.html

مجدالسلطنه در سال ١٩١٠، شدیداً تورک‌گرا و سخت تورکیست بود.

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_2.html

پیوستن جمشید خان افشار اورمویی و نیروهای تحت فرماندهی‌اش به اوردوی اسلام – عوثمان‌لی به فرماندهی خلیل پاشا

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html

دست‌گیری، تبعید و حبس جمشید خان افشار اورمویی توسط دولتین روسیه و بریتانیا

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_20.html

جهالت است یا مانقورتیسم؟ بایکوت جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی و حاجی بیگ بلوری تبریزی و علی‌احسان پاشا و خلیل پاشا و یاران کرامشان

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html

اورمولو و افشار اولان «جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمویی» (مجدالسلطنه) و آزه‌ربایجان‌چی‌لارین اونا قویدوغو بایکوت

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_15.html

مستوره افشار اورمویی، یک شخصیت ملی تورک و دفاع او از «تورک میللی موجادیله‌سی»، بر اساس عرض حال و شکایت وی به مجلس شورای ملی

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_8.html

جمشید خان مجدالسلطنه و قیصرخانیم افشار در کتاب نیکیتین

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_24.html

انعکاس شعور ملی تورک در نام‌های اشخاص خانواده‌ی جمشید خان افشار اورمویی و نادر شاه افشار، و نه‌بود آن در نام‌های اشخاص خانواده‌ی شاه اسماعیل، ستارخان، خیابانی، و پیشه‌وری

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html

ما تورکیم! از نامه‌ی دانش‌آموزان اورمو به انجمن ملّی تبریز در یک صد و ده سال پیش

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_3.html

زبان معیار مودرن تورکی

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_31.html

یاشاسین تورک جوان‌لاری! خطابه‌ی تورکی غنی‌زاده سلماسی به جوانان تورک نوشته شده در ١٠٩ سال پیش

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_30.html

نامه‌ی تورکی تقی رفعت به محمدامین رسول‌زاده

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_23.html

٩٨مین سال‌گرد تاسیس «مدرسه‌ی تورک خیر یوردو» (صلاحیه) اورمو و ١٠٧مین سالگرد «مدرسه‌ی تورک بالو «و یادی از «حاجی میرزا فضل الله مجتهد اورمولو»

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_22.html


[1] پیشوایان آیین: رهبران دین. ترجمه ی عبارت تورکی «دین اؤنده‌رله‌ری». م.ب.

[2] شورای امت: اصطلاح عوثمان‌لی به معنای مجلس ملی. م.ب.

[3] شرح مربوط به باستیل را جمشید خان به صورت پاورقی نوشته است که به داخل متن منتقل شد. م.ب.

[4] این کلمه به صورت «نا آتار» آمده که احتمالا اشتباه چاپی املای انگلتره (به تورکی: انگلستان) است.

[5] قیریست (عیسی) اشتباها به صورت «قیرت» چاپ شده است. منظور مدرسه‌ی کلیسای عیسی وابسته به دانشگاه آکسفورد است. 

No comments:

Post a Comment